الهه رضایی که تا اواخر دهه۷۰ مجری برنامههای
کودک بود و برای نسل دهه۶۰ و پیش از آن چهرهای نوستالژیک به حساب میآید، سالهاست
در تلویزیون حضور ندارد و تنها برنامهای که طی سالهای اخیر اجرای آن را به عهده
داشته «بچههای دیروز» نام دارد، که در زمان پخش مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت
و موضوع آن بازپخش برنامهها و کارتونهای مختلفی بود که سالها پیش در برنامه
کودک و نوجوان به روی آنتن میرفت.
الهه رضایی که از پانزدهسالگی وارد سازمان صداوسیما شده،
درباره فعالیتش طی این سالها و کیفیت برنامههای حال حاضر تلویزیون با روزنامه
«صبا» گفتوگو کرد.
آن زمان که وارد سازمان صداوسیما شدید نحوه
گزینشها چگونه بود؟
آن دورهای که من وارد سازمان شدم مسئولان ذیربط از داوطلبان
تست صدا و تصویر میگرفتند و کیفیت بیان متقاضیان را مورد بررسی قرار میدادند. آنها
باید میدانستند صدا و تصویر کسی که قرار است وارد صداوسیما شود چقدر قابل تغییر
است و اینکه آیا او مناسب آن گروه مورد نظری که قرار است با آنها همکاری کند هست
یا خیر. اما درباره شیوه گزینشها طی این سالها باید بگویم، آنگونه که شنیدهام،
نحوه انتخابها براساس آشنایی و روابط است، که البته در اینباره مطمئن نیستم؛
زیرا طی این سالها کسی را برای گزینش معرفی نکردهام تا بدانم نحوه ورود به
سازمان چگونه است.
طی دو دههای که مجری برنامههای کودک بودید،
کیفیت برنامهها بالا بود و نسبت به انتخابها وسواس بیشتری وجود داشت. در حال
حاضر و طی سالهای اخیر کیفیت برنامههای تلویزیون را چگونه میبینید و در این
زمینه به چه سمت و سویی میرویم؟
واقعیت این است که برنامههای تلویزیون را دنبال نمیکنم،
بنابراین نمیتوانم به این سوال پاسخ درستی بدهم.
چرا تلویزیون را دنبال نمیکنید؟
به این دلیل که فرصتش را ندارم و البته انگیزهای نیز برای
دیدن برنامههای شبکههای مختلف وجود ندارد.
چرا؟
علتش این است که همدورهایها و همکارانی که پیش از من در
تلویزیون حضور داشتهاند و قدیمیتر هستند و متخصصان برنامههای کودک به حساب میآیند
و در دهههای ۶۰ و ۷۰ برنامههای باکیفیتی را تولید کردهاند، به کار گرفته نمیشوند.
درست است که حضور نیروهای جوان لازم است؛ اما درنهایت باید آنچه بازخورد مثبت و
مفیدی دارد به انجام برسد که البته، ظاهرا این مسئله برای تلویزیون مهم نیست و
نتیجه اینکه بسیاری از همکارانم که بازنشست شدهاند یا هنوز ظاهراً مشغول به
کارند و در سازمان حضور دارند، نمیتوانند کار کنند و باید بناچار بیرون از سازمان
به فعالیتشان ادامه دهند.
دلیل یا دلایل این اتفاق چیست؟
علتش این است که سازمان صداوسیما نمیخواهد از متخصصان
استفاده کند و حوزه کودک برایشان مهم نیست. اینگونه که به نظر میرسد ارزشها تغییر
کردهاند.
مدیران و مسئولان چقدر در این روند مقصرند؟
زمانی که مسئولان هر بخش، آدمهایی غیرمطلع هستند و سواد
کافی ندارند، طبیعتاً اشخاصی را به کار میگیرند که از سواد کافی برخوردار نیستند.
زمانی که با مسائل مهم بهصورت شخصی برخورد میشود و تخصصی در کار نیست، اینگونه
میشود که میبینید. سنگ روی سنگ بند نیست!
ارزیابیتان از حوزه کودک و نوجوان چگونه است و
فضای حال حاضر جامعه را چگونه میبینید؟
در حوزه کودک، بچههای ما در امنیت نیستند؛ نه از لحاظ
جسمی و روحی و نه از لحاظ اجتماعی و حتی مالی. بزرگسالان و خانوادهها نیز از
امنیت کافی برخوردار نیستند. آیا آنها میتوانند کار کنند؟ اگر کار کنند دریافتی
خواهند داشت؟ با وجود وضعیت بد موسسههای مالی اگر برخی از مردم سرمایهگذاری
کنند، متضرر میشوند یا خیر؟! سرمایههای مملکت در عرض یک ماه افت میکنند و به
کمتر از یکسوم میرسند و برخلاف شعارهایی که میدهیم نمیتوانیم روی درآمدزاییهای
داخلی حساب کنیم و همه اینها یعنی، وضعیت خوب نیست.
در زمانی که اجرای برنامههای کودک را به عهده
داشتید، شما و همکارانتان و حتی عوامل بخشهای مختلف چقدر بر حوزه کودک اشراف
داشتید و چقدر به این موضوع اهمیت داده میشد.
مسلما یک دختر پانزده، شانزدهساله نمیتواند نسبت به حوزه
کودک شناخت کافی داشته باشد؛ اما همین که خودش در بطن آن گروه سنی است، میتواند
نیازهای کودکان را بداند و با آنها مانند دوست و همسن ارتباط کلامی برقرار کند و
با آنها حرف بزند و درددل کند و از نیازها و علاقهها بگوید. اما در آن سالها، افرادی
که مدیر و مسئول بودند، یا کارشناس بودند، یا اینکه از کارشناسان این عرصه
استفاده میکردند و اهل فن را به کار میگرفتند. افرادی که در عرصه کودک فعالیت میکردند
نیز معمولأ روانشناس بودند یا اینکه مثلاً تهیهکنندگی سینما و تلویزیون خوانده
بودند و تحصیلات مرتبط داشتند، به هرحال این افراد مطلع بودند؛ از نویسنده گرفته
تا دیگر عواملی که در ساخت یک برنامه حضور دارند. درکل اگر نخواهم بگویم صددرصد
اما اغلب عوامل دانش و سواد کافی داشتند و افراد باسوادی بودند.
پس از آنکه وارد صداوسیما شدید، چگونه خودتان
را از لحاظ سواد و اطلاعات بهروز نگه میداشتید؟
در حال حاضر با وجود تغییرات بزرگی که در عرصه تکنولوژی رخ
داده و باتوجه به ارتباطات گسترده و فراگیر رسانهای، این امکان نهتنها برای بزرگسالان
بلکه برای کودکان و نوجوانان وجود دارد که خود را بهروز نگه دارند.
درباره تکنولوژی و فضای مجازی و فواید و مضرات
آن چه نظری دارید؟
قطعاً همه اشخاصی که در این مملکت زندگی میکنند از هر لحاظ
شبیه به هم نیستند و فرهنگهای متفاوتی دارند؛ حال این فرهنگها وارد خانوادهها
میشود و به بچهها انتقال داده میشود، در این میان باید به کودکان اطلاعات درست
داده شود و از آنها در زمینه کسب اطلاعات مراقبت شود. خانوادههای فهیم این
مسائل را در نظر میگیرند و بچه واقعا برای آنها از لحاظ فرهنگی اهمیت دارد. برخی
دیگر از خانوادهها نیز این موارد را در نظر نمیگیرند و از کودکانشان مراقبت نمیکنند،
اما درنهایت همه این کودکان به مدرسه میروند و وارد اجتماع میشوند و این تلفیق،
ملغمهای است که باعث میشود، بچهها لزوماً آینده خوبی نداشته باشند.
رفع این نواقص به عهده کیست؟
رسانهها، تلویزیون، وزارت آموزش و پرورش و اماکنی مانند
مهدکودکها میتوانند موثر باشند. مسئولان ذیربط باید تلاش کنند که این نقص
فرهنگی را رفع کنند. بهطور مثال اگر برنامههای تلویزیون کیفیت لازم را نداشته
باشند، بچه به دیدن شبکههای ماهوارهای مینشیند که پس از آن اتفاقات خوبی
نخواهد افتاد.
چرا اغلب مجریان برنامههای کودک در مقاطع
مختلف بهنوعی از اجرا کنار گذاشته شدند؟
وقتی تلویزیون همکاری نمیکند و زمان کافی به برنامههای کودک
و نوجوان اختصاص نمیدهد و انتخابها و گزینشهایش براساس سلیقه انجام میشود،
ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟! لذا اگر قرار باشد کاری تخصصی انجام شود شخصاً
این کار را در مهدکودکم انجام میدهم، اما فقط میتوانم به گروه محدودی از بچهها
بپردازم.
شما برنامهای را اجرا میکردید که «بچههای دیروز»
نام داشت و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته بود چرا تولید این برنامه ادامه پیدا
نکرد؟
بهتر است برنامهها در اوج به پایان برسند و برنامه «بچههای
دیروز» نیز از این قاعده مستثنی نیست.
یعنی این عدم تداوم خواسته مسئولان صداوسیما
بود؟
صداوسیما نیز بهنوعی
درگیر کمبود بودجه است، که واقعا نمیدانم بودجه آن به کجا میرود! حتی عوامل برخی
از برنامهها نیز برای پخش به صداوسیما پول میدهند. واقعا نمیدانم چه بگویم،
اما شخصاً خیلی کم پیش میآید به سازمان صداوسیما بروم.
در دورهای که شما در سازمان صداوسیما حضور
داشتید، محدودیتها و خط قرمزها چگونه بود؟
در آن دوران محدودیتها بیشتر از الان بود. مثلاً چگونگی
پوشش مجریان بسیار مورد توجه بود و حتی نسبت به رنگ مانتوی مجریان حساسیت و
محدودیت وجود داشت و اگر توجه کنید خواهید دید که رنگهای متعارف آن زمان مشکی و
قهوهای و سرمهای بودند. حال برخی مواقع تعجب میکنم که مجریان و مهمانان و
برنامههای مختلف روسری سر میکنند، البته شخصا نظرم این است که پوشش باید کامل
باشد و مقعنه و روسریاش فرق نمیکند.
تا آنجایی که برنامههای تلویزیون را میبینید
به نظرتان در برنامههای کودک و نوجوان چقدر از آموزههای روانشناسی استفاده میشود؟
به نظرم خیلی کم. تا آنجایی که میدانم شبکهای به نام
«پویا» وجود دارد که ساعتهای طولانی اقدام به پخش برنامههای کودک و نوجوان میکند.
البته برخی از برنامههای این شبکه را دیدهام و به نظرم شبکه بدی هم نیست.
ظاهرا این شبکه خیلی تولید محتوا ندارد.
برنامههای تولیدی این شبکه از کیفیت بالایی برخوردار نیست؛
اما چند انیمیشن دیدهام که اتفاقا ایرانی بودند و یکی از آنها از کیفیت بالایی
برخوردار بود. به هر صورت از عموم آدمها رضایتمندی ندیدهام و شنیدهام که
تلویزیون مخاطبانش را از دست داده است.
کیفیت کار مجریان بزرگسال را چگونه میبینید؟
در جلسهای که چند ماه پیش حضور پیدا کردم یکی از همکاران،
شخصی را به من نشان داد و گفت ایشان مستعد است و خوب صحبت میکند و یکی از مجریان
خوب شبکه است، حال نمیدانم معنی خوب بودن چیست.
در اینباره کمی واضحتر توضیح دهید.
بگذارید برایتان مثالی بزنم، من عادت به پریدن در صحبت
کارشناسان برنامه را ندارم و این کار را درست نمیدانم. چندی پیش که اجرای برنامه
خانواده را به عهده داشتم، کارگردان به من میگفت به کارشناس اجازه صحبت نده و
خودت حرف بزن. سوالم این است اگر کارشناس را دعوت کردهایم چرا باید مجری مدام در
حرفهایش بپرد و اگر مجری کارشناس است پس چرا مهمان به برنامه آوردهاید!
این روش بهکلی غلط است.
در حال حاضر شرایط اینگونه است و چنین اشخاصی را میخواهند
و گویندگی را با پررویی و بیادبی اشتباه گرفتهاند.
خودتان، طی سالهای اخیر به چه کارهایی مشغول
بودهاید و در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
بهجز کار مهدکودک، با همکارانم سایتی برای کودکان دایر
کردهایم که «قاب کودک» نام دارد.
محتوای این سایت درباره چیست و به چه موضوعاتی
میپردازد؟
در این سایت به رده سنی کودک و نوجوان میپردازیم و از آنجایی
که میدانم قصه برای بچهها مهم و بااهمیت است، به روایت قصه میپردازیم و پس از
ضبط، آنها را در سایت قرار میدهیم و البته به موضوعات اجتماعی نیز پرداخته میشود.
یا اینکه در مهدکودک، مجلهای را منتشر میکنیم که درباره سلامتی است و به این
موضوع میپردازد.
و سخن آخر؟
از شما متشکرم.
وحید خانهساز
There are no comments yet