فرزانه مهری مجسمهساز و مترجم در گفتگو با خبرنگار صبا، درباره فعالیتهای خود در سالی که گذشت توضیح داد: من ابتدا مجسمهساز بودم و به طور اتفاقی در وادی ترجمه قرار گرفتم و در این سالهای اخیر در کنار مجسمهسازی کتاب هم ترجمه کردم.
او دامه داد: در این دو سال که با شیوع ویروس کرونا مواجه بودیم من بیشتر مشغول ترجمه کتاب بودم اما به مرور زمان احساس کردم که از این یکنواختی خسته شدم همچنین در کارگاه کوچک خودم در خانه کارهای مجسمه نصفهای داشتم که شروع کردم به کامل کردن آنها و از اواسط سال ۱۴۰۰ به صورت جدی مجددا کار مجسمهسازی را آغاز کردم.
این هنرمند درباره متریال و کانسپت این مجسمهها بیان کرد: مجسمههای من ترکیب چوب و فلز هستند و موضوع آنها هردفعه بنابر دغدغه من تغییر میکند به تبع آن چندسالی است که دغدغه من چنارهای تهران است و در رابطه با آنها کار میکنم.
مترجم کتاب «کریسمس مانولیتو» درباره برگزاری نمایشگاه در سال جدید عنوان کرد: حتما در سال ۱۴۰۱ در حوزه مجسمهسازی نمایشگاهی برگزار میکنم.
مترجم کتاب «کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین» درباره خاطرات خود از نوروز گفت: وقتی از نوروز صحبت می کنیم، بیشتر کودکی من به یادم میآید زیرا وقتی آدمها بزرگ تر می شوند، دغدغهها و مشکلات آنها در زندگی هم بیشتر میشود و دیگر نوروز برایش مانند قبل نیست.
او اضافه کرد: یادم است نوروز در کودکی برای من بسیار هیجان انگیز بود و مادر من بسیار اصرار داشت که ما همه لباس هایمان در عید نو شود و همیشه عید خانه بزرگ فامیل می رفتیم و تمام لباس های نو را تنمان می کردیم. تمام فامیل در عید نوروز دور هم جمع می شدند و این طور نبود که هرکسی لحظه تحویل سال در منزل خود باشد.
مهری در پایان خاطرنشان کرد: گاهی افسوس می خورم که دیگر آن خاطرات گذشته تکرار نمی شود و آن افراد دیگر در میان ما نیستند و فقط خاطراتشان بین ما مانده است.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است