تلاش برای کار خوب نه فروش خوب! | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۵۷
امیر برادران یکی از نویسندگان «هزارپا» از این فیلم به «صبا» می‌گوید:

تلاش برای کار خوب نه فروش خوب!

. از همان روز اول هم صرفا به فروش فیلم فکر نمی‌کردیم و این خیلی مهم است؛ هدف اولیه از ساخت «هزارپا» تولید یک فیلم خوب بود که با کمک خداوند این اتفاقات رخ داد

 فیلم «هزارپا» هفته گذشته توانست رکورد
فروش تاریخ سینمای ایران را بزند و با اقبال خوبی مواجه است. نگارش فیلمنامه این
فیلم سینمایی بر عهده
امیر برادران، پیمان جزینی و
مصطفی زندی
بوده است و امیر برادران که در
این شماره با او به گفت‌وگو نشستیم از فیلمنامه‌نویسان موفق حوزه کمدی است و با
سریال‌هایی چون «مسافران»، «ساختمان پزشکان»، «در حاشیه» و… توانست جای خود را به‌خوبی
در این عرصه باز کند و حالا «هزارپا» برای او یک پرش اساسی در سینما به حساب می‌آید.

چطور شد طرح «هزارپا» شکل گرفت؟ پیش از این
فیلم، روایتی کمدی در دهه۶۰ و بازی با نوستالژی‌‌ها در فیلم «نهنگ عنبر» موفق از
آب درآمده بود. این موفقیت تاثیری در شکل‌گیری ایده شما نداشت؟

طرح چندخطی «هزارپا» سال۹۰ توسط مصطفی زندی یکی از
نویسندگان این فیلم نوشته شده بود. از ابتدا ما خیلی به‌دنبال آن نبودیم که از
فضای آن سال‌ها استفاده کنیم حتی با نوستالژی‌‌های دهه۶۰ خیلی شوخی نکردیم با این
همه چاره‌ای هم جز روایت قصه در همان سال‌ها نداشتیم، حتی به‌خاطر کاهش هزینه‌‌ها حدود
دو ماه تلاش کردیم که قصه را به زمان حال بیاوریم اما برای نیمه دوم داستان احتیاج
به یک خطر بالقوه که در داستان همان منافق‌‌ها هستند، داشتیم و از آن‌جایی که غیر
از آن سال‌ها منافقین دیگر محسوس نبودند، چاره‌ای جز روایت قصه در دهه۶۰ نداشتیم.
فارغ از این نکته طرح «هزارپا» قبل از ساخت «نهنگ عنبر» شکل گرفته بود و از طرفی
ما قصد آن را نداشتیم که برای فروش فیلم از این فضا استفاده کنیم و یا با نوستالژی‌‌های
آن زمان شوخی کنیم و اصلا این هجمه را که ما به‌خاطر موفقیت «نهنگ عنبر» به سراغ
این دوره رفتیم، قبول ندارم.

سه نویسنده نگارش «هزارپا» را بر عهده داشتند،
این اجماع سه نفر، کار را سخت‌تر می‌کرد یا آسان‌تر؟

این اتفاق از طرفی کمک‌کننده است چرا که ذهن سه نویسنده
برای نگارش یک اثر به کار گرفته می‌شود البته سختی‌‌های خودش را نیز دارد ولی در
این پروژه چون تقسیم کار وجود داشت مشکلی برای ما پیش نیامد.

بخشی از سکانس‌‌های فیلم «هزارپا» حذف شده است،
این اتفاق چقدر آسیب‌زننده بود؟

تقریبا حدود یک‌ساعت از فیلم اضافه بود و در نسخه اکران
عمومی حذف شد، سکانس‌‌های بسیاری بود که ما دوست داشتیم از فیلم حذف نشود. از خوب
یا بد حادثه بار کمدی و شوخی تمام سکانس‌‌ها خوب از آب درآمده بود و همین مسئله
باعث شد حذف بخشی از سکانس‌‌ها کار سختی شود. اما درنهایت آنچه در حال حاضر روی
پرده رفته رضایت‌بخش است. ریتم، خط‌‌های داستانی و… همچنان حفظ شده و مخاطبان
گیج از سالن بیرون نمی‌آیند، این‌که یک‌ساعت از فیلمی کم شود ولی محصول نهایی قابل
قبول باشد کار سختی است.

خروجی فیلم قابل قبول است، اما برخی شخصیت‌‌ها مثل
شخصیت شهره لرستانی به‌یکباره در فیلم گم می‌شود و یا دلیل و چگونگی رسیدن به راه‌حل
گروگان‌گیری دختر از سوی منافقین کمی ابتر است، این‌ها به حذفیات فیلم ربطی نداشت؟

شخصیتی که شهره لرستانی آن را ایفا می‌کرد اساسا در ادامه
داستان خیلی پررنگ نبود و فکر می‌کنم فقط یک سکانس آن هم سکانسی که خانم لرستانی
می‌رود دم در خانه رضا هزارپا حذف شده است. اما درخصوص گروگان‌گیری و سکانس
منافقین باید بگویم در حال حاضر هم فیلم نزدیک دو ساعت است و برای کوتاه‌تر شدن
آن، در مواردی واقعا به انتخاب می‌رسیدیم. دقیقا بعد از آن صحنه که ماشین رضا به
کوه می‌خورد رضا فرار می‌کند، منافقین به سراغ ماشین می‌روند و نامه رضا به آن دختر
را در ماشین پیدا می‌کنند و به دستور سردسته آن گروه قرار می‌شود دختر گروگان
گرفته شود.

به هر حال شما به‌عنوان فیلمنامه‌‌نویس می‌توانید
زمان متن نگارش‌شده را تخمین بزنید، چطور شد که آنقدر طولانی شد؟ آن‌هم حدود یک‌ ساعت!

تجربه‌ای که آقای داوودی در فیلم‌های «نان، عشق و موتور
هزار»، «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» و «من زمین را دوست دارم» به دست آورده بودند
این بود که اگر سکانس‌‌های کمدی یک فیلم بیشتر باشد و حتی زمان آن به ۱۳۰ یا ۱۴۰دقیقه
کشیده شود اتفاق بهتری است چرا که شاید بار کمدی برخی سکانس‌‌ها آن‌طور که در ذهن
داریم نشود. به همین سبب سکانس‌‌های بیشتری را طراحی و ضبط کردیم.

برخی آدم‌‌ها در حوزه کمدی جزو شخصیت‌‌های ممنوعه
هستند و کمتر می‌شود با آن‌ها شوخی کرد و از آن‌ها در آثار کمدی به گونه‌ای پررنگ
و محوری استفاده کرد. مثل شهدا، جانبازان و یا روحانیون. انگار عادت کردیم آن‌ها
را فقط در آثار مذهبی و یا جنگی ببینیم و کشاندن‌شان به یک اثر کمدی اتفاق کم‌سابقه‌ای
است. به‌خاطر همین «مارمولک» دیده می‌شود چون سراغ روحانیون می‌رود و یا همین طور
«هزارپا»، چون دست روی چیزهایی می‌گذارد که قبلا در سینمای کمدی جایی نداشته است!

اگر تصمیم ابتدایی شما به‌عنوان فیلمنامه‌‌نویس و فیلمساز
این باشد که به قول شما سراغ شخصیت‌‌هایی ممنوع در حوزه کمدی مثل شهید، جانباز،
روحانی بروید و بخواهید به‌وسیله آن‌ها خنده از مخاطب خود بگیرید، حساسیت‌‌هایی وجود
دارد و حتی ممکن است فیلم توقیف شود اما در مورد «هزارپا» ما اصلا چنین ذهنیتی
نداشتیم. ما رفت‌وآمد‌‌هایی به آسایشگاه جانبازان داشتیم و با این دوستان از نزدیک
برخورد کردیم واقعا در بین آن‌ها افراد طناز و شوخ بسیاری هستند و ما آنچه را که
وجود داشت نشان دادیم. این سربه‌سر پرسنل گذاشتن و کشیدن یواشکی سیگار در محیط
آسایشگاه واقعا وجود دارد. گاهی از آن طرف پشت بام می‌افتیم و برای گذاشتن احترام
به یک شخص و یا عده‌ای آن‌قدر زیاده‌روی می‌کنیم که آن شخص از حالت عادی خارج می‌شود
و با این اتفاق هم خودش معذب می‌شود و هم آن تصویر غیرواقعی از آب درمی‌آید، حتی
فکر می‌کنم خود جانبازان هم نمایش تصویری منطبق بر واقعیت را بیشتر دوست دارند.

فارغ از آن‌ها مردم ارتباط بهتری برقرار می‌کنند!
مردم جانبازان «هزارپا» و یا رضا مارمولک فیلم «مارمولک» که خودش را جای یک روحانی
جا زده بود و یا جواد عزتی «طلا و مس» را بیشتر دوست دارند!

به مثال‌‌های شما «اخراجی‌ها» را نیز اضافه می‌کنم، خیلی از
مردم در خانواده‌شان جانباز و یا شهید داشتند و وقتی ما می‌آییم تصویری شبیه به
آنچه در بسیاری از فیلم‌ها وجود دارد و تا حدی غیرواقعی است از آن‌ها نشان می‌دهیم
خیلی‌‌ها نمی‌پذیرند چرا که با واقعیت مغایر است ما برای کاری رفته بودیم حوزه
علمیه و در آن‌جا با روحانیونی مواجه شدیم که بسیار طناز بودند و طنز را می‌فهمیدند،
شاید بخشی از روحانیون این‌گونه نباشند اما لزوما آن تصویر خشکی که همیشه شاهد آن
بودیم واقعی نیست. طبیعتا زمانی که روحانیون و جانبازان را به‌صورت رئال و یا در
فضای شوخی به نمایش می‌گذاریم مردم بسیار بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند.

به نگارش قسمت دوم فیلم «هزارپا» فکر می‌کنید؟

به نگارش و ساخت قسمت دوم آن فکر کردیم اما این‌طور نیست که
بگوییم چون اولی موفق بوده پس قسمت دوم را هم بسازیم. بدون در نظر گرفتن گیشه به
سهم خودمان به‌عنوان فیلمنامه‌نویسان این فیلم، اگر احساس کنیم می‌توانیم قسمت دوم
خوبی را بنویسیم این کار را خواهیم کرد اما قطعا داستان خودمان را در آن بازه
زمانی روایت نمی‌کنیم و قصه را به زمان حال می‌آوریم. هم ما و هم رضا رخشان که در
فیلم «ضدگلوله» ثابت کرد هوش فیلمنامه‌ای خوبی دارد وسواس بسیاری داریم و به‌دنبال
قصه‌ای با پتانسیل بالا هستیم و به صرف فروش خوب «هزارپا» به سراغ ساخت قسمت دوم
آن نمی‌رویم.

فیلمنامه «هزارپا» فیلمنامه خوبی است؛ یکی از
مشخصه‌های مثبت آن قصه‌گو بودنش است که صرفا چند موقعیت کمیک را کنار هم نچیده
است؛ از طرفی ابوالحسن داوودی هم در ژانر کمدی جزو کارگردانان موفق است و البته
حضور بازیگرانی که به‌خوبی ظاهر شده‌اند؛ اما به زعم شما علت اصلی استقبال از
«هزارپا» چه به‌لحاظ موفقیت در گیشه و چه از نظر میزان رضایتمندی مخاطب چیست؟
اگر بخواهم به‌شکل فراحرفه‌ای برایتان بگویم
این کار از ابتدا به‌نوعی عجیب و غریب پیش رفت؛ آقای رخشان در ابتدا از ما یک
فیلمنامه دیگر و نمونه کار خواستند که ما فیلمنامه را فرستادیم و بعد از آن این
اتفاقات شکل گرفت؛ انرژی خوبی پشت این کار بود که آن را تا به این‌جا رسانده است؛
از همان آغاز کار هم هر کس فیلمنامه را خواند معتقد بود که اتفاقات خوبی برای این
کار خواهد افتاد و من می‌گویم بعد از این‌که فیلمنامه را در شورای پروانه نمایش
خواندند اتفاقات خوب برای ما شروع شد؛ آقای داوودی پس از خواندن داستان، ایده‌های
بسیار خوبی داشتند که ما در بازنویسی آن‌ها را اعمال کردیم؛ حضور رضا عطاران و
جواد عزتی، موفقیت خانم بهرامی در جشنواره فجر، موفقیت دو فیلم جواد عزتی و همه
عوامل دست به دست هم دادند و به نظر من اگر در موقعیت الان قرار نداشتیم(به‌لحاظ
روحیات مردم) شاید می‌توانستیم از رکوردهایی که برای ما افسانه شده‌اند هم رد
شویم؛ مثل «عقاب‌ها» و… هر چند الان هم ناامید نیستیم. باز هم خدا را شکر که حتی
اگر فیلم از این نظر لطمه می‌خورد اما باز هم یک‌سری تماشاگران به دیدن فیلم می‌روند
و خندان بازمی‌گردند و این اتفاق از هر چیزی ارزشمندتر است.

صحبت پایانی خود را بفرمایید.

تشکر می‌کنم از دو همکار فیلمنامه‌نویس، آقایان زندی و
جزینی؛ آقای داوودی و همه عوامل فیلم؛ آقای رخشان به‌دلیل اعتمادی که به فیلمنامه‌نویسان
جوان کردند و درصد بالایی از اتفاقات خوب این فیلم به‌علت انرژی بسیار خوب آقای
رخشان بود که برای کار گذاشتند. از همان روز اول هم صرفا به فروش فیلم فکر نمی‌کردیم
و این خیلی مهم است؛ هدف اولیه از ساخت «هزارپا» تولید یک فیلم خوب بود که با کمک
خداوند این اتفاقات رخ داد.


ملیکا مومنی‌راد

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰