مسعود بهبهانی نیا نویسنده سریال های تلویزیونی در گفتگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری صبا درباره راز ماندگاری کارهای نمایشی اعم از فیلم و سریال که درباره دفاع مقدس ساخته شده اند، عنوان کرد: بدون اشاره مستقیم به سریال یا فیلم خاص، به طور کلی کارهای نمایشی در هر زمینه ای که توانسته اند جنگ را به عنوان یکی از دو واقعه بزرگ اجتماعی معاصر، به همراه زندگی روایت کنند و همچنین جنگ را از منظر زندگی و انسان نگاه کرده و به زوایا و ظرایفی که در این واقعه وجود داشته است، پرداخته اند، ماندگار بوده و هستند.

وی ادامه داد: برخی از آثار، تاکیدشان روی عظمت جنگ، میزان آتش و تخریب و اکشن ماجرا است و این کارها علاوه بر آن که بعد از مدتی خسته کننده می شوند به دلیل مشکلات ما در هزینه های تولید نمی تواند  عظمت این وقایع را نشان دهد.  زندگی پستی ها و بلندی ها و خوبی ها و بدی هایی دارد و انسان هم مجموعه ای از احساسات است، زمانی که جنگ را از منظر زندگی و انسان بررسی کنیم و قهرمان های خود را آدمی با مجموعه ای از خوبی ها، توانایی ها و ضعف ها تصویر می کنیم، برای مردم باورپذیر می شوند و کارهایی که به این سمت رفتند چه طنز و چه غیر طنز دلنشین می شود.

نویسنده سریال «خاک سرخ» در ادامه به این سریال اشاره کرد و گفت: در «خاک سرخ» من به عنوان نویسنده و حاتمی کیا کارگردان آن به عنوان مجری کار جنگ را از نزدیک حس کرده بودیم یا مثلا در سریال «کیمیا» که ۱۰ قسمت آن به جنگ خرمشهر اختصاص یافته بود جواد افشار کارگردان این سریال خود در روزهای جنگ حضور داشته، این واقعه را درک کرده و حتی یک پایش را هم در جنگ از دست داده است. واقع نمایی خیلی مهم است بعضی از دوستان ما این صحنه ها را ندیده اند و آشنایی آنها بر اساس شنیده ها و یا از طریق تصویر بوده است. اگر بتوان داستان را خوب تصویر کرد و تجربه هم پشت آن باشد، می تواند واقع نمایی کند.

بهبهانی نیا افزود: در «خاک سرخ» قهرمان اصلی دختری آسیب پذیر بود که در اوج خوشی مراسم عروسی ناگهان پرت می شود بین آتش و خون به بهانه پیدا کردن خانه و خانواده اش. این سریال یک ملودرام زیبا است که مردم به آن علاقه مند هستند که هم سرنوشت دختر را ببینند و هم ماجرای جنگ را که تعبیری از وضعیت ایرانی شاد در زمان پیروزی انقلاب اسلامی است. طراحی قصه ای که دل ما را همراه کند و با شخصیت همذات پنداری کنیم قاعدتا می تواند خشونت جنگ را قابل قبول کند و این نکته ای کلیدی است.

 وی در ادامه با بیان اینکه مشکل برخی از کارهای دفاع مقدسی این است که از جنگ یک واقعه مقدس و از یک رزمنده یا فرمانده انسان های تقدیس شده می سازند، بیان کرد: این گونه مخاطب نمی تواند در مسیر حرکت این انسان ها قرار بگیرد و در نتیجه نمی تواند الگوی جوان امروزی ما باشد. آنقدر که افراد رزمنده یا فرماندگان هیچ کدام هیچ خطا، ترس، شک و دلهره ای به دلشان نمی افتد و انگار از بدو تولد آماده شهادت شدند و این یکی از ضعف های اصلی یک کار نمایشی است. در صورتی که جوان ۲۰ تا ۲۵ ساله که فرمانده جنگ می شود حتما جایی دلش لرزیده، عاشق شده و یا نگران آینده اش است و ترکیب این ویژگی ها که ما در کاراکتر قصه به آن می پردازیم، تبدیل به قهرمان می کنیم و تصمیم و اراده فرد را نشان می دهیم در آن صورت نمایش چهره واقعی از انسان است.

نویسنده سریال «کیمیا» تاکید کرد: کارهایی که توانستند از این مرز عبور کنند و نگران شکستن بت ها نبوده اند، قاعدتا موفق هم شده اند. روایت جنگ سی سال پیش باید برای امروز ما حرف داشته باشد و صرفا بازسازی و بازنمایی تاریخی نباشد. در حال حاضر با توجه به نیازهای جامعه، تفکر، تصور و دیدگاه های ما باید روایت  متفاوت تری را از  آنچه که در طول این ۸ سال انجام داده ایم، بسازد.

بیشتر بخوانید

ابراهیم اصغری: فیلم های دفاع مقدس می توانست درآمدزا باشد/ ژانر فراموش شده سینما

اصغر نقی زاده: خیلی مسایل ناگفته از دفاع مقدس باقی مانده است/ واجبی فراموش شده

رضا توکلی: مدیران مسئول افت فیلم و سریال های دفاع مقدس هستند

جعفر دهقان: کم‌کاری در حوزه دفاع مقدس را به مخاطبِ کم ربط ندهیم

بهبهانی نیا با اشاره به اینکه جوان امروز کارهایی که دو سویه به موضوعات نگاه می کنند، برایش دیدنی است، اظهار کرد: وطن یک عنصری است که همیشه در تاریخ به عنوان محور وحدت مردم آمده و در تمام تفکرات مورد توافق است و کسی تردید ندارد که باید از آن دفاع کرد. اگر ما بتوانیم روایت ها را در بستر انسانی روایت کنیم کارها دیدنی می شوند. پرداختن یک سویه به یک قضیه، همدلی ایجاد نمی کند. وقتی شما همزمان هم خوبی ها و بدی های جنگ را روایت کنید و هم به ویرانی ها، شکاف های ایجاد شده، بحران‌ها و تاثیرات آن بر انسان ها بپردازید، کار برای جوان امروز دیدنی تر است.

نویسنده سریال «خاک سرخ» در پایان درباره درآمدزا بودن سینمای دفاع مقدس توضیح داد: مخاطب باید بتواند با کارهای نمایشی ارتباط برقرار کند. کارهای طنزی بودند که مخاطب خیلی خوب با آنها ارتباط برقرار کرد و در حالی که کار طنز بود اما غرورآفرینی و دلاوری ها را نمایش داد. حتی کارهای جدی مانند «آژانس شیشه ای» در حاشیه جنگ بوده و  بازتاب جنگ در جامعه را نمایش داده است که بازتاب فوق العاده ای داشت. قاعدتا اگر قصه را خوب روایت کنیم مردم هم استقبال می کنند.

سپیده شریعت رضوی

انتهای پیام/