چه شد که تصمیم گرفتید نمایشنامه «در اعماق» را
روی صحنه ببرید؟
متن «در اعماق» نوشته ماکسیم گورگی خیلی کم در کشور ایران
اجرا شده است و فکر میکنم یکبار مرحوم مصطفی عبدالهی و یکبار هم یکی از گروههای
تئاتری از کشور گرجستان در قالب سیوپنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر این
نمایش را در ایران به صحنه برده باشند. این نکته، اولین دلیلم بود بهعلاوه اینکه
این اثر واقعا نمایشنامهای بسیار قوی است. «در اعماق» بهنوعی جامعه ما را هم
پوشش میدهد و شرایط آن به وضعیت فعلی ایران نزدیک است.
ماکسیم گورگی را بهعنوان نویسنده چگونه میشناسید؟
او متن «در اعماق» را حدود سال۱۹۰۲ نوشته است. بهطور کلی
گورگی در فقر به دنیا آمده و بزرگ شده است. به همین دلیل است که قشر ضعیف جامعه و
وضعیت فقرا را خیلی خوب میشناخت و درک میکرد. شخصیتپردازیهای او از قشر فرودست
و پایین جامعه بسیار ظریف و دقیق بوده و بهخوبی از پس این کار برآمده است. البته
در متون دیگر این نویسنده، چنین ویژگیهایی را بازهم میبینیم؛ بهعنوان مثال در
رمان «مادر» که یکی از مشهورترین آثار گورکی است، شاهدیم او بهخوبی مشکلات
اجتماعی را نمایش داده است. گورگی را میتوان آغازگر رئالیسم سوسیالیتی دانست. او
جزو افرادی بود که حتی باعث انقلاب اکتبر۱۹۱۷ روسیه هم شده است یعنی او جزو
روشنفکرانی بود که در آن دوران با آثارش و اقداماتی که میکرد، حوادثی را در تاریخ
رقم زده است. در روسیه، استانیسلاوسکی نمایشنامه «در اعماق» را به صحنه برده است و
این اثر از متون ادبی بسیار مهم محسوب میشود.
همانطور که در نمایش هم میبینیم معضل ناامیدی
در اجتماع وجود دارد و در کشور ما هم این روزها بهشدت احساس میشود. فکر میکنید
راهکار برونرفت از این موج ناامیدی چیست؟
این متن مربوط به اوایل قرن۲۰ است و آن زمان شروع شکلگیری
جامعه صنعتی بوده است و فکر میکنم از همان زمان فاصلهها و ناامیدی و انزواطلبی
در بین مردم بهصورت ناخودآگاه رشد کرده است. تکنولوژی بهصورت نامحسوسی افراد را
از هم جدا میکند و امروز مثلا بهواسطه موبایل حتی وقتی دوستمان کنار ما نشسته، بیتفاوت
هستیم و سرمان جای دیگری گرم است. این فاصلهها زمینهساز ناامیدی میشوند. در
کشور ما شاید ناامیدی بهدلیل مشکلات اقتصادی و فرهنگی که پیش آمده، بیشتر احساس میشود،
اما این مشکل مربوط به همه جای دنیاست. تنها چیزی که در این وضعیت میتواند به
اجتماع امروزی کمک کند هنر بهخصوص تئاتر است. اگر تئاتر حمایت شود خیلی بهتر میتواند
تاثیرگذار باشد.
بحث ناامیدی امروز در فضای حرفهای تئاتر هم
تاثیری داشته است؟
در متن «در اعماق» افراد در مخمصهای گیر افتادهاند و هیچ
اتفاقی نمیافتد که امیدوار شوند. این متن درواقع برآمده از عوامل مختلفی است.
بخشی به وضعیت روسیه آن زمان برمیگردد، بخشی مربوط به مردم و نوع زندگی آنها بوده
است و… ما هم همینطور هستیم. مردم در هر حرفهای باید خودشان امیدواری ایجاد
کنند و برای این کار راههای مختلفی هم وجود دارد. ناامیدی بر همه افراد در هر
حرفهای تاثیر میگذارد. گروههای تئاتری که میتوانند با آثارشان امیدهایی در دل
مردم ایجاد کنند، باید این کار را بکنند و ابزارهای خیلی خوبی هم برایش دارند.
مردم با تماشای «در اعماق» میتوانند خودشان را ببینند و بعد بهدنبال راهکار
بگردند. اگر در آثار مختلف نشانههای از امید باشد، افراد به تماشای تئاتر رغبت
بیشتری هم پیدا میکنند. شخصیت لوکا در نمایش هم نماینده امید و امیدواری است و فکر
میکنم میتواند روی تماشاگر تاثیر بگذارد.
در اجرای شما از «در اعماق» شاهد هستیم گروهی جوان بازیگران نمایش را تشکیل میدهند.
همکاری با بازیگران جوان تئاتر برای شما چگونه تجربهای بود؟
من برای اجرای «دراعماق» بهطور کلی خودم هزینه کردم و از
نظر بودجه هیچ کمکی نداشتم و واقعا میخواستم اجرای خوبی از آب دربیاید و همچنین دوست
داشتم از بازیگران جوان استفاده کنم. بازیگران نمایش اگر جوان هستند، اما تجربه
بازیگری در تئاتر را دارند و میدانند من چه میخواهم. از بازیگرانم خیلی راضی
هستم و فکر میکنم بهخوبی از پس نقشهایشان برآمدهاند و هرکس کار را دیده، راضی
بوده است و بازخوردها نشان میدهد بازیگران در سطح خوبی قرار گرفتهاند و البته بازی
یکدستی را به نمایش گذاشتهاند.
شما نمایش «در اعماق» را در سالن گوشه فرهنگسرای
نیاوران اجرا میکنید. در مورد انتخاب این سالن توضیح دهید.
من اگر میخواستم همین متن را در سالنی در مرکز شهر اجرا
کنم، شاید تلنگری که به تماشاگر میزدم فرق میکرد. به هرحال در نیاوران قشر
سرمایهدار زندگی میکنند و در نمایش هم شخصیتی داریم که خرده بورژوا است و مالک
همان دخمهای است که نمایش در آن رخ میدهد. دلم میخواست نمایش «در اعماق» را در
سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران اجرا کنم چراکه فکر میکنم ارتباط بین اقشار مختلف
اجتماع در این منطقه بهتر برقرار میشود و شاید حس همدردی بیشتر دیده شود.
دوست دارید وقتی مخاطبان این اثر از سالن خارج
میشوند، چه چیزی از این نمایش را دریافت کرده باشند و با خود ببرند؟
ما وقتی میگوییم نمایش «در اعماق» منظورمان فقط افراد فقیر
نیست. هر قشر اجتماعی میتواند در عمق گیر افتاده باشد و هر قشری قطعا گرفتاری و
مشکلات مربوط به خودش را دارد. من میخواهم کسی که نمایش را دید از هر قشری که
باشد به خودش و اشتباهاتش فکر کند و بهدنبال راهحل باشد.
در مورد ایدههای طراحی صحنه و لباس نمایش «در
اعماق» هم توضیح دهید؟
از طراحی لباس نمایش راضی بودم و به چیزی که فکر میکردم
نزدیک شده است. در نمایش شاهد افرادی از طبقه ضعیف هستیم و لباسها هم بهنوعی
طراحی شده بود که این حس را انتقال میدهند. طراحی صحنه در متن هم بسیار ساده است
و ما هم دقیقا همین را میخواستیم و بهدنبال هیچ چیز عجیبی نبودیم. درواقع در
دکور میخواستیم فضای زندگی افراد کف خیابانی را ببینیم.
الهه حاجیزاده
There are no comments yet