شهرام شکوهی؛ خواننده، ترانهسرا، آهنگساز و نوازنده گیتار است که تاکنون
سه آلبوم «مدارا»، «کولی عشق» و «تا نفس هست…» را منتشر کرده
است. شهرام شکوهی موسیقی
را از سال۱۳۷۱ با
کلاس آواز ایرانی شروع کرده و به مدت سه سال
آواز ایرانی را نزد حاتم عسگری آموخت. او هم به گیتار علاقه داشت و هم به آواز سنتی.
در دوران دانشجویی خود در حدود سال۱۳۸۰ عضو
گروهی بود که کنسرتهای دانشجویی برگزار میکرد ولی بنا به دلایلی از موسیقی کناره
گرفت و معتقد بود نباید به موسیقی به چشم یک شغل نگاه کرد. ورود وی به موسیقی حرفهای در سال۱۳۸۵ و با آهنگ «مدارا»
اتفاق افتاد. این ورود کاملاً ناخواسته بود و حتی خانواده هم مخالف حضور وی در عرصه
موسیقی حرفهای بودند. در
این سال قرار بود مراسم «خانه فرهاد» برگزار شود. وی نیز به پیشنهاد یکی از دوستان
خود شرکت کرد و برای آن مراسم قطعه «مدارا» را در یک استودیوی خانگی کوچک و با کمترین
امکانات ضبط کرد؛ اما آن برنامه لغو شد. وی
در سال۱۳۹۰ آلبوم «مدارا»
را به بازار موسیقی عرضه کرد که تحسین منتقدان را بهدنبال داشت و به پرفروشترین آلبوم
سال تبدیل شد. دو سال بعد، وی
آلبوم دوم خود به نام «کولی عشق» را منتشر کرد که با استقبال هوادارانش روبهرو شد.
سال۱۳۹۴ آلبوم سوم شهرام
شکوهی به نام «تا نفس هست…» به بازار عرضه شد که در آن تلاش کرد تجربههای جدیدی
از ترکیب گونههای مختلف موسیقی پدید بیاورد. او در دو سال اخیر بهعلت درگیری با
بیماری قلبی و عمل جراحی که روی قلبش انجام داد، تاحدودی کمکارتر از پیش شده بود
اما بهتازگی تکآهنگی به نام «سختش نکن» منتشر کرد که مورد توجه علاقهمندان موسیقی
پاپ قرار گرفت. به بهانه انتشار این قطعه با او درباره مسائل مبتلا به امروز
موسیقی ایران گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
آقای شکوهی در تکآهنگ «سختش نکن» که بهتازگی منتشرش کردهاید با چه
کسانی همکاری کردید؟
من معمولا خیلی کم از ملودی دیگران استفاده میکنم اما مهدیار معصومی
از دوستان قدیمی من است و کارش بسیار مطلوب است. تنظیم این قطعه را هم به آرش
آزاد سپردم و البته حسین کاشانی هم کمک زیادی کرد در ساز گیتار و طراحیهایش برای
گیتار بسیار عالی بود. ترانه کار را هم احسان آذر سروده است.
شما پیشتر در گفتوگویی که داشتیم به غیراقتصادی بودن انتشار آلبوم
موسیقی در سالهای اخیر و با رواج شبکههای اجتماعی و دانلود غیرقانونی اشاره کرده
بودید. اینکه شما هم صرفا به انتشار تکآهنگ رو آوردهاید آیا به همان دلیل است؟
در اینباره دو بحث داریم؛ یکی اینکه بخواهید کارتان دیده و شنیده
شود و دوم اینکه بخواهید آرشیو درست کنید. اگر بخواهید از آثارتان آرشیو درست
کنید مشخصا باید آلبوم منتشر کنید ولی بهنظرم اگر شش کار خوب در یک آلبوم داشته
باشید ممکن است سه یا چهار قطعه از آنها فدای دو اثر خیلی بهتر آلبوم شود و درست
شنیده نشود. مسلما انتشار تکآهنگ باعث ایجاد تمرکز میشود و قطعه مورد نظر خیلی
بهتر شنیده میشود پس اگر کسی بخواهد آثارش بیشتر دیده و شنیده شوند، به انتشار تکآهنگ
رو میآورد و ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم.
باتوجه به اینکه در سال گذشته و امسال کمکارتر بودهاید، آیا
برنامهای برای کنسرت بعد از ماه رمضان دارید؟
بله، تقریبا یکسالونیم میشود که بهطور کلی کارهایم را کم کردهام
و کمتر روی صحنه رفتهام اما به امید خدا از تیرماه کنسرتهایم را شروع میکنم و
برای مردم اجراهای زنده خواهم داشت.
کنسرتهایتان را چه زمانی و از چه شهری شروع میکنید؟
۲۰ تیرماه از تهران کنسرتها را شروع میکنیم و بعد از آن تور
شهرستانها را هم کمکم آغاز میکنیم.
علت کمکاریتان در مدت اخیر چه بود؟
علت کمکاری من هم وضعیت سلامتیام بود که باتوجه به نظر پزشکان به
اجبار باید استراحت میکردم اما خدا را شکر رو به بهبودی هستم و خوشبختانه امسال
فعالیتهایم را افزایش خواهم داد.
وضعیت قبلتان چطور است؟
سلام میرساند…(خنده) دیگر
چارهای ندارد و برای خودش میتپد…(خنده) و تا موقعی که میتپد ما هم هستیم و با
آن کار میکنیم. وقتی که قلب من از حرکت ایستاد، طبیعتا من هم میروم و دیگر کار
نمیکنم.
انشاءاله سلامت باشید و سالهای سال برای مردم لحظات خوب خلق کنید. درخصوص
اجراهای صحنهای موسیقی پاپ، مسئلهای که همیشه آزاردهنده بوده، صدای نامطلوب در
سالنهای کنسرت بوده است. شما این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید و خودتان برای
این موضوع چه راهکاری دارید؟
یک مثال باید بزنم؛ شما وقتی به یک رستوران میروید و از شما یک
ورودی گزاف میگیرند؛ شما به رستورانی رفتهاید که از دکور و فضا و موسیقیاش
خوشتان آمده اما اگر درنهایت یک غذای مزخرف جلویتان بگذارند نوعی توهین به شماست
چون شما اساسا رستوران رفتهاید که غذای خوبی بخورید. کنسرت هم همین است؛ شما به
کنسرت میروید که صدای خوبی بشنوید. هرقدر دکور و لباس و نور و پرفورمنس بهکار
اضافه کنند احترام مضاعف گذاشتهاند ولی وقتی نتوانید صدای درستی در کنسرت بشنوید
یک بیاحترامی مستقیم به شما بهعنوان مخاطب محسوب میشود چون اصل اولیه کنسرت را که
همانا صدای خوب ارائه کردن بوده، زیر پا گذاشتهاند.
در این میان تعداد زیادی از مخاطبان کنسرتها متوجه این موضوع نمیشوند
و ممکن است بعد از اجرا سردرد بگیرند اما ندانند برای چه سردرد گرفتهاند. درست
است؟
بستگی به طیفی که کنسرت میروند هم دارد؛ اگر هدفشان فقط ریتم باشد
به آن میرسند و خیلی هم برایشان خواندن و نخواندن خواننده مهم نیست و بیت و درامز
که صدایش برسد برایشان کافی است. واقعیت این است که اگر کسی مخاطب جدیتری برای
موسیقی باشد و بهدنبال شنیدن صدای خوب چه از خواننده و چه از گروه باشد، آن زمان
است که صدا خیلی از نظر کیفی باید بهتر باشد تا مخاطب دستکم حداقلهای حظ شنوایی
را از اجرا برده باشد.
در اجراها و قطعاتی که تاکنون از شما شنیدهایم شاهد تاکید شما بر
استفاده از ساز بهصورت آکوستیک بودهایم هرچند تنظیمهای الکترونیک هم داشتهاید.
بحث موسیقی الکترونیک جایگاه خودش را دارد. در خارج از کشور موسیقی
با هر درجه استقبالی «سلکتد آودیانس» است یعنی کسی که میرود موسیقی کلاسیک بشنود
و به کنسرت ارکسترهای سمفونیک و فیلارمونیک میرود، الزاما فردا شبش او را در جمع
جوانانی که برای دیجی کردن در میدان بزرگ شهر جمع شدهاند نمیبینید. به این معنا
که فارغ از استثناها مخاطب بهطور کلی دستهبندی شده است؛ موسیقی الکترونیک مخاطب
خودش را دارد و کسی که میرود این نوع موسیقی را گوش بدهد از قبل یکسری پیشفرض
دارد از این قبیل که ممکن است خیلی صدای خواننده برایش اهمیت نداشته باشد و آمده
اصوات را گوش کند. ولی کسی که میرود موسیقی سنتی بشنود، مسلما منتظر تکنوازی
تار، دونوازی تار و تمبک، ساز و آواز، درآمد و تحریرهای خاص این موسیقی است.
هرچیزی یک مشخصههایی دارد. کسی که کنسرت الکترونیک میرود انتظار پیشدرآمد شور
ندارد بلکه منتظر است همان ابتدا صدایی مثل بمب بشنود و بعدش پرانرژی کار را دنبال
کند. ما با هیچ سبک و گونهای مشکلی نداریم و باید دید وقتی میخواهید چیزی را نقد
کنید یا اگر میخواهید بهعنوان خواننده یا موزیسین مدعی باشید، باید ببینید کدام
شاخه را انتخاب کردهاید و آیا لوازمش را درست و مناسب و متوازن استفاده میکنید
یا خیر. نمیتوانید ادعای خوانندگی سنتی بکنید بدون اینکه تحریرهایش را بلد باشید
و بدتر از آن یک مرحله بروید بالاتر و ادعای موسیقی تلفیقی بکنید. موسیقی تلفیقی
یعنی شما آنقدر به موسیقی سنتی و همچنین به موسیقی ماخذ مسلط باشید که بتوانید بهدرستی
آنها را درهم آمیخته و اجرا کنید که البته بهجد معتقد هستم هیچکدام از گروههایی
که در ایران مدعی موسیقی تلفیقی هستند چنین خصوصیاتی ندارند البته غیر از یکی دو
دوست که اتفاقا ادعایی هم ندارند. حداقلش این است که ردیف عبداله دوامی را گذرانده
باشد یعنی هرکسی نمیتواند هر ادعایی بکند و کسی هم متوجه عیار کارش نشود.
نظر شما درباره نسل جدید و چهرههای جدید موسیقی پاپ چیست و آیا میپذیرید
که موسیقی پاپ در حال پوستاندازی است؟
اگر بخواهیم با مثال و روشن سخن بگوییم مثلا بهنام بانی چیزی را در
موسیقی پاپ تغییر نداده است؛ بانی یک خواننده خوب، خوشصدا و خوشسلیقه است اما
اتفاق و تحولی در موسیقی نیست؛ با چند ملودی خوب، صدای خوب و خواندن خوب سر جایش
ایستاده است. آرش عدلپرور هم نوع خاصی از لحن را باب کرده است و در این زمینه میتواند
ادعا کند اما اینکه تحولی در موسیقی پاپ بهوجود آمده باشد خیر.
سهند آدمعارف
There are no comments yet