خودسانسوری نکنیم و نهراسیم! | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۰۲
ایرج محمدی تهیه‌کننده سریال «آرماندو» در گفت‌وگو با «صبا»:

خودسانسوری نکنیم و نهراسیم!

سریال «پایتخت» به نحو مناسبی به شوخی‌‌ها پرداخته شد و در عین انتقادی بودن، مردم را به خنده واداشت و برای مخاطبان جذاب بود. بنابراین باید آستانه تحملمان را بالا ببریم و نهراسیم.

سریال «آرماندو» به نویسندگی امیر طاهری،
صادق خوشحال، عباس نعمتی و کارگردانی احسان عبدی‌پور، یکی از آثار جدیدی است که به‌تازگی
به روی آنتن شبکه یک سیما رفته و پخش آن از ۱۳مردادماه آغاز شده است. این سریال که
بازیگرانی چون حمیدرضا آذرنگ، مرجانه گلچین، سحر ولدبیگی و رضا استادی در آن ایفای
نقش می‌کنند، نخستین تجربه احسان عبدی‌‌پور در عرصه سریال‌سازی است و حال و هوایی
فانتزی و طنز دارد.

ایرج محمدی که طی سال‌های فعالیتش به‌طور هم‌زمان در عرصه
سینما و تلویزیون فعال بوده و تهیه و تولید سریال‌هایی چون «متهم گریخت»، «ترش و
شیرین» و «خانه به دوش» ساخته رضا عطاران، «خوش‌نشین‌ها» و «زن بابا» ساخته سعید
آقاخانی را در کارنامه دارد، تهیه‌کننده سریال «آرماندو» است و به‌طور هم‌زمان
سریال «دلدادگان» ساخته منوچهر هادی را نیز به روی آنتن دارد. این تهیه‌کننده طی گفت‌وگویی
از روند و چگونگی تولید سریال «آراماندو» به «صبا» گفت.

باتوجه به این‌که شما به‌طور هم‌زمان در سینما
و تلویزیون فعال هستید و طی سال‌های فعالیتتان آثار زیادی را تولید کرده‌اید.
بفرمایید تهیه‌کنندگی در دو عرصه سینما و تلویزیون چه تفاوت‌‌هایی باهم دارند؟

به هرحال تهیه‌کننده در سینما به‌لحاظ انتخاب سوژه، موضوع و
جنس کار استقلال بیشتری دارد. در سینما پس از آن‌که پروانه ساخت صادر شد، تهیه‌کننده
دستش برای تولید باز است. در مرحله صدور پروانه نمایش نیز اگر اثر با مختصات‌‌های پروانه
ساخت هماهنگی و هم‌خوانی داشته باشد درنهایت مجوز نمایش صادر می‌شود، اما در
تلویزیون سرمایه‌گذاری به نام سیمای جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. با این‌که اغلب
طرح‌‌ها از سوی تهیه‌کننده به صداوسیما ارائه می‌شوند؛ اما تولید اثر باید زیر نظر
تلویزیون باشد. به این ترتیب در دو عرصه سینما و تلویزیون، تفاوت‌‌هایی در نوع
تولید آثار وجود دارد. این را هم بگویم که در سینما چگونگی پخش اثر بسیار مهم است.

معمولا تهیه‌کننده در تلویزیون با چه مشکلاتی
مواجه است؟

بی‌شک تولید در تلویزیون مشکلات و پیچیدگی‌‌های خودش را
دارد. به خصوص زمانی که سازمان با کمبود بودجه مواجه است؛ زیرا باید در شرایطی که
بودجه کافی وجود ندارد استانداردهای لازم را حفظ کند و همین موضوع بر دشواری‌‌های موجود
می‌افزاید. مسلما زمانی که قرار است یک سریال ۶۰ یا ۵۰‌قسمتی، حتی ۲۶‌قسمتی ساخته
شود کار سخت‌تر می‌شود.

لازمه غلبه بر چنین مشکلاتی چیست؟

به نظرم بخش عمده‌ای از این مشکل با تجربه و دانش تهیه‌کننده
حل شدنی است. تهیه‌کننده‌ای که در سینما پول دارد راحت‌تر می‌تواند کار کند. او با
اتکا به سرمایه‌‌اش می‌تواند برای بالا بردن کیفیت اثر مثلأ هم‌زمان چهار لودر را
سر صحنه ببرد. اما در تلویزیون وقتی پولی نباشد نمی‌توان حتی یک روز از یک لودر
استفاده کرد و درنتیجه پروداکشن قوی و قابل قبولی نخواهیم داشت. در این میان، اگر تهیه‌کننده
باتجربه باشد می‌تواند همان چهار لودر را سر صحنه بیاورد. درکل تهیه‌کننده
تلویزیون بار سنگین‌تری را در امر تولید به دوش می‌کشد. مسئله دیگری که تهیه‌کننده
تلویزیون باید به آن توجه کند زمان پخش است؛ این‌که اثر در ساعت مناسبی به روی
آنتن برود.

براساس گفت‌وگوهایی که با عوامل مختلف آثار
تلویزیونی داشته‌ام به این نتیجه رسیده‌ام که تهیه‌کنندگی در تلویزیون تخصص به
حساب نمی‌آید و آثار مختلف براساس نوع روابط و اتفاقات پشت پرده به تهیه‌کنندگان
سپرده می‌شوند. باتوجه به تعداد زیاد تهیه‌کنندگان کم‌تجربه در تلویزیون نظرتان در
این‌باره چیست و چقدر شایسته‌سالاری در رسانه ملی رعایت می‌شود؟

طبیعتا این شایسته‌سالاری باید در تمام عرصه‌‌ها از تهیه‌کنندگی
گرفته تا کارگردانی و نویسندگی رعایت شود، تا درنهایت اثری قابل قبول و حرفه‌ای تولید
شود. واقعیت این است که تهیه‌کنندگانی که تجربه و تخصص دارند باید از کارگردانی،
تدوین، موسیقی و دیگر بخش‌ها سررشته داشته باشند، تا بتوانند اثر مورد نظر را به
بهترین شکل تولید کنند؛ اما چنین تهیه‌کنندگانی تعدادشان کم است و دست تلویزیون در
این زمینه باز نیست. این مسئله به اصطلاح ناله‌ای است که مدت‌هاست آن را از زبان
خیلی از تهیه‌کنندگان، کارگردان‌‌ها و حتی مسئولان می‌شنویم. به هرحال باید در این
بخش از جوان‌‌ها استفاده کنیم؛ اما این جوان‌‌ها باید به دست تهیه‌کنندگان کاربلد
و باتجربه و متخصص سپرده شوند. واضح‌تر این‌که باید در امر تهیه‌کنندگی سوپروایزر
داشته باشیم تا به این ترتیب هم تجارب و تخصص‌‌ها منتقل شوند و هم این‌که پروژها
کمتر آسیب می‌بینند.

پس حضور جوان‌‌ها در عرصه تهیه‌کنندگی را لازم
می‌بینید.

نه‌تنها در تهیه‌کنندگی بلکه در عرصه کارگردانی و بازیگری
نیز به هنرمندان جوان نیاز داریم. به فرض اگر بخواهیم اثری طنز تولید کنیم، بازیگر
طنز جوان نداریم و سن اغلب آن‌ها بالای چهل، پنجاه سال است. البته پرداختن به این
موضوع زحمات زیادی را می‌طلبد و سازمان صداوسیما باید مسئولیت این کار را به عهده
بگیرد و در این زمینه از تهیه‌کنندگان و کارگردان‌‌های باتجربه استفاده کنند.

شما طی این سال‌ها سریال‌های مختلفی را تهیه
کرده‌اید که در میان آثار چند اثر طنز نیز وجود دارند. به نظرتان طی این سال‌ها در
زمینه تولید آثار طنز به چه سمت‌وسویی رفته‌ایم؟

واقعیت تلخی وجود دارد و آن این است که در بخش طنز، سیری
نزولی را طی کرده‌ایم. بی‌شک انتخاب یک فیلمنامه خوب و کارگردانی که این گونه طنز را
بشناسد و استفاده از بازیگران طنز کار بسیار دشواری است. ملودرام ساختن کار راحتی
نیست، اما از لحاظ کمی تعداد فعالان این عرصه بیشتر است؛ و این‌که تولید سریال
چندین قسمتی طنز، نسبت به سینما و تولید فیلمی ۹۰دقیقه‌ای کار دشواری است. همه این
مسائل باعث شده طی دو سه سال اخیر در عرصه تولید سریال‌های طنز با مشکل مواجه
شویم.

و در این زمینه تولیدات زیادی نداشته‌ایم.

بله، زیرا حضور افراد حرفه‌ای کم‌رنگ شده است. طی سال‌های
گذشته، گروه‌های طنز خوبی تشکیل شده است، اما اعضای این گروه‌‌ها جذب بازار آماده‌ای
به نام سینما شده‌اند. اگر نگاهی سطحی به آثار سینمایی بیندازیم خواهیم دید که
سکوی پرتاب بیشتر کارگردان‌‌ها و بازیگران، تلویزیون بوده است و ما آن‌ها را از
دست داده‌ایم. به‌طور مثال یادم هست در حین تولید سریال «من یک مستاجرم» به
کارگردانی خانم پریسا بخت‌آور بازیگران زیادی را دور هم جمع کردیم آن‌ها الان کجا
هستند؟ در سینما فعالیت می‌کنند.

تدبیر شما برای حل چنین معضلی چیست؟

تلویزیون باید از تهیه‌کنندگانی که طنز را می‌شناسند
استفاده کند. زیرا برخی از تهیه‌کنندگان و برخی از کارگردان‌‌ها و بازیگران، طنز
را نمی‌شناسند و در این زمینه کاری از دستشان برنمی‌آید و نمی‌توانند آثاری درخور
تولید کنند.

شما فیلمنامه سریال «آرماندو» را بر چه اساسی
انتخاب کردید و آن را دارای چه ویژگی‌‌هایی می‌دانید؟

پیش از نگارش فیلمنامه، طرح را خوانده بودم و می‌دانستم که
قابلیت آن را دارد تا با پرداخت بیشتر به اثری قابل قبول و باکیفیت تبدیل شود. در
فیلمنامه «آرماندو» شخصیت‌‌ها پرداخت خوبی دارند و فضا به سمت شوخی‌‌های کلامی
نرفته و موقعیت‌‌های طنز به‌درستی ایجاد شده اند؛ به اضافه این‌که در این اثر نگاه
ما به جوان هاست و همه تلاش ما این بوده که کلیت اثر و جزییات آن تکراری نباشند تا
بیننده آن‌ها را پس نزند.

در زمان نگارش فیلمنامه نویسنده‌‌ها چقدر از
تجربیات شما استفاده کردند؟

بسیار زیاد. دراین پروژه نویسندگان جوانی داشتیم و آقایان
حمید طاهری و صادق خوشحال به سرپرستی عباس نعمتی نگارش فیلمنامه را به عهده
داشتند. گاه پیش می‌آمد که به مدت چهار هفته زمان صرف یک قسمت می‌شد تا چکش‌کاری‌‌های
لازم انجام شود و موقعیت‌‌ها درست از آب دربیایند.

برایم جالب بود که تهیه‌کننده کار کشته و
باسابقه‌ای مثل شما با کارگردانی جوان که تنها سه فیلم سینمایی ساخته و در زمینه
طنز تجربه‌ای ندارد همکاری کرده است. این همکاری را تا چه حد ریسک می‌دانید و درنهایت
چقدر از این همکاری راضی هستید؟

بله، خیلی‌‌ها از من این سوال را پرسیده‌اند که چرا احسان
عبدی‌‌پور را به‌عنوان کارگردان انتخاب کرده‌ام. واقعیت این است که احسان عبدی‌‌پور
اولین یا آخرین کارگردان جوانی نیست که با او همکاری کرده‌ام. به‌جز داریوش فرهنگ،
احمد امینی یا خانم مرضیه برومند و دیگر کارگردان‌‌هایی که پیش از همکاری با من
آثار مختلفی را ساخته‌اند، بیشتر کارگردان‌‌هایی که در آثار ملودرام و طنز با آن‌ها
همکاری کرده‌ام جوان بوده‌اند و به‌نوعی بار اول، کارگردانی را با من تجربه کرده‌اند.

پس در نوع انتخاب کارگردان‌ها، تهیه‌کننده‌ای ریسک‌پذیر
هستید.

بله، خوشبختانه در این بخش جسارت را دارم و امیدوارم آن را
از دست ندهم هرچند که این نوع همکاری‌‌ها سختی‌‌های خودش را دارد. اما به هرحال
وظیفه ما این است که نیروسازی کنیم.

و احسان عبدی‌‌پور را براساس چه ویژگی‌‌هایی انتخاب
کردید؟

ایشان کلا نگاه نویی به عرصه تصویر دارد؛ هم در عرصه
فیلمسازی و هم در عرصه تلویزیون و سریال‌سازی. می‌توان گفت عبدی‌‌پور رویکردی سینمایی
دارد و نوع میزانسن‌‌ها و دکوپاژ او با شیوه کارگردانی دیگر آثار طنز متفاوت است.

و البته آن رگه‌‌های فانتزی که در سریال «آرماندو»
شاهد آن هستیم در دیگر آثار ایشان وجود دارد.

آن رگه‌‌های فانتزی نه فقط در نوع و شیوه کارگردانی و فیلمسازی
ایشان بلکه در شخصیت او نیز وجود دارد. اگر با ایشان به گفت‌وگو بنشینید خواهید
دید که فردی بامزه، شوخ‌طبع و طنزپرداز است. به نظرم به همین دلایل بود که او را
انتخاب کردم. به هرحال احسان عبدی‌‌پور کارگردان خلاقی است تا آن‌جا که خیلی از
موقعیت‌‌ها را در لحظه و در حین ضبط خلق می‌کردند. مثلأ در زمان تولید «آرماندو» یک
پلان را دو سه بار می‌گرفت و پس از آن‌که ایده جدیدی به ذهنش می‌رسید، آن پلان را
تکرار می‌کرد.

احسان عبدی‌‌پور در حین تولید چقدر با شما
تعامل داشت و چقدر از نظرهایتان استفاده می‌کرد؟

تا آن‌جایی که برایم امکان‌پذیر بود بستر مناسبی را برای
کارگردانی‌‌اش فراهم کردم و در حین تولید نیز با من تعامل داشت. گاه پیش می‌آمد که
با حضور او و نویسندگان برای ضبط یک سکانس به مشورت می‌پرداختیم. البته در این
زمینه با بازیگران نیز تعامل خوبی داشتیم. به‌طور مثال حمیدرضا آذرنگ درباره
چگونگی پرداخت موقعیت‌‌ها با ما وارد بحث و گفت‌وگو می‌شد و نظرش این بود که به
سمت و سویی نرویم که سریال «آرماندو» مانند دیگر آثار تلویزیونی برای مخاطبان
تکراری باشد.

در حین تولید چقدر با محدودیت‌‌ها و ممیزی‌‌های
مرسوم تلویزیون مواجه شدید؟ و احیانأ این خط قرمزهای گاه سلیقه‌ای به کلیت اثر و
موقعیت‌‌های طنز سریال آسیب نزدند؟

در زمان پخش هنوز با چنین ممیزی‌‌هایی مواجه نشدیم، زیرا در
حین تولید برخی مسائل را رعایت می‌کردیم.

یعنی آگاهانه و با اشراف بر محدودیت‌‌ها به خلق
موقعیت‌‌های طنز پرداختید؟

به هرحال در حین ضبط باید مراقب برخی از مسائل بود. مثلا
این‌که در حین تولید است که باید از شوخی‌‌هایی که باعث بروز تعبیرهای مختلف می‌شوند
خودداری کنیم و به خلق موقعیت‌‌هایی بپردازیم که امکان دیدن آن‌ها در جمع خانواده‌‌ها
میسر باشد. البته نویسندگان و کارگردان نیز به شوخی‌‌های غیرمتعارف اعتقادی نداشتند.

از زمان و ساعت پخش سریال «آرماندو» رضایت
دارید؟

سریال «آرماندو» می‌توانست از شبکه دیگری پخش شود و آنتن
بهتری داشته باشد.

یعنی از این‌که سریال از شبکه یک پخش می‌شود
راضی نیستید؟

شبکه یک، شبکه‌ای فاخر است و زمانی که گفتند قرار است سریال
«آرماندو» از این شبکه به روی آنتن برود استقبال کردم. اما زمانی که ساعت ده و نیم
را برای پخش در نظر می‌گیرند که پیش از آن سریال‌های «دلدادگان» و «پدر» به روی
آنتن می‌روند به این معنا است که من بخشی از مخاطبان سریال را از دست می‌دهم. اما
اگر این سریال مثلا در ساعت۲۰:۳۰ ، یا ۲۱ پخش می‌شد مخاطبان بیشتری داشت و مردم
خسته از کار روزانه به‌جای آن‌که اثری ملودرام را ببیند به تماشای اثری طنز می‌نشستند
و این اتفاق بهتری بود.

البته نوع برنامه‌ریزی تلویزیون برای پخش سریال‌ها
همیشه با مشکل مواجه بوده و معمولا تهیه‌کنندگان و کارگردان‌‌ها و دیگر عوامل آثار
مختلف نسبت به این موضوع گله دارند. بسیار پیش می‌آید که پخش سریال‌ها و دیگر
برنامه‌‌ها با هم تداخل دارند یا پخش آن‌ها به‌صورت موازی است.

بله، دوستان مسئولی که کنداکتور برنامه‌‌ها را می‌بندند
باید همه جوانب کار را در نظر بگیرند. البته نظر و صحبت‌‌های من نیز در این‌باره
هم جنبه انتقادی دارد و هم این‌که به‌نوعی پیشنهاد است؛ زیرا ما به‌عنوان عوامل،
برای تولید یک سریال مدت زیادی زحمت می‌کشیم دوست داریم اثر در زمان مناسبی پخش
شود تا مردم از دیدنش لذت ببرند و همین رضایت آن‌هاست که باعث می‌شود تمام خستگی‌‌ها
و بی‌پولی‌‌ها و گرفتاری‌‌ها فراموش شوند.

با وجود همه کاستی‌‌ها و کمبودها و انتقادها،
اگر قرار باشد خوشبینانه به مقوله طنز در تلویزیون بنگرید چگونه آن را تحلیل می‌کنید؟

به نظرم تولید و پخش برخی از برنامه‌‌ها و رئالیته‌شوها
مانند «دورهمی» و «خنداونه» باعث شده‌اند، آستانه شوخی‌پذیری و جسارت در شوخی‌‌ها بالا
برود و تلویزیون در چگونگی پرداختن به مسائل مختلف و نوع انتقادها وضعیت بهتری
پیدا کرده است. ما باید در آثار نمایشی به چنین مسائلی بپردازیم و کیفیت شوخی‌‌هایمان
را بالا ببریم. مثلا در سریال «پایتخت» به نحو مناسبی به شوخی‌‌ها پرداخته شد و در
عین انتقادی بودن، مردم را به خنده واداشت و برای مخاطبان جذاب بود. بنابراین باید
آستانه تحملمان را بالا ببریم و نهراسیم.

و البته خودسانسوری نکنیم.

بله، طبیعا نویسندگان، تهیه‌کنندگان و کارگردانان پیش از آن‌که
اثرشان به روی آنتن برود، نباید خودشان را سانسور کنند، زیرا اگر چنین اتفاقی رخ
دهد خروجی کار اثری ضعیف و بی‌بو و بی‌خاصیت خواهد بود.

در این زمینه تلویزیون چه نقشی دارد؟

تلویزیون با این صراحت و جسارت مشکلی ندارد و نشان داده که
آستانه تحملش بالاست و با مسائل و موضوعات مختلف در این زمینه کنار می‌آید و این‌گونه
است که از باورهای مردم دور نخواهیم بود. به‌طور مثال در فضای مجازی با خیلی از
مسائل شوخی می‌شود و مردم آن‌ها را می‌بینید و مشکلی نیز پیش نیامده است. و البته
این‌که، برنامه‌سازان نیز به سمت شوخی‌‌های که بار جنسی و منفی دارند و ایجاد سوءتفاهم
کنند، نمی‌روند.

و سخن آخر؟

باید جسارت این را داشته باشیم که به‌راحتی نقد کنیم و
نقدپذیر باشیم و خنده به روی مردم بیاوریم. معنی طنز نیز همین است، تلخی‌‌هایی که
در بسته‌بندی‌‌های شیرین به بیننده ارائه می‌شود؛ لذا امیدوارم با حمایت مسئولان و
به یاری عوامل و تیم‌‌های طنزپرداز ترکیب‌‌ها و فضاهای نویی که منجر به تولید آثار
باکیفیت می‌شوند، ایجاد شوند تا به این ترتیب مخاطبان به دیدن آثار باکیفیت
بنشینند.

وحید خانه‌ساز

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰