گروه تئاتر مستقل این روزها ساعت۲۰ نمایش «خسیس» نوشته ژان بابتیست مولیر
و با ترجمه، طراحی و کارگردانی مریم کاظمی را در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا میکند. بسیاری «مستقل» را بهعنوان گروهی میشناسند که برای مخاطب کودک و بزرگسال
تئاتر اجرا میکند و ممکن است این نمایش از دید آنها اتفاق غریبی باشد اما این
گروه که از سال۸۳ فعالیت خود را آغاز کرده است، همزمان اجرای تئاتر بزرگسال و کودک و نوجوان را در کنار هم پیش برده است. نخستین
کار این گروه به نام «خوانین پنج قلعه» به مخاطب بزرگسال اختصاص داشت دومین نمایش
گروه، «آدم بلا، دیو ناقلا» بود که در جشنواره تئاتر عروسکی روی صحنه رفت و کار
کودکونوجوان بود. مریم کاظمی؛ سرپرست این گروه هم کار خود را با تئاتر بزرگسال
آغاز کرده است اما از سال۸۶ بهصورت مستمر در حوزه تئاتر کودک هم فعالیت میکرد.
به بهانه اجرای نمایش کمدی «خسیس» با حسین محباهری؛ بازیگر و مریم کاظمی؛ مترجم،
طراح و کارگردان این اثر، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
چه شد که تصمیم گرفتید نمایشنامه «خسیس» اثر مولیر را بهعنوان کار بزرگسال
روی صحنه ببرید؟
مریم کاظمی: دغدغه اجرای تئاتر «خسیس» به سال۹۱ بازمیگردد. در این سال، با نمایش «رام کردن زن
سرکش» نوشته ویلیام شکسپیر که از کمدیهای کلاسیک قدیمی بود در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شرکت کردم. این
نمایشنامه ساختار مشخصی داشت و شخصیتهای خوبی در آن وجود داشتند که با شناخت محیط
اجتماعی، طنزهای زیبا و ایجاد موقعیتهای مناسب برای تبدیل و ترجمه شدن درست و خوب
برای تماشاگر ایرانی بود.. سال۹۴ توانستیم این نمایشنامه را به اجرای عمومی
برسانیم و بازخورد نسبتاً خوبی از مخاطبان دریافت کردیم و آنها کار را دوست
داشتند. این بازخوردها، مشوقی برای من شدند تا بتوانم نمایشنامه «خسیس» که ازلحاظ
پایه بسیار به «رام کردن زن سرکش» شبیه است را روی صحنه بیاورم. «خسیس» همچون «رام
کردن زن سرکش» نمایشنامهای پنجپردهای است که با ایجاد موقعیتهای کمیک؛ همچون
کمدی رفتار، کمدی اشتباهات، کمدی سوءتفاهم و کمدی موقعیتی که روی صحنه ایجاد میکند،
دست کارگردان را باز میگذارد تا بتواند این موقعیتها را باتوجه به شرایطی که در
کشور خود اجرا میکند ترجمه کند و مورد استفاده قرار دهد. از سویی دیگر در کنار
تمام چیزهایی که به صنعت و فن نمایشنامهنویسی و ایجاد موقعیتها برای کار فنی روی
نمایشنامه محسوب میشود، این اثر داستانی دلنشین، مردمپسند و قوی دارد که نقطه
آغاز و پایان آن مشخص است و با وجود اینکه سالیان درازی از نگارش نمایشنامه گذشته
است، باز هم میتوان مسائل روز مردم و روابط خانوادگی، روابط اجتماعی و رابطه
اشراف با مردم پاییندست جامعه، دلالبازی، خساست، ارزش پول و… مسائلی هستند که میتوانند
در هر جامعه و زمانی کاربرد داشته باشند. در این متن به تمام سوالها پاسخ داده میشود.
همواره میتوان به این نوع کمدیها که ازلحاظ فنی و صنعت نمایشنامهنویسی قوی
هستند فکر کرد و این آثار ارزش طراحی کردن دارند. مجموعه این مسائل انگیزه من برای
انتخاب «خسیس» بود.
حسین محباهری: حدود ۸ یا ۹سال پیش بود که مریم کاظمی
گروه تئاتر «مستقل» را تشکیل داد و از همان زمان من با این گروه همکاری میکنم. در
این مدت، ۸ یا ۹ نمایش را کار کردیم که برخی به کودکان و نوجوانان اختصاص داشت و
برخی به بزرگسالان؛ اما نوع کار مریم کاظمی بهگونهای است که کودکان هم میتوانند
نمایشهایی که به بزرگسالان اختصاص دارد را ببینند و همچنین بزرگترها هم از دیدن
نمایشهای کودکان لذت میبرند. درواقع مریم کاظمی برای همه سنها نمایش میسازد و
مخاطبان با سنین مختلف و باتوجه به نوع نگاه و ذهنیتشان از نمایش لذت میبرند. مریم
کاظمی این رویکرد را از زمان انتخاب متن در نظر دارد و نوع متنهایی که کار میکند
شرایطی دارند که برای همه مخاطبان جذابیت دارند. هم «رام کردن زن سرکش» و هم
«خسیس» درباره زندگی هستند و چه بخواهیم و چه نخواهیم، کودک در زندگی حضور دارد و میتواند
با کار ارتباط برقرار کند.
شاهد هستیم در هر پرده موسیقی نوستالژیکی استفاده شده است که بهخوبی
از عهده روایتگری پردهها برآمده است. کمی هم درباره این وجه از انتخاب موسیقی صحبت
کنید.
حسین محباهری: این کار بنا بر شیوه پیشپردهخوانی در
نظر گرفته شده است تا تماشاگر را نسبت به نمایش مشتاق کند و در آن، جذابیت بهوجود
آورد تا اثر را دنبال کند. چه در دوره اجرای نمایش در فرهنگسرای خاوران و چه در
این دوره اجرا، تماشاگری نداشتیم که بیش از دو ساعت مدتزمان اجرای نمایش را تاب
نیاورد و از سالن بیرون برود. این اتفاق نشان میدهد مخاطب کاملا در نمایش غرق شده
است و این اثر برای او لذتبخش است. درنتیجه در هدف اصلیمان که انتقال پیام نمایش
است، موفق بودهایم.
مریم کاظمی: تلاش کردم همانطور که از این نوع
اجراها در کشور مبدا و در زمانی که اجرا شده است، برمیآید، از ترانههای مردمپسند
و با ریتم باورپذیر و قابلدرک، هضم و لذت توسط عموم مردم استفاده کنم اما باتوجه
به اینکه نمایش در پنج پرده اتفاق میافتد، در انتخاب موسیقی یک استاندارد ریاضیوار
هم در پردهها داریم. هر پرده با یک تم شروع میشود و اگر قرار باشد در طول پرده
بخشهایی بهصورت موسیقایی خوانده و یا روایت شود و یا دیالوگها بهصورت موزیکال
باشند، از تم همان پرده استفاده کنیم و در پایان و یا آغاز پرده، ترانه اصلی بهصورت
کامل نواخته و خوانده میشود. همچنین برای اتصال پردهها به یکدیگر از حرکات فرم
استفاده کردهایم. استفاده موسیقایی در «خسیس» به این صورت شکل گرفت.
یکی از جذابیتهای همیشگی نمایش شما، استفاده از حرکات فولکلور در نمایش
است که در این نمایش هم این اتفاق چشمنواز از ابتدا دیده میشود. کمی درباره این طراحیها
بگویید.
مریم کاظمی: از دید من نام حرکاتی که در نمایش دیده
میشود، حرکات فولکلور نیست. من در ادامه طراحی نمایش، بهغیر از شخصیتهایی که
نوشته شدهاند، شخصیتهای دیگری نانوشته و بهعنوان پشتیبان در نمایشنامه یافتم و
تنها به این کاراکترها تجسم بخشیدم و آنها را زنده کردم. علاوه بر خانواده اصلی و
اشخاصی که نام آنها بهعنوان شخصیت در نمایشنامه نوشته شده است و گفتوگوهایی
دارند و رویدادهایی را رقم میزنند، برخی رویدادها برای بازیگران نقشهای نانوشته
در پشتصحنه تعریف کردم که این افراد، خدمه خانه هستند و کارهایی که منزل هارپاکون
به آنها احتیاج دارد را ساماندهی میکنند البته در کنار این اتفاق، هرکدام از این
شخصیتها خانواده و رویدادهای خصوصی زندگی خود را دارند. آن چیزهایی که توسط
نویسنده نوشته نشدهاند را زنده کردم و روی صحنه آوردم. برخی از این صحنهها به
حضور همزمان شخصیتهای تعریفشده و کاراکترهای نانوشته هستند و در برخی از صحنهها
زندگی خصوصی خودشان را میبینیم. درواقع این افراد سرگرم کارهای روزمره خودشان
هستند. تنها کاری که من انجام دادم این بود که با استفاده از موسیقی بهصورت
ریتمیک، ضربآهنگدار و موسیقایی کارشان را انجام دهند و مخاطب شاهد انجام آهنگین
کارهای روزمره باشد که چون در حرکت جمعی اتفاق میافتد و حرکات شبیه هم میشوند، به
نظر میرسد که این حرکات فولکلور است و برایش طراحی بر این مبنا صورت گرفته است.
هرچند ما از حرکات فولکلور هم بهرههایی گرفتهایم.
جالب اینجاست که این شخصیتها نقش وسایل خانه را هم بازی میکنند.
مریم کاظمی: جانبخشی به اشیاء از بسیاری از
انیمیشنهایی که همه ما دیدهایم و دوست داشتهایم، گرفته شده است. اینکه به اشیاء
مورد نظر قابلیت زنده بودن بدهیم، بهترین راه ارتباط برقرار کردن با کودکان است
چون میتواند ببیند یک خانواده که شامل مادر، پدر و کودکان است، میتواند برای
اشیاء هم شکل بگیرد. این اقدام، دید زیبایی به کودکان میدهد و درعینحال برای
بزرگسالان هم میتواند خیالانگیز باشد.
در میان این گروه، کودکانی هم دیده میشوند که بهخوبی از عهده نقش خود
برآمدهاند. کمی درباره حضور این کودکان پروسهای که برای آمادهسازی آنها و هماهنگیهای
لازم طی کردید، بگویید
مریم کاظمی: بچهها هم کاراکترهایی هستند که در
نمایش وجود دارند. وقتی خدمهای داریم که در پشتپرده خانه هارپاکون کار میکنند،
طبیعتا فرزندانی هم در سنین مختلف دارند؛ از کوچکترین فرزند که نقش آن را یک دختر
سهساله بازی میکند روی صحنه دیده میشود تا جوانانی که میخواهند ازدواج کنند.
برخی از این بچهها شاگردان من هستند که در کلاسهای بازیگری من آموزش دیدهاند و
بخشی دیگر را خودمان به کار دعوت کردیم و جالب اینجاست که درباره تعدادی از این
بازیگران، خودمان هم فکر نمیکردیم بتوانند در نمایش حضور داشته باشند اما وقتی در
پروسه تمرینها با پدر و مادر خود حاضر میشدند، حس کردیم علاقهمند هستند همین
علاقه سبب شد بهخوبی خود را در کنار گروه بازیگران قرار دهند. آنچه در زمینه
بازیگری کودک و نوجوان اهمیت دارد این است که آنها را وارد یک بازی احساسی غلط
نکنیم بلکه باید کودکان و نوجوانان را درگیر فرمهای چیدمانشده کنیم. آنچه برای
کودکان و نوجوانان بسیار حیاتی است و میتواند در حافظه آنها باقی بماند تا بهخوبی
حرکات را انجام دهند نظم قراردادی روی صحنه است؛ این نکته که از کجا باید وارد
صحنه شوند، کجا بایستد و چه بگوید. وقتی این کارها یکبار تمرین شوند، دیگر در ذهنشان
باقی میماند و امکان ندارد اشتباه کنند. این وجه از کودک، کاملا با بزرگسالان
متفاوت است چراکه بزرگسالان ممکن است حتی نکاتی که قرارداد شدهاند را اشتباه
کنند اما لحن، جای ایستادن، موسیقی کلام و هر آنچه به کودک بگویید و او با تمرین
آنها را به حافظه بسپارد، امکان ندارد ذرهای در چیزی که هر شب قرار است بگوید
تغییری دهد و کودک درگیر تغییر حالتهای بازیگر در شبهای متفاوت اجرا نمیشود
بلکه آنچه آموخته است را بهخوبی اجرا میکند. از دید من میتوان از این قابلیتهای
کودکان و نوجوانان در جایی که به نظر میآید حضورشان مفید است، استفاده کرد.
حسین محباهری: وقتی یک کارگردان کاربلد، بداند میخواهد
چهکاری انجام دهد و این کارگردان نبوغ و تخیل مورد نیاز را داشته باشد، ۹۰درصد
نمایش، از پیش به نتیجه رسیده است. البته این کارگردان باید از کار خود شناخت کافی
داشته باشد. بهعنوانمثال ترجمههای بسیار زیادی از نمایشنامه «خسیس» صورت گرفته
است اما هیچکدام نمایشنامه نیستند چون مترجمها با مقوله نمایش آشنا نبودهاند تا
بتوانند این اثر را براساس صحنه ترجمه کند. مریم کاظمی با آگاهی از صحنه نمایش،
نمایشنامه را ترجمه کرده است و میداند چه میخواهد. درنتیجه ما به بازیگری که
بخواهیم بار نمایشی را به دوش شهرت او بیندازیم، نیازی نداریم بلکه باید بازیگری
را پیدا کنیم که مفاهیم مد نظر کارگردان را روی صحنه عملی کند. با تمرین طولانی میتوان
بازیگران را برای صحنه آماده کرد و فرقی نمیکند که این بازیگر برای نخستینبار
روی صحنه آمده است یا مدتزمان زیادی تئاتر کار کرده است. به همین جهت است که وقتی
مریم کاظمی تئاتر کار میکند، هر فرد علاقهمندی میتواند به گروه اضافه شود البته
دیسیپلین گروه، تلاش اعضا و زمان طولانیای که برای تمرینها نیاز است، سبب میشود
برخی از افراد که دچار تنبلی هستند، در گروه تئاتر «مستقل» ماندگار نشوند. درواقع
در تئاتر «مستقل» به روی همه باز است اما باید تمرکز، تلاش و نگاهش را باید در
اختیار کار قرار دهد. اگر فردی؛ چه بازیگر حرفهای و چه کودک هشتساله، این کار را
انجام دهد، با راهنماییهای مریم کاظمی روی صحنه میدرخشد. وقتی میبینیم چقدر
کودکانی که روی صحنه هستند درست و هماهنگ حرکت میکنند، میفهمیم نوع برخورد مریم
کاظمی با کودکان کاملا کارشناسانه و روانشناسانه است. به همین دلیل است که کودکان
نمایش با آرامش خیال نقشهای خود را ایفا میکنند. مریم کاظمی هیچگاه کودکان را
به کاری مجبور نمیکند. او با صبر و حوصله با آنها رفتار میکند تا خودشان نسبت
به حضور در نمایش راغب شوند. تاکنون دیده نشده بود که یک کودک سه الی چهارساله،
کاملا در خدمت گروه و با علاقه کار مد نظر کارگردان را انجام دهد.
نمایش شما کاملا موزیکال است. برخی معتقد هستند آکوستیک سالن اصلی اصلا
شرایط مناسبی ندارد. شما چگونه این مشکل را برطرف کردید؟
مریم کاظمی: خوشحالم که میگویید این مشکل در
اجرای ما وجود نداشت چون در ابتدا خود ما با آکوستیک سالن مشکل داشتیم. به مدد
صدابردار خوبی که در آثار قبلی موزیکال گروه ما، با ما همکاری میکرد و همچنین
همکاری واقعا صمیمانه کارکنان صدا و برق مجموعه تئاتر شهر توانستیم این مسئله را
حل کنیم.
حسین محباهری: نخستین اجرای ما که در پردیس تئاتر
تهران اتفاق افتاد، سالنی بسیار بزرگتر از سالن اصلی در اختیار داشتیم درنتیجه زمانی
که قرار شد نمایش را در سالن اصلی اجرا کنیم، طراحیها هم تغییر کردند چون این
سالن نسبت به سالنی که نخستینبار «خسیس» را اجرا کردیم، حدود بیست متر کوچکتر
است. مسئله صدا و حتی نقاط کور سالن را کارگردان زیر نظر داشت. مسئله این است که
ما نمیتوانیم سالن تئاتر بسازیم درنتیجه باید با سالنهایی که وجود دارند، خود
را وفق دهیم. درنتیجه مریم کاظمی برخی صحنهها را تغییر داده است و نمایش را برای
اجرا در سالن اصلی تئاتر شهر مناسبسازی کرده است. از سویی دیگر چون این نمایش ۹۰درصد
راه را رفته بود، میتوانستیم جزییات اجرا را هموار کنیم. صددرصد بهتر بود که سالن
اصلی تئاتر شهر از شرایط آکوستیک خوبی برخوردار بود اما حال که این امکان وجود
ندارد، مریم کاظمی با طراحیهایی که انجام داده، این نقیصه را برطرف کرده است.
میزانسنها بهگونهای طراحی شدهاند که ما در فضای درستی قرار گیریم و جملههایمان
را ادا کنیم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است