شما جزو بازیگرانی هستید که از سنین کم وارد عرصه بازیگری
شدید و گرفتن جایزه و کسب رتبهای میان بازیگران زن ۲۰۱۸ گواه بازی خوب شما است
اما چرا همیشه کمکار هستید و آن اتفاقی که باید برای شما نیفتاده است؟
من هنوز کارنامه چهارم دبیرستانم را نگرفته بودم که قرار شد
در سریال «سیاه، سفید، خاکستری» بازی کنم درواقع ورود من و اولین فعالیتم در عرصه
بازیگری مربوط به وقتی است که من هنوز دیپلم نگرفته بودم. از زمانی که از کانادا برگشتم
چند ماهی است به این مسئله فکر میکنم و همین سوال شما را از خودم میپرسم اما
حقیقت این است که هیچ وقت به جوابی نرسیدم. گاهی فکر میکنم این اتفاق از نقطه
ضعفی نشات میگیرد اما هر چقدر میگردم آن ضعف را پیدا نمیکنم.
شاید این ضعف مربوط به شما نیست و متوجه فضا و وضعیت سینما
و تلویزیون است. بخشی از اینکه یک بازیگر آنطور که باید دیده نمیشود به شرایط و
جو حاکم برمیگردد! به هر حال همیشه عدهای محدود در کارهای نامحدودی بازی میکنند.
چرا این شرایط فقط گریبانگیر من است؟ طبیعتا این نکتهای که
میگویید وجود دارد و همواره کسانی که در جریان و فضای بازار کار هستند برای
انتخاب و حضور در کارهای بعدی شانس بیشتری دارند چرا که کارگردانی هم که میخواهد
فیلمی بسازد سراغ کسانی میرود که بهروزتر هستند و نگاهها بیشتر متوجه آنها است.
بعضی وقتها که به همه ی این سالهای گذشته و تلاشم برای حضور درست و بهتر در
عرصه بازیگری فکر میکنم و میبینم آن اتفاقی که میخواستم نیفتاده، دلسرد میشوم.
شاید یک ستاره و یا سلبریتی در ایران نشدید اما اتفاقات
مثبتی برای شما در خارج از کشور در زمینه بازیگری افتاده است!
واقعیت این است که اگر اینجا بروم سر یک پروژه سینمایی
حداقل دو نفر از من میپرسد چی شد که این نقش را به تو دادند اما ازآن سر دنیا
جایی که هیچ شناختی از من وجود ندارد با من تماس میگیرند که تو برای بازی در نقش
مکمل فیلم کاندیدای جایزه بازیگری آکادمی کانادا شدی این فستیوال همچون جشنوارههای
کوچک و محلی نیست و وقتی عنوان آکادمی روی آن است یعنی دارای ارزش و اعتبار هنری
است. برای رفتن به کانادا مراحل سفارت چیزی حدود ۹۰ روز کاری طول میکشد اما
مسئولان این آکادمی برای حضور من آنقدر پیگیری کردند که این فرآیند در ده روز به
نتیجه رسید. برای حضور من در فستیوالی در آن سر دنیا بسیار تلاش شد در صورتی که
اگر من در کشور خودم چهار سال هم کار نکنم کسی نمیگوید کجاست که کار نمیکند. اگر
قرار باشد در سینما، تئاتر و یا تلویزیون یک نقش را به من بدهند قطعا اولین چیزی
که برایشان اولویت بوده این است که من ستاره هستم یا نه، اصلا به این توجه نمیکنند
من در کارهای قبلی که بازی کردم تا چه اندازه موفق بودم. فروش چه در سینما و چه در
تئاتر اهمیت فوقالعادهای دارد و کسانی که فیلم را میسازند یا تئاتری را روی
صحنه میبرند بهدنبال فروش بیشتر از ستارهها استفاده میکنند. چهره که نه من
باید ستاره باشم تا یک نقش خوب نصیبم شود. وقتی ستاره نیستی نقش خوب نمیدهند. من
باید نقش خوب بگیرم تا بتوانم تواناییهای خودم را نشان دهم منظورم از نقش خوب،
نقشی است که جای بازی داشته باشد و مجال و فرصتی را ایجاد کند تا من خودم را نشان
دهم. سالها پیش کسی برایم نقش کوتاه اما دیدنی خانم نونهالی در فیلم آقای فرمان
آرا را مثال زد. در آن سکانس خانم نونهالی به آقای کیانیان نگاه میکند و بعد از
آنکه اشکی از چشمش میافتد و از در خارج میشود. کارگردان این اثر آنقدر برای
بازی بازیگر خود ارزش قائل بود که پلان خروج او از در را هم گرفت اما در حال حاضر
اگر من نقش کوتاهی در یک فیلم بازی کنم کارگردان قبل از اینکه دیالوگ من تمام شود
کات میدهد و پلانی از بازیگر روبهروی من میگیرد. منظورم اصلا متر کردن نقش نیست
فقط میخواهم بگویم فرصت و لحظه بازی از من بهعنوان بازیگر دریغ میشود. زمانی که
نقشت کوتاه باشد بیشتر درگیر این مسئله میشوی و برای بازی تو انگار ارزش قائل
نیستند. در کل وقتی ستاره نیستی نقش خوب هم به تو نمیدهند.
یعنی اصلا به کوتاه یا بلند بودن نقش فکر نمیکنید!؟
باور کنید اصلا به کوتاه یا بلند بودن نقش و میزان دیده شدن
آن فکر نمیکنم تنها چیزی که برایم مهم بوده این است که نقش هر چقدر هم که کوتاه،
اما جای بازی دارد یا نه. تا امروز بیش از این فرصتی به من داده نشده و کوتاهی و
کمکاری از سمت من نبوده است و حتی نقشهای متفاوت و سختی را در تئاتر بازی کردم.
فیلم «آوا» در جشنوارههای بسیاری شرکت کرده و دیده شده
است و شما هم بهخاطر آن جایزه گرفتید، کمی درباره این نقش توضیح میدهید؟
نقشم در فیلم «آوا» نقش بسیار خوبی بود و واقعا جای بازی
داشت. ایفاگر کاراکتر یک مادر در این فیلم هستم البته نه آن تصوری که از نقش مادر
وجود دارد و معمولا بازیگرها از آن فرار میکنند. من نقش مادری را بازی میکنم
که در ۱۷،۱۸سالگی فرزند دختری را به دنیا آورده و حال آن دختر خودش به سن ۱۷سالگی
رسیده و چون از کودکی موسیقی را دنبال کرده حالا هم میخواهد همین مسیر را ادامه
دهد اما مادر او که من این نقش را ایفا میکنم با این مسئله مخالف است و تمایل
دارد او درگیر درساش باشد تا اینکه بخواهد دنبال موسیقی یا هر چیز دیگری برود.
این نقش از نگاه دختر یک مادر منفور و نه چندان دوستداشتنی است اما از منظر خود
مادر که دغدغهها و نگرانیهای مادرانه دارد و نمیخواهد فرزندش زود درگیر مسائل
و دغدغههای زندگی شود یک شخصیت مثبت است. از طرفی این مادر اختلاف و چالشهایی با
پدر قصه دارد و همه اینها سبب میشود مجال بازی برای من بیشتر و بیشتر شود. البته
به نظرم صدف فروغی کارگردان کار نیز موقعیت خیلی خوبی را نوشته و در تعامل با هم
به خروجی خوبی رسیدیم.
باتوجه به اینکه فیلم «آوا» درخششی در کشورهای دیگر
داشته، فکر میکنید در ایران هم با اقبال مواجه شود؟
در ایران همه چیز برعکس است و واقعا نمیدانم در ایران هم
همین قدر مورد توجه قرار میگیرد یانه.
باتوجه به اینکه در حال
حاضر در” آکادمی اسکرین اوارد ” کاناداکه
یکی از جشنوارههای معتبر سینمایی به حساب میاید جایزه گرفتید و برای بازی در
فیلم «آوا » یکی از یازده بازیگران زن برتر سال ۲۰۱۸ شناخته شدید، آینده بهتری را
برای خود در سینمای ایران میبینید؟
باور کنید اصلا امیدوار نیستم که بابت این دو اتفاق در
ایران نتیجهای بگیرم، ناامیدتر از آن هستم که فکر کنم قرار است اتفاقی در ایران
برایم بیفتد.
زمانی که این دو اتفاق مهم در کارنامه بازیتان افتاد چه
حسی داشتید و برآیند آن برایتان چه بود؟
قطعا وقتی جایی بسیار دورتر از کشور خودم بیآنکه من را
بشناسند از بازی من تقدیر میکنند کسی نمیتواند بگوید آشنا داشتی و یا پارتیبازی
بوده است. وقتی این اتفاق افتاد ته دلم کمی قرص شد و به این فکر کردم پس اگر
اقبالی در ایران نداشتم بهخاطر ناتوانی من در بازیگری نبوده است.
ملیکا مومنیراد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است