نقش هایم را زنده می کنم | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۳۹
امیرمحمد زند:

نقش هایم را زنده می کنم

معمولأ تلاش می کنم نقش هایم را زنده کنم و در این راستا به روند دراماتیک قصه، گره های داستانی، و نحوه و لحن بیان دیالوگ هایم توجه می کنم

سریال «راه و بیراه» به تهیه کنندگی علی سلیمانی
و کارگردانی داوود بیدل و مجتبی اسعدیان، یکی
از آثاری است که پس از پایان ماه مبارک رمضان روی آنتن شبکه یک رفته است. در این
سریال که مضمونی اجتماعی دارد و در شهرها و روستاهای مختلف ضبط شده است، بازیگرانی
چون سیاوش تهمورث، علیرضا جلالی تبار، جعفر دهقان، شهرام عبدلی ایفای نقش می کنند.

امیر محمد زند  دیگر بازیگرسریال
«راه و بیراه» که در چند فیلم سینمایی حضور داشته  و سریال های متعددی را در کارنامه دارند، درباره
نحوه حضورشان در این اثر تلویزیونی و جزییات نقش هایشان با «صبا» گفتگو کردند.

اصولأ در انتخاب هایتان به چه عواملی توجه می
کنید؟

اگر بخواهم به صورت کلیشه ای سوالتان را پاسخ
دهم باید بگویم فیلمنامه، کارگردان و عوامل؛ اما شخصأ تلاشم این است اثری را
انتخاب کنم که قصه جذاب تری دارد. به طور مثال در سریال «راه و بیراه» پیشنهاد
بازی در اپیزودهای دیگر را نیز داشتم، اما تشخیص دادم که اپیزودهای فعلی که در
آنها حضور دارم از لحاظ روند داستانی دارای قصه جذاب تری هستند و اگر سریال را
دنبال کنید متوجه تفاوت ها خواهید شد.

نظرتان درباره فیلمنامه «راه و بیراه» چیست؟

فیلمنامه «راه و بی راه» یک بار به طور کامل
بازنویسی شد و به جز آن خودم نیز صحنه به صحنه درباره بخش های که در آن حضور داشتم،
نظر دادم؛ به این دلیل که منطق دراماتیک در بخشهایی از فیلمنامه درست نبود و
اجتیاج به رتوش داشت.

عدم پرداخت درست فیلمنامه چقدر می تواند بر
کیفیت کار بازیگر تاثیر بگذارد؟

زمانی که فیلمنامه منطق دراماتیک درستی نداشته
باشد و موقعیت ها و شخصیت ها به درستی پرداخت نشده باشند، من بازیگر چه کاری
میتوانم انجام دهم؟

قطعأ کاری از شما بر نمی آید و این اتفاق حتی می
تواند نوع انتخاب شما را تحت تاثیر قرار دهد و باعث شود که شما به عنوان بازیگر
اثری ضعیف را در کارنامه تان ثبت کنید.

بله و شخصی که تنها شغلش بازیگری است، نمی تواند
تا ابد منتظر بماند تا فیلمنامه ای قوی به او پیشنهاد شود، به هرحال پس از رد کردن
چند پیشنهاد نهایتأ مجبور است در اثری حضور پیدا کند تا به این ترتیب بتواند
روزگار بگذراند و زندگی کند.

بله با اینکه بسیاری از هنرمندان بر گزیده کاری
و انتخاب های درست تاکید دارند اما نمی توان بیکار ماند و کار نکرد

همینطور است.

اما در تلویزیون روالی به وجود آمده که آثار
تولیدی معمولأ بدون فیلمنامه کلید می خورند، یا اینکه در نهایت چند قسمت را در
اختیار دارند و بر اساس آنها پروژه را کلید می زنند، دلیل این روند غلط چیست؟

دلیل اصلی این کاستی نحوه مدیریت مسئولان است.
به طور مثال مدیران ما تمام سال بیکار می نشینند و کمی پیش از فرا رسیدن مناسبتی
مثل ماه رمضان به این فکر می افتند که سریال بسازند، در صورتی که من و همکارانم در
گفتگوهایی که داشته ایم از عدم برنامه ریزی موجود گفته ایم و آسیب های این روند را
یادآوری کرده ایم. کلا عدم مدیریت صحیح، عدم برنامه ریزی و عدم آگاهی و دانش کافی مسئولان
در جایگاه های مختلفی که دارند، دلایلی هستند که به چنین کاستی هایی منجر می شوند.

این روال چقدر بر کیفیت کار بازیگر و کلیت اثر
تأثیر می گذارد؟ و شما چقدر با این کاستی مواجه بوده اید؟

گرفتار این معضل شده ام، اما موردی که وجود داشت
این بود که نویسندگان آن آثار را می شناختم و از شیوه و کیفیت قلمشان با خبر
بودم. مثلأ در اثری که نویسنده آن سعید مطلبی بود می
دانستم او فیلمنامه نویس قهار و کاربلدی است و خروجی کارش بی کیفیت نخواهد بود.

و اگر از نویسنده شناخت نداشته باشید چه می
کنید؟

در چنین مواقعی سعی می کنم درباره خط قصه و چند
و چون آن با نویسنده گفتگو کنم و سوالهایی که در ذهن دارم را از او بپرسم تا در
نهایت نسبت به نقشم و کلیت اثر به شناخت بیشتری برسم.

در تلویزیون خط قرمزها و کلا اعمال نظرهایی وجود
دارد که اغلب سلیقه ای است. نظرتان درباره این محدودیت ها چیست؟

با اینکه می گویند محدودیت باعث بروز خلاقیت می
شود اما به نظرم این اتفاقها اصلا خوشایند نیست؛ زیرا محدودیت ها چه در شخصیت
پردازی یا قصه و هر بخش دیگر باعث شده هنرمندان به نوعی دچار خودسانسوری شوند و
این اتفاق از ایجاد خلاقیت جلوگیری می کند و نتیجه همین می شود که مخاطبان
تلویزیون دچار ریزش شوند.

کمی از نقشتان در سریال «راه و بیراه» بگویید.

نقش شخصی را بازی می کنم که در کودکی درگیر
مشکلی خانوادگی شده است. او طی اتفاقی باعث غرق شدن یک لنج می شود و به همین
دلایل، همراه خانواده اش از شهر و محل زندگیشان توسط مردم طرد می شود و پس از
سالها، بزرگسالی او را می بینیم که مهندس
شده و در اداره شیلات مشغول به کار است. او بالاخره تصمیم می گیرد باز گردد و
خاطرات بد را از ذهن آدمها پاک کند و ذهنیت مردم را نسبت به خودش و خانواده اش
تغییر دهد.

چگونه به این نقش پرداختید و چه روالی را برای
خلق این کاراکتر در پیش گرفتید؟

معمولأ تلاش می کنم نقش هایم را زنده کنم و در
این راستا به روند دراماتیک قصه، گره های داستانی، و نحوه و لحن بیان دیالوگ هایم
توجه می کنم و تلاشم این است با تعاملی که با کارگردان دارم، سکانس ها را در جهت
بهتر شدن رتوش کنم؛ تا لااقل در کلیتی که حتی ممکن است خیلی هم با کیفیت و جالب
نباشد، حضور باورپذیری داشته باشم.

دراین میان تیپ یا شخصیت بودن نقش چقدر برایتان
مهم است؟

اساسا من بازیگر کاراکتر هستم.

یعنی تیپ بودن را دوست ندارید؟

به نظرم تیپ سازی یک تخصص است و در بازیگری گونه
و ژانر به حساب می آید. من نیز علاقه ای
به تیپ سازی ندارم و تلاش می کنم نقش هایم را به کاراکتر نزدیک کنم؛ البته این را
هم بگویم که در چند اثر کمدی ایفای نقش کرده ام و تجربه تیپ سازی را دارم. در کل، معمولا
بازیگرانی که در تیپ سازی موفق اند در خلق کاراکتر موفق عمل نمی کنند و برعکس این
نیز صادق است. به طور مثال استاد تیپ سازی در ایران اکبر عبدی است و به جز فیلم
«هنرپیشه» که در آن به عنوان شخصیت و کاراکتر ظاهر شده اند، باقی نقش هایشان تیپ
است. یا مثلأ امین حیایی تیپ ساز بسیار خوبی است و نقش هایش در قالب کاراکتر
آنچنان موفق نبوده اند.

فکر می کنم ارائه شخصیت کار راحتی نباشد و به
تحلیل های عمیقی نیاز دارد تا در نهایت نقش مورد نظر باورپذیر شود.

صد در صد همینطوراست. ساختن و پرداختن یک شخصیت
به تحلیل های جامعی نیاز دارد و بازیگر باید روانشناسی و جامعه شناسی بداند تا در
کارش موفق شود.

در ارائه بهتر نقش چقدر با کارگردان سریال «راه
و بیراه» تعامل داشتید؟

کارگردانی اپیزودهایی که در آنها حضور دارم به
عهده آقای مجتبی اسعدی پور بود. ایشان در کارشان بسیار حرفه ای هستند و اهل مراوده
اند و پیشنهادهای درست و بجا را می پذیرند. شخصأ از همکاری با ایشان بسیار لذت
بردم و از آقای علی سلیمانی تهیه کننده سریال نیز بابت همراهی شان با گروه بسیار
ممنونم.

سریال «راه و بیراه» در شهرها و روستاهای دور
افتاده تولید شده است و قطعأ سختی هایی داشته است. چقدر با دوری و سختی های تولید
کنار آمدید؟

معمولأ کار شهرستان دشواری های خودش را دارد.
سریال «راه و بیراه» نیز از این قضیه مستثنی نیست؛ بخصوص اینکه برای ضبط سکانس ها
هر روز مسیری دو ساعته را طی می کردیم تا به لوکیشن مورد نظر برسیم.

و سخن آخر؟

با وجود اینکه هنرمندان سالهاست مدام تکرار می
کنند که فیلمنامه مهمترین عامل موفقیت یک اثر است اما نمی دانم چرا مدیران تلویزیون
به این موضوع توجه نمی کنند! در کل بهتر این است که تلویزیون در انتخاب نویسنده ها
دقت بیشتری کند و نگارش آثار طولانی را به افراد کار بلد بسپرد.

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰