وظیفه‌ دفتر موسیقی فقط مجوز دادن نیست، نظارت اجرا هم هست! | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۴ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۲۵
گفت‌وگوی «صبا» با حمیدرضا نوربخش؛ مدیرعامل خانه موسیقی:

وظیفه‌ دفتر موسیقی فقط مجوز دادن نیست، نظارت اجرا هم هست!

وقتی شما احساس می‌کنی که یک جایی به مردم ظلم می‌شود یعنی در یک اجرایی مردم پول داده‌اند که بیایند اجرای زنده یک موسیقی را بشنوند و به مردم ظلم می‌شود؛ این‌جا چه کسی مسئول است؟

به گزارش «صبا»، حمیدرضا نوربخش از آن سنتی خوانان چیره دست کشورمان است. نوربخش از سال ۵۵ردیف آوازی را نزد پدر و با راهنمایی های مرحوم تاج اصفهانی آموخت. پس از آن در سال۵۹ردیف آوازی مرحوم محمود کریمی را آغاز کرد. پس از آن و در دوران دانشگاه برای تکمیل آموخته های خود در زمینه موسیقی سنتی و آواز به کلاس های استاد شجریان رفت. آلبوم «پرده عشاق» را با همکاری استاد فرامرز پایور ارائه کرده و همچنین در کنسرت گروه عارف با آهنگسازی استاد پرویز مشکاتیان به عنوان خواننده همکاری کرده است. از او آثاری چون «آسمان» با گروه شهنازی و سرپرستی داریوش پیرنیاکان و «پنهان چو دل» با گروه «شمس» و به سرپرستی کیخسرو پورناظری منتشر شده است. نوربخش، در سال۸۶به همراه کیهان کلهر در تئاتر شهر پاریس به اجرای کنسرت پرداخت. او در زمستان۸۸هم به اتفاق کیهان کلهر کنسرتی را در چند کشور اروپایی و آمریکایی برگزار کرد. نوربخش در سال۸۶نیز کنسرتی را با پرویز مشکاتیان در تالار وزارت کشور برگزار کرد. حمیدرضا نوربخش، سمت هایی چون عضویت در هیات مدیره خانه موسیقی،عضویت در کانون خوانندگان سنتی خانه موسیقی، عضویت در شورای راهبردی معاونت هنری وزارت فرهنگ و هنر ارشاد اسلامی و عضویت در شورای عالی خانه هنرمندان را بر عهده داشته است. او اکنون
مدیرعامل خانه موسیقی و عضو هیاتمدیره این نهاد است. با او درباره پیرامون وضعیت و اتفاقات اخیر موسیقی گفت وگو کردیم که می خوانید.


آقای نوربخش شما در نشست ماه پیش اعضای خانه
موسیقی درمورد موضوع سه نوازنده خیابان رشت صحبت کردید و خیلی قاطع گفتید این مورد
را پیگیری می‌کنید؛ آیا پیگیری از سمت خانه موسیقی صورت گرفت؟ اگر بله، نتیجه آن
تا به الان چه بوده است؟

بله، ما پیگیری کرده ایم و منتظر هستیم که انجمن موسیقی و
ارشاد گیلان و رشت اعلام نتیجه کنند. ما به‌عنوان اعتراض، یک وظیفه موضع‌گیری
داشتیم و اعتراض خودمان را به آن‌ها بیان کردیم و باید بگویم که این اعتراضات در دو
نوبت صورت گرفت. من هم در نشست گفتم و هم یک صحبتی در برنامه «نیِستان» در رادیو
فرهنگ داشتم. ما به‌عنوان نماینده جامعه موسیقی وظیفه داشتیم تا نگرانی و ناراحتی
جامعه موسیقی را اعلام کنیم. از طرفی این اعتراضات باید به این منجر شود که این‌گونه
مسائل دیگر تکرار نشود. خوشبختانه اعتراض ما از طرف مسئولان ذی‌ربط و مسئولان
نیروی انتظامی در رشت بازتاب داشته و من با آن‌ها صحبت کردم؛ درواقع خود این
مسئولان هم این عمل را تقبیح کردند و قول دادند که دیگر این عمل تکرار نخواهد شد.
البته حتما خودتان هم شنیدید که مسئولان نیروی انتظامی صحبت کردند که این رفتار
درستی نبوده حتی اگر جرمی هم اتفاق بیفتد باز هم چنین رفتاری قابل توجیه نیست که
البته این مورد جرم هم محسوب نمی‌شود و اذعان شد که آن دوستان متوجه نبودند که آن
شب وفات و سوگواری است. به هرحال آن رفتار اصلا رفتار قابل توجیهی نیست. من فکر می‌کنم
درمجموع این مسئله منتج به این شده است که همه این اتفاق را تقبیح کنند.

مسئله این‌جاست اتفاقی که برای نوازنده‌‌های
خیابان رشت افتاد فقط یک مورد از این برخوردها را نشان می‌داد؛ ما الان با یک
پدیده به اسم «موسیقی خیابانی» مواجه هستیم که تقریبا به یک موضوع اجتماعی تبدیل
شده چراکه روزبه‌روز بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود؛ یعنی ما در بیشتر شهرها به‌ویژه
تهران هر روز با آن‌ها برخورد داریم. من با تعدادی از این افراد صحبت کردم و آن‌ها
مدعی بودند که یا باید به گشت ماموران شهرداری پول بدهند تا بتوانند در آن مکان
بنوازند یا با آن‌ها برخورد درستی صورت نمی‌گیرد.

انتظار ما از شهرداری‌‌ها این است که فضاهایی را در مکان‌‌های
مختلف شهر تعریف و تعیین کنند تا آن افراد بتوانند کارشان را انجام دهند و مزاحمتی
هم برای عابران ایجاد نشود. این مورد در تمام دنیا وجود دارد یعنی فضاهایی برای
موسیقی خیابانی حتی در متروها تعریف شده که آن افراد در آرامش ساز می‌زنند و
درواقع کارشان را انجام می‌دهند.

شما این پیشنهاد را به شهرداری داده اید؟

بله، صحبت‌‌هایی صورت گرفته؛ حتی ما دنبال جشنواره این کار
هم هستیم و با کمیسیون فرهنگی شهر هم صحبت کردیم که بتوانیم نوازنده‌‌های خیابانی
را شناسایی کنیم و جشنواره‌ای تحت این عنوان با کمک شهرداری برگزار کنیم.

یک مسئله دیگر هم این‌جا عنوان می‌شود این که
خیلی‌‌ها این نوع رفتارها را یک اهانت به جامعه موسیقی تلقی کردند؛ سوالی که این‌جا
می‌توان مطرح کرد این است که چرا یک قانون تعریف‌شده‌ای درباره هنر به‌ویژه موسیقی
وجود ندارد که طبق آن قانون هر ارگان یا شخصی به‌راحتی نتواند در این حوزه ورود
کند، درباره آن نظر بدهد یا باعث بروز چنین رفتارهایی شود؟ به‌طور مثال ما در
تابستان دیدیم که ورود ساز به پارک‌‌ها ممنوع شده بود.

این موارد اصلا منع قانونی ندارد. ما در حال حاضر برای
موسیقی قانون داریم و این قانون می‌گوید وزارت ارشاد وظیفه نظارت بر موسیقی را
برعهده دارد و اجازه اجرای هر گونه موسیقی برعهده این نهاد است. اما درباره ورود
ساز به پارک‌‌ها منع قانونی نداریم.

پس چرا شهرداری این کار را انجام داد؟

کار شهرداری اشتباه بود و ما هم اعتراض کردیم و دیدید که آن
تابلو را برداشتند. ما به‌شدت برخورد کردیم که این رفتار خیلی ناپسند است که شما
ساز را در کنار سگ و قلیان و… قرار می‌دهید؛ این یک توهین است به همین دلیل آن
تابلو برداشته شد و آن‌ها مبنای قانونی ندارند. ما قانون داریم که می‌گوید ساز
وجود دارد، محترم است، خرید و فروش و حمل و نواخته می‌شود، کلاس‌‌ها و دانشگاه‌‌های
موسیقی برقرار است و کسی نمی‌تواند با آن‌ها مقابله کند. در مورد اجرای موسیقی هم
قانون می‌گوید شما هرجا می‌خواهی موسیقی اجرا کنی وزارت ارشاد باید مجوز دهد.

اما درمورد کنسرت‌‌های خیابانی، وزارت ارشاد می‌گفت
شهرداری باید مجوز دهد و شهرداری می‌گفت وزارت ارشاد باید مجوز دهد.

آن یک مورد استثنا و مصداقی بود و ما هم اعلام کردیم که
حمایت می‌کنیم.

بحث کنسرت‌‌ها شد، اخیرا ما شاهد کنسرت‌‌هایی
هستیم که در آن‌ها از پلی‌بک استفاده می‌شود. خانه موسیقی درباره این موضوع چه
اقدامی انجام داده است؟

ما یک صنف هستیم و مسائلمان هم مسائل صنفی است. زمانی که به
ما مراجعه شود(چون ما هم صنفی هستیم هم تخصصی) و تا آن‌جایی که به حیطه ما مربوط
باشد ما حرف می‌زنیم، اظهارنظر می‌کنیم و عمل می‌کنیم. این کار(پلی بک) یک کار
غیرتخصصی و غیرحرفه‌ای است. من چندین بار این مسئله را با آقای ترابی در میان
گذاشتم؛ به نظر من دفتر موسیقی وظیفه‌اش فقط در بحث مجوز دادن نیست، بحث نظارت
اجرا هم هست. وقتی شما احساس می‌کنی که یک جایی به مردم ظلم می‌شود یعنی در یک
اجرایی مردم پول داده‌اند که بیایند اجرای زنده یک موسیقی را بشنوند و به مردم ظلم
می‌شود؛ این‌جا چه کسی مسئول است؟ آن مرجعی که مجوز می‌دهد؛ بنابراین باید برخورد
کند و این موضوع ماست. البته من درمورد خود اشخاص و موسیقی‌‌ها هم گفتم که کسانی
که حرفه‌ای نیستند نباید اجازه داشته باشند در این حیطه ورود کنند. حیطه ما تخصصی
است. نمی‌توانیم بگوییم چون این‌جا آزادی است هرکسی می‌خواهد وارد شود؛ من این را
بارها مثال زدم مگر الان در وزارت بهداشت به همه مجوز می‌دهد؟ نه و اگر به یک
رستوران مجوز داد شما براساس اعتماد وزارت بهداشت می‌روید و آن‌جا غذا می‌خورید و
اگر شما مسموم شوید مسئولش آن سازمانی است که مجوز داده. در این مورد هم موسیقی،
سلامت روح و روان مردم است لذا هر چه ارائه می‌شود، ولو این‌که مردم خودشان رفتند
هر چیزی را گوش دادند مسئولش خودشان هستند اما اگر چیزی را ما پروانه دادیم و مهر
استاندارد روی آن زدیم، تایید شد، مردم گوش دادند و آن مددی بود، آن موقع چه کسی
مسئول است؟ ما و مردم تقصیری ندارند. ما به آن‌ها آدرس غلط دادیم. الان این
دوستانی که آمده‌اند چرا نباید بروند و کار کنند، زحمت بکشند، آموزش ببیند؟ چرا یک
نفر نباید به آن‌ها بگوید که آیا شما پتانسیل و ظرفیت آن کار را داری یا نداری؟

حرف شما درست است اما از آن طرف دفتر موسیقی به
آن‌ها مجوز می‌دهد.

بله، ما بارها این مسئله را با آن‌ها مطرح کرده‌ایم.

نتیجه آن چه بوده است؟

نتیجه‌‌اش را بروید از آن‌ها بپرسید.

نتیجه‌ای نداشته.

باید به آن‌ها بگویید. شما رسانه‌‌ها باید پیگیر باشید. رسالت شما به‌عنوان
رسانه خیلی فراگیر است یعنی باید به مردم هشدار و آگاهی بدهید به‌ویژه به مردمی که
می‌بینند آن طرف کنسرت پلی‌بک اجرا کرده اما بازهم ۲۰۰هزار تومان پول می‌دهند و به
کنسرت او می‌روند.

فکر نمی‌کنید مردم انتخاب دیگری ندارند.

چرا ندارند؟ این همه برنامه دیگر هست، در آن برنامه‌‌ها
شرکت کنند. این‌ها توجیه است؛ مردم را باید آگاه کرد و چه کسی آگاه‌کننده است؟
رسانه‌‌ها باید مردم را آگاه کنند و به مردم بگویند که موسیقی حساب و کتاب دارد،
موسیقی این چیزهایی که شما می‌شنوید نیست. گوش مردم خراب شده است؛ خیلی از موسیقی‌‌ها
ناهنجار است و من نمی‌دانم مردم چرا عادت کردند به چنین چیزهایی واکنش مثبت نشان
دهند.

شاید بتوان گفت به این دلیل است که یک دوره‌ای
موسیقی در این کشور علنا تعطیل بوده و بعد از آن با کلی سختگیری مجوزها داده می‌شد
اما الان از آن طرف بام افتاده‌اند و به هر آهنگ و شخصی مجوز می‌دهند.

نظر من این است که دفتر موسیقی باید وظیفه نظارتی‌‌اش را
خیلی جدی‌تر انجام دهد. ما فقط صنف هستیم و ما تضمین اجرایی نداریم. ما وظیفه
داریم هشدار دهیم و اعتراضمان را بکنیم و این کار را انجام می‌دهیم اما نتیجه‌‌اش
چه شد؟

متاسفانه هیچ و روزبه‌روز سطح موسیقی‌مان پایین‌تر
می‌آید.

بله.

از این بحث خارج شویم. اوایل مهر شاهد این
بودیم که داوود گنجه‌ای استعفا کرد و علت استعفای ایشان هم اختلاف نظر بین شما و
ایشان بود.

نه اختلافی نبوده است. ایشان در جلسه از یک بحثی رنجیده شد
و بعد هم ما با ایشان صحبت کردیم و این دلخوری برطرف شد.

یعنی ایشان در سمت خود باقی ماندند؟

بله.

اما خبری مبنی بر ماندن ایشان منتشر نشد.

زیرا هیات‌مدیره فقط استعفای ایشان را نپذیرفته و هنوز نظر
قطعی را اعلام نکرده است.

کمی به موسیقی رپ بپردازیم. این‌که خواننده‌‌های
این سبک که در ایران هستند و این‌جا فعالیت می‌کنند اما نسبت به آن‌ها خیلی موضع
وجود دارد؛ نه به آن‌ها مجوز آلبوم داده می‌شود و نه کنسرت.

درمورد موسیقی رپ باید بگویم آن ها باید از دفتر موسیقی
وزارت ارشاد و نهادهای ذی ربط باید پیگیری کنند؛ به هر حال ما نهاد اجرایی نیستیم؛
طبیعتا اگر اعتراضی بود باید به ما مراجعه کنند تا ما دلایل اعتراض آن ها را بررسی
کنیم و بعد از آن ها حمایت کنیم.

به‌عنوان سوال آخر، قرار بود برای تکمیل و ثبت
سازهای ایرانی در یونسکو یک سری اقدامات صورت بگیرد که سازهای ایرانی به اسم
خودمان ثبت شوند تا دیگر اتفاقی که برای ساز تار افتاد و به اسم آذربایجان ثبت شد
برای سایر سازهای ایرانی نیفتد.

ساز تار میراث مشترک شد. بعد از این که آن ماجرا پیش آمد ما
رفتیم و به یونسکو اعتراض کردیم، پرونده برگشت و تار به‌عنوان میراث مشترک بین
ایران و آذربایجان ثبت شد. مجددا تمام سازهای ایرانی در نوبت ثبت قرار گرفت چراکه
مقدمه ثبت جهانی ثبت داخلی است یعنی اول باید در داخل به‌عنوان میراث فرهنگی ثبت
ملی شود و بعد به ثبت جهانی برسد. تمام سازها را ما در نوبت ابتدا ثبت ملی و بعد
ثبت جهانی گذاشتیم. ساز کمانچه هم سال گذشته ثبت جهانی شد که البته بازهم ثبت
مشترک بین ما و آذربایجان شد. سازهای دیگر
نیز در نوبت است. ما یک کمیته مشترک با میراث فرهنگی داریم که کارهای
اجرایی آن در خانه موسیقی است و ما انجام می‌دهیم.

در پایان اگر نکته‌ای مانده، بفرمایید.

اولا ممنونم از شما برای وقتی که گذاشتید و آمدید برای پوشش
اخبار و تشکر می‌کنم بابت همه کارهایی که در زمینه موسیقی می‌کنید

فاطمه فلاح

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۸/۰۷۵/۴۶۸/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۴۶/۹۵۶/۵۷۴/۵۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۲/۶۷۲/۲۱۷/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۴۱/۲۵۷/۱۲۶/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۱/۳۷۲/۹۰۸/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۳/۰۲۶/۳۸۸/۰۰۰
  • استاد
    ۸۲۳/۸۰۰/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۸۳/۸۹۷/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۱۷۱/۸۵۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۱۰۵/۰۲۵/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۰۳/۱۵۵/۰۰۰