«ناخواسته» را بسیار دوست دارم | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۰۷
برزو نیک‌نژاد پس از پنج سال از «ناخواسته» به «صبا» می‌گوید؛

«ناخواسته» را بسیار دوست دارم

«ناخواسته» را بسیار دوست دارم اما قبل از ساخت این فیلم که اولین تجربه من در حوزه کارگردانی سینما به حساب می‌آید

فیلم سینمایی «ناخواسته» اولین بار در
جشنواره فجر سی‌ودوم به نمایش درآمد و توانست در دو بخش کاندیدای سیمرغ بلورین شود
اما فیلمی که نظر مثبت خیلی از مخاطبان و منتقدان را با خود همراه کرده بود نتوانست
در سال‌‌های بعد آن جشنواره اکران شود آنقدر که دیگر از یاد خیلی از مخاطبان سینما
رفته بود که چنین فیلمی مجال اکران عموم پیدا نکرده است. اما اکنون پس از گذشت پنج
سال این فیلم به پرده سینما رسید. با برزو نیک‌نژاد کارگردان فیلم «ناخواسته» به
گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

از متداول‌ترین سوال در مورد فیلم شروع کنیم تا
بعد به سراغ خود اثر برویم. فیلم سینمایی «ناخواسته» پنج سال پیش اولین بار در
جشنواره به نمایش درآمد و نظر خیلی‌‌ها را جلب کرد، چطور شد که این فیلم با این
وقفه زمانی عجیب و غریب به اکران رسید؟

من سازنده اثر هستم و این بخش ربطی به من ندارد. من به‌عنوان
فیلمساز وظیفه دارم، اگر می‌توانم فیلمم را بسازم، مسائل اکران و پخش آن مربوط به تهیه‌کننده
و پخش‌کننده فیلم است. «ناخواسته» یک عاشقانه خاص است و خوشبختانه تابه‌حال هر کسی
که آن را دیده دوست داشته است. این فیلم توانسته به جشنواره‌‌های زیادی سفر کند.
درست است که به کن و اسکار نرفته اما تمام جشنواره‌‌هایی که «ناخواسته» را
پذیرفتند همگی جزو جشنواره‌‌های معتبر و بنام جهان بودند. درمجموع مخاطبان و
منتقدان ایرانی و خارجی تا جایی که من در جریان هستم بازخورد‌‌های خوبی نسبت به
فیلم نشان دادند اما این‌که چرا اکران این فیلم به تعویق افتاده است، به سازنده برنمی‌گردد.
دلایل این اتفاق را به‌سادگی می‌توان پیدا کرد اما من ترجیح می‌دهم وارد این بحث
نشوم.

«ناخواسته» یک فیلم جاده‌ای است، چه شد که آن
زمان در اولین تجربه کارگردانی در سینما به سراغ فیلم جاده‌ای رفتید؟ به‌خاطر شرایط
آن مقطع زمانی این فیلمنامه انتخاب شد یا خودتان دغدغه ساخت چنین فیلمی با این فضا‌سازی
را داشتید؟

زمانی که من فیلم «ناخواسته» را ساختم بیشتر فیلم‌ها در
تهران ساخته می‌شد در حال حاضر که باهم صحبت می‌کنیم باز هم بیشتر فیلم‌ها یا در
تهران ساخته می‌شوند یا بخشی از آن در خارج از کشور فیلمبرداری می‌شود. همیشه
ترجیحم این بود اگر قرار است کارگردان جوانی وارد این عرصه شود کمی سر نترس داشته
باشد به همین دلیل تصمیم گرفتم برای ساخت اولین سینمایی خودم به جاده بروم. حتی
فیلم دوم من «زاپاس» هم در تهران ساخته نشد. بازهم اگر بتوانم، سعی می‌کنم برای
فیلمسازی به مکان‌‌هایی بروم که مخاطب آن را ندیده باشد و از آن حافظه بصری نداشته
باشد.

خیلی‌‌ها ازجمله خود من که «ناخواسته» را دیدند
فکر می‌کنند این اثر بهترین فیلم شما در کارنامه کاری‌تان است. این در حالی است که
بعد از آن، شما فضای فیلمسازی‌تان را تغییر دادید و به سمت سینمای کمدی سوق پیدا
کردید!

این را بگویم که خودم هم «ناخواسته» را بسیار دوست دارم اما
قبل از ساخت این فیلم که اولین تجربه من در حوزه کارگردانی سینما به حساب می‌آید،
فیلمنامه سریال‌‌های کمدی «دودکش»، «روز‌‌های بد به در» یا یک کار اکشن را نوشته
بودم. من سینمای عاشقانه را دوست دارم. حتی «زاپاس» هم یک عاشقانه است. عشقی که دو
جوان فیلم به هم دارند، عشقی که نسل میانی خانواده که احمد مهران‌فر و شبنم مقدمی
آن را بازی کردند، عشقی که بین خانواده شخصیت‌‌های اصلی وجود دارد حتی عشق به شهرت
و فوتبال و… «زاپاس» فیلمی عاشقانه است اما با نگاهی کمدی و آن را هم خیلی دوست
دارم در مورد «لونه زنبور» از آن‌جایی که من نویسنده آن نیستم نمی‌توانم با قطعیت
صحبت کنم اما درخصوص «ناخواسته» و «زاپاس» این را می‌توانم بگویم که هر دو این فیلم‌ها
عاشقانه هستند و من همیشه عاشقانه نوشتم و ساختم اما حس کردم عاشقانه‌ای مثل «ناخواسته»
قرار نیست اکران شود و صنعتگران سینما و کسانی که تصمیم‌گیرنده چرخه اکران هستند «ناخواسته»
را دوست ندارند و من نیز طبیعتا دوست ندارم فیلمی بسازم که پس از پنج سال اکران
شود به همین دلیل رفتم سراغ فیلم که این روند را طی نکند. به نظر من چرخه فیلمسازی
با مخاطب کامل می‌شود اصلا سینما برای مردم است و اگر فیلمی را مخاطب نبیند انگار
چرخه فیلمسازی تکمیل نشده است این در حالی است که فیلم «ناخواسته» که بسیار مورد
تحسین منتقدان قرار گرفت پنج سال اکران نشد. این را هم بگویم که متاسفانه از سوی
برخی منتقدان این نگاه وجود دارد که انگار ساخت فیلم کمدی خیلی راحت است در صورتی
که اصلا این‌طور نیست. من سعی می‌کنم فیلمی بسازم که مردم آن را دوست داشته باشند
و احساس کردم با فیلم کمدی می‌توان با مخاطب راحت‌تر ارتباط برقرار کرد این شد که
حرف‌‌هایم را با نمک کمدی زدم.

«ناخواسته» تقابل عشق و اعتقاد است، تعریف شما از
عشق در سینما چیست؟ به‌هر‌حال عاشقانه‌های سینما طیف وسیعی را شامل می‌شوند. شما
با چه‌نوع نگاهی در فیلمتان به موضوع عشق پرداخته‌اید؟

ما با عاشقانه‌‌ها عاشق سینما شدیم. نمی‌خواهم سینما را به
قبل و بعد از انقلاب تقسیم کنم چرا که معتقدم سینما یک روندی را بدون هیچ مکث یا
مرزی طی می‌کند اما به نظرم ما با فیلم‌های عاشقانه سینما چه ایرانی و چه عاشقانه‌‌های
خارجی که در سینما اکران می‌شد به سینما جذب شدیم. عاشقانه‌‌های بسیاری در سینما
ساخته شده اما گویی ما عاشقانه خودمان را تعریف نمی‌کنیم. «ناخواسته» عاشقانه‌ای است
که مطمئنا از نگاه برزو نیک‌نژاد برخاسته و شکل گرفته است چرا من صاحب نگارش و
ساخت آن هستم. «ناخواسته» یک عاشقانه خاص است البته نمی‌خواهم این را بگویم که
خیلی با فیلم‌های عاشقانه دیگر تفاوت دارد اما واقعا خیلی شبیه به عاشقانه‌‌های دیگر
سینما نیست. فکر می‌کنم هر کسی که عاشق است و یا عشق را تجربه کرده اگر «ناخواسته»
را ببیند حتما با حال خوبی مواجه می‌شود. سینما قرار است چیزی بیشتر از این به
تماشاگر خود بدهد؟ جز این‌که قصه‌ای عاشقانه تعریف کند و روی حال مخاطب خود تاثیر
بگذارد. «ناخواسته» در اکران‌‌هایی که در ایران و خارج از کشور داشته است خوشبختانه
توانست نظر خیلی‌‌ها را جلب کند و عاشقانه‌ای بدون مرز است که مخاطبان مختلفی را
با خود همراه کرد.

جایی گفته بودید که فیلم می‌سازید تا مخاطب با حال
خوب از سینما برود، قاطبه آثار شما به همین دلیل کمدی است؟ قصد ندارید ژانر‌‌های دیگری
را تجربه کنید؟

هر کاری که تا به امروز در سینما و تلویزیون ساختم صرفا
کمدی نبودند بلکه یک ملودرام کمدی بودند. من همیشه از اولین کارهایی که ساختم تا
همین سریال «ساخت ایران۲» سعی کردم قصه بگویم و به آن رنگ کمدی بدهم. خیلی از فیلم‌های
کمدی که ساخته می‌شوند همه چیزشان بر مبنای اصول و معیار‌‌های کمدی است اما من در
آثار خودم سعی کردم قصه‌ای بگویم یا ملودرام عاشقانه‌ای را روایت کنم که چاشنی و
رنگ آن کمدی است. به‌جرأت می‌توانم بگویم که دوست دارم فیلم جدی بسازم ولی ساخت
فیلم جدی یک نوع سرمایه‌گذاری و بازگشت سرمایه دیگری را مطالبه می‌کند. درکل به
نظرم یک بخشی از رسالت فیلمساز این است که در طول ۹۰دقیقه زمان نمایش اثر حال
مخاطب را خوب کند. شاید کمترین کاری که من به‌عنوان یک فیلمساز می‌توانم انجام دهم
این است که فیلمم نه مثل یک درمان اما شبیه یک مسکن باشد تا چند ساعتی حال مخاطب
را خوب کند و دقایقی به چک فردا یا اجاره خانه و… فکر نکنند.

شنیدم که گفته بودید گیشه پررونقی را برای «ناخواسته»
متصور نیستید، چرا این‌قدر از ابتدای اکران ناامید هستید به هر حال ما عاشقانه‌‌هایی
که بسیار مورد اقبال واقع شدند کم نداشتیم!

اگر به من بگویند کدام ساخته خودت را می‌توانی ۱۵ بار پشت
سر هم ببینی به‌جرأت می‌گویم «ناخواسته» و هر بار با یکی از سکانس‌‌های آن اشک
خواهم ریخت که البته نمی‌گویم کدام سکانس، اما با این همه فکر می‌کنم «ناخواسته»
در تاریخی اکران شده که به آن می‌گویند زمان مرده سینما، شاید کمتر فیلمسازی قبول
کند که فیلمش در چنین زمانی اکران شود اما فیلم من در همین مقطع زمانی روی پرده
رفت. تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار امیدوار است بخش از هزینه‌ای که شده برگردد در چنین
شرایطی من چه انتظاری می‌توانم داشته باشم تا تهیه‌کننده هزینه صرف تبلیغات فیلم
کند. از طرفی دیگر باتوجه به شرایط موجود ترجیح مردم این است که فیلم کمدی ببینند.
این روزها تمام دغدغه مردم قیمت دلار و معرفی فیلترشکن است؛ چیزهایی که قبلا کمتر
از آن‌ها حرف به میان می‌آمد. من برای این دغدغه‌‌ها نمی‌توانم کاری انجام دهم اما
مطمئنم اگر حال مردم خوب باشد «ناخواسته» هم مورد اقبال آن‌ها قرار می‌گیرد چرا که
یک عاشقانه است و حتما مخاطب خود را دارد. من تمام تلاش خودم را به کار گرفتم تا
مخاطب از سالن راضی بیرون بیاید.

چند سالی است که حضور شخصیت‌‌های طلبه در فیلم‌ها
پررنگ شده است، چه مولفه‌‌هایی را در نظر گرفتید تا تصویری که ارائه می‌دهید
متفاوت از بقیه باشد؟ به هر حال پیش از «ناخواسته» ما روایت‌‌هایی از مواجهه یک
طلبه با یک زن و رویارویی با آن عشق را در سینما داشتیم!

این‌که چقدر موفق و متفاوت بوده است را مخاطبان و کسانی که فیلم
را دیدند باید بگویند. شخصیت اصلی عاشقانه ما می‌توانست معلم یا دارای هر شغل
دیگری باشد اما این‌که او دارای چنین مرام و مسلکی باشد به قصه کمک و عاشقانگی ما
را پاک‌تر می‌کرد. شخصیت اصلی ما عشق غیرزمینی را تجربه و یا در حال تجربه کردن
است و شناختی از دنیای آن‌سو دارد اما به‌یکباره در نقطه‌ای قرار می‌گیرد که همه
چیز زمینی است و انگار ما روی زمین برای تجربه‌ای دیگر هستیم. روایت چنین قصه‌ای نیاز
به چنین کاراکتری هم داشت که خوشبختانه مهرداد صدیقیان بسیار هنرمندانه آن را ایفا
کرد. یادم می‌آید در آن زمان هم مجوز ما به‌خاطر همین شخصیت اصلی کمی دیر داده شد.
یک مثالی می‌زنم که خودم می‌دانم مقایسه منطقی نیست، در داستان بینوایان استاد
ویکتور هوگو اگر آن کاراکتر کشیش نبود مسیر داستان به‌گونه‌ای دیگر پیش می‌رفت به
نظرم یک کاراکتر در روند قصه و تاثیرگذاری آن روی مخاطب نقش دارد. اگر کاراکتر
اصلی فیلم یک انسان معمولی بود و چنین مرام و مسلکی نداشت قطعا داستان این
تاثیرگذاری را نداشت.


ملیکا مومنی‌راد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰