مجتبی سعیدزاده کارگردان فیلم سینمایی «یک شهر تنهایی» که هم اکنون در حال فیلمبرداری است درباره این اثر در گفتگو با خبرنگار سینمایی صبا عنوان کرد: در سال ۱۳۹۱ من سفری به استان اردبیل داشتم و در آنجا به صورت اتفاقی در خیابان با خانم دستفروشی به نام سوری آشنا شدم.
او افزود: این خانم در ظاهر حالت دیوانه داشت و بساط می کرد و آواز می خواند. این شخصیت برای من جذاب بود سن زیادی نداشت اما به دلیل شکست عشقی که خورده بود سنش بیشتر نشان می داد ولی در عین حال زیبا بود.
این کارگردان بیان کرد: این سوژه برای من خیلی جالب بود و روزانه چندین ساعت با او صحبت می کردم و طی تحقیقاتی که درباره او داشتم با شاعری به نام عاصم اردبیلی آشنا شدم که در بستر بیماری بود. او با توجه به شناختی که از سوری داشت شعری سروده بود که این شعر به من ایده ای داد که قصه ای با نام «یک شهر تنهایی» را از این شعر نوشتم.
سعیدزاده ادامه داد: سوری در روستایی در الموت زندگی می کرده است و در روستای آنها سربازمعلمی به نام ایوب که اهل اردبیل بوده است زندگی می کند که سوری عاشق او می شود.
کارگردان «یک شهر تنهایی» اظهار کرد: ایوب با پایان سربازمعلمی اش به اردبیل برمی گردد و سوری یک سال از دوری او مریض می شود و پس از یک سال بالاخره با ترفندهای متفاوت از خانه فرار می کند و به اردبیل می رود و اتفاقاتی که برای او در آنجا رخ می دهد.
او توضیح داد: داستان زندگی سوری را که متاسفانه سال گذشته در اردبیل درگذشت برای سیدمهدی نریمانی تعریف کردم و مشترکا به نگارش فیلمنامه پرداختیم.
سعیدزاده بیان کرد: سوری از من قول گرفته بود که وقتی فیلم زندگی اش را ساختم حتما آن را ببیند ولی متاسفانه در سال ۱۳۹۹ سوری فوت شد و من تا آن زمان شرایط ساخت فیلم را نداشتم و امسال با کمک دوستان و همکاران فیلم را جلوی دوربین بردیم.
این کارگردان خاطرنشان کرد: محمود نظرعلیان، سیروس همتی، مجید علم بیگی، هما خاکپاش، فتح الله طاهری، سیده مریم طباطبایی، معصومه گودرزی و سارینا مصطفوی بازیگرانی بودند که در این فیلم به ایفای نقش می پردازند.
کارگردان فیلم «قجرزاده ها» عنوان کرد: زمانی که از سوری و عاصم برای ساختن فیلم اجازه گرفتم هر دو اصرار داشتند که من بدی های ایوب را در فیلم نشان ندهم ولی ناخودآگاه ایوب بد شده بود چون ایوب در حق سوری ناجوانمردی کرده بود. ولی من تا جایی که امکان داشت تمام صحبت های هر دو نفر را در فیلم درنظر گرفتم.
او اظهار کرد: تمام سکانس هایی که کار شده براساس واقعیت است و تاکنون هیچکس به زندگی سوری نپرداخته بود در حالیکه زندگی سوری به زبان های مختلف روایت شده و حتی خواننده ای مانند ابراهیم تاتلیس هم از سوری ترانه خوانده است و آهنگی به نام «گلی که در جهنم رویید» را براساس زندگی این زن دارد.
کارگردان فیلم «عباس خوان» بیان کرد: ما همچنان در حال ضبط کار هستیم. یکسری از سکانس ها را در مازندران، شهر چالوس و اطراف آن ضبط کردیم و یکسری سکانس ها را هم در خود تهران درحال ضبط هستیم.
سعیدزاده مطرح کرد: طبق برنامه ریزی، فیلمبرداری کار تا آخر هفته به پایان می رسد و پس از این هم برای موسیقی و تدوین و مراحل پس از تولید آماده می شود.
او اظهار کرد: ۹ سال است که این قصه در قلب من است و در این مدت پلان به پلان این کار را در ذهنم داشتم و همیشه غبطه می خورم کاش تا سوری زنده بود این فیلم را ساخته بودم ولی متاسفانه به دلیل اینکه مدتی در ایران نبودم و شرایط فراهم نبود نتوانستم تا فیلم را در زمان حیات سوری بسازم.
کارگردان فیلم توضیح داد: من به دلیل شرایط سخت آب و هوایی با وجود اصرار دوستان مبنی بر ساخت فیلم در اردبیل کار را به مازندران آوردم اما متاسفانه هیچ حمایت و همراهی از سوی مسئولان آن منطقه نشد در حالیکه انتظار داشتم فرماندار نوشهر و چالوس حمایت کنند.
کارگردان فیلم «به یادم باش» بیان کرد: سوری هنوز زنده است من پلان به پلان این فیلم را وقتی ضبط می کنم سوری را می بینم چون او یک عاشق واقعی بود و حتی به دیدن ایوب آن هم روزی یکبار راضی بود ولی از آنجا که ایوب زن و بچه داشت هیچوقت نمی خواست زندگی ایوب را خراب کند.
سعیدزاده در پایان گفت: از تمام عوامل و همراهان کار ممنونم و باز هم تاکید می کنم عشق سوری جاودانه مانده و خواهد ماند و برخی مواقع سر فیلمبرداری این کار از آنجا که سوری واقعیت ها را برایم تعریف کرده بود نمی توانستم جلوی سرازیر شدن اشک از چشم هایم را بگیرم. سوری زنده است و سر تک تک پلان ها نشسته و آنها را نگاه می کند.
نگار امیری
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است