فیلمکوتاه چه در بخش تولید و چه در بخش نمایش
و اکران آن و حتی مخاطب، شرایط خوبی در ایران ندارد و انگار هنوز در ایران این
مدیوم از فیلمسازی به یک اصل تبدیل نشده است، شاید بهتر است بگویم خیلی آن را جدی
نمیگیرند!
فکر میکنم دلیل آن در وهله اول این است که سینما در کشور
ما نسبت به کشورهای دیگر هنر و صنعت جدیدتری است. از طرفی دیگر در خیلی از کشورهای
اروپایی سعی میکنند از کوچکترین ابزار فرهنگی برای درآمدزایی استفاده کنند مثلا
فرانسه یکی از کشورهایی است که در عرصه فیلمکوتاه بسیار قوی ظاهر شده و سرمایهگذاریهای
خوبی در این حوزه انجام داده است دلیل آن هم این است که تلویزیون و رسانه ملی
بسیار به این مهم بها میدهند. مسیری که ما امروز در عرصه فیلمکوتاه طی میکنیم
اروپا و آمریکا بیست سال شروع به طی کردنش کردند قطعا آنها هم در مقطعی مشابه
وضعیت ما را داشتند. با این همه چند سالی است که اتفاقات خوبی در این زمینه رخ
داده است. من به همراه علی عسگری از سال۲۰۱۳ بهصورت جدی در عرصه فیلمکوتاه
فعالیت کردیم و بعد از ۲۵سال فیلمکوتاه ما در جشنواره فیلم کن پذیرفته شد و همین
طور اتفاقات خوب دیگری در جشنوارههای مختلف رقم خورد همین مسئله سبب شد انرژی
خوبی به بچهها و فعالان حوزه ساخت فیلمکوتاه در ایران تزریق شود. قبل از
سال۲۰۱۳ آمار فیلمهای کوتاه فرستاده شده از ایران به جشنوارههای خارجی بسیار
بسیار محدود بود اما خوشبختانه در حال حاضر سالی صد اثر از ایران به فستیوالهای مختلف
دنیا فرستاده میشود و این نشان از آن دارد که انگیزه و انرژی خوبی در بین
فیلمسازان کوتاه ایجاد شده است. در حال حاضر قرار است چندین فیلمکوتاه در گروه
هنر و تجربه اکران کنیم این اتفاق برای ما و هنر و تجربه هزینه و زحمت بسیاری به
همراه دارد اما در قبال آن برآیند مالی قابلتوجهی مثل فیلمهای بلند وجود ندارد.
هدفمان از این کار تنها این است که فرهنگسازی اتفاق بیفتد و مردم فیلمکوتاه را
بشناسند.
یعنی معتقدید در چند سال اخیر یک رشد قابل توجه
در این عرصه اتفاق افتاده است؟
قطعا، فستیوالهای خارجی در این زمینه نقش مهمی داشتند.
جشنواره فیلمکوتاه، جشن خانه سینما و… همواره فعالیتهایی داشتند اما حضور
جهانی فیلمهای کوتاه ایرانی سبب شده آنها هم پای خود را فراتر بگذارند و چشماندازشان
وسعت بیشتری پیدا کند.
اما کماکان فیلمکوتاه متاسفانه در حاشیه است
نه متن!
ما در بخش فیلمکوتاه سیمرغ نداشتیم از دو سال پیش فعالان
حوزه فیلمکوتاه شروع کردند به نامه نوشتن تا توانستند سیمرغ فیلمکوتاه را
برگردانند در صورتی که این یکی از مهمترین فستیوالهای ماست. چرا فیلمکوتاه را
حذف کردند؟ چرا نباید فرصت اکران داشته باشند؟ سازندگان فیلمکوتاه میتوانند در
شرایط خیلی حرفهای فیلمهای خود را اکران و با مخاطب داخلی و خارجی ارتباط برقرار
کنند، میتوانیم دفتر خرید و فروش در جشنواره داشته باشیم. اینها چیزهایی است
که ما یا کم داریم یا اصلا نداریم چرا؟ چون برخی تصور میکنند سازندگان فیلمکوتاه
در حال تجربه کردن هستند.
با وجود آنکه فیلمکوتاه در جهان بسیار جدی
گرفته میشود اما برای خیلی از فیلمسازان عرصه فیلمکوتاه در ایران این فضا در حکم
پلهای است برای ورود به فیلمسازی بلند، خود شما چنین نگاهی دارید یا نه خود فیلمکوتاه
برایتان مهم است؟
از آنجاییکه همه ما با فیلم بلند بزرگ شدیم طبیعتا آرزوی
این را داریم که فیلم بلند نیز بسازیم اما برای خود من اصلا به این شکل نیست که فیلمکوتاه
بسازم و تجربیاتی به دست بیاورم تا بتوانم فیلم بلند بسازم. قطعا تجربیاتم در ساخت
فیلمکوتاه را به فیلم بلند انتقال میدهم و دوست دارم فیلم بلند بسازم کمااینکه
میخواهم نگارش فیلمنامه آن را شروع کنم و سال آینده فیلم بلندم را بسازم اما درکل
به نظرم فیلم بلند و کوتاه دو مدیوم مجزا از هم هستند و لزوما کسی که خوب فیلمکوتاه
میسازد نمیتواند در ساخت فیلم بلندش نیز موفق باشد و برعکس. من دوست دارم فیلم
بلند بسازم اما به احتمال بسیار زیاد بعد از ساخت فیلم بلند خود اگر ایدهای داشته
باشم که مناسب یک کار کوتاه باشد حتما دوباره به این فضا برخواهم گشت و فیلم میسازم.
کسب تجربه با ساخت فیلمکوتاه و استفاده از آن در کار بلند اتفاق خوبی است اما اینکه
فکر کنی در یکی از آنها موفق بودی پس لزوما در دیگری هم توانمندی اشتباه است.
در دو، سه سال اخیر نام فرنوش صمدی بهواسطه
حضور و درخشش آثارش در جشنوارههای معتبر خارجی بسیار بر سر زبانها افتاد اما
بازتاب این اتفاق در ایران برایتان چطور بود؟
نمیتوانم بگویم در ایران بازتابی همانند آنچه در جهان وجود
داشت گرفتم. اما یک نکتهای وجود دارد و آن هم این است که خیلی از تهیهکنندگان، سرمایهگذاران
و بازیگران بهدنبال کشف استعدادهای جدید در عرصه کارگردانی و همکاری با آنها هستند،
این اتفاق برای من تاحدی افتاد و خیلی از دوستان برای سرمایهگذاری روی فیلمهای من
پیشقدم شدند در کنار آن تهیهکننده خارجی نیز در این زمینه اعلام آمادگی کرده است،
البته در آنجا همه چیز حرفهایتر است اما در ایران بیشتر کارها رفاقتی جلو میرود.
فارغ از آنکه بهعنوان یک فیلمساز توانمند در
حال فعالیت هستید اما نمیتوان منکر این شد که فیلمسازی برای زنان با موانعتراشیهایی
همراه است، تا حالا شده که همین زن بودن برایتان پاشنهآشیل به حساب بیاید؟
اینکه من یک فیلمساز زن هستم در برخی مواقع برایم یک
امتیاز بوده است اما موقعیتهایی هم بوده و دیدم که به مذاق خیلیها خوش نیامده
است که من تنها کارگردان حاضر از ایران در یک فستیوالی مثل لوکارنو هستم. این گارد
از سوی عدهای وجود دارد حالا نمیگویم در خانمها بیشتر است یا آقایان، اما به
نظرم وقتی تو یک کارگردان زن هستی یک گارد کلی وجود دارد و بعضا حرفهای خالهزنکی
هم میشنوم که ترجیح میدهم نه به آنها فکر کنم و نه اهمیتی بدهم. برای من سینما
اصلا جنسیتی نیست مثل خیلی از کارهای دیگر که زنان در آن فعال هستند.
اما در نگارش فیلمنامه و انتخاب موضوع برای
ساخت فیلم بیشتر دغدغه طرح چه مسائلی را دارید؟
مسئله زنان در جامعه و خانواده برایم همیشه دغدغه بوده و
بسیار به آن فکر میکنم و از آنجایی خودم زن هستم نگاه عمیقتری نسبت به دنیای
زنان دارم و بهتر میدانم که از چه چیزی آسیب میبینند، خوشحال میشوند و یا…
البته از سوی دیگر فکر نمیکنم حتما باید به مسائل زنان بپردازم درست است که
معضلاتی که زنان با آن درگیر هستند دهبرابر مردان است و من طبیعتا دوست دارم به
آنها بپردازم اما سماجتی هم در اینباره ندارم و اگر ایدهای درباره مشکلات زنان
نداشته باشم به سراغ موضوعات اجتماعی که آن هم برایم بسیار مهم است، میروم. بعد
از زنان، معضلات و مشکلات کودکان برایم حائز اهمیت است.
یک راهکار و یا پیشنهاد دارید که برای رشد فیلمکوتاه
در ایران مفید فایده باشد؟
یکی از پیشنهادهایی که فکر میکنم در صورتی عملی شدن کمک
بزرگی به فیلمکوتاه میکند این است که سینماداران فرصتی را ایجاد کنند و تعاملی
با فیلمسازان فیلم بلند شکل بگیرد که قبل از نمایش فیلمها در سالن سینما یک فیلمکوتاه
نمایش داده شود. این یک راهکار جوابپسداده است که در خیلی از جاهای دنیا اتفاق
افتاده، حالا من نمیگویم همه سینماها اما چند سینمای مهم میتوانند این کار را
انجام دهند.
یک جو مسمومی حاکم است که تا فیلمی در جشنوارههای
بینالمللی میدرخشد میگویند آن جشنوارهها عاری از نگاه هنری هستند و با رویکرد
سیاسی یک فیلم را میپذیرند و جایزه میدهند، این صحبتها برایتان آزاردهنده
نیست، اینکه شما و هنرتان را با یک برچسب زیر سوال ببرند؟
برخی مواقع گوشهایم را میگیرم و سعی میکنم نشنوم.
واقعیت این است که از یک جایی به بعد تو یک هورمون آنتی ترشح میکنی برای اینکه
نمیتوانی همیشه همه را راضی نگه داری. اگر فیلم بسازی و جشنواره نرود میگویند
فیلمش خوب نبود. اگر فیلمت جشنواره برود میگویند جشنوارهایسازی، اگر فیلم
اجتماعی بسازی میگویند سیاهنماست، اگر فیلم شاعرانه بسازی میگویند ادای آقای
کیارستمی را درمیآورد و… این برچسبزنیها وجود دارد. باید کار خودت را انجام
دهی و گوشَت را بگیری و کاری به این حرفها نداشته باشی همانطور که من به آنها اعتنایی
نمیکنم. حسادتها، غرضورزیها و… نهتنها در ایران که در همه جا وجود دارد،
فقط سعی میکنم به آن اهمیت ندهم. یک تصوری در ایران وجود دارد که بارها و بارها
به خود من نیز گفتند که تو در آن جشنواره خارجی آشنا داشتی؟ سازوکار جشنوارهها اینطور
نیست که ما یک فیلم بسازیم و آن جشنواره فیلم را قبول کند و جایزه بدهد. ما در چهارصد
جشنواره شرکت میکنیم و فیلم را میفرستیم و درنهایت دویست جشنواره آن را میپذیرد.
از آنجایی که در ایران انتخابها و سازوکار جشنواره به این شکل است برخی دوستان
تصور میکنند در جشنوارههای خارجی هم همین فضا حاکم است. ما دوستانی در جشنوارهها
داریم اما باز هم بهشکل یک فیلمساز معمولی کار را ثبتنام میکنیم و منتظر اعلام
نتیجه میمانیم.
ملیکا مومنیراد
There are no comments yet