وداع اهالی سینما با حمید سهیلی/ سهیلی همچون سینمای مستند مغفول ماند | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۴ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۴۳

وداع اهالی سینما با حمید سهیلی/ سهیلی همچون سینمای مستند مغفول ماند

مراسم تشییع پیکر حمید سهیلی امروز 3 مهرماه با حضور جمعی از هنرمندان در ساختمان شماره ۲ خانه سینما برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری صبا، مراسم تشییع پیکر مرحوم حمید سهیلی با حضور جمعی از هنرمندان صبح امروز -چهارشنبه ۳ مهر ماه- در ساختمان شماره ۲ خانه سینما برگزار شد.

درخشان: مجامع جهانی برخلاف ایرانی ها، قدر سهیلی را دانستند

شهرام درخشان در ابتدای این مراسم که اجرای آن را برعهده داشت با ابراز تاسف از درگذشت حمید سهیلی گفت: کمتر انسانی به این میزان شرافت و درستکاری دیدم. همه می‌دانیم که او چقدر هنرمند بود و با توانایی هایش آشنا هستیم اما خصوصیت بارز این فیلمساز سکوتش بود. او فردی بی‌ادعا و بی‌گلایه بود و حتی در سال‌های اخیر هم که بسیار بی اعتنایی دید، سکوت کرد. سال‌ها با بیماری سختی پنجه درافکند و متاسفانه طاقت نیاورد.

وی ادامه داد: مجامع جهانی قدر او را دانستند و اثرش را در یونسکو به ثبت رساندند اما در اینجا دریغ از توجهاتی که باید می شد. البته افرادی هم بودند که او را مورد توجه قرار دادند و باید از دوستان در انجمن صنفی مستندسازان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و سلیم غفوری تشکر کرد.

تهامی نژاد: صدای سهیلی در تاریخ هنرهای تصویری این مملکت می ماند

در ادامه این مراسم، محمد تهامی‌نژاد پشت تریبون قرار گرفت و درباره سهیلی گفت: تبدیل دستاوردهای معماری به هنر تصویر و دسترسی‌پذیری به آن‌ها، هنر حمید سهیلی بود. مردی پژوهنده‌ تاریخ هنر و البته نظم‌بخش و بسیار جدی در کارش که در مدت بیش از چهل و پنج سال حدود ۲۸۰ مستند معماری و شهرسازی را تهیه کنندگی یا کارگردانی کرده است تا این نکته را به هر ایرانی و پژوهنده‌ای در سراسر جهان یادآوری کند که ایران سرزمین هنر، اندیشه و زیبایی است.

وی افزود: صدای سهیلی در مجموعه مستندهایی که در عرض ۵۰ سال ساخت و در تاریخ هنرهای تصویری این مملکت می‌ماند.

تهامی‌نژاد در ادامه با اشاره به مهجور بودن تولید فیلم تاریخ هنر تصریح کرد: حمید سهیلی بارها به من گفت که تولید فیلم تاریخ هنر در ایران مهجور است و برای این مهجور ماندن دلایلی داشت. می‌گفت هنر و معماری اساسا پدیده‌های شهری هستند و برای کار روی این مقولات باید درکی از شهر و هنر شهری داشت. با چنین احساس و درکی بود که سهیلی یکی از پایه‌های مستحکم جمع‌آوری مجموعه اطلاعات تصویری درباره بناهای تاریخی و دستاوردهای هنری از جمله خط و نقاشی در ایران شد.

وی در پایان اظهار کرد: او از تصویرسازی و سطح پژوهش در معماری گذشت و به توصیف روابط بین عناصر تصویری و معنایی در معماری و هنر ایران رسید. سهیلی معلم بی‌همتای نظم‌بخشی و فهرست‌سازی بود. از جمله زمانی که مسئول انجمن مستندسازان بودم چندین روز آمد و تلاش کرد تا سوابق و تاریخ زندگی و هنری مستندسازان را تنظیم کند. او نسخه ای از آثارش را سخاوتمندانه در اختیار پژوهشگران می‌گذاشت و بخشی از راش‌های فیلم هایش را به سازمان میراث فرهنگی هدیه کرد. فهرست دقیق تمام آثارش را هم فراهم آورد و به عنوان یک الگوی دقیق از نظم، یک پژوهشگر منظم و منطقی به یادگار گذاشت.

شاهسواری: امثال سهیلی به ما اعتبار زیستن می دهند

در ادامه این مراسم منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما روی سن آمد و گفت: علاوه بر دلبستگی شخصی که به سینمای مستند دارم، سالها بود که برای حمید سهیلی به خاطر کار و آثارش احترام ویژه قائل بودم. امثال سهیلی به ما در این سرزمین اعتبار زیستن می‌دهند و این اعتبار ناشی از آثاری است که از خود به یادگار می‌گذارند. او اعتبارش را از خودش می‌گیرد و برای ما میراثی به جا گذاشته که قدرش را آیندگان خواهند دانست.

وی در ادامه با اشاره به تلاش‌های همسر حمید سهیلی خاطرنشان کرد. در طی سال‌هایی که سهیلی بیمار بود شانسی بزرگ داشت و آن همسری بود که با عشق و دلسوزی از حمید نگهداری می‌کرد. از دوستانم در انجمن صنفی مستندسازان هم که برای او هر کاری لازم بود در وسعشان انجام می‌دادند تشکر می‌کنم با این وجود هیچ یک از این تلاش‌ها جبران کننده محبت سهیلی که برای ما میراث گرانبهایی به یادگار گذاشت، نخواهد بود.

استادعلی: خداوند ذره‌ای از وجود و معرفت شما به ما هدیه کند

محسن استادعلی رئیس انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند سخنران بعدی این مراسم بود و خطاب به حمید سهیلی گفت: باور رفتن شما برای ما بسیار سخت است البته در زمانه‌ای که جان آدم‌ها کمترین ارزش را دارد این زیستن ماست که جای تعجب دارد. خدا را شکر می‌کنم که در طول یک سالی که به واسطه بیماری‌تان بیشتر با شما و خانواده‌تان نزدیک بودیم همه تلاش‌مان را گذاشتیم تا نبودن‌تان را شاهد نباشیم.

وی در ادامه افزود: آقای سهیلی شرمنده شما هستیم که سال‌ها قبل نتوانستیم پاسداشت شما را برگزار کنیم و باز هم شرمنده‌ایم که تمام عمر خود را برای ثبت فرهنگ این سرزمین صرف کردید اما آن‌طور که باید قدر و وفا ندیدید. شرمنده هستیم که آن مدیران بی‌مسئول که در طی چهار دهه به واسطه آثار شما رشد کردند در طی یک سال گذشته حتی جواب نامه‌های ما را ندادند. اگر امروز سینمای مستند زنده است به واسطه سال‌ها تلاش، صبوری، عشق بی‌اندازه، ساختن، دیده نشدن و سکوت پرمعنای شماست. از خدا می‌خواهم اگر قرار است ما به عنوان نسل پس از شما باشیم ذره‌ای از وجود و معرفت شما را به ما هدیه کند تا آبروی ما برای ادامه راه باشد.

رزاق کریمی: امیدوارم بتوانیم حقوق از دست رفته سهیلی ها را به دست آوریم

در ادامه مرتضی رزاق کریمی قائم مقام مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی پشت تریبون قرار گرفت و گفت: مرکز گسترش با بضاعت اندکی که سینمای مستند دارد به عنوان وظیفه تلاش کرد در کنار شخصیت بزرگی چون حمید سهیلی باشد. خوشبختانه آخرین فیلم ایشان سه سال قبل در مرکز تهیه شد و مانند تمام کارهایشان واجد ارزش‌های بسیاری بود.

وی درباره شخصیت حمید سهیلی توضیح داد: شخصیت ایشان یکی از مصادیق سینمای مستند است و به همان اندازه که این فرد بزرگ مظلوم و مغفول ماند سینمای مستند هم همچنان مغفول است. امیدوارم با حضور شخصیت‌هایی که در این جمع هستند و پیگیری مطالبات مستندسازان بتوانیم حقوق از دست رفته سهیلی‌ها و سینمای مستند را بیش از این به دست آوریم.

مجاوری: نیست شدن برای سهیلی بهتر از عقیم شدن بود

سودابه مجاوری یکی دیگر از سخنرانان این مراسم و از شاگردان حمید سهیلی در سخنانی گفت: سهیلی مردی متین بود که هیچ‌گاه لب به شکایت نمی‌گشود اما زندگی در سال‌های آخر برایش سخت بود. همه امروز حامل دردی عمیق از غم فقدان دوست عزیزمان هستیم. او بی‌ آنکه به خلق آثارش ادامه دهد اینجا آرام گرفته است و این فقدان اصلا منطقی نیست. گویا او خواست که نباشد. دهه ۷۰ زندگی هر هنرمند دوران پختگی و بالندگی روحی اوست و سعی می کند آثاری خلق کند که پاسخی باشد به تمام آثاری که در طول زندگی‌اش ساخته است اما برای حمید سهیلی چنین نشد و انواع مسائل جسمی برای او باریدن گرفت. فیلم نساختن و از دست دادن کتاب‌ها و منبع اندیشه‌هایش ضربه‌های جبران‌ناپذیری بود که تراژدی پایانی یک مستندساز را ساخت. هیچ هنرمندی نمی‌توانست سال‌های پایانی او را تاب بیاورد. او گویی تصمیم گرفته بود که نباشد. برای او فیلمسازی همه چیز  و نیست شدن بهتر از عقیم شدن بود.

وی در پایان از هیات مدیره انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، انجمن صنفی مستندسازان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بابت تنها نگذاشتن حمید سهیلی تشکر کرد و گفت: جای او همیشه خالی خواهد ماند.

غفوری: سهیلی حق بزرگی بر گردن فرهنگ و هنر ایران دارد

سیدسلیم غفوری مدیر شبکه مستند هم روی سن آمد و گفت: بدون شک حمید سهیلی حق بزرگی بر گردن فرهنگ و هنر ایران دارد و آثاری که تولید کرده برگ‌هایی است که در تاریخ هنر ما می‌ماند و آیندگان به آن رجوع خواهند کرد. بیشترین آثار او برای تلویزیون بود و در مقاطع مختلف فعالیت ایشان، صدا و سیما بزرگترین حامی او محسوب می‌شد.  در حد بضاعت تلاش کردیم گوشه‌ای از مشکلات ایشان حل شود اما غول بیماری قدرتش بیشتر بود و با وجود تلاش‌های همه مجموعه‌ها مانند مرکز گسترش غول بیماری پیروز شد.

میرفخرایی: مرگ چیز خوبی است که آدم را از زجر نجات دهد

در ادامه این مراسم اسماعیل میرفخرایی که گویندگی برخی آثار حمید سهیلی را برعهده داشته است، اظهار کرد: حمید سهیلی سمبل فرهنگ ایران است و باید حداقل تلاش کنیم تا زمانی که هستیم این فرهنگ به بهشت زهرا نرود. سهیلی را از زمانی که برای فیلمی به قلعه الموت رفتیم می شناختم.

وی افزود: چندی پیش که با او صحبت کردم چنان منقلب شدم که فیلم هایی را که با او کار کرده بودم دوباره دیدم و به این نتیجه رسیدم که هرگز نمی توانم آن کار را بدون او انجام دهم. مرگ چیز خوبی است که آدم از زجر نجات پیدا کند.

اکبری: سهیلی بسیار به پژوهش اهمیت می داد

پدرام اکبری به عنوان سخنران دیگر مراسم پشت تریبون قرار گرفت و گفت: علاوه بر اندوه، سرفراز هم هستیم که حمید سهیلی علاوه بر تمامی حرف‌هایی که دوستان گفتند ویژگی‌هایی داشت که او را ماندگار می‌کند. در سال ۵۶ و هنگام ساخت مجموعه «سفرهای دور و دراز حامی و کامی» او دستیار کارگردان بود و از همان زمان فوق‌العاده محجوب و اخلاق‌گرا به کار خود ادامه می‌داد. او تا انتها این ویژگی‌ها را حفظ کرد.

وی افزود: در تمامی آثارش افزون بر حسن سلیقه و … فوق‌العاده به پژوهش اهمیت می‌داد. این پژوهش امری مهم در سینمای مستند است.

عطارپور: سینمای مستند ما عضو مهمی را از دست داد

ارد عطارپور هم با اشاره به شخصیت این هنرمند گفت: سینمای مستند ما عضو مهمی را از دست داد اما دوست دارم از خصوصیات فردی و تلاش والای او در جهت شناساندن فرهنگ کشور بگویم. سهیلی مردی اهل اصول و آداب‌دان بود که غیبت نمی‌کرد. منصف بود و خود را موظف به کمک به دیگران می‌دانست. عاشق ایران و تاریخ ایران بود. اوایل انقلاب که فضای داغی سراسر کشور را فرا گرفته بود، مردی می‌خواست سوار بولدزر شود و تخت جمشید را ویران کند در همان سال‌ها سهیلی طرح معماری ایرانی را رو کرد و خوشبختانه در صدا و سیما پذیرفته شد. او مفصل درباره معماری تخت جمشید کار کرد. سهیلی مستندهای بسیاری ساخت اما کم بی‌اعتنایی ندید.

وی افزود: دوست ندارم با گفتن این بی‌اعتنایی ها از شکوه او بکاهم. دوست دارم تخیلم را رها کنم و فکر کنم چند ساعت دیگر روح حمید عزیز از پرودگار اجازه می‌گیرد و به سوی آنچه دوست دارد یعنی تاریخ می‌شتابد. بی‌اعتنا به زمان به سمت تخت جمشید می‌رود و کاخ‌ها را نگاه می‌کند. شاید سری به شیخ لطف‌الله اصفهان بزند یا با رضا عباسی گفتگویی داشته باشد. دست آخر خسته شده کنار چشمه‌ای آرام می‌گیرد و لابد منتظر می‌ماند تا ما یک به یک کنارش برسیم و باب گفتگویی شیرین را آغاز کنیم.

در پایان این مراسم، نسرین شکیب همسر حمید سهیلی ضمن تشکر از حضار گفت: حمید سهیلی بسیار سختی کشید. از شما سپاسگذارم که همه خواهر و برادرهای او بودید. سهیلی پروژه‌های بسیاری در سر داشت اما فرصت ساخت آن‌ها فراهم نشد.

پایان بخش این مراسم، خواندن نماز بر پیکر مرحوم حمید سهیلی بود و با همراهی هنرمندان پیکر وی برای تدفین به بهشت زهرا منتقل شد.

محمد تهامی نژاد، ابراهیم مختاری، محمد حمیدی مقدم، مرتضی رزاق کریمی، ارد عطارپور، منوچهر شاهسواری، همایون اسعدیان، عزیزالله حاجی مشهدی، ارد زند، عزیز ساعتی، شهرام درخشان، کتایون شهابی، محسن استادعلی، اسماعیل میرفخرایی، فرهاد ورهرام، فخرالدین سیدی، مهدی اسدی، مهدی گنجی، آرش اسحاقی، علیرضا حسینی، مرتضی شاملی، مجتبی میرتهماسب، حسن نقاشی، محمد صوفی، لادن طاهری، سلیم غفوری، پدرام اکبری،علی لقمانی، سعید رشتیان،هادی معصوم دوست، حمید جعفری، محسن خانجهانی، مصطفی شیری و … از جمله سینماگران حاضر در این مراسم بودند.

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۸/۰۷۵/۴۶۸/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۴۶/۹۵۶/۵۷۴/۵۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۲/۶۷۲/۲۱۷/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۴۱/۲۵۷/۱۲۶/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۱/۳۷۲/۹۰۸/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۳/۰۲۶/۳۸۸/۰۰۰
  • استاد
    ۸۲۳/۸۰۰/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۸۳/۸۹۷/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۱۷۱/۸۵۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۱۰۵/۰۲۵/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۰۳/۱۵۵/۰۰۰