آنهایی که سینمای جهان را طی دهه
های گذشته دنبال کرده اند و سریالهای خارجی قدیمی را دیده اند، می دانند در دوره
ای نه چندان دور یکی از ویژگی های آثار خارجی نوع دوبله آنها بود که حتی بر کیفیت
بازی سوپراستارهای آثار خارجی می افزود. رابرت دنیرو، آل پاچینو، داستین هافمن،
همفری بوگارت، آلن دلون ومریل استریپ برخی از بازیگرانی هستند که مخاطبان ایرانی
آنها را با صدای یکی از دوبلورهای کاربلد و خوش صدای کشورمان به یاد می آورند.
پرویز
بهرام، خسرو خسروشاهی، بهرام زند، جلال مقامی، شهلا ناظریان، منوچهر اسماعیلی،
ناصر طهماسب و چنگیز جلیلوند که همگی صدایی منحصر به فرد و تکرار ناشدنی دارند،
برخی از دوبلورهایی هستند که طی دهه های گذشته به جای شخصیت های مطرح سینمای جهان
صحبت کرده اند تا به این ترتیب نام خود را در لیست ماندگاران عرصه سینما و
تلویزیون ثبت کنند.
با اینکه طی سالهای اخیر، هنر دوبله ایران تحت
تاثیر تکنولوژی و ابزارهای مدرن قرار گرفته و هنرمندان این عرصه نسبت به قبل کم
کارتر یا حتی خانه نشین شده اند؛ اما با این حال هستند هنرمندانی که در فضای کساد
و خلوت فعلی همچنان پر کارند و با حضور در تلویزیون و رادیو حسی نوستالژیک را در
مخاطبان زنده می کنند.
منوچهر والی زاده یکی از این هنرمندان است که با
وجود سن بالا همچنان پر انرژی است و دست از فعالیت نکشیده است. این هنرمند خوش صدا
درباره وضعیت دوبله و کاستی ها و معضلات این عرصه مهجور با «صبا» گفت و گو کرد.
شما طی سالهای فعالیتتان، به صورت توامان در
عرصه بازیگری و دوبله فعال بوده اید. بفرمایید که در ابتدا، اولویت شما در عرصه
هنر چه بود؟
من فعالیت هنری ام را با تئاتر آغاز کرده ام؛
زیرا به نظرم تئاتر نسبت به دیگر هنرهای نمایشی از ارزش بالاتری برخوردار است و بر
آنها ارجحیت دارد. سپس به سمت دوبله کشیده
شدم و به طور مستمر در این عرصه به فعالیت پرداختم که تا به امروز ادامه پیدا کرده
است.
شما در کارنامه هنری تان چندین اثر سینمایی
دارید و در فیلمهای مختلف نقش های متفاوتی ایفا کرده اید، چرا از جایی به بعد این
روند متوقف شد.
راستش اگر همین الان هم به من نقشی پیشنهاد شود،
می پذیرم.
یعنی از سوی فیلمسازان پیشنهاد ندارید؟
به هرحال دوره دوره جوان هاست و کسی به ما نقش
نمی دهد؛ البته برای بازی در آثار مختلف اعلام آمادگی کرده ام و گفته ام که صرفا
قرار نیست نقش اول بازی کنم و تمایل دارم ایفاگر نقش های غیر اصلی باشم.
یعنی طی این سالها هیچ کارگردان و تهیه کننده ای
به شما پیشنهاد بازی نداده است؟
آنطور که باید پیشنهادی در کار نیست و شاید
دلیلش این باشد که شخصا به دوبله گرایش بیشتری دارم و تمرکزم را به طور کامل بر
بازیگری معطوف نکرده ام.
البته طی سالهای اخیر، فعالیت در عرصه بازیگری
چهارچوب درست و روند مشخصی ندارد و در نوع و چگونگی انتخابها، هرج و مرج وجود دارد
و مورد مهم تر اینکه در ایران ظاهرا بازیگران تاریخ مصرف دارند، یعنی پس از آنکه
سن و سالشان بالا می رود به طور اجباری بازنشسته می شوند؛ زیرا از سوی فیلمسازان
پیشنهادی ندارند.
مسئله این است که فعالیت در عرصه هنر حد و مرز
نمی شناسد و هنرمند باید همواره و در هرشرایطی شاگردی کند و این روند باید تا لب
گور ادامه داشته باشد؛ زیرا هنر بازنشستگی ندارد.
به هرحال دوبلورهایی که هم نسل شما هستند و
تمایل دارند در عرصه بازیگری فعال باشند، مانند گذشته به کار گرفته نمی شوند؛ شاید
ایراد از فیلمسازان ماست که قدر هنرمندانی چون شما را نمی دانند!
موضوع این است که طی این چهل سال، حال و هوای
سینما تغییر کرده است، مثلا از دوره ای به بعد صدابرداری سر صحنه مرسوم شد وهمه
این جزییات باعث شدند که سینما و نوع فعالیت در آن شکل و شمایل دیگری به خود بگیرد.
آن زمان که صدابرداری سر صحنه انجام نمی شد، خوش تیپی و جذابیت های ظاهری در
اولویت بودند. مثلا شخصی که صدای خوبی نداشت و از بیان ضعیفی برخوردار بود می
توانست در عرصه بازیگری مطرح شود و حتی بدرخشد. طرف لهجه ترکی داشت اما صدایش بدون
لهجه و کم نقص دوبله می شد، اما در حال حاضر این روند تغییر کرده است.
درباره این تغییرات کمی توضیح دهید.
ببینید من تئاتر زیاد می بینیم. معمولا بازیگران جوان با استعداد زیادی
در این عرصه فعال هستند که برخی از آنها به سینما آمده اند و موفق شده اند، به این
دلیل که دانش و سواد کافی دارند، تئاتر خوانده اند و همه اینها باعث شده که بیان
قوی و بدنی منعطف داشته باشند و در ارائه حس موفق عمل کنند. اما در زمان ما، شیوه
آموزش با الان متفاوت بود و از سیستم های دیجیتال و امکانات فعلی خبری نبود تا
بازیگر خودش را محک بزند و بداند چند مرد حلاج است.
یعنی تکنولوژی و وجود امکانات دیجیتال فعلی را
در این تغییر وضعیت موثر می بینید؟
بله. در دوران ما هیچ امکاناتی وجود نداشت که
بازیگر به وسیله آن خودش و کیفیت کارش را مورد بررسی قرار دهد. در حال حاضر این
امکان وجود دارد که بازیگر در منزل به آزمون و خطا بپردازد و پس از آن پیگیر
فعالیتش در این عرصه باشد. البته این آزمون و خطا باید مبنای درستی داشته باشد و
شخص مورد نظر خیال نکند که چون خوشتیپ است و از صدای خوبی برخوردار است پس می
تواند بازیگر خوبی شود.
آن زمان که وارد عرصه دوبله شدید نحوه ورود
چگونه بود و با روند فعلی چه تفاوتهای داشت؟
در آن دوران شرایط متفاوت بود. تهران حدود دو و
نیم میلیون یا نهایتا ۳ میلیون جمعیت داشت که در میان آنها مثلا ۵۰۰ جوان علاقمند
وجود داشت؛ لذا اشخاص مستعد بر اساس موقعیتشان زود شناخته می شد. اما الان شرایط
عوض شده است. تهران شانزده، هفده میلیون جمعیت دارد که از میان آنها ده میلیون
جوان هستند و از این تعداد ۵ میلیون آنها به بازیگری، دوبله و کارهای هنری علاقه
دارند. به نظرم هرکاری گنجایشی دارد و همین موضوع باعث می شود که برخی از علاقمندان
مستعد، ترقی کنند و بسیاری دیگر پشت در بمانند تا بالاخره راهی پیدا شود و دیده
شوند و پیشرفت کنند.
در دوران شما روابط فرا قانونی و لابی گری های مرسوم وجود نداشت و
شایسته سالاری حاکم بود. درست است؟
من به این مسائل فکر نمی کنم و نظرم این است که
شخص مستعد بالاخره بالا می رود و پیشرفت می کند.
یعنی
نظرتان این است که سیاست های موجود بر چگونگی فعالیت و پیشرفت جوانان تاثیری ندارد؟
کسی که مستعد است و از سواد و دانش کافی
برخوردار است و در کارش پشتکار دارد و مقاوم است، زحماتش نتیجه می دهد و بالاخره
می درخشد.
پس مشکل چیست؟
متقاضی بسیار زیاد است. به طور مثال در عرصه
دوبله آنقدر علاقه مند وجود دارد که حد ندارد.
با توجه به عدم دوبله آثار سینمایی روز دنیا در
سالهای اخیر، اینگونه به نظر می رسد که دوبلورهای نسل جدید آنگونه که باید در
کارشان موفق نبوده اند و با نسل شما قابل مقایسه نیستند.
به طور مشخص از دوبلورهای نسل قبل چند نفر بیشتر
باقی نمانده ایم؛ اما نسل جدید نیز باید مدتی کار کنند تا جا بیفتند و صداهایشان
شناخته شود. ما نیز چنین روندی را پیش گرفتیم و سالهای سال کار کردیم تا بالاخره
شناخته شدیم. البته در این میان استثناهایی وجود دارد که باعث می شود گاه شخصی ره
صدساله را یک شب برود. به طور مثال اکبر عبدی یکی از این هنرمندان است که بازیگر
به دنیا آمده است و همواره در همه نقش هایش درخشیده است. عده ای نیز با تلاش و
پشتکار بسیار به جایگاه والایی می رسند، مانند آقای علی نصیریان یا جمشید مشایخی
که انشالله همواره سالم و سلامت باشد. در کل، کار هنری یک شبه به سرانجام نمی رسد
و همانطور که گفتم کثرت جمعیت ما بر این روند تاثیر گذاشته است. مثلا چند وقت پیش
شنیدم که سالانه ۷۰۰ کارگردان تئاتر از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند. این آدمها
کجا باید کار کنند و چگونه کار کنند؟! واقعیت این است که این مشکلات باید به مرور،
با تمهیداتی که مسئولان به کار می گیرند حل شوند.
اما هنرمند نباید غم نان داشته باشد تا بتواند
به فعالیت هنری اش ادامه دهد، موافقید؟
بله. هنرمندان ما سالها کار می کنند بی آنکه از
لحاظ مالی به جایگاه مطلوبی برسند. هنرمندانی را دیده ام که ماه ها تئاتری را
تمرین می کنند و در نهایت پس از بیست اجرا پولی گیرشان نمی آید. فقط عشق و پشتوانه
ایی معنوی به نام مردم است که آنها را سرپا نگاه می دارد.
کلا کیفیت کار دوبلورهای جوان را چگونه می
بینید؟
از آن زمان که استفاده از فناوری های دیجیتال مرسوم شده کارها شتاب گرفته
اند. زمانی یک فیلم سینمایی را در عرض ده روز دوبله می کردیم اما در حال حاضر می
توان یک پروژه سینمایی را یک روزه دوبله کرد. یا مثلأ در حال حاضر مدیر دوبلاژ یک
اثر سینمایی باید در عرض چند روز به صورت تک به تک دوبلورها را فرا بخواند تا هرکس
نقش خودش را بخواند و برود؛ اما سالهای پیش همه دوبلورها بر سر یک میز جمع می شدند
و با یک میکروفن نقششان را می خوانند و خروجی آن فیلمهایی مثل «بنهور» یا
«اسپارتاکوس» بودند. آن عشق و حس و حال ناب را دستگاه های دیجیتال از بین برده
اند.
آن زمان که شما و دوبلورهای هم نسل شما پرکارتر
بودید مردم و مخاطبان به دوبله فیلمها توجه می کردند، اما در حال حاضر می توان یک
فیلم را در قالب دی وی دی و با زیر نویس فارسی از دستفروشان کنار خیابان خرید و به
تماشای آن نشست که این مورد نیز از تبعات زندگی دیجیتال است.
این مورد که چیزی نیست. اتفاقاتی را به چشم خودم
می بینم که حیران می شوم. هستند اشخاصی که در خانه اشان فیلم دوبله می کنند، از بس
که وجود ابزارها و برنامه های مختلف کارها را ساده کرده اند. از آن سو بسیاری از
فیلمها به صورت زیر زمینی دوبله می شوند و کیفیتی ندارند. به هرحال جوان ها برای
آنکه انگیزه ای پیدا کنند بلکه اتفاق خوبی برایشان بیفتد دست به چنین کارهایی می
زنند. این را هم بگویم که ما انجمن گویندگان و تشکلهای دیگری داریم و اشخاصی که از
طریق تلویزیون به این عرصه راه پیدا می کنند از ارج و قرب بیشتری برخوردارند.
آقای والی زاده شما خیلی اکتیو و پرکار هستید
این انرژی سرشار شما از کجا می آید؟
عشق. اخیرا فیلمی از اسپیلبرگ را با بازی تام
هنکس و مریل استریپ را دوبله کردیم که اتفاقا کار سختی بود، اما این عشق باعث شد
که درست انجامش دهیم و آن را با کیفیت مطلوب به سرانجام برسانیم. جوانها نیز این
عشق را دارند، اما نمی دانم چرا در آن ناخالصی وجود دارد! طرف می آید و از استعداد
و عشق و علاقه اش می گوید، اما وقتی وارد کار می شود دوماه بیشتر دوام نمی آورد.
این کار زحمت دارد و زمان می خواهد. مثلأ نمی توان زندگی کارمندی را پیش بگیریم و
عصرها به فعالیت در عرصه دوبله بپردازیم. دوبله کاری تمام وقت است و حضور مستمر می خواهد.
از لحاظ صنفی حمایت می شوید و نسبت به قبل اوضاع
بهتر شده است؟
خیر . اوضاع خوب نیست. دستمزد همکارانم خیلی کم
است. طرف پس از گذراندن کلاس های آموزشی د
ر تلویزیون، پانزده سال است در این عرصه فعال است و الان که وارد بازار کار شده
برای دوبله فیلمی شصت دقیقه ای بیست پنج یا سی هزارتومان دستمزد می گیرد! این آدم
چگونه می تواند زندگی اش را اداره کند. تازه چنین دستمزدی به یک دوبلور درجه بالا
تعلق می گیرد و آنهایی که سابقه کمتری دارند دستمزد بسیار پایین تری دارند. اتفاقا
در برنامه «عبدی شو» که در آن میهمان اکبر عبدی بودم به این موضوع اشاره کردم.
و سخن آخر؟
امیدوارم عشقی که در دل علاقه مندان و دوبلورها
وجود دارد همچنان بر قرار باشد، زیراهمین عشق و علاقه است که آنها را سرپا نگه
داشته است.
وحید خانه ساز
There are no comments yet