ژانر وحشت یکی از ژانرهای پرمخاطب
سینمای جهان است و حتی بخش اعظمی از تولیدات سینمای جهان و درآمد هنر هفتم مربوط
به این ژانر است اما برخلاف این حجم از استقبال از چنین فیلمهایی، در سینمای
ایران این ژانر نهتنها تعریف درستی نزد مخاطب و فیلمسازان ما ندارد و اغلب
فیلمسازانی که تلاش کردند فیلم ترسناک بسازند با شکست مواجه شدند بلکه هیچ مجالی
برای رونق بخشیدن به این گونه از سینما وجود ندارد. فیلم «زار» ساخته نیما فراهی
در سال۹۵ به قصد ساخت یک فیلم ترسناک ساخته شد و حتی توانست در سینمای جهان بهخوبی
دیده شود و جزو فیلمهای برتر ژانر وحشت قرار گیرد. با این همه «زار» پس از گذشت
دو سال در ایران هنوز اکران نشده است. با نیما فراهی؛ کارگردان این فیلم، درخصوص «زار»
و سینمای وحشت به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
یکی از نقاط ضعف سینمای ایران همین عدم وجود تنوع ژانر است
فیلمهای ما یا اجتماعی است یا کمدی و اساسا مجال و حتی بعضا انگیزهای برای ورود
به ژانرهای دیگر وجود ندارد. چهطور شد که به سراغ ساخت فیلم «زار» فیلمی در
ژانر وحشت رفتید؟
ما قبل از اینکه فیلمساز باشیم خودمان هم مخاطب سینما
هستیم. قبل از اینکه بخواهم فیلم «زار» را بسازم حجم زیادی فیلم در ژانر
خودخوانده اجتماعی با بازیگران و قصههای تکراری ساخته میشد و این مسئله من را
نه بهعنوان فیلمساز که حتی بهعنوان مخاطب آزار میداد به همین دلیل قصد کردم
سراغ قصه و کاری بروم که تا پیش از این انجام نشده بود. صادقانه بگویم آن زمان با
خودم فکر میکردم اگر کاری کنم که قبلا انجام نشده است شاید بیشتر دیده شود، بهخاطر
همین به سراغ ژانری رفتم که در سینما ایران عملا وجود نداشت، میتوانستم ژانر جنگ
را انتخاب کنم اما آن را نمیشناسم در نتیجه برای دیده شدن بهتر فیلمی که میسازم
و همین طور ایجاد پیشزمینه برای فعالیت هر چه بیشتر فیلمسازان در ژانر وحشت، این
گونه را انتخاب کردم. متاسفانه باوری وجود داشت و دارد که ما نمیتوانیم در ژانر
وحشت فیلم بسازیم. ما این قاعده را شکستیم اما در مرحله پستولید و اکران دچار
مشکل شدیم.
فارغ از اینکه میخواستید اقدام متفاوتتری کنید اما سلیقه
شخصیتان تا چه حد دخیل بود؟
جواب این سوالتان دو بعد دارد؛ طبعا هم برای من و هم برای
شما و تمام کسانی که سینما را دوست دارند، بقای سینمای ایران نیز مهم است. من وقتی
که کسی از سینمای ایران در هر جشنوارهای چه کن باشد و چه جشنوارههای دیگر جایزه
میگیرد خوشحال میشوم و آرزویم موفقیت آن است اما موفقیت و بقای سینما به تنوع
ژانر بستگی دارد و باید جای برای ورود بقیه ژانرها به سینمای ایران و همین طور
فعالیت در آن باز شود. از سوی دیگر خودم بهعنوان یک مخاطب، ژانر وحشت را دوست
دارم و در تمام دنیا ژانرهای کمدی و وحشت بیشترین مخاطب را دارند. اما در کل
دغدغه ساخت فیلم وحشت را نداشتم و اصلا هیچ وقت فکر نمیکردم فیلمی در این ژانر
بسازم.
جذب سرمایه بالطبع برای ساخت یک فیلم آن هم در ژانر وحشت
کار سختی است!
کار سختی نیست، تقریبا غیرممکن است. من تهیهکنندهای نداشتم
پای کار بایستد. سرمایه را خودم تامین کردم بعد فیلم را ساختم و پس از آن بود که بهدنبال
کسی گشتم تا بهعنوان تهیهکننده پای کار بایستد.
فضا و بستر موجود برای ساخت فیلم در ژانر وحشت در ایران
چگونه است؟ خطوط قرمز و بنبستها بیشتر شامل حال چه مواردی است؟
در ایران به سبب وجود خط قرمزها و قانونهای نانوشته
ورود به این ژانر و ساخت فیلم وحشت کار سادهای نیست. فارغ از بوروکراسیهای اداری،
زمانی هست که به ما هر چقدر هم آزادی عمل بدهند ما نمیتوانیم در یک ژانر موفق عمل
کنیم و بهعنوان مثال میگویم فیلمی مثل «هریپاتر» بسازیم چراکه در حوزه افکتهای
ویژه خیلی قدرتمند نیستیم اما برعکس این ماجرا هم وجود دارد در بخشهای دیگری
توانمند هستیم و سینمای آقای فرهادی و کیارستمی گواه آن است. فارغ از فیلمهای هنری
در فیلمهای ژانریک که تحت ژانر ساخته میشوند ژانر به معنا ساختار و مفهوم کلیشهای
آن، مشکلات بهشکل دیگری است. مثلا باید صبر کنیم اصلاحطلبان رأی بیاورند و
مدیران به زیرمجموعههای خود فشار بیاورند تا بنا به شرایط سیاسی برای تبلیغ
اجازه دهند چند فیلم جلو برود. میخواهم بگویم قانون و هیچ چیز نوشتهشدهای وجود
ندارد که ساخت فیلم وحشت را نفی و یا فیلم جنگی را تایید کند. کاش کسی بیاید و
قانونی را بنویسد و براساس آن همه چیز را اعمال کند نه اینکه اعمال نظر و سلیقه
شخصی صورت بگیرد. فیلم در ابتدا پروانه نمایش ویدئویی داشت و زمانی که ما برای
پروانه نمایش سینمایی اقدام کردیم فردی در ارشاد به ما گفت نمیتوانیم بگذاریم فیلم
جلو برود چرا که خیلی ترسناک است. بعد از آن ما تصمیم گرفتیم کار را در نمایش
خانگی ارائه دهیم و در این مورد گفتند این فیلم مناسب تماشای خانوادهها نیست. این
در شرایطی است که این فیلم در جشنوارههای مختلف دیده شده است. البته چون فیلم ما
جزو اولینها در ژانر وحشت در ایران است شاید به نظر برسد که من قضیه را بزرگ
جلوه میدهم در حالی که این اتفاق بهمراتب در ژانر کمدی و اجتماعی بیشتر است.
یعنی معتقدید که اعمال نظرهای شخصی و سلیقهای سبب شده تا
فیلمها در هر ژانر شرایط دشواری را متحمل شوند اما مشخصا این خط قرمزها و بنبستها
در ژانر وحشت چگونه است؟
از آنجایی که ژانر وحشت بهطور مستقیم با دین مربوط است به
همین دلیل خطوط قرمز آن بیشتر و پررنگتر است.
با وجود صحبتهایی که ارشاد درباره فیلم با شما داشته اما سرانجام
فیلم چه شد؟ در حال حاضر نزدیک به سه سال است که از اکران آن خبری نیست!
ما شانس آوردیم که در جریان برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر
دو سال گذشته آقای میرکریمی بدون اینکه فیلم پروانه نمایش داشته باشد با مسئولیت
خودشان فیلم را در بخش فیلمهای ژانر وحشت جشنواره نمایش دادند و در آنجا توسط پخشکنندههای
کشورهای مختلف دیده شد و راه جهانی آن باز شد و بعدها جزو ده فیلم برتر سینمای
وحشت شناخته شد. بعد از این اتفاقات آقای شاهسواری، مدیرعامل خانه سینما و سیدضیا
هاشمی، رئیس صنف تهیهکنندگان حرفهای سینما، پشت این فیلم درآمدند و پروانه ویدئویی
آن به پروانه سینمایی تغییر کرد. البته بخشی از این تعویق در زمان اکران مربوط به
پیدا کردن پخشکننده است. ما پس از دریافت پروانه بهدنبال پخشکننده بودیم. در
فیلمهای ژانر وحشت نباید بازیگران چهره وجود داشته باشد این در حالی است که در
سینمای بازیگرمحور ما برای پخشکنندهها بازیگر، بسیار مهم است. با این همه در
حال حاضر صحبتهایی انجام شده تا بتوانیم فیلم را در نیمه دوم سال جاری اکران
کنیم.
در سالهای اخیر ما چندین فیلم در اصطلاح ترسناک داشتیم که
نمونههای بسیار ضعیفی در ژانر وحشت بودند آنقدر که درصد کمی از مخاطب هم با آن
ارتباط برقرار نکرد این در حالی است که فیلم «زار» خوشبختانه در جهان بهخوبی دیده
شده است و نمونه موفقی در این ژانر به حساب میآید. سعی کردید چه مولفههایی را
برای این موفقیت لحاظ کنید که دیگران نکردند؟
وقتی اسم ژانر میآید یعنی قاعده، قانون و چهارچوب. شما
وقتی یک ژانر را بشناسید یعنی قواعد آن را میدانید و در ساخت فیلمتان رعایت میکنید.
بحث شناخت است و ساخت فیلمهای تحت ژانر کار بسیار دشواری نیست چراکه باید چهارچوب
و مولفههای آن را بدانی و در ساخت فیلم اعمال کنی. شما اگر چند فیلم ژانر وحشت
را کنار هم بگذارید متوجه خواهید شد که شکل فرم و ساختار همه آنها یکی است و تنها
تفاوت در قصه آن بوده، به نظرم دوستانی که قبلا در این حوزه کار کردهاند و موفق نبودند
یا بهلحاظ تئوریک و شناخت ژانر مشکل داشتند و یا در اجرا ضعیف عمل کردند. فیلمی
مثل «شب بیستونهم» فیلم ژانر نیست اما ترسناک است و به نظر میرسد سازنده آن بهطور
غریزی در این حوزه توانایی داشته اما بقیه فیلمهای این ژانر که در ایران ساخته
شده به این علت موفق نبوده که سازندگان آن اشراف کافی به این گونه از فیلمها نداشتند.
در ساخت فیلم «زار» حدود چهار نفر از اعضای تیم یعنی من، تدوینگر، فیلمبردار و…
با این ژانر آشنایی داشتیم و قواعد آن را میشناختیم.
به هر حال تجربه ساخت فیلم ترسناک در ایران بسیار محدود و
تقریبا صفر درصد است با این وجود چقدر عنوان تجربی را برای فیلم خود مناسب میدانید؟
نه، این عنوان روی این فیلم نمینشیند. من براساس قواعد
ژانر وحشت جلو رفتم نه براساس تجربه و غریزه. فیلمی که تحت ژانر ساخته میشود نمیتواند
تجربی باشد. اما اگر بخواهیم از این منظر بگوییم که برای خود من یک تجربه بوده
است، بله، قطعا. همه ما شبیه به دانشجویان یک کلاس بودیم و بیهیچ ادعایی سر
فیلمبرداری حاضر شدیم.
ملیکا مومنیراد
There are no comments yet