در کشورهایی که
برای هنر ارزش قائلند و هنرمندان و آثارشان را ارج مینهند، تئاتر، تلویزیون و
سینما همواره سه مقوله جداناشدنی هستند و ویژگیها و مشترکات زیادی دارند؛
بنابراین میتوانند در مواقع لزوم، به یاری یکدیگر بشتابند و خلاءها و کاستیهای
به وجودآمده را جبران کنند. در ایران نیز این روال وجود دارد، هر چند طی سالهای
اخیر نوع و کیفیت روابط تغییر کرده و تعاملی مفید و کارآمد میان مسئولان این سه
عرصه وجود ندارد.
تلویزیون که رسانهای قدرتمند است و برد خبری بالایی دارد و
میتواند وضعیت بغرنج سینما را بهبود بخشد، در تبلیغات فیلمهای روی پرده، کمکاری
میکند و با نگاهی تبعیضآمیز، فقط به پخش تیزر آثار معدودی میپردازد! هنر مهجور تئاتر
نیز آنچنان که باید مورد توجه مسئولان تلویزیون نیست و اگر به فهرست پخش شبکههای
مختلف تلویزیونی نگاهی بیندازیم، خواهیم دید طی سالهای اخیر، برنامههای تئاترمحور
کمتری به روی آنتن شبکههای مختلف رفته و آثار روی صحنه نیز بیهیچ تبلیغی نادیده
گرفته میشوند.
اما مشکل بزرگتری که وجود دارد این است که با گذشت زمان تلویزیون
کمتر و کمتر به تولید «تلهتئاتر» پرداخته و توجه مسئولان، مدیران و برنامهسازان
نیز نسبت به این گونه نمایشی جذاب کمتر شده است! حال نیز کار به جایی رسیده که
تولید «تلهتئاتر» به صفر رسیده است.
در زمانی نهچندان دور، شبکه چهار سیما که به شبکه
فرهیختگان مشهور است با نویسندگان و کارگردانهای مطرح تئاتر، تعاملی سازنده
داشت. زندهیادان حمید سمندریان، داود رشیدی، رضا کرمرضایی و رکنالدین خسروی
تنها برخی از هنرمندان مطرحی هستند که در دهههای مختلف اقدام به تولید «تلهتئاتر»
کردهاند و آثار ماندگاری از خود به جای گذاشتهاند.
کاش مسئولان و مدیران رسانه ملی با تغییر نگرش و وضع قوانین
جدید، این گونه نمایشی نیمهجان را احیا کنند تا بار فرهنگی شبکههای مختلف ارتقا
یابد و به این وسیله، مخاطبان فرهیخته تلویزیون را بیش از پیش راضی نگه دارند. بیشک
میتوان با پرداختن به «تلهتئاتر»، علاوه بر تولید آثار سرگرمکننده، مخاطبان را
با ادبیات نمایشی ایران و جهان آشنا کرد و به تعداد مخاطبان تئاتر افزود. به امید
آن روز.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است