از زمان نخستین بازی
خسرو شکیبایی در ۱۹سالگی تاکنون که زندگی را بدرود گفته است، سالها میگذرد و
اکنون یک دهه است که سینما و تلویزیون ایران همچنان در نبود او حسرت میخورد و آه
میکشد. بدون شک خسرو
شکیبایی یکی از این هنرپیشگان تواناست که محبوبیت او در میان عامه مردم کمتر از
مقبولیتش در میان منتقدان و نویسندگان سینمایی و پیگیران جدی سینمای ایران نیست.
به بهانه گذشت ده سال از نبود او، در این شماره باتوجه به جوایز داخلی و خارجی او
به نقاط عطف کارنامه کاری خسرو شکیبایی نگاهی داشتیم که در ادامه میخوانید.
هامون
مگر میشود عاشق سینما
باشی و حمید هامون را دوست نداشته باشی؟ مگر میشود عاشق سینما باشی و دیالوگ این زن، این زن سهم منه، حق منه، عشق منه…
من طلاق نمیدم…یا تو میخوای من اونی باشم که واقعا تو میخوای من باشم؟ اگه من
اونی باشم که تو میخوای، پس دیگه من، من نیست. یعنی من خودم نیستم… را با صدای گرم خسرو
شکیبایی همیشه گوشه ذهنت نداشته باشی. حمید هامون قطعا یکی از ماندگارترین نقشهایی
است که خسرو شکیبایی آن را ایفا کرده و صد البته که حمید هامون را شکیبایی ماندگار
کرد نه هامون، شکیبایی را. این
از معدود دفعاتی بود که شخصیت یک فیلم و بازی بازیگر آن ماندنیتر از خود فیلم شد
و بر نام کارگردان سایه انداخت. از آن به بعد خیلیها شکیبایی را با نام هامون میشناختند
و او به خاطر بازی در این فیلم، موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از
هشتمین جشنواره فیلم فجر شد. البته «هامون» آنقدر بر شکیبایی تاثیر گذاشت که در
فیلمهای بعدی هم نتوانست از سیطره این نقش بیرون بیاید و تا مدتی و در انواع و اقسام لباسها و تیپهای مختلف مجددا آن را بهخوبی
تکرار کرد.
ابلیس
یک سال پس از «هامون»،
خسرو شکیبایی با نقش سعید در فیلم «ابلیس» ساخته احمدرضا درویش دوباره به سینماها
آمد. شاید بازی او در نقش سعید فیلم «ابلیس» خیلی در خاطر مخاطب سینما نمانده باشد
اما خسرو شکیبایی برای ایفای این نقش، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از اولین جشن سینمای
ایرانشد. احمدرضا درویش؛ کارگردان «ابلیس»
یکی کارگردانانی است که معمولا خروجی همکاری او با خسرو شکیبایی قابل اعتنا بوده
است و فیلم «ابلیس» شروع همکاری بود که بعدها برای هر دو آنها درخشش بسیاری را
در فیلمی چون «کیمیا» به همراه داشت. «ابلیس» قصه سعید کارمند بخش نظارت پرواز فرودگاه که عضو یک گروه جاسوسی است.
او اطلاعاتی را به دست میآورد در اختیار اعضای گروهش میگذارد، در حادثه سقوط
هواپیمای ایرباس ایران توسط ناو آمریکایی در خلیجفارس خانوادهاش را از دست میدهد
و این شروع داستان است.
یک بار برای همیشه
شکیبایی جزو معدود
بازیگرانی بود که نقشهای مختلفی از هر طیف جامعه را بازی کرد او در ابتدای دهه۷۰
با بازی در فیلم «یک بار برای همیشه» در نقش یک نقاش ساختمان ظاهر شد که از همسرش زهرا با بازی فاطمه معتمدآریا جدا
زندگی میکند و تصمیم دارد برای کار به ژاپن برود. محمود همسرش را به محضر میبرد
تا او را طلاق بدهد اما بهرغم تصور آنها زهرا باردار است، زن و شوهر جوان چاره
را در سقط جنین میبیند، اما هزینه سنگین سقط جنین و توقیف پزشکی که به آنها معرفی
شده موجب میشود که آن دو به پیرزن قابلهای مراجعه کنند و همین نقطه آنجایی است
که تصمیم آنها برای زندگیشان تغییر میکند. شکیبایی با بازی در «یک بار برای
همیشه» به کارگردانی سیروس الوند توانست برنده آهوی بلورین مردم برای بهترین بازیگر نقش اول مرد از
سومین جشن سینمای ایرانو نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد از
یازدهمین جشنواره فیلم فجر شود.
کیمیا
پس از «هامون»، زوج خسرو شکیبایی و بیتا فرهی بار
دیگر در «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش حضور پیدا کردند اما حضوری بهمراتب متفاوتتر
از «هامون». بازی در «کیمیا»ی احمدرضا درویش و اینبار، بازی در نقش مردی آرام و
دور از هرگونه هیاهو، خسرو شکیبایی را از جلد حمید هامونبیرون کشید و آنقدر وجه متفاوتی را بهخوبی از خودش به نمایش
گذاشت که سبب شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد جشنواره دهم فیلم فجر را از آن
خود کند. نقش رضا در فیلم «کیمیا» یکی از ماندگارترین نقشهایی است که شکیبایی
ایفا کرد و شاید تفاوت محسوس آن با حمید هامون و بازی درخشان خودش باعث شد نهتنها
در آن سالها که هنوز هم بازی ماندگاری در سینمای ایران به حساب بیاید.
«کیمیا» قصه کیمیاست که پدرش رضا پس از سالها اسارت
بهدنبال تنها بازمانده خود میگردد…
خواهران غریب
خسرو شکیبایی سالهاست
رفته اما صدای او روی ترانه «مادر من مادر من، تو یاری و یاور من» هرگز فراموش نمیشود
و هر از گاهی چه سینما دوست باشی چه نه، آن را زمزمه میکنی. خسرو شکیبایی در
«خواهران غریب» ساخته کیومرث پوراحمد یک نقش و فضای نسبتا متفاوتی را تجربه کرد.
شکیبایی در این فیلم همچون بسیاری از آثاری که بازی کرد پدر بود اما این پدر با
پدر «کیمیا» زمین تا آسمان فرق داشت. شکیبایی برای ایفای این نقش موفق شد جایزه بهترین بازیگر نقش اول مردجشنواره بینالمللی
فیلم پیونگیانگ را
از آن خود کند. شکیبایی در این فیلم با وجود نداشتن تسلط
کامل بر موسیقی، بهخوبی از عهده نقش برآمد و بار دیگر توانست خاطرهای خوب از یک
شخصیت سینمایی به یادگار باقی گذارد.
سالاد فصل
اما خسرو شکیبایی سومین سیمرغ بلورین بهترین بازیگر
نقش مکمل مرد را در همکاری با فریدون جیرانی و بازی در فیلم «سالاد فصل» در بیستودومین
دوره جشنواره فجر، برای خود رقم زد. لیلا طی اتفاقهایی
با حمید دوستدار آشنا میشود و این آشنایی مسیر جدیدی را پیش روی او قرار میدهد،
غافل از این که عادل مشرقی دل بسته اوست… عادل مشرقی، خسرو شکیبایی است و این
نقش یکی از جذابترین و متفاوتترین نقشهایی است
که شکیبایی آن را ایفا کرده است.
اتوبوس شب
پس از «خواهران غریب»،
کیومرث پوراحمد با پیشنهاد بازی نقشی متفاوت، سراغ خسرو شکیبایی رفت و او را
برای «اتوبوس شب» انتخاب کرد تا بار دیگر با بازی درخشان شکیبایی، ضمانتی برای
موفقیت فیلم خود داشته باشد. اگر قرار باشد از هر فیلم دو حرکت یا یک دیالوگ در
ذهنمان به یادگار بماند بدون شک کشیده خسرو شکیبایی زیر گوش مهرداد صدیقیان که آن
موقع تازه پا به سینما گذاشته بود، صدای مخملی او وقتی میگفت «تا حالا فکر میکردم
جواب یه زن تنها رو کی میخواد بده، الان فکر میکنم جواب بچهشو کی میده.» از ذهن
کسی که «اتوبوس شب» را دیده پاک نمیشود بازی تاثیرگذار شکیبایی در این فیلم
توانست برای او دیپلم افتخاربهترین بازیگر نقش اول مرد را به ارمغان بیاورد.
کاغذ بیخط
درست در سالهایی که خسرو
شکیبایی و هدیه تهرانی در سینما یک سر و گردن بالاتر از همه بودند، ناصر تقوایی
قصه خود را با بازی و روایت این زوج ساخت و «کاغذ بیخط» را راهی سینما کرد. خسرو
شکیبایی را شاید بتوان استاد بازی متفاوتترین نقشها دانست. بهجرأت میتوان گفت
در بین همدورهایهایش کسی مثل او نتوانست ظاهر شود آنقدر متفاوت و صد البته
دوستداشتنی، در ادامه همین درخششهای پیدرپی شکیبایی جهانگیر «کاغذ بیخط» را
بازی کرد و مهر تاییدی دیگری را در کارنامه کاری خودش به ثبت رساند. «کاغذ بیخط»
قصه جهانگیر و همسرش
رویا با دو فرزند خود سالهاست زندگی آرامی دارند، اما رویا برای بهوجود آوردن
فضایی متفاوت و جدید در زندگی خانوادگی مشغول رویاپردازی میشود و قصههای مختلفی
را سرهم میکند. چندی بعد جهانگیر به او پیشنهاد میکند که قصههایش را به روی
کاغذ بیاورد. رویا سر ذوق آمده و در کلاسی ثبتنام میکند. او میخواهد موضوعات
خاص و متفاوتی را برای نوشتن انتخاب کند، اما استادش پیشنهاد میکند که از زندگی
خود سوژه بگیرد… درست در همین جاست که جهانگیر مرد سرشلوغ قصه، وجهی دیگر را از
خودش به نمایش میگذارد. شکیبایی برای ایفای این نقش، نامزد بهترین بازیگر نقش اول
مرد در بیستمین دوره از جشنواره فیلم فجر شد.
حکم
پس از گذشت نزدیک به ۲۲سال از
اولین حضور خسرو شکیبایی در فیلم کیمیایی، او بار دیگر در «حکم» و در کنار عزتاله
انتظامی با کیمیایی فیلم دیگری را تجربه کرد؛ حضوری که بهرغم پررنگ نبودن، ماندنی
بود. خسرو شکیبایی حد میثاق فیلم «حکم» بود. البته دو سال بعد از درخشش شکیبایی در
فیلم «حکم» او در فیلم «رئیس» مسعود کیمیایی نیز ایفای نقش کرد. هر چند که با این
دو نقش نتوانست جوایزی را از آن خود کند و یا نقطه عطفی را در کارنامه کاریاش به
ثبت برساند اما در میان این آثار
بازی او در نقش حد میثاق در فیلم «حکم»، اجرای مسلط او از نقش کوتاه دکتر در فیلم «رئیس»
ثابت کرد که شکیبایی میتواند افقهای جدیدی در کارنامه بازیگریاش به وجود آورد.
خانهای که دیگر سبز نیست!
شکیبایی اولین بار به دعوت محمدرضا اصلانی کارگردان
سینما و تلویزیون و با بازی در مجموعه «سمک عیار» پا به تلویزیون گذاشت و پس از
آن در سریالهایی چون «لحظه»، «کوچک جنگلی»، «مدرس»، «روزی روزگاری»، «خانه سبز»،
«کاکتوس»، «آواز مه»، «تفنگ سرپر» و «در کنار هم» بازی کرد، اما ماندگارترین بازی
او در عرصه تلویزیون مجموعه «خانهی سبز» است که نام شکیبایی را برای مدت زیادی
بر سر زبانها انداخت. همبازی شدن با مهرانه مهینترابی و تعامل این زوج هنری تا
جایی پیش رفت که باعث محبوبیت بیژن بیرنگ و مسعود رسام کارگردانان «خانه سبز» شد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است