رایا نصیری پس از سالها کار در دنیای سینما
و حدود یک دهه کارگردانی فیلم مستند، حالا اولین فیلم داستانی خود را با نام «دژاوو»
ساخته و در گروه هنر و تجربه اکران کرده است. فیلم «دژاوو» با بازی مرضیه وفامهر، مهدی
احمدی، رویا افشار و… این روزها روی پرده است و با استقبال خوبی مواجه شده، به همین
بهانه با رایا نصیری درخصوص فیلم «دژاوو» و سالها فعالیت در حوزه مستند به گفتوگو
نشستیم که در ادامه میخوانید.
فیلم شما به عمق یک رابطه زناشویی رفته است
درحالیکه پرداخت به این مسئله معمولا در سینمای ما در سطح مانده است، باتوجه به
اینکه شما پیش از این سابقه ساخت مستندهای اجتماعی داشتید و مستندسازی یک جزئینگری
را با خود به همراه دارد، تا چه اندازه از این پیشینه خود، در ساخت «دژاوو» و طرح
موضوع آن وام گرفتید؟
از ابتدا فعالیتم را در حوزه سینمای داستانی شروع کردم و فیلمهای
کوتاه داستانی میساختم بر حسب یک اتفاق وارد فضای مستند شدم و فیلمسازی در این
حوزه را بهصورت تجربی یاد گرفتم. ده سال در این حوزه کار کردم. جزو انجمن
مستندسازان و بعدتر جزو هیاتمدیره انجمن صنفی آن شدم. نتیجه سالها تحقیقات و جستوجوگریهای
من در حوزه مستند، نگاه من را به یک مسئله معطوف و متوجه کرد و آن زنان و مسائل
آنان در ایران و بهطور کلی جوامع شرق بود. سه سال پیش شروع کردم به ساخت فیلم
مستندی تحت عنوان «عشق، گمشده»، در تحقیقات این مستند بهدنبال علت این موضوع
رفتم که چرا زنان احساسات خود را بروز نمیدهند و یا کمتر آن را نشان میدهند؟ در
جریان این تحقیقات به ریشه فرهنگی و تربیتی این قضیه رسیدم که زنان همواره درگیر
باید و نبایدهایی هستند و همین مسئله سبب میشود تا آنها خیلی چیزها را بروز
ندهند. وقتی حول محور این موضوع ریزتر شدم به تاثیرات این موضوع در زندگی زناشویی
رسیدم. متاسفانه در زندگیهای زناشویی پس از گذشت پنج سال، زوجها دچار عدم تفاهم
میشوند و هر کدام بهدلیل اینکه آنچه توقع دارند را از سوی طرف مقابل دریافت نمیکنند،
رفتهرفته به سمت جمعهایی میروند که بتوانند در آن خودشان را نشان دهند و هویتشان
را بازیابی کنند. بهدنبال این دغدغهها، تجربیات شخصی خودم و مشاهدههایم در
فضای مستند، «دژاوو» شکل گرفت.
شما به هر حال فیلمساز زن هستید و این نکته به هنگام
تماشای فیلم «دژاوو» تا حدی برای مخاطب محسوس است که یک کارگردان زن آن را ساخته
است، خودتان تا چه حد این موضوع را قبول دارید؟
من بهعنوان یک فیلمساز زن دنیای زنانه را بهتر میشناسم و
همین موضوع باعث میشود خودآگاه یا ناخودآگاه، مغرضانه یا غیرمغرضانه این اتفاق بیفتد.
هیچ فیلمساز زن و یا مردی نمیتواند این ادعا را داشته باشد که جنسیتش در تحلیل
موضوع مورد بحث تاثیر ندارد. من به این مسئله آگاه بودم اما سعی کردم در مرحله
نگارش فیلمنامه از دوستانی کمک بگیرم تا نگاه زنانهام تعدیل پیدا کند و مخاطب
اذیت نشود. من تفکیک جنسیتی برای مخاطبم قائل نبودم و فقط دوست داشتم تماشاگر
فیلمم بهعنوان یک انسان، اتفاقی ساده را مشاهده و خود را در آن پیدا کند. نمیخواستم
فیلم «دژاوو» از آن دست فیلمهای قضاوتگر باشد میخواستم هم مردان و هم زنان وقتی
به تماشای فیلم مینشینند بدون هیچ داوری و سرزنشی خودشان را در آن پیدا کنند به
همین دلیل نگاه زنانه آن را تعدیل کردم تا دافعهای ایجاد نشود. البته انتخاب چهار
کاراکتر زن از چهار نسل مختلف، آن هم با طرز تفکر و تحلیلهای متفاوت برایم بهنوعی
چالش به حساب میآمد و تمایل داشتم بهصورت ساده نه بهشکلی پیچیده و فلسفی و یا
حتی خیلی روانشناسانه به قصه زندگی آنها بپردازم.
باتوجه به اینکه خودتان نگارش فیلمنامه را هم
بر عهده دارید، چقدر پرداختن به مسائل زنان در سینما برایتان اولویت دارد؟
بهصورت منفک به این قضیه نگاه نمیکنم. من خودم زن هستم در
بیان احساساتم و یا هویتم در جامعه دچار مشکل میشوم و هزاران مسئله دیگر؛ اما اینها
باعث نشده من دچار بغض شوم و حالا بخواهم از طریق ابزار سینما و بهشکل عقدهگشایی
حرفی را بزنم. بیشتر تمایل دارم بهصورت آگاهانه آنچه را که وجود دارد، بیان کنم.
فمنیسم را در حد معقول قبول دارم و معتقدم یک ضرورت است اما با نگاه افراطی به این
جریان مخالف هستم و فکر میکنم اگر در این باره تعمق کنیم اصلا بهشکل افراطی
برخورد نخواهیم کرد چرا که میدانیم به جای ایجاد همراهی، دافعه به وجود میآورد.
فیلم «دژاوو» با تعداد محدودی کاراکتر و در یک
لوکیشن میگذرد، ریتم همواره از ابتدا تا انتهای فیلم کند است، چرا این ریتم را
برای فیلم انتخاب کردید و واهمه آن را نداشتید که مخاطب با این ریتم همراه نشود؟
من چنین تجربهای را در فضای مستند داشتم. تماشای مستند کار
سختی است و تماشاگری که بخواهد در رابطه با یک موضوع عمیقا فکر کند، مستند میبیند.
لحن فیلم «دژاوو» هم مستند است، دوربین همیشهای لول بوده، فیلم محدود به لوکیشن
است و ما تنوع بصری و سرگرمی برای مخاطب ایجاد نکردیم. شروع فیلم هم با یک پلان
هلیشات بوده و با ریتمی آهسته شروع میشود. آن زمان که از پلههای پنجطبقه بالا
میرویم درواقع این قرارداد را با مخاطب خود بستم که تو قرار است فیلمی با ریتم
کند البته نه به معنای بد تماشا کنی. به هر حال ریسک بزرگی بود و این امکان وجود
داشت که هر برچسبی روی فیلم بخورد. اما خوشبختانه همراهی سرمایهگذاران و تهیهکننده
فیلم باعث شد تا من این ریسک را کنم. قبل از ساخت «دژاوو» چهار فیلمنامه در ژانرها
و فضاهای مختلف در دست داشتم اما همه تهیهکنندگان بر ساخت «دژاوو» اتفاق نظر
داشتند. فکر میکنم بیش از آنکه بحث بودجه در میان باشد آنها قصه «دژاوو» را
دوست داشتند و من نیز چون در آن بازه زمانی درگیر ساخت یک مستند نزدیک به موضوع
این فیلم بودم تمایل داشتم از میان فیلمنامهها «دژاوو» ساخته شود که خوشبختانه
این اتفاق هم افتاد. اینکه موفق بودم یا نه، بماند. اما به هر حال این فیلم یک
تجربه بود و خودم میدانم چه نمرهای باید بگیرد. اما برایم مهم است که توانستم در
حد بضاعتی که وجود داشت، احساسی را منتقل کنم.
«دژاوو» اولین فیلم داستانی شماست که در سینمای
مستقل ساخته شده، باتوجه به اینکه سالهاست کارگردانی مستند میکنید چرا زودتر
برای ساخت فیلم داستانی خود اقدام نکردید؟
۲۸سال است در سینما فعالیت میکنم. ابتدا برای قرارگیری در
فضای حرفهای سینما در فیلم «چکمه» کاری از محمدعلی طالبی بهعنوان بازیگر حضور
پیدا کردم و بعد از آن در جایگاه بازیگر، برنامهریز و دستیار کارگردان فضای سینما
را لمس کردم. واقعیت این است که من میتوانستم چند سال پیش اولین فیلم بلند خودم
را بسازم اما تجربه کار در فضای مستند رضایت خاطری را برایم به همراه داشت که باعث
شد حاضر نشوم به هر قیمتی فیلم بسازم. منتظر ماندم تا شرایطی ایجاد شود و با کسانی
که کدهای ذهنیشان با من منطبق است همکاری کنم. ما تهیهکنندگانی که فیلمساز و
جهان فیلم را درک کند بسیار کم داریم اما خوشبختانه من در این مورد شانس خوبی
داشتم و فکر میکنم نتیجه صبوریهایم را گرفتم. من رنجکشیده سینما هستم. در این
حرفه غم نان و هزاران مشکل داشتم اما صبوری به خرج دادم و فکر میکنم «دژاوو»
توانست تا حدی خستگی این راه را از تنم به خارج کند.
در فیلم «دژاوو» کارگردانیتان تا حدی نزدیک به
فضای مستند است، چقدر این اتفاق تعمدی بوده است؟
این اتفاق کاملا تعمدی بوده است، به هر حال ما در فیلمهای داستانی
محدودیتهایی داریم و نمیتوانیم برخی چیزها را به تصویر بکشیم، این محدودیتها
شامل ممیزی هم میشود. در گونه مستند هم همین طور است برخی چیزها را به اجبار نمیتوانی
نشان بدهی. تجربه ساخت فیلم مستند به من آموخته بود که چگونه آنچه را که دچار
ممیزی است بازگو کنم و نشان دهم. از طرفی من در فضای سینمای داستانی کار کرده بودم
و دانشآموخته آن هستم. همین مسئله باعث شد تا در ساخت «دژاوو» از مولفههای هر
دو فضا استفاده کنم. بهطور کل میتوانم بگویم لحن این فیلم مستند است. چنانچه ما
در نورپردازیمان از نورهای طبیعی استفاده کردیم و یا باتوجه به اینکه لوکیشنمان
خانهای کنار اتوبان بود در صدابرداری و صداگذاری فیلم از صدای موجود در محیط به
بهترین شکل استفاده کردیم.
مرضیه وفامهر از آن دسته بازیگرانی است که بازی
بیرونی دارد اما در «دژاوو» کاملا بازی درونی از او میبینیم و یا مهدی احمدی، در
این سالها بیشتر او را شبیه به همان مرد فیلم «شبهای روشن» دیدیم. معیارتان
برای انتخاب بازیگران چطور بود؟
تمام کاراکترهای فیلم «دژاوو» برای من در واقعیت وجود
دارند و همه آنها را میشناسم. پیداکردن بازیگر توانمندی که ظاهرش با شخصیت تناسب
داشته باشد کار سخت و پیچیدهای بود. در زمان نگارش فیلمنامه، سکانس به سکانس چهره
مرضیه وفامهر در ذهنم میآمد و به نظرم رسید که چهره مرضیه وفامهر با شخصیت سارا
کاملا همخوانی دارد. یا مثلا ایفای نقش فرنگیس کاملا مناسب رویا افشار بود. درخصوص
انتخاب مهدی احمدی برای بازی در نقش باید بگویم که ابتدا به سبب تصویری که از او
در «شبهای روشن» و چندین فیلم دیگر داشتیم، کمی میترسیم. قرار شد در فیلم «دژاوو»
وجه دوستداشتنی مرد «شبهای روشن» را نبینیم و وجهی دیگری را آقای احمدی به
تصویر بکشند. در جلسات دورخوانی فیلمنامه تمام نگاهم نسبت شخصیتها را برای
بازیگران بازگو کردم و خوشبختانه آنها هم در همان چهارچوبی که مدنظرم بود به
ایفای نقش پرداختند. مثلا میدانستم خانم وفامهر بازی هیجانی و اکتهای بیرونی
دارند اما به این تعامل رسیدیم که برای ایفای نقش سارا بازیشان درونی شود.
ملیکا مومنیراد
There are no comments yet