زهرا عاملی؛ مجری، ترانهسرا، فیلمنامهنویس و برنامهساز که
تا پیش از ممنوعالتصویریاش در تلویزیون، اجرای برنامههایی چون «یخ در بهشت»،
«ساعت به وقت جوانی»، «انار دانه»، «مثبت عشق»، «بوم سفید»، «نردبان»، «سجده بر
آسمان» و «عقیق» را به عهده داشته، مجری برنامه «چارگوش» است. این هنرمند درباره
نحوه اجرا، حاشیهها و چند و چون این برنامه با «صبا» گفتوگو کرد.
شما چند سال پیش در تلویزیون ممنوعالاجرا شدید،
اما با این حال نامتان در تیتراژ برخی از برنامههای تلویزیونی هست، کمی در اینباره
توضیح دهید.
دی ماه سال۱۳۹۰ در جلسهای که با مدیران و مجریان برگزار شد
و معاون سیمای وقت تلویزیون آقای دارابی نیز در آن حضور داشتند، انتقادی را مطرح
کردم که نحوه بیانم به ممنوعالکاریام منجر شد و پس از آن اتفاق به من گفتند شما
مشکل حجاب و آرایش دارید و به همین دلیل نمیتوانید به فعالیتتان ادامه دهید. پس
از آن نیز فرصتی دست نداد تا دوباره به تلویزیون بازگردم.
این ممنوعیت فقط در عرصه اجرا بود، درست است؟
بله. طی این سالها همواره در سمتهای دیگر و بهطور غیرمستقیم
با تلویزیون همکاری کردهام. بهجز ترانهسرایی برای تیتراژ برنامهها، فیلمنامه
نوشتهام، برنامه تولید کردهام و کلا در پشت صحنه برنامههای مختلف حضور داشتهام.
چه شد که پذیرفتید در برنامهای اینترنتی به
عنوان مجری حضور داشته باشید؟
همکاری من با آپارات سه، چهار سال پیش شروع شد. در آن زمان
به طور موازی اجرای ویژهبرنامه جشنواره فیلم فجر و برنامه «چارگوش» را به عهده
گرفتم که این همکاری خوب آغاز شد و برای هر دو طرف رضایتبخش بود و باعث شد این
روند ادامه پیدا کند.
و این اتفاق زمانی افتاد که در تلویزیون ممنوعالاجرا
شدید؟
بله از تلویزیون بیرون آمده بودم و احساسم این بود که میتوانم
فضای اجرا را عوض کنم و در بستر دیگری به فعالیت بپردازم و از آنجایی که به خصوصی
شدن رسانه تمایل داشتم ترجیح دادم در رسانهای خصوصی به فعالیت بپردازم، سپس
برنامه «چارگوش» را کلید زدیم و خدا را شکر در میان برنامههای اینترنتی که پخش میشد،
توانستیم مخاطبان زیادی را جلب کنیم و عنوان بهترین برنامه «آپارات» را به خود
اختصاص دادیم.
با توجه به اینکه تلویزیونهای اینترنتی هنوز
در میان مخاطبان جایگاه خود را پیدا نکردهاند، احساس نکردید که حضور در برنامهای
اینترنتی ریسک محسوب شود؟
از همان چند سال پیش مشخص بود که آینده رسانهها در جهان به
سمت خصوصیسازی میرود؛ زیرا فضای مجازی در حال تبدیل شدن به رسانهای قدرتمند
بود. هنوز هم معتقدم که رسانه باید خصوصی باشد و اینگونه شد که بر اساس اعتقادم
رفتار کردم و با جرأت این ریسک را پذیرفتم و در این عرصه به فعالیت پرداختم. حال
نیز معتقدم رسانه باید خصوصی باشد و در رسانههای خصوصی کیفیت بالاتر است و
اتفاقات بهتری میافتد.
شما رسانه ملی و تلویزیونهای خصوصی را تجربه
کردهاید. این دو عرصه چه مشترکات و تفاوتهایی دارند؟
قطعاً و با اختلاف خیلی زیاد، اجرای برنامه در فضای
«آپارات» برایم لذتبخشتر بود.
دلیل یا دلایل شما برای این ترجیح چیست؟
زیرا در اجرا خودم بودم. نه فقط از لحاظ ظاهری، بلکه به
لحاظ رفتاری نیز کسی مرا قضاوت نمی کرد و هیچ کس نمیپرسید که چرا میخندم! و اگر
میخندیدم کسی نمیگفت مشکل اخلاقی دارم. یا مثلاً کسی نمیپرسید که چرا این مجری
خودش است و نوع دیگری اجرا نمیکند؟
منظورتان از اینکه میگویید در اجرا خودتان بودید،
چیست؟ کمی واضحتر توضیح دهید.
در تلویزیون رسم بر این است که مجریان و بخصوص مجریان خانم،
هر چقدر از شخصیت اصلیشان دورتر باشند محبوبیت بیشتری کسب میکنند و طرفدارانشان
بیشتر میشود؛ اما در «آپارت» چنین نبود و به من این فرصت داده شد که خودم باشم و
سبک اجرای خودم را داشته باشم.
مگر سبک اجرای شما چگونه است؟
من در برنامه «چارگوش» اجرا نمیکردم بلکه ترانهسرایی بودم
که بر اساس تجربیات قبلیام در اجرا و اشرافم بر موسیقی در برنامه حضور پیدا کردم
تا به نوعی بتوانم آن را اداره کنم. شما در «چارگوش» از من اجرا نمیبینید، زیرا
پلاتو ندارم و فقط با مهمانان گفتوگو میکنم.
محدودیتها و خط قرمزها بخصوص در رسانه ملی،
چقدر بر خلاقیت شما و در نهایت کیفیت اثر تاثیر میگذارد؟
زمانی که در تلویزیون مجری بودم با محدودیتهای ظاهری مشکلی
نداشتم و بر اساس قوانین تلویزیون آنها را رعایت میکردم، اما واقعیت این است که
محدودیتهای رفتاری نسبت به خانمها اینقدر بالا گرفت که بیشتر شبیه تبعیض شد.
همه این موارد باعث شدهاند پس از اوایل دهه۸۰ که وارد تلویزیون شدم تابهحال(که بیش
از پانزده سال از آن میگذرد) مجری خانمی را بهعنوان برند در تلویزیون نداشته
باشیم که محبوب باشد. البته خانمهای مجری ما بسیار بااستعداد هستند و اجراهای
تمیز و شستهرفتهای از آنها دیدهایم، اما متاسفانه اجازه نمیدهند که آنها
خودشان باشند. مجریان زن همواره نگران این موضوع هستند که مثلاً مچ دستشان دیده
نشود یا صدایشان بلند نشود و نخندند، با این تفاسیر آنها نمیتوانند مانند مجریان
مرد بدرخشند و دیده شوند.
یعنی فضا برای مجریان مرد بازتر است؟
بله و به عنوان مثال کاری که تلویزیون اجازه تولید آن را به
برادرم احسان علیخانی داد بسیار درست و بجا بود و باعث شد او بهدرستی و کامل ستاره
شود. به این ترتیب میتوان به این نتیجه رسید که اگر به مجری اجازه درخشیدن داده
شود او میتواند به اندازه ستارههای سینما محبوبیت کسب کند، اما واقعا به مجریان
زن چقدر میدان داده شده تا بدرخشند؟ آن زمان که در تلویزیون بودم به ما خانمها اجازه
نمیدادند جذابیت ظاهری داشته باشیم و از لحاظ بیان نیز کسی اجازه نداشت با لحن
خودش حرف بزند و در برههای، نوع بیانها رادیویی و یکسان شده بود.
دلتان از این محدودیتها بهشدت پر است.
یادم میآید در برنامهای با رضا صادقی گفتوگو کردم و طی
صحبتها از او بابت آهنگهای خوبش تشکر کردم و او با لحن خاص و لوطیوارش در جواب
گفت قربان تو دختر ایران. با اینکه لحنش مانند بزرگتری بود که از شخصی کوچکتر
تشکر میکند؛ اما پس از برنامه مرا ممنوعالمصاحبه کردند و گفتند نمیتوانی با
مهمانان مرد گفتوگو کنی! حتی اگر توجه کنید خواهید دید که تهیهکنندهها نیز در
انتخابهایشان تفاوت قائل میشوند و برنامههای پرمخاطب را به مجریان مرد میدهند
و در این میان زمان مرده و برنامههای کم مخاطب به مجریان زن میرسد! حتی اغراق
نیست اگر بگویم از دانش مجریان زن نیز در برنامهها استفاده نمیشود.
کمی درباره برنامه «چارگوش» توضیح دهید زیرا
بسیاری از مخاطبان از کلیت و محتوای این برنامه بیخبرند.
برنامه «چارگوش» درباره موسیقی روز است که در هر قسمت یکی
از هنرمندان برجسته کشور به عنوان مهمان حضور دارند و سعی ما این است در طول
برنامه طی گفتوگویی که با آنها داریم، مشکلات این عرصه را منعکس کنیم. این
برنامه در بیست قسمت ۴۵دقیقهای تا یک ساعت تولید میشود.
برای تولید فصل جدید برنامه «چارگوش» برنامهای
دارید؟
صحبتهای شده اما هنوز قطعی نیست.
شما در برنامه «چارگوش» میزبان خوانندگانی
هستید که زیرزمینی به حساب میآیند و رسانه ملی یا مطبوعات به سراغ آنها نمیروند.
شما در این زمینه با محدودیت مواجه نیستید؟
ما نیز محدویتهای خودمان را داریم، اما به هر حال اجازههای
لازم را هم کسب میکنیم و من نیز به عنوان برنامهساز از مدیرم اجازه میگیرم، حال
اینکه او چگونه مجوزها را میگیرد سوالی است که ایشان باید به آن پاسخ دهند.
انتخاب سوژهها و مهمانان برنامه بر چه مبنایی
است؟
در دو فصل قبلی تالار گفتوگویی داشتیم که مخاطبان با رجوع
به آن، نام خواننده مورد نظرشان را مینوشتند و ما بر اساس نظرهای آنها با
خوانندگان تماس میگرفتیم که خیلی از آنها به ازای حضورشان پولهای کلان میخواستند
و برنامه ما بودجه زیادی نداشت که بتواند پیشنهاد آنها را بپذیرد.
بله، خوانندگان و موسیقیدانان گاه برای حضورشان
مبالغ سنگینی طلب میکنند.
بله، مثلاً یکی از هنرمندان رقم ۲۵میلیون تومان را پیشنهاد
داد که به او گفتیم کل بودجه ساخت برنامه اینقدر نیست.
پس چطور رضایت مخاطبان را در انتخابهایتان جلب
کردید؟
بنا به خواست آنها به سراغ گزینههای دیگر رفتیم و طبق نظر
آنها رفتار کردیم. ضمن آنکه برنامه سردبیر و نویسنده داشت و سوالها از قبل
طراحی میشدند.
شما ترانهسرا هستید و حوزه موسیقی را میشناسید.
اما بسیار دیده میشود که مجریان بدون داشتن تخصص و دانش به اجرای برنامه میپردازند.
چقدر دانش و سواد را در کیفیت اجرا موثر میدانید؟
اساسا دانش و سواد مجری ۹۰درصد ماجراست و فرق نمیکند که آن
برنامه چیست و درباره چه موضوعی است. به نظرم مشکل اصلی برنامهها کمدانشی
و عدم سواد مجریان برنامههای مختلف است. گاه که برنامههای تلویزیونی را میبینم
از نوع اجرای برخی مجریان تعجب میکنم و با توجه به لحن و بیان مجری با خودم میگویم
آیا این شخص تحصیلاتش بالاتر از دیپلم است؟ زیرا برخی از آنها تلفظ درست لغت را
هم بلد نیستند و به زبان فارسی اشراف ندارند. به نظرم بزرگترین خیانتی که
تلویزیون به مجریان کرده این است که به آنها سخت نگرفته و به نوع و روند
تحصیلاتشان توجه نکرده و از نظر مطالعاتی دانش آنها را نیازموده است و همه اینها
باعث شده مجریان روزبهروز کمسوادتر شوند.
در تولید برنامههای اینترنتی با چه مشکلاتی
مواجه هستید؟
بزرگترین مشکل، بودجه است. وقتی وضعیت اقتصادی خوب نیست
طبیعی است که اسپانسرها ضعیف عمل میکنند و نتیجه اینکه برنامهسازی نیز با رکود
مواجه میشود.
طی این مدت بازخورد مخاطبان را نسبت به برنامه
«چارگوش» چگونه دیدهاید؟
با وجود اینکه تبلیغات زیاد و گستردهای نداشتیم و کاملاً
چراغخاموش برنامه را تولید و پخش کردیم اما مخاطبان از آن استقبال کردهاند و
بخصوص برخی از قسمتها بسیار مورد توجه مخاطبان گرفته است. مثلاً برنامهای که رضا
پیشرو خواننده رپ در آن حضور داشت یا قسمتهایی که آقای یساری و مجید خراطها در آن
حضور داشتند بسیار مورد استقبال قرار گرفت. انشاءاله فضا و بودجه باشد تا فصل سوم
آن را تولید کنیم.
طی تولید و پخش برنامه «چارگوش» با مشکل و
حاشیه خاصی مواجه نشدید؟
خیر، فقط اینکه ما اولین برنامهای بودیم که پس از سالها
با آقای جواد یساری گفتوگوی تصویری داشتیم، تازگیها شنیدهام که آقای محمدحسین
فرحبخش تهیهکننده و کارگردان سینما مدعی شدهاند اولین نفری هستند که با آقای
یساری گفتوگو کردهاند! شاید هم ایشان راست میگویند، اما دلم میخواهد تاریخ
ساخت برنامه ایشان را بدانم تا نسبت به حرفشان مطمئن شوم.
خودتان در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
پس از نگارش فیلمنامه سریال «ایراندخت» بسیار درگیر فیلمنامه
و سینما بودم تا موسیقی. در حال حاضر نیز درگیر نگارش طرح یک سریال هستم که اجازه
دهید پس از تصویب درباره جزییات آن بگویم. البته تلاش کردهام از موسیقی دور نباشم
و در حال حاضر مشغول تولید آلبوم جدید آقای خواجهامیری هستم و تکآهنگهایی را به
اتفاق خوانندههای جوان و پرطرفدار و هنرمندان باتجربه تولید کردهام که انشاءاله
بهنوبت و یکبهیک پخش میشوند.
در عرصه بازیگری فعالیت ندارید؟
هر روز که میگذرد بیشتر به این نتیجه میرسم که به دنیای
بازیگری تعلق ندارم و در تجربه قبلیام در سریال «معمای شاه» ساخته آقای ورزی، نقش
دختری شاعر را در چند سکانس به عشق آقای مشایخی پذیرفتم تا روبهروی ایشان بازی
کنم. در کل، به هیچ وجه قصد بازیگر شدن ندارم، مگر اینکه نقش خاصی را نوشته باشم
یا آن نقش بر اساس شخصیت من نوشته شده
باشد و خبر خوب اینکه خیلی جدی به این موضوع پرداختهام که بتوانم برای بانوان
آواز بخوانم و در همین راستا مشغول جمع کردن آلبومم هستم.
و سخن آخر؟
بزرگترین دغدغه من از بچگی تاکنون مسئله زن بودن در این
جامعه است و جامعه ما این روزها بهشدت از این وضع ملتهب است. زنان ما برای رسیدن
به خواستههایشان باید بجنگند، مثل حضور آنها در ورزشگاهها که طی برگزاری جام
جهانی این سد شکسته شد و مسئولان دیدند که وقتی خانمها در کنار آقایان بهصورت
خانوادگی حضور دارند چقدر فضا امن و شاد است. امیدوارم پس از جام جهانی با شروع
لیگهای جدید داخلی و مسابقات آسیایی شاهد حضور خانمها در ورزشگاهها باشیم.
مسئله دیگر، آواز و نوازندگی خانمهاست که بهشدت خواهان این هستیم که با مسئولان
درددل کنیم و با حضور کارشناسان شرعی و تشکیل شورا به این مسئله بپردازیم تا شاید
به این وسیله حضور خانمها را در عرصه موسیقی بیشتر و پررنگتر کنیم. خانمها میتوانند
با رعایت اصول اخلاقی بخوانند و بنوازند و به موسیقی جانی دوباره دهند، زیرا
موسیقی با حضور زنان و مردان کامل میشود. در کل آرزو دارم حضور خانمها در جامعه
با آزادیهای بیشتری همراه باشد و بهشخصه به امید آن روز زندهام.
وحید خانهساز
There are no comments yet