صبا-نغمه دانش آشتیانی: دیگر تقریبا هفته ای نیست که شخصی یا اشخاصی بهانه ای پیدا نکنند و از طریق آن به سینمای ایران و دستاندرکاران آن حمله و توهین نکنند؛ یکی، آنها را دوزاری مینامد و همهشان را متجاوز یا سوژه تجاوز میداند یا دیگری واژه «سلبریتی» را بر سرشان میکوبد. تا اوضاع ساکت میشود، عده ای دیگر یادشان می افتد که پرونده مالیات ندادن فعالیت های فرهنگی را پیش بکشند و البته با قلب واقعیت، معافیت مالیاتی فعالیت های فرهنگی را به هنرمندان نسبت دهند.
تا مناقشه و دعوایی ساکت می شود، از سوی دیگر حمله جدیدی به سینمای ایران شروع می شود؛ در جشنواره ای شرکت کنی محل دعوا می شود، شرکت نکنی محل دعوا می شود. هر حرکتی از سوی چهره های سینما زیر ذره بین است و با بدترین شکل تعبیر و تفسیر می شود. این اتفاق به قدری پررنگ و تکرارشونده شده است که به نظر می رسد جریانی سعی دارد سینما و سینماگران را مقابل مردم قرار دهد و یکی از ابزارهایش هم این است که تا سینماگری اعتراضی می کند، پرونده تابعیت او در کشوری دیگر روی میز می آید درحالیکه در جای دیگر این موضوع مسکوت گذاشته می شود.
اما این روزگار پرتنش و پر از هتاکی به سینمای ایران در حالی پیش می رود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و گذشت بیش از چهار دهه از آن، به جرات می توان گفت سینمای امروز ما بیشتر از دیگر هنرها حاصل سیاست های جمهوری اسلامی است و دیگر هنرها نسبت مستقل تری با انقلاب داشته اند و سیاستگذاران فرهنگی جمهوری اسلامی نیز بین هنرها بیشتر روی سینما تمرکز کرده و آن را مدیریت و خط دهی کرده اند. همچنین بیشتر بودجه ای که صرف شاخه های هنری شده در همین حوزه سینما بوده است. سازمان ها و نهادهای مختلف حکومتی و دولتی در شاخه سینما بیشتر از هنرهای دیگر از جمله هنرهای تجسمی، موسیقی و تئاتر در حال فعالیت هستند و این هنر تاجایی برای مردان و زنان سیاست مهم بوده است که پایش بارها و بارها به انتخابات ریاست جمهوری باز شده است؛ از ساخت فیلم تبلیغاتی نامزدها توسط سینماگران مطرح تا وعده رفع پلمپ خانه سینما در مناظره های انتخاباتی نامزدها.
حال سخن نگارنده با جریان های هدفمند و افرادی که دانسته و نادانسته تیشه به ریشه سینمای ایران می زنند این است که با از وجاهت انداخت سینما و سینماگران، فاسد و فاسق و ریاکار نشان دادن همه فعالان این حوزه و تخریب روز به روز آن، در اصل یکی از دستاوردهای مهم فرهنگی جمهوری اسلامی توسط شما نابود می شود؛ سینمایی که بیش از دیگر هنرها، جمهوری اسلامی را در بیرون از مرزها نمایندگی کرده است.
سینمای پیش از انقلاب به غیر از چند جریان نوپا که فرصت بروز و ظهور نیافتند، همانطور که بارها و بارها توسط منتقدان آن نقد شده است درگیر «فیلمفارسی» بوده است و بیشترین چرخش و تغییر را همین سینما و سینماگران برای آمدن در خط انقلاب و ارزش های آن انجام دادند.
و در پایان اینکه اگر بخواهیم بگوییم شاخص ترین هنری که در این چهار دهه در ایران رشد و نمو داشته چه بوده است، قطعا جواب «سینما» است و حال باید دید اینانی که هر روز با ادبیاتی تندتر از دیروز با سینما برخورد می کنند، دقیقا به دنبال چه هدفی هستند و آیا می توان پذیرفت انقلابیون واقعی اینگونه دست به تخریب دستاورد فرهنگی انقلاب اسلامی بزنند؟
There are no comments yet