گروه بادزنگ تاکنون دو آلبوم به نامهای «دنیای ناتموم» و «دره خاوش»
منتشر کرده که هر دوی این آلبومهای مورد توجه جدی منتقدان و کارشناسان موسیقی
قرار گرفته است. ترکیبی از موسیقی الکترونیک و موسیقی راک که با کلام خلاقانه
فارسی در نسبتهای خودش بهخوبی کار میکند و میتواند چیدمان مطلوبی از اجزای
گوناگون را در کنار هم به گوش شنونده موسیقی جریان فرعی امروز ایران برساند.
بادزنگ گروهی دونفره است که مسعود فیاضزاده نوازنده و تنظیمکننده آن است و
علیرضا احمدزاده؛ خواننده، آهنگساز و نویسنده کلام قطعات. بابک علوی؛ منتقد موسیقی
درباره این گروه در بخشی از ریویویی که برای آن نوشته، آورده است: «اگر دنیای ناتموم
آلبومِ اول گروه دونفره بادزنگ را شنیده باشید و مخصوصا اگر مثل من آن آلبوم را خیلی
دوست داشته باشید آلبوم دره خاموش شما را غافلگیر خواهد کرد. بادزنگ با آلبوم دوم در
مسیر متفاوتی قدم گذاشته که هر چند هنوز با آلبوم قبلی نقاط مشترک زیادی دارد اما دستخوش
تغییرات بسیاری نیز شده است. اگر بخواهیم این تغییرات را در یک جمله خلاصه کنیم باید
بگوییم موسیقی بادزنگ در آلبوم دره خاموش از المانهای پاپ فاصله گرفته است. واضح است
که آلبوم پیشین هم موسیقی جریان اصلی نبود و دقیقا در دسته پاپ قرار نمیگرفت اما
پر بود از ریتمهای گرووی و ملودیهایی که با یک بار شنیده شدن در ذهن میمانند و تکرار
میشوند. در آلبوم دره خاموش اما ملودیها ساسپنس یا تعلیق بالایی دارند و نقطه اوج
داستان خود را بهراحتی لو نمیدهند؛ به همین دلیل مانند ملودیهای آلبوم قبل به آسانی
در ذهن رخنه نمیکنند یا به اصطلاح کَچی نیستند…» بادزنگ قرار است هفتم مردادماه
در برج آزادی کنسرت خود را برگزار کند. کنسرتی که بهنظر میرسد مورد استقبال
علاقهمندان به موسیقی الکترونیکراک که تعدادشان کم هم نیست قرار بگیرد. با
علیرضا احمدزاده؛ خواننده و آهنگساز این گروه درباره این اجرا و موسیقیای که این
گروه ارائه میدهد گفتوگو کردهایم.
قرار است چه قطعاتی در کنسرت هفت مرداد اجرا
کنید؟
بهطور قطع همه قطعاتمان را باید اجرا کنیم چون دو آلبوم
تا به حال منتشر کردهایم.
باتوجه به اینکه «بادزنگ» یک گروه دونفره است
در خبرها خواندم که سه نوازنده دیگر هم در این کنسرت شما را همراهی میکنند. این
همکاری و همراهی چگونه شکل گرفت؟
غیر از مسعود فیاضزاده که در بادزنگ باهم کار میکنیم و
حتما اطلاع دارید که آهنگساز و گیتاریست گروه «ماینس۱» هم هست، دو نوازنده دیگر هم
از اعضای «ماینس۱» در این کنسرت با ما همکاری میکنند که یکی علی باغفر؛ درامر و
دیگری سیامک بغدادی که در «ماینس۱» ووکالیست است اما در اجرای ما سیکوئنس سینتیسایزر
انجام میدهد و البته گیتار دو و بکووکال هم در بعضی قسمتها بهعهده اوست. کسرا
سبکتکین هم نوازنده بیس ماست. ما بهخاطر دوری راه و اینکه کسرا و علی ساکن تهران
هستند، مجبور شدیم تمریناتمان را در تهران شروع کنیم. دو ماه پیش باهم شروع کردیم
اما استمرار نداشت تا همین چند هفته پیش که تمرینات شکل جدیتری به خودش گرفت و در
حال پیش رفتن است و تا چند جلسه دیگر به آمادگی و هماهنگی کامل برای کنسرت خواهیم
رسید.
شما ساکن شهر مشهد هستید؟
بله. هم من و هم مسعود فیاضزاده.
نکته خیلی جالبی است که از دهه۷۰ شمسی تاکنون
اغلب گروههای آلترناتیو، تجربی و زیرشاخههای راک که با قدرت ظاهر شدهاند، از
مشهد بودهاند. آیا مشهد خاک راکخیزی دارد یا چه؟
برای خود ما هم همیشه جالب بوده و این صحبتی است که همیشه
از طرف دوستان مطرح شده است. نه اینکه بگویم ما مشهدیها خیلی متفاوت هستیم اما
این نظری است که هم دوستان مشهدی و هم غیرمشهدیها به آن اعتقاد دارند. واقعا جواب
دقیق و صریحی برای پرسش وجود ندارد. عدهای بحث محدودیتها را پیش میکشند اما من
فکر نمیکنم دلیلش محدودیت باشد چون محدودیتها فقط چند سالی است که زیاد شده است.
شاید اگر مقداری به عقب برگردیم و نسل نامجو و… را ببینیم متعلق به دورهای
بودند که در مشهد خیلی راحت موسیقی اجرا میشد. یکی از دلایلش شاید این باشد که
مردم مشهد به موسیقیهای آلترناتیو جدیتر نگاه میکنند و موسیقی در مشهد بهنسبت
مقوله جدیتری است. تا آنجا که تاحدودی تعصب هم در این زمینه وجود دارد، حتی در
خود ما که موسیقی را جدی دنبال میکنیم. ناخوداگاه روی این سبکها تعصب داریم نه
اینکه بخواهیم در قیاس با سبکهای دیگر قرارش بدهیم اما در گونه خودش با بهترینهای
دنیا خودمان را مقایسه میکنیم. به همین دلیل پیمانه سنجشمان شاید کمی بزرگتر
باشد و سقفمان را کمی بالاتر گرفتهایم. دستکم در شنیدن، اینگونه بودهایم،
شاید در تهیه و خلق موسیقی خیلی با آن حد و اندازهها فاصله داشته باشیم.
موسیقی گروه بادزنگ در روندی که از آلبوم اول
به آلبوم دوم طی کرده، تا حدودی ایندیتر(مستقلتر) و شخصیتر صدا میدهد. این
انتخاب و مخاطبشناسی شما بوده یا نه صرفا بازتابدهنده احوالات شخصی خودتان بوده
است؟
قطعا انتخاب نیست چون از زمانی که آلبوم بیرون آمده این را
میبینیم که نسبت به آلبوم قبل تا حدودی مخاطب سختتر با آن ارتباط برقرار میکند.
بله، شخصیتر شده است و بهقول یکی از منتقدان که گفته بود «کَچی» بودنش کم شده
است. با انتخاب اگر میخواستیم پیش برویم از همان ابتدا وارد جریان اصلی میشدیم و
موسیقی مردمپسندتری ارائه میکردیم.
آیا میتوان اینگونه تعبیر کرد که به این
نتیجه رسیدهاید «حالا که کار عامهپسند نمیکنیم، پس بهطور خالص کار خودمان را میکنیم»؟
خیر. خیلی چیزها میان من و مسعود فیاضزاده تا حدود زیادی
تقسیمبندی شده است. نوشتن ترانه، ساختن و تنظیم آهنگ و… تا حدود زیادی مشخص است
چه کسی چه کاری انجام میدهد. مقداری از شخصیشدن نیاز به جسارت بیشتری دارد و
شاید لازم بوده است چنین چیزی را تجربه کنیم. یعنی موزیسین از مرزی عبور کند و
بگوید در قالب موسیقیای که تهیه میکنیم گنجاندن فضای شخصیتر کار دشوارتری نسبت
به آلبوم اول است. اینکه چقدر بتواند شنونده را مجاب به گوش کردن کند، اینکه چقدر
تاثیرگذار باشد و اصلا چقدر شنیده شدنش به تعویق بیفتد. اینها چیزهایی است که هیچکس
نمیتواند پیشبینیشان کند.
شما در گنجاندن کلام فارسی در ریتمها و ملودیهایتان
بهنسبت موفق عمل کردهاید. آیا چالشی با این موضع داشتید؟
این قضیه را به دو شکل میشود نگاه کرد؛ نخست اینکه فنی
نگاه کنیم یعنی اینکه ملودی چگونه آمده و اولویت با ملودی بوده یا کلام، دوم اینکه
تا چه حدی ناخوداگاه بخواهید موسیقیتان مثل موزیکهای ایکس یا ایگرگ صدا بدهد.
شاید برخی افرادی که در این گونههای موسیقی فعالیت میکنند برایشان خیلی مهم باشد
که موزیکشان مثل کسانی که به آنها علاقهمندند و همیشه گوش دادهاند صدا بدهد.
ما خوشبختانه کمتر به این موضوع فکر کردهایم. هرچند گریزی از این قضیه نیست چون
این شکل موسیقی بهشکل اصیل از جای دیگری میآید و ما بههر حال تحت تاثیر آنها این
کار را آغاز کردیم. در نشاندن کلام چون آهنگها را خام کار کردهام شاید در درجه
اول وزن یکسری کلمات در ذهنم بوده وقتی به یک ملودی فکر کردهام. سعی کردهام هیچوقت
به آن سمت نروم که بهخاطر یک موتیف یا یک تحریر در ووکال مجبور شوم کلمه فارسی را
بهشکلی تلفظ کنم که ملودی بهشکل خاصی پیاده شود. این برای هر دوی ما دغدغه بوده
که جملات، خارجی صدا ندهند!
به این دلیل که موسیقی شما الکترونیکراک است و
بخش الکترونیکش از پیش کارهایش انجام شده برای اجرای صحنهای آیا نسبت به اجرای استودیویی
تغییراتی را شاهد خواهیم بود؟
تا آنجا که لازم بوده سعی کردیم بعد الکترونیک کارهایمان
را در اجرا هم حفظ کنیم. سیامک بغدادی در کنار خواننده بودن تخصص الکترونیک دارد و
شاید در این کنسرت اولین بار باشد که این بعد او دیده شود. اگر جاهایی که قضیه را
به سمت آکوستیک سوق دادیم انتخاب و سلیقه بوده وگرنه در اکثر قطعههایی که فکر میکردیم
جنس الکترونیکشان مهم است حفظ کردهایم و بخشهای الکترونیک همگی بهصورت زنده
روی صحنه اجرا میشوند.
بهنظر میرسد دامنه صوتی ووکالی که شما بهکار
میبرید کمی محدود است. تصور نمیکنید اگر شنونده بخواهد دو آلبوم کامل را با همین
دامنه صوتی ووکال گوش کند ذهنش خسته شود؟
بله. این فرم موسیقی ما را به این سمت سوق میدهد و کاملا
متوجه هستم چه میگویید اما کسانی هستند که جزو قطبهای موسیقی دنیا هستند اما
دامنه صوتی خواننده شاید یکسوم چیزی است که شما در کار ما میبینید…(خنده)
مطمئنا ما هنوز در تمام بخشها از کلام تا فضاها و جنس کارهایی که با سینتیسایزر
انجام میدهیم و همچنین ووکال -بیشتر از بقیه بخشها- نقصهایی داریم و در حال کار
کردن روی اینها هستیم. بههر حال مهمترین دلیلش این است که این موسیقی پیشینهای
در ایران ندارد و در حال تجربه کردنش هستیم. اگر رپرتوار اینچنینی داشتیم مطمئنا
کمک زیادی به ما میشد اما متاسفانه اندک است. نه اینکه بگویم کلا کسی در ایران
راکالکترونیک کار نمیکند اما با شکل و شمایل کار ما کسی و گروهی را ندیدهام؛ به
همین دلیل فقط تجربه خودمان را دم دست داریم و فعلا باید تجربه و تجربه کنیم. مثل
ماجرای کلام اگر جاهایی فکر کردیم با بالا رفتن ملودی اثر جذابتر میشود این صرفا
برای جذابیت بوده است ولی اگر چنین چیزی بهشکل درونی اتفاق بیفتد در مقابلش نمیایستیم.
سهند آدمعارف
There are no comments yet