به گزارش خبرگزاری صبا به نقل از سیبیاس، اروین وینکلر تهیه کننده و کارگردان برنده جایزه اسکار که مسئولیت تهیه برخی از تحسین شده ترین فیلم های تاریخ هالیوود از «راکی»، «مگر آنها اسبها را خلاص نمیکنند؟»، «نیویورک، نیویورک» گرفته تا شاهکار مارتین اسکورسیزی «رفقای خوب» و همین آخرین فیلمش «مرد ایرلندی» با بازی رابرت دنیرو، جو پشی و آل پاچینو را برعهده داشته است کتاب خاطراتش با عنوان «یک زندگی در سینما: داستان هایی از ۵۰ سال حضور در هالیوود» را به رشته تحریر درآورده که در اینجا یکی از بخش های شاخص آن که مربوط به تلاش او، دنیرو و اسکورسیزی برای ساخت فیلم «گاو خشمگین» بوده را به صورت مختصر با هم می خوانیم.
وینکلر درباره شروع داستان ساخت «گاو خشمگین» می نویسد: هنگامی که ما در حال فیلمبرداری فیلم «نیویورک، نیویورک» در سال ۱۹۷۶ بودیم. باب (رابرت) دنیرو از من و رابرت چارتوف خواست کتاب «گاو خشمگین: قصه من» نوشته جیک لاماتا را بخوانیم. کتاب زندگینامه قهرمان بوکس سابق دهه ۴۰ میلادی بود که به عنوان یک مبارز دلیر و نترس می توانست از تنبیه کردن رقیبان خود لذت ببرد.
دنیرو شیفته و مجذوب کتاب شده بود. او همیشه یک کپی از کتاب را با خود به همراه داشت و هر زمان که توقفی در فیلمبرداری «نیویورک، نیویورک» پیش می آمد او بخش هایی از کتاب زندگی لاماتا را مطالعه می کرد.
پس از آن من کتاب را خواندم، داستان نه فقط درباره بوکس بود (ما قبلا «راکی» را که اینگونه بود ساخته بودیم) داستان نگاهی به درون روح جیک لاماتا و خشونت درون رینگ بوکس بود خشونتی که به بیرون از رینگ هم سرایت کرده بود.
بعد از خواندن کتاب به دنیرو و چارتوف گفتم من به تولید «گاو خشمگین» علاقه مند هستم با این حال دنیرو گفت مشکلی برای ساخت فیلم وجود دارد، حقوق کتاب متعلق به دینو دلارنتیس تهیه کننده فیلم های «هشت و نیم»، «سرپیکو» و «باربارلا» است. با خودم فکر می کردم چرا دلارنتیس باید حقوق کتاب را از دست بدهد، اما هر طور که بود دنیرو او را ترغیب کرد که حق ساخت فیلم را به ما بدهد.
سر فیلمبرداری «نیویورک، نیویورک» رابرت دنیرو از ما خواست که تنها مارتین اسکورسیزی کارگردانی «گاو خشمگین» را برعهده بگیرد. من آنزمان شگفت زده شدم، برای اینکه مارتی به من گفته بود علاقه ای به ورزش بوکس ندارد. اگر چه که «راکی» را دوست داشت ولی شور و شوقی نسبت به آن نداشت. او آنزمان کتاب «آخرین وسوسه مسیح» نیکوس کازانزاکیس را همراه خود این سو و آن سو می برد و از من و باب چارتوف می خواست این فیلم را بسازیم. «آخرین وسوسه مسیح» تا آنجا که می توان تصورش را کرد دور از «گاو خشمگین» بود.
«گاو خشمگین» درباره مردی بود که وسواس های انسانی مانند: حسادت، خشم و خشونت را با خود داشت در حالی که «آخرین وسوسه مسیح» درباره شخصیت انسانی مسیح بود.
اسکورسیزی پس از مدت زمان طولانی که صرف تدوین «نیویورک، نیویورک» کرد به سراغ ساخت مستند «آخرین والتس» رفت.
با این حال ماردیک مارتین که با اسکورسیزی در فیلم های «خیابان های پایین شهر» و «نیویورک، نیویورک» کار کرده بود، روی پیش نویس فیلمنامه «گاو خشمگین» کار کرد.
دنیرو، چارتوف و من بعد از خواندن پیش نویس فیلمنامه ماردیک مارتین ناامید شدیم، یک فیلم زندگینامه ای کاملا استاندارد: لاماتا در جوانی، سپس شروع مبارزاتش، ازدواج، طلاق و ازدواج بعدی. این هایی که مارتین قرار داده بود آن کاراکتر پرشوری نبود که ما نیاز داشتیم و دنیرو روی آن اصرار می کرد.
بعد از در سپتامبر ۱۹۷۸ مارتین اسکورسیزی در سفری به جشنواره فیلم تلوراید از حال رفت و در نیویورک بستری شد و بسیار بیمار به نظر می رسید. دنیرو که با من در لسآنجلس دیدار داشت، به نیویورک پرواز کرد و وقت خود را در بیمارستان پیش مارتی سپری کرد. آنجا پزشکان گفتند اسکورسیزی با خطر خونریزی مغزی مواجه است. همزمان با بهبود یافتن مارتی، باب (رابرت دنیرو) در مورد مهمترین چیز زندگی مارتی یعنی کارگردانی فیلم صحبت می کرد. مارتی به آرامی بهبود می یافت و علاقه او به پروژه «گاو خشمگین» با دنیرو هماهنگ و یکسان می شد و بدین ترتیب او هم به ساخت فیلم ترغیب شد.
پس از آن بود که پل شریدر که فیلمنامه «راننده تاکسی» را نوشته بود موافقت کرد فیلمنامه نهایی «گاو خشمگین» را بنویسد.
کتاب «یک زندگی در سینما: داستان هایی از ۵۰ سال حضور در هالیوود» نوشته اروین وینکلر ماه می امسال با قیمت ۲۶ دلار منتشر شد.
محمدامین شکاری
انتهای پیام/
There are no comments yet