«راه و بیراه» عنوان سریالی است به تهیهکنندگی
علی سلیمانی و کارگردانی داوود بیدل و مجتبی اسدیپور که پس از ماه مبارک رمضان به
روی آنتن شبکه یک سیما رفته و بازیگرانی چون سیاوش طهمورث، جعفر دهقان، شهرام
عبدلی، علیرضا جلالیتبار و زهره حمیدی در آن ایفای نقش میکنند.
مجتبی اسدیپور که سالها دستیار کارگردان بوده و در این
عرصه کارنامه پر و پیمانی دارد و دو اپیزود از سریال «راه و بیراه» را کارگردانی
کرده، درباره چگونگی حضورش در این پروژه و شیوه کارگردانیاش با «صبا» گفتوگو
کرد.
چه شد که پذیرفتید در پروژه «راه و بیراه» حضور
داشته باشید و کارگردانی بخشهایی از آن رابه عهده بگیرید؟
شغل ما فیلمسازی است و به ما پیشنهاد میدهند و ما نیز فیلمنامه
را میخوانیم و در صورت مهیا بودن شرایط، انتخاب میکنیم. درباره پروژه «راه و
بیراه» نیز باید بگویم، آقای عباس کلانتری مدیر تولید پروژه که از دوستان من است و
قبلا نیز در پروژهای دیگر همکاری کرده بودیم، کارگردانی بخشهایی از سریال را به
من پیشنهاد دادند که پس از خواندن فیلمنامه از قصه آن خوشم آمد.
پروژه «راه و بیراه» کارگردان دیگری هم دارد،
این موضوع در تصمیم شما برای همکاری، خللی ایجاد نکرد؟
اتفاقاً در ابتدا و پیش از همکاری این سوال برای خودم نیز ایجاد
شد و میخواستم بدانم کارگردان دیگر پروژه آقای داوود بیدل از این اتفاق راضی
هستند یا خیر؟ که به من گفتند سریال «راه و بیراه» اپیزودیک است و هر اپیزود بهصورت
مجرا تولید میشود و سه اپیزود را آقای بیدل کارگردانی کردهاند و دو اپیزود را به
من سپردند. پس از آن مشغول به کار شدیم و دو اپیزود را کارگردانی کردم که قصه آنها
در دو شهر بوشهر و یزد میگذرد.
پیشتر که با آقای بیدل گفتوگو کردیم ایشان از
یکدستی کلی سریال راضی بودند. ایشان را از قبل میشناختید و با نوع کارشان آشنا
بودید؟
متاسفانه افتخار آشنایی با ایشان را نداشتم. اما عموماً اگر
کارگردانها تفاوت دو مدیوم تلویزیون و سینما را بدانند میتوانند بهطور مشترک
کارگردانی اثری را به عهده بگیرند.
آیا پیش از تولید با ایشان تعامل و گفتوگو
داشتید؟
نه، ملاقاتی باهم نداشتیم و صحبتی نکردیم و آقای سلیمانی تهیهکننده
پروژه نیز لزومی نمیدیدند که این اتفاق صورت گیرد.
فیلمنامه «راه و بیراه» را دارای چه ویژگیهایی
میبینید؟ منظورم از لحاظ ساختار و محتواست.
این فیلمنامه یک اثر سفارشی است و در چنین آثاری، سفارشدهنده
نکات و موضوعاتی را در نظر دارد که فیلمنامهنویس و عوامل سازنده باید آنها را
در طول کار رعایت کنند. عموماً زمانی که کار به سمت سفارشی شدن میرود عوامل محدود
میشوند. در «راه و بیراه» نیز مبحث ما حمایت از تولید ملی و نیروهای بسیج سازندگی
بود و قصه باید در این چهارچوب قرار میگرفت که در همین راستا آقای مجید آسودگان
نویسنده فیلمنامه خیلی با ظرافت این شعار را در قالب چند قصه به رشته تحریر
درآورده است؛ هرچند بعضی از اپیزودها شبیه به هم هستند و اصل قصه یکی است و فقط
شخصیتها عوض شدهاند. یا بهطور مثال موضوعاتی مانند کمبود آب و خشکسالی در دو
یا سه اپیزود مشترک هستند که ما نیز در قصه یزد به آن پرداختهایم. در قصه بوشهر
اما موضوع جدا و متفاوت است.
به نظرتان فیلمنامه «راه و بیراه» تاحدودی
شعارزده نیست؟
نه اتفاقا به نظرم وِیژگی اصلی فیلمنامه این است که به شعار
در قالب داستان خوب پرداخته است و بهاصطلاح شعارها گلدرشت نیستند؛ اما باتوجه به
محدودیتهای موجود در عرصه نگارش، گاه متن در بخشهایی نقص دارد و همان محدودیتها
باعث شدهاند در قسمتهایی از قصه، منطقها و علت و معلولها رعایت نشوند یا
نادیده گرفته شوند که درنهایت در جاهایی باعث شدهاند روند قصه غیرمنطقی جلوه کند؛
اما درمجموع اولین بار که قصه یزد را خواندم از فیلمنامه خوشم آمد که پس از آن
کارگردانی قصه بوشهر نیز به من پیشنهاد شد و من نیز پذیرفتم.
شما سالها در سینما و تلویزیون دستیار بودید و
با کارگردانهای مختلفی همکاری کردهاید. این تجربهاندوزی، چقدر در کارگردانی به
شما کمک کرده است؟
طی سالهای فعالیتم در عرصه فیلمسازی تقریباً در همه بخشها
فعالیت کردهام. به نظر من اگر شخصی با هدف کارگردانی دستیاری کند، این تجربه خیلی
به کمکش نخواهد آمد و بهتر است که منشی صحنه باشد به این دلیل که در طول کار کنار
کارگردان است و مانیتور را میبیند و دکوپاژ کارگردان در اختیار اوست. درصورتیکه
وقتی شما دستیار کارگردان هستید باید بیشتر مشغول هماهنگیها باشید و شاید گاه
نیز در صحنه حضور نداشته باشید. اما در کل دستیار کارگردانی یا منشی صحنه و دستیار
تدوین بودن میتواند در عرصه کارگردانی به کمک فیلمساز بیاید.
کمی از تجربیات دستیاریتان بگویید.
در طول دوازده سال دستیاری با کارگردانهای مختلفی همکاری
کردهام و اگر طی این مدت از هرکدام نکتهای آموخته باشم خواه ناخواه به تجربیاتم
افزودهام و قطعاً همه اینها در کارگردانی به کمکم خواهند آمد.
تلویزیون محدودیتها و خط قرمزهایی دارد که
گاه به کلیت کار و قصه اثر آسیب میزند. در حین کارگردانی چطور با این موضوع کنار
میآیید؟
بیشک، وقتی برای صداوسیما کار میکنیم و نظام را قبول
داریم، پس موظفیم قوانین و چهارچوبها را بپذیریم و براساس آن حرکت کنیم. بنابراین
اگر قرار است برای تلویزیون سریال بسازیم باید از قوانین، خط قرمزها و محدودیتها
مطلع باشیم. حال دیگر این مسئولیت به عهده من کارگردان است که بهعنوان فیلمساز
چگونه و براساس چه راههایی پیش بروم که به محدودیتها احترام گذاشته باشم و در
عین حال بتوانم ببینده و مخاطب را جذب کنم. هر فیلمنامه و موقعیت درامی که در آن
قرار داریم میتواند در لحظه این امکان را به کارگردان بدهد که کمی به آن فکر کند
تا محدودیتها را اعمال کند، طوری که آن موقعیت و قصه خراب نشود. منظورم این است
که فرمول خاصی در این زمینه وجود ندارد و همه چیز براساس موقعیتها، درام و لحظهای
که در آن قرار داریم پیش میرود.
طی گفتوگوهایی که با فیلمسازان و بازیگران و
عوامل آثار مختلف داشتهام به این موضوع پی بردهام که در تلویزیون بهتازگی مرسوم
شده که سریالها بدون وجود فیلمنامه کامل یا درنهایت با چند قسمت مکتوب کلید میخورند.
نظرتان درباره این روال چیست؟
این روال صددرصد مخرب است. البته این امکان وجود دارد که باتوجه
به شرایط، فیلمنامه تغییر کند و بازنویسی شود که طبیعی است و اجتنابناپذیر است.
اما اینکه با یک طرح اثری را کلید بزنیم، هم به تیم تولید و تهیه آسیب میرسد و
هم به کارگردان و دیگر عوامل پروژه! زیرا کارگردان و عوامل از قبل و بعد موقعیتها
و بخشهای مورد نظر بیخبر هستند و نمیدانند چه اتفاقاتی در پیش است و مهمتر اینکه
درنهایت خروجی باکیفیت و قابل قبولی نخواهیم داشت. همه اینها در حالی است که تهیهکننده
از لحاظ مالی ضرر میکند و کارگردان نیز از لحاظ معنوی آسیب میبیند؛ زیرا اثری را
تولید کرده که سر و ته منطقی و مشخصی ندارد. البته استثناءهایی نیز در این میان
وجود دارند.
مثلاً چه استثناءهایی؟
برخی آثار هستند که نه براساس طرح که با فیلمنامه کلید
خوردهاند، اما در دل تولید اتفاقاتی رخ میدهد که کارگردان مجبور میشود کل
فیلمنامه را عوض کند که در چنین مواقعی کارگردان باید حواسش را جمع کند و هوش
بالایی داشته باشد تا بتواند ماجرا را مدیریت کند و پروژه از لحاظ مالی با ضرر و
زیان مواجه نشود و به سرانجام برسد.
طی تولید سریال «راه و بیراه» چقدر با نویسنده
آن مراوده و تعامل داشتید؟
پیش از آنکه قصه بوشهر را بسازم و پس از آنکه لوکیشنها را
دیدم و به تهران برگشتم، با مجید آسودگان طی جلسهای چهار-پنجساعته بهطور مفصل گفتوگو
کردم.
این جلسه چه تاثیری بر روند ساخت سریال داشت؟
آقای آسودگان تصوراتی از بوشهر داشت که آنها را در
فیلمنامه لحاظ کرده بود و پس از آنکه لوکیشنها را دیدم براساس آنچه در فیلمنامه
و قصه بود نگاهم نسبت به این شهر عوض شد، سپس درباره این تفاوتها حرف زدیم و
درباره لوکیشنها و موقعیت و اتفاقات موجود صحبت کردیم و مجید آسودگان بر همین
اساس فیلمنامه را تغییر داد.
این تغییرات در چه حد بود؟
تا آنجا که میتوانم بگویم مجید آسودگان فیلمنامه را بهاصطلاح
زیر و رو کرد. شخصیتهای اصلی باقی ماندند، اما قصه آنها باتوجه به شرایط روز
بوشهر تغییر کرد.
پیش از ساخت اپیزود شهر یزد چه؟ چقدر درباره
فیلمنامه این اپیزود با نویسنده تعامل داشتید؟
پس از آنکه اپیزود بوشهر را ساختم و پیش از آنکه برای
ساخت اپیزود یزد اقدام کنیم، فاصلهای چندروزه وجود داشت که در آن ایام با مجید
آسودگان طی دو جلسه گفتوگو کردیم و سپس ایشان براساس صحبتهایمان به بازنویسی
فیلمنامه پرداختند.
درنهایت از فیلمنامه بازنویسیشده راضی بودید؟
بله، به نظرم فیلمنامه
از طرح اولیهای که قبلاً خوانده بودم بهتر شد.
بیشک تعامل همیشه خوب است و نتیجه مثبتی دارد.
بله، همینطور است.
به این ترتیب میتوان گفت که تمام و کمال از
پروژه «راه و بیراه» رضایت دارید؟
بله، اما بدشانسی سریال این بود که پخش آن با بازیهای جام
جهانی همزمان شد و این تقارن باعث شد سریال تعدادی از بینندگانش را از دست بدهد.
طی روزهای تولید رابطه و تعاملتان با تهیهکننده
و دیگر عوامل سریال چگونه بود و چقدر شمارا همراهی کردند؟ زیرا به هرحال کار در
شهرستان سختیهای خودش را دارد.
اینکه یک تیم فیلمساز به شهرستانهای دورافتاده بروند و
بدون حاشیه به تولید اثر بپردازند و سر موقع پروژه را به اتمام برسانند نیاز به
نظم و همدلی دارد. قطعا شما بهعنوان روزنامهنگار با تهیهکنندههای بسیاری در
تماس هستید و برخوردهای متفاوتی دیدهاید. من نیز طی سالهای فعالیتم با تهیهکنندههای
متفاوتی برخورد داشتهام، اشخاصی که فقط اسم تهیهکننده را یدک میکشند اما آقای علی
سلیمانی، تهیهکننده سریال، علاوه بر آنکه تهیهکننده کاربلدی هستند، انسانی
بسیار شریفند که اخلاق و نوع برخوردشان شبیه یک مدیر نیست. ایشان اهل دستور دادن و
امر و نهی کردن نیستند تا خودی نشان دهند و من نیز یکی از آرزوهایم این است که باز
هم با ایشان همکاری کنم و اگر چنین اتفاقی بیفتد بدون قید و شرط میپذیرم.
و سخن آخر؟
از شما و همکارانتان ممنونم و امیدوارم پس از اتمام مسابقات
جام جهانی، بینندگان به دیدن سریال «راه و بیراه» بنشینند و اپیزودهای بوشهر و یزد
مورد رضایتشان باشد.
وحید خانهساز
There are no comments yet