به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، پانزدهمین دوره حراج تهران ۲۴ دی ماه با مجموع فروش ۱۵۸ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومان به کار خود پایان داد و اثر برنز «شاعر نشسته» پرویز تناولی با قیمت ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان عنوان گرانترین اثر این دوره از حراج را نیز به خود اختصاص داد.
علیرضا سمیعآذر رییس حراج تهران در گفتگو با خبرنگار صبا مسائلی را درباره حراج تهران و حواشی آن مطرح کرد که در ادامه میخوانیم:
*باتوجه به حواشی که پانزدهمین دوره حراج تهران به همراه داشت، شاهد افزایش فروش تقریبا ۳-۴ برابری نسبت به دوره قبل بودیم و رکورد فروش نیز شکسته شد. آیا پیشبینی چنین اتفاقی را داشتید؟
-حراج قبلی که در مردادماه سال جاری برگزار شد به آثار هنرمندان معاصر اختصاص داشت و در آن هیچیک از استادان مدرنیست ایران مثل سهراب سپهری، پرویز تناولی، حسین زندهرودی، سید محمد احصایی و منیر فرمانفرمائیان حضور نداشتند. بهنظرم این قیاس صحیح نیست و باید نتایج این حراج را که دربرگیرنده هنر مدرن ایران بود با حراج هنر مدرن در دیماه ۹۹ مقایسه کنید. در آن حراج ۸۰ اثر جمعا به قیمت حدود ۸۸ میلیارد تومان به فروش رسید و در حراج اخیر همین تعداد آثار به قیمت حدود ۱۵۹ میلیارد تومان فروش رفت که این مبلغ رشدی بالغبر ۸۰ درصد را نشان میدهد، اما در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که این نتایج با توجه به برآورد کمینه و حتی بیشینه آثار ارائه شده، بیشتر از انتظار ما بود و از این بابت بسیار خرسندیم. این نشان میدهد که اقتصاد هنر ایران همچنان در حال پیشرفت و شکوفایی است و پیوسته متقاضیان بیشتری را جذب خرید آثار هنری میکند. در این دوره رکورد گرانترین اثر در تاریخ مارکت هنر ایران دو بار شکسته شد و بسیاری از هنرمندان رکورد ملی خود را تقویت کردند، البته هنوز با رکوردهای بینالمللی فاصله زیادی داریم.
*چطور شد که بندی به قرارداد حراج اضافه شد مبنی بر اینکه اصالت آثار را برعهده داشته باشد؟ میشود درباره روند کارشناسی آثار و اینکه چه کسانی این مسئولیت را برعهده داشتند، توضیح دهید؟
-حراج تهران به عنوان یک موسسه تبادلات آثار هنری به صورت مزایدهای، همانند تمامی حراجهای بینالمللی تضمینکننده اصالت اثری است که برای فروش عرضه میکند. ما هرگاه اطمینان ۱۰۰درصدی از اصالت اثر پیدا کردیم آن را برای ارائه در حراج انتخاب میکنیم و هیچگاه اعتبار حراج را با انتخابهای شبههبرانگیز خدشهدار نمیکنیم اما روند کارشناسی آثار هنری همواره یکی از پیچیدهترین کارهایی است که تمامی حراجهای دنیا با آن دست به گریبان هستند. کارشناسی اولیه ما در حراج بر اساس مستنداتی است که مالک اثر به ما نشان میدهد. در مرحله بعدی با تماس با هنرمند و در مورد هنرمندان فقید با خانواده هنرمند و یا دوستان و همکاران او و یا افراد صاحبنظر دیگر ارتباط برقرار میکنیم تا با بررسی اثر، اصالت آن را تایید کنند. در روند کارشناسی آثار هنرمندانی که در قید حیات نیستند و ما نمیتوانیم نظر شخص هنرمند را داشته باشیم، همواره چندین نفر دخیل هستند و این روند در تمامی حراجهای بینالمللی امری متداول است. در این موارد ما هیچگاه بر اساس تشخیص کارشناسان خود حراج تصمیمگیری نمیکنیم، بلکه به افراد ذیصلاح در هر مورد مراجعه میکنیم. هیچ کس متخصص تشخیص اصالت آثار همه هنرمندان نیست، بلکه افرادی ممکن است در مورد یکی دو هنرمند نظری صائب داشته باشند و پس از اطمینان صددرصدی از اصالت یک اثر شرایط حضور اثری را در حراج تهران مهیا میکنیم.
ما به موجب قرارداد فیمابین حراج و خریدار اصالت اثر هنری را تضمین میکنیم، اما با این حال ممکن است خریدارانی بعد از حراج داعیه تقلبی بودن اثر را داشته باشند، در این صورت از طرف ما فروش اثر منتفی و وجه اثر چنانچه دریافت شده به خریدار مسترد میشود. لیکن مالک اثر ممکن است به خاطر زیانی که از بابت این ادعا متوجه او شده است، قصد طرح شکایت از خریدار را داشته باشد. آن بند بر آن بود که شرایط پیگرد حقوقی هرگونه ادعای خسارت را تسهیل کند.
*فکر میکنید همین موضوع در افزایش فروش این دوره تاثیرگذار بوده است؟
-موضوع تضمین خرید از حراج تهران چیز جدیدی نبود! طی یک دهه گذشته تمام خریداران از این موضوع مطلع بودند و هرسال ما آن را در شرایط عمومی حراج روی سایت حراج تهران، اعلام عمومی میکردیم اما روند صعودی مارکت هنر در ایران را باید در اطمینان فزاینده نسبت به سودآور بودن خرید آثار هنری جستجو کرد. اینکه طی ۱۵ دوره حراج، بخشی از جامعه متوجه این موضوع شدهاند که سرمایهگذاری در هنر، نه تنها آنها را بهرهمند از معنویت و زیبایی در محیط زندگی و کاری خود میکند، بلکه میتواند در درازمدت سود قابل توجهی را هم به همراه داشته باشد، این موضوع را اکنون نه فقط افرادی از قشر متمول، بلکه بخشی از طبقه متوسط جامعه نیز باور دارند و لذا از طریق حراج یا گالریها مبادرت به خرید آثار هنری میکنند. همانگونه که امروز بسیاری از افرادی که آثارشان را با قیمت میلیاردی به فروش میرسانند، پیشتر همین آثار را به قیمت بسیار کمتری خریدهاند و پس از چند دهه حظ بصری در محیط زندگی، حالا آنها را به قیمتی چشمگیر به فروش میرسانند.
*آیا قیمت آثار در بازار بینالمللی مبنای قیمتگذاری اثر در حراج تهران است؟ یا اینکه قصد دارید آثار را به قیمت بینالمللی خود نزدیک کنید؟
-هر دو. برای هنرمندانی که در بازار بینالمللی حضور دارند، قیمت بهدست آمده در آنجا برای ما مبناست، همانطور که بعدا قیمتهای حاصله در حراج تهران هم برای آنها مبنای برآورد خواهد شد اما اینکه بتوانیم قیمت آثار هنرمندان ایرانی در داخل کشور را با قیمت جهانی آنها به توازن برسانیم، هدف اولیه حراج تهران بود که تاکنون تا حدی موفق به انجام این امر شدهایم. هرچند که نبود تعادل در اقتصاد کشور گاهی ما را برای دست یافتن به اهدافمان با مشکل مواجه کرده است. زیرا با همه افزایش قیمتها در ایران باز هم شاهد هستیم چهرههای محوری هنر ایران، قیمت دلاری آثارشان در خارج بیشتر از قیمت ریالی آنها در داخل است، گو اینکه نسبت به گذشته این فاصله خیلی کم شده است. در پانزدهمین حراج تهران بیش از ۱۰ اثر به بهایی بیشتر از قیمت رایجشان در حراجهای بینالمللی به فروش رسیدند، ولی اگر قیمت ریال در برابر ارزهای خارجی دوباره سقوط کند، باز هم قیمت آثار این هنرمندان در ایران کمتر از خارج خواهد شد.
حراج تهران در این دوره توانست با فروش حدود ۶ میلیون دلاری به رقمی نزدیک دو برابر مجموع فروش معمول در حراج کریستیز خاورمیانه دست یابد. این دستاورد با توجه به اینکه در کریستیز آثار هنرمندان قریب ۲۰ کشور ارائه میشود، بسیار قابل توجه است.
*به طور کلی آیا افزایش یکباره قیمت یک هنرمند، میتواند در بازار هنر او تاثیرگذار باشد؟ و این حواشی چقدر به نفع یا ضرر هنرمند تمام میشود؟
-به دلیل طبیعت رقابتی حراجها فروش آثار هنری در آنها گاه با هیجان همراه است و در نتیجه قیمت یک اثر ممکن است به طور شگفتانگیزی بالا رود اما این هیجان، شمشیری دولبه است که گاهی میتواند تاثیرات منفی و مثبت توامان در روند کار هنرمند داشته باشد. بر همین اساس حراجها و چنین اقتصادی، نیاز به مطالعه دارد تا تاثیر منفی آنها کاهش یابند. نه فقط در حراج تهران که جوان هست، بلکه در حراجهای بینالمللی هم گاه رقمهایی ناباورانه رقم میخورد. اگر رقمی خیلی بالاتر از برآورد اولیه در یک حراج چکش خورد، ولی بعدا در فروشهای دیگر هنرمند تداوم پیدا نکرد، معلوم میشود آن رقم تاثیری در افزایش قیمت آثار هنرمند نداشته است، بنابراین بیحاصل بوده یا حتی موجب بلاتکلیفی در قیمتگذاری آثار هنرمند شده است. همه کارشناسان، رشد معقول و متناسب قیمتها را ترجیح میدهند، اما گاه علاقه برخی خریداران غیرقابل مهار است و آنها مصمم میشوند آثار را به هر قیمتی از دست ندهند. شاید فکر میکنند در بلند مدت برد کردهاند و لذا مهم نیست که در لحظه چکش خوردن، قیمت اثر خیلی گزاف بهنظر میرسد.
*فکر میکنید دلیل حواشی زیاد حراج حتی بعد از گذشت پانزده دوره چیست؟ آیا میشود گفت یکی از دلایل حواشی موجود این است که با شفافیت نسبت به قیمتگذاری و کارشناسان و… صحبت نمی شود؟ یا اقناع عمومی در این زمینه رخ نمی دهد؟
-همه چیز در مراحل مختلف برگزاری حراج در نهایت شفافیت انجام میشود و اساس حراج فرصتی برای انجام خریدی شفاف در حضور جمع وسیعی است و جایگزین خریدهای خصوصی و بعضا پنهان میشود. همه کسانی که در جریان حراج هستند این را به خوبی مشاهده میکنند. این ادعاها معمولا از سوی کسانی مطرح میشود که نه میدانند حراج آثار هنری چگونه صورت میگیرد و نه هرگز در روند کار ما حضور داشتهاند، بلکه صرفا از دور توهماتی را مطرح میکنند. حراج تهران در هر دوره با حضور صدها تن از خریداران آثار هنری، مدیران گالریها، مسئولان دولتی، نمایندگان رسانهها و شخصیتهای فرهنگی برپا میشود. کاتالوگ آثار با مشخصات و قیمتها از مدتها قبل در اختیار همگان قرار میگیرد و مراسم حراج بهطور زنده و در برابر دوربینها، از جمله دوربینهای صدا و سیما، برگزار میشود. تمام مبادلات از طریق شبکه بانکی کشور صورت میگیرد و در داخل جامعه هنری بعدا تقریبا همه میفهمند فلان اثر را چه کسی خریده چون آثار بالاخره دیده میشوند. کدام خرید و فروشی در این کشور به این شفافی صورت میپذیرد؟
مشکل اینجاست که اولا عدهای این قیمتها را باور ندارند و ثانیا نفس حراج آثار هنری در کشور ما مکانیزمی بسیار جوان است و سابقهای ندارد. به نظر من در آینده همه این قیمتها را میپذیرند و باور میکنند که هنر برترین گوهر انسانی، عصاره خلاقیت و والاترین محصول آفرینش انسان است و قیمتهایی خیلی بیشتر از این هم سزاوار آن است، همانطور که در دنیای پیشرفته اینچنین است. گرانترین اثر هنری فروخته شده در ایران معادل یک واحد آپارتمان معمولی و کوچک در تهران قیمت دارد، در حالیکه گرانترین اثر هنری یک هنرمند، نگوییم امریکایی یا انگلیسی بلکه چینی، بیش از یک برج ساختمانی بلند لوکس در پکن یا شانگهای قیمت دارد. بهزودی همگان این را درک خواهند کرد و دیگر ناباورانه به این رقمها با شبهه و تردید نگاه نمیکنند. مشکل دیگر ناآشنایی با فرآیند حراج است که در ایران تنها یک دهه تجربه دارد، درحالیکه مثلا حراج کریستیز دارای بیش از دو قرن سابقه است. بسیاری از ابهامات درباره حراج تهران در حقیقت پرسشهایی است در مورد ماهیت و مکانیزم حراج آثار هنری که چون در ایران هنوز جوان هست، مرتب تکرار میشود. مطمئنا با آگاهی بیشتر همگان نسبت به ماهیت حراج بسیاری از ابهامات برطرف خواهد شد.
*چرا معمولا در دورههای حراج یک حلقه محدودی از هنرمندان حضور دارند؟
-اگر به سایت حراج تهران مراجعه کنید با مرور این ۱۵ دوره میبینید که تاکنون نزدیک به ۴۰۰ هنرمند از نسلهای مختلف آثارشان در این رویداد ارائه شده است. وقتی ما کار خود را آغاز کردیم کمتر از ۵۰ هنرمند ایرانی در حراجهای بینالمللی مثل کریستیز، بونامز و ساتبیز معرفی شده بودند، ولی ما این تعداد را حالا ۸ برابر کردهایم. اغلب مجموعهداران در همه جای دنیا دنبال آثار هنرمندان مطرح و تثبیت شده هستند، با این حال حراج تهران توانسته است طی یک دهه فعالیت هربار هنرمندان جدیدی را به مارکت هنر معرفی کند؛ از کمالالملک تا هنرمندان جوان و معاصر. ولی باید در نظر داشته باشید که وظیفه کشف و معرفی هنرمند با گالریهاست که مارکت اولیه هنر بهشمار میروند و حراجها مطابق طبیعت خود که یک مارکت ثانویه هستند، آثار هنرمندان تثبیت شده در مارکت را ارائه میکنند.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
There are no comments yet