زهرا داوودنژاد را به واسطه نام فامیلش و قرار گرفتن در کنار خانوادهای هنری میشناسیم؛ او که معمولا جزو بازیگران کمکار سینما محسوب میشود، این روزها فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» را روی پرده دارد؛ حضور داوود نژاد در این فیلم بهانهای شد تا با او به گفتوگو بنشینیم.
از یک سوال کلیشه ای شروع کنیم، چرا اینقدر کم کار هستید و
با فاصله زمانی بسیار زیاد در سینما حضور پیدا می کنید؟
حدود ده سالی در تهران زندگی نمی کردم و در این مدت بیشترین
تمرکزم متوجه زندگی خانوادگی بود و در این چند سال اخیر در دو فیلم «کلاس هنرپیشگی»
و «شماره۱۷ سهیلا » بازی کردم. بازیگری همواره دغدغه من بوده و دوباره برگشتم تا
این دغدغه را پی بگیرم اما این در حالی است که در شرایط موجود فقط تعداد محدودی
بازیگر در فیلم های نامحدودی بازی می کنند. درست است که من کمی در انتخاب نقش سخت
گیر هستم اما همیشه برایم سوال بوده که چرا شرایط غالبا برای یک عده خاصی فراهم
است.
یعنی می خواهید بگویید همان گنگ ها و مافیای سینما!
نه نمی خواهم از واژه گنگ و مافیا استفاده کنم. به هر حال
خود من چند سالی به صورت مستمر از این فضا دور بودم اما حالا که برگشتم می بینم
شرایط به اینگونه است. «شماره۱۷ سهیلا » فیلم خوب و متفاوتی است و بنا بر گفته
خیلی از اهالی حرفه ای این حوزه ایفای نقش من نیز جز بازی های متفاوت سینما به
حساب می آید اما جشنواره فجر دو سال پیش حتی نیم نگاهی هم به این فیلم و بازی من
نداشت. البته خوشبختانه در جشن منتقدان سینما کاندید شدم و آن ها بازی من را
دیدند. ولی به هر حال وقتی جشنواره ای بازی یک بازیگر را می بیند نقطه توجهاتی
نسبت به آن بازیگر جلب می شود و طبق قاعده دامنه کاری آن بازیگر تغییر می کند اما
نمی دانم چرا درباره من که دو بار هم کاندید شدم اتفاق ویژه ای نیفتاده است. من
فارغ از هر پارتی بازی به لحاظ حرفه ای در کارهایی که چه مقابل دوربین و چه در پشت
صحنه حضور داشتم، خودم را ثابت کردم و چندین نقش در سینما ایفا کردم که شبیه نقش
ها مرسوم و کلیشه ای نیست و شاید هر بازیگری هم به ایفای آن تن ندهد اما واقعا
برخی معادلات را نمی فهمم و از آن سر در نمی آورم. یک بخشی از سینما و شرایط موجود
نشات گرفته از پارتی بازی و آشنایی ها است اما همه چیز این نیست. صراحتا می گویم
نقش های بسیاری بوده که دلم می خواست، من
آن ها را ایفا می کردم اما انگار من هنوز
اجازه ورود ندارم. و دلیل این اتفاق برای خودم هنوز جای سوال دارد.
با توجه به اینکه بازیگری برایتان بسیار مهم است و پدر شما
یکی از کارگردانان مطرح سینمای ایران است، چرا از این رانت و امکان برای حضور
پررنگ تر در سینما بهره نبردید و جز دو یا سه کار همکاری مشترک نداشتید؟
نمی دانم چرا خیلی ها فکر می کنند من همیشه در فیلم های
پدرم بازی می کنم در حالی که همان طور که شما می گویید اصلا اینطور نیست و تعداد
خیلی محدودی از کارهای کارنامه من برای پدرم بوده است. اینکه چرا من از این امکان
استفاده نکردم شاید به این دلیل است که همیشه دیدم پدرم بدون واسطه کار کرده و من
هم ناخودآگاه یاد گرفتم که بدون واسطه و پارتی بازی تلاش و فعالیت کنم. پدر من چهل
سال است که کاملا مستقل و بدون هیچ پارتی بازی در این سینما فعالیت کرده است و این
مسئله آنقدر برای من قابل احترام بوده که بهتر است بگویم اصلا پارتی بازی و ورود و
فعالیت با واسطه را یاد نگرفتم.
نقش و بازی شما در فیلم «بچه های بد» و همین طور «شماره۱۷
سهیلا» خیلی ماندگار شد، خودتان کدام یک از نقش های تان را بیشتر دوست دارید و
ماندگار تر می دانید؟
همه نقش هایی که تا به امروز بازی کردم را دوست دارم و برای
ایفای هر کدام در زمان خودش، عالی ترین وجه خودم و آنچه که در توانم بوده است را
ارائه دادم اما شاید «شماره ۱۷ سهیلا » برایم
جایگاه دیگری دارد و می توانم بگویم صد در صد برای خودم است و خیلی کارگاهی با این
نقش برخورد کردم و زندگی ام کاملا تحت الشعاع این نقش قرار گرفت. به نظرم بهتر است
بگویم همه نقش هایم را دوست دارم اما سهیلا برایم ناب تر است. جالب است بدانید که
هنوز مردم من را با فیلم سینمایی «بچه های بد» یا نقش سوری که بسیار کوتاه بود در
سریال «من یک مستاجرم» به یاد می آورند. این همه عشق و احترام از سوی مردم با
اینکه من سال ها از فضای سینما دور بودم و حتی در فضای مجازی هم فعالیت چشمگیری
نداشتم بسیار ستودنی و ارزشمند است و همین مسئله باعث شده که با حضوری قوی تر و
فاصله ای کمتر در میان مردم باشم.
گفتید خیلی کارگاهی با نقش سهیلا برخورد کردید، این یعنی
دقیقا چطور به نقش نزدیک شدید؟
اینکه می گویم کارگاهی به این دلیل است که همان زمانی که قرار
بود سهیلا را بازی کنم در زندگی شخصی خودم ازدواج، مادری و حتی جدایی را تجربه
کرده بودم اما باید نقش دختری را ایفا می کردم که با وجود بالا رفتن سن اش هیچ
کدام از این ها را تجربه نکرده است. برای ایفای نقش سهیلا باید از خیلی چیزها را
از شخصیت خودم دور می کردم تا به او نزدیک شوم حتی برای اولین و آخرین بار به سبب
شرایط فیلمبرداری مدت یک ماه از دخترم یلدا دور بودم البته خدا را شکر آنقدر
فهمیده و با شعور است که خیلی من را در این راه همراهی کرد. به طور کل من در فیلم
«شماره ۱۷ سهیلا » شخصیتی را ایفا کردم که اصلا هیچ ربطی به خود واقعی من نداشت.
از طرفی دیگر من همواره بسیار تحت تاثیر بازیگران مهم سینمای ایران و جهان هستم و
از روی دست آن ها یاد می گیرم. بازی فاطمه معتمد آریا و یا سوسن تسلیمی هر کدام به
نوعی روی من تاثیر گذاشتند و در سینمای جهان همیشه شیفته بازی مریل استریپ و بودم.
استناد و وام گرفتن از بازی بازیگران ایرانی و خارجی باعث شد درس های زیادی یاد
بگیرم و تو بالاخره باید جایی این درس ها را پس بدهی، در «شماره ۱۷ سهیلا» من درس
هایم را پس دادم.
نقش هایی که معمولا بازی می کنید جز کاراکتر های پر چالش
هستند که ظاهرا برای ایفای آن باید یک نگاه روانشناسانه داشت، چقدر با این نکته
موافقید و چقدر به این مسئله در ایفای نقش توجه می کنید؟
فلسفه برای من در زندگی قاعده است و بار فلسفی زندگیم بسیار
سنگین است به همان میزان به روانشناسی هم علاقه مندم و همواره سعی می کنم نگاه روانشناختی
به مسائل داشته باشم حتی چند باری تصمیم گرفتم تا در صورت ادامه تحصیل برای گرفتن
دکتری روانشناسی بخوانم. به نظرم همین علاقه به روانشناسی در انتخاب نقش هایم و
نوع بازی آن ها تاثیر گذاشته است.
نقش از شما بسیار فاصله دارد، برای ایفای آن سراغ تحقیقات
میدانی و یا صحبت با کسانی که مبتلا به این شرایط هستند، رفتید؟
من به سبب شرایط زندگی با مردم مختلف از قشر های مختلف در
ارتباط بودم و همین مسئله طبیعتا روی زندگی شخصی من و حتی حرفه من و ایفای نقش
هایی که بر عهده می گیرم تاثیرگذار بوده است. از طرفی همه ی ما می دانیم که در چه
جامعه ای زندگی می کنیم. نمی گویم صد در صد اما اکثریت غریب به اتفاق دختران و
پسران ایرانی به سبب گستردگی دایره روابط و عدم تعهد دیگر تن به ازدواج نمی دهند.
منکر آن عده از دختران و پسرانی که متعلق به بافت سنتی تر هستند و هنوز از صحبت با
جنس مخالف خجالت می کشندو یا در اصلاح آفتاب و مهتاب ندیده هستند نمی شوم، اما
عمومیت جامعه ما در هر سطح و قشری می دانند که روابط حال حاضر سلامت نیست و نه
تنها روابط امن نیستند بلکه بسیار پر خطرند. ما می گوییم این یک معضل است که بقا
را تهدید می کند. این نسلی که در حال حاضر درگیر چنین معضلاتی هستند قرار است ۷۰
سال شان بشود و از آن ها نسل دیگری باقی بماند. اما در چنین شرایطی باید منتظر چه
چیزی هایی در آینده باشیم؟ واقعیت این است که در حال حاضر فساد و فحشا در جامعه
زیاد شده است. از چیزی که خودم تجربه کردم می گویم، من جدایی را تجربه کردم و سعی
کردم روی پای خودم بایستم اما در شرایط فعلی چند درصد زنان می توانند گلیم خود را
از آب بکشند و تن به ضلالت و حقارت ندهند. البته منکر این هم نمی شوم که زنان
بسیاری از دل همین شرایط در عرصه های مختلف الگو شدند و درخشیدند. اما ماجرا این
جا است که ما زنان خیلی از فضیلت هایمان را از یاد بردیم و طبیعت مان عوض شده و نقش
خود را از یاد بردیم. اصلا نمی گویم زن باید در خانه بنشیند اما می گویم زن
هایمان، مرد شدند و این خودش شروع یک معضل تازه است.
صحبت از دغدغه ها و بحران های عاطفی و جنسی به خصوص از برای
خانم ها یک تابو شکنی است و همواره سرکوب شده است اما شماره ۱۷ سهیلا در طرح این
موضوع روی پرده سینما یک جسارت به خرج داده است!
من، شما و خیلی های دیگر می دانیم در چه جامعه زندگی می
کنیم من از این زاویه نگاه نمی کنم که مطرح کردن این مسائل در یک فیلم جسارت است
من می گویم تا یک سال پیش شرایط به گونه ای دیگر بود و خیلی از حریم ها و مررز ها
در این یک سال دریده شده است. وقتی روابط یک جامعه امن نباشد و اصولی در آن رعایت
نشود از دل آن هر وحشی گری بیرون می آید و گریبان جامعه را می گیرد. ما هیچ چیزمان
به هم نمی آید. قبول دارم همیشه صحبت از مسائل و بحران های جنسی به خصوص برای خانم
ها سرکوب شده است اما در این یک سال اخیر همه چیز به طرز فاجعه آوری تغییر پیدا
کرده و متاسفانه مرز ها برداشته شده و خصوصی ترین حریم هر کس در چشم جهان بوده و
همه چیز عیان شده است. به قول معروف چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. باید
به روی خودمان بیاوریم که با چه معضلاتی درگیر هستیم و همگی برای حل آن به دنبال
راه حل باشیم. این حرف ها به عنوان یک کارشناس مطرح نمی کنم این حرف ها را یک
شهروند، یک زن، یک مادر می زند.
شرایط اکران فیلم را چگونه می بینید، به نظرتان دیده شدن هر
چه بیشتر فیلم فدای شرایط اکران نشده است؟
فیلمی مثل «شماره ۱۷ سهیلا» که خوشبختانه از سوی اهالی حرفه
ای سینما مورد استقبال قرار گرفته بود دو سال منتظر اکران ماند و در نهایت در
زمانی اکران شد که بازی های مقدماتی جام جهانی و دو بازی مهم ایران در حال برگزاری
بود. من نمی دانم «شماره ۱۷ سهیلا» تا چه
زمانی روی پرده است اما مدت زمان اکران ما بسیار اندک است و از طرفی هیچ تبلیغاتی
برای این فیلم نشده است. نه تیزر تلویزیونی، بیلبورد شهری، اکران مردمی هیچ چیز
مناسب نیست ما فقط یک اکران خصوصی و رونمایی از تیزر و پوستر داشتیم که ناقص
برگزار شد. همه این ها به فیلم و دیده شدن آن آسیب می رساند.
به بهانه اکران این فیلم گفت و گویی با بازیگران زن سینمای
ایران داشتید که کمی حاشیه ساز شد، آنطور که فضای مجازی را دنبال کردم ظاهرا
بازخورد ها نسبت به این مصاحبه خیلی خوب نبود!
من به بهانه اکران فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» با شهره سلطانی،
شبنم قلی خانی، الناز حبیبی و چند نفر دیگر گفت و گویی داشتم که فقط سه گفت و گو
از آن پخش شد و بنا به حواشی و بازخورد های مصاحبه آخر که با الناز حبیبی بود
تصمیم گرفتیم الباقی آن را پخش نکنیم. واقعا از حواشی که به دنبال صحبت های او پیش
آمد متعجبم. الناز حبیبی یکی از بی حاشیه ترین بازیگرانی است که در حال حاضر در
سینما و تلویزیون ایران فعالیت می کند او حرف نامربوطی در گفت و گویی که با هم
داشتیم مطرح نکرد اما واقعا اینکه تا این حد یک صحبت تحریف و از آن برداشت های نا
به جا می شود تاسف بار است. به نظرم الناز حبیبی بسیار نجابت به خرج داد که سکوت
کرد و چیزی نگفت. این همه قضاوت و توهین واقعا زشت است. ما بحث کارشناسی نکردیم
فقط به بهانه اکران این فیلم در مورد ازدواج و پاسخ گویی به دغدغه های جنسی در
نهایت احترام و لحاظ مرز ها با هم صحبت کردیم اینکه کامنت های توهین آمیزی در این
باره نوشته شود هیچ توجیهی ندارد. مگر در مورد چه چیزی صحبت کردیم؟
There are no comments yet