زیستن در منظومه بی‌زمان و مکان | پایگاه خبری صبا
امروز ۴ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۳۸
تینو صالحی از اجرای «نحس» به «صبا» می‌گوید:

زیستن در منظومه بی‌زمان و مکان

نمایش «نحس» با نویسندگی و کارگردانی تینو صالحی، از هفتم فروردین‌ماه ساعت19 به سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر آمده است.

نمایش «نحس» با نویسندگی و کارگردانی تینو صالحی، از هفتم
فروردین‌ماه ساعت ۱۹ به سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر آمده است. مجید رحمتی، یلدا عباسی،
نازنین بابایی، نجلا نظریان، فرزاد برهمن، سامان میرحسینی، بهار زندی، صادق ملکی، اشکان
مختاری، احسان بنی‌سعید، محمد جعفری، علیرضا میرزامحمدآقا، دریا نصراله، آرمیتا قبادی،
آیلی شرفی، کوشا ابراهیمی، شقایق شیخی، علی انیسی، هانیه حافظی و ستاره مبینی گروه
بازیگران این نمایش ۱۱۰دقیقه‌ای را تشکیل می‌دهند. در خلاصه داستان «نحس» آمده
است: «نحس قصه کودکی شوم است که بعد از ۱۵ بچه مرده، در خانواده‌ای به‌دنیا می‌آید.
این کودک عجیب در قنداقش حرف می‌زند و جنایاتی را مرتکب می‌شود. نمایش «نحس» نمایشی
خیالی است که به بازی قدرت می‌پردازد و اخلاقیات را در تضاد با قدرت‌طلبی بیان می‌کند.»
به بهانه این اجرا، با تینو صالحی؛ نویسنده، طراح و کارگردان «نحس» گفت‌وگو کرده‌ایم.

نمایشنامه «نحس» فضایی بسیار عجیب و فانتزی‌ دارد
و فضای وحشت و فانتزی را باهم تلفیق کرده است. کمی درباره ایده‌ای که به نگارش نمایشنامه
منجر شد بگویید.

این نمایشنامه براساس یک بیت کردی نوشته شده است. یک مدل از
قصه‌گویی در میان کردها رواج دارد که به آن، بیت‌خوانی می‌گویند. در بیت‌خوانی یک‌سری
داستان‌های افسانه‌ای و اسطوره‌ای مطرح می‌شود که فضای خیالی به‌شدت قوی‌ای دارد و
در پس این افسانه‌ها شدیدترین و جدی‌ترین انتقادات سیاسی و اجتماعی است. البته خط
اصلی نمایشنامه «نحس» از این بیت که یکی از منظومه‌های بسیار قدیمی کردستان است،
گرفته شده است اما به فراخور زمان اجرا و این نکته که نمایشنامه را در شرایط بی‌زمانی
و بی‌مکانی سیر می‌کند، شخصیت‌های بسیار زیادی به داستان اضافه شده‌اند، متن
دراماتورژی شده است و با قصه اصلی بسیار تفاوت دارد.

شیوه اجرایی نمایشنامه هم شرایط جالبی دارد، در
ابتدا شاهد هستیم که گروه نمایشی به لابی سالن قشقایی می‌آیند و با موسیقی و حرکات
فرم، مخاطب را با شرایط نمایش آشنا می‌کنند و در سالن شاهد روایتی جادویی هستیم.
آیا شیوه‌های اجرایی در پروسه تمرین پیدا شدند یا شما از ابتدا آن‌ها را در ذهن
خود داشتید؟

تمرین‌های ما بسیار طولانی‌مدت بود و من بیش از یک‌سال درگیر
این نمایشنامه بودم. من یک متن اولیه در دست داشتم که در آن بسیاری از بخش‌ها، حتی
جادوگران و… وجود نداشتند. درواقع در روند کارگاهی متن نوشته شده است. در ابتدا
یک قصه ساده را به‌صورت خطی نوشتم و در طول این یک سال، هر بار به نتایج جدیدی از
نظر درام می‌رسیدم، آن‌ها را مکتوب می‌کردم و براساس بازیگران، موسیقی، اتودها و…
متن نوشته می‌شد و در یک پروسه طولانی و به‌مرور به این نمایشنامه رسیدم. شخصیت
جادوگران به چندین شیوه که بسیار باهم متفاوت بودند اتود شد تا به این فرم نهایی
رسید. حتی پایان‌بندی نمایشنامه به‌شدت در طول زمان دستخوش تغییر شد. به‌عنوان‌مثال
بحث قتل و کشتاری که در نمایش می‌بینید، در نمایشنامه اولیه نبود و به‌مرور زمان
به نمایش افزوده شده است. اگر از دید مخاطب نمایشنامه چالش‌ها و پیچ‌وتاب‌های زیادی
دارد، به خاطر این است که یک‌سال طول کشیده است تا نمایشنامه در روند تمرین نوشته
شود. بسیار روی این متن تامل شده است. همچنین بازیگران این نمایش به‌شدت در این
روند دخیل بوده‌اند.

به موسیقی اشاره کردید. موسیقی هم به نمایش فضا
می‌دهد و هم شخصیت‌های نمایش در زمینه موسیقی فعال هستند و خصوصا فرزاد برهمن که
هم نقش سیاه را بازی می‌کند و هم بزرگی فرخ را، کاملا به موسیقی آگاه است و فضای
نمایش را می‌سازد. آیا به‌دنبال موزیسین برای اجرای نمایش بودید و یا چون بازیگران
موسیقی می‌دانستند، این وجه را به نمایش افزودید؟

در این کار، تنها یک موزیسین بازیگر حرفه‌ای حضور دارد؛
فرزاد برهمن. او یکی از آهنگسازان نمایش است و به همراه ابوذر همتی موسیقی نمایش
را ساخته است. این‌که تمام بازیگران چه در زمان خواندن و چه در زمینه نواختن ساز
فعالیت دارند، به‌راحتی به دست نیامده است. در دوره تمرین، به موازات تمرین نمای،
تمام بازیگران به‌صورت جداگانه هفته‌ای یک جلسه کلاس موسیقی می‌رفتند و سولفژ کار
می‌کردند و معلم آواز داشتند. همچنین بر روی آهنگ‌هایی که قرار بود در نمایش
خوانده شود، کاملا به‌صورت متمرکز کار می‌کردند. به‌غیر از یک یا دو نفر، حتی نمی‌شد
گفت فالش می‌خوانند چون سایر بازیگران اصلا نمی‌توانستد بخوانند اما در این نمایش
ما برای بسیاری از آن‌ها تک‌خوانی در نظر گرفته بودیم. این اتفاق محصول تمرین‌های
یک‌ساله است. ما اصلا به‌دنبال این نبودیم که بازیگری پیدا کنیم که بتواند آواز
بخواند! تنها فرزاد برهمن در این زمینه سررشته داشت که معلم آواز بازیگران نمایش
هم بود و کلاس‌هایی برای بازیگران نمایش در نظر گرفته بود و با آن‌ها تمرین می‌کرد.

به بحث آواز اشاره کردید. ترانه‌هایی که در
نمایش شنیده می‌شود، کاملا در راستای کار و روایتگر است و به‌نوعی شرایط را توضیح
می‌دهد. به‌عنوان نویسنده و کارگردان نمایش چه تعاملی با شیما ملکیان؛ ترانه‌سرای
نمایش داشتید؟

در ابتدا قرار نبود دیالوگ‌های نمایش شعر باشد البته بخش
توضیحات نمایش به شعر بوده است؛ یعنی قرار بود در بخش‌هایی از نمایش، آوازی خوانده
شود که هدف و مفهوم را انتقال دهد یا بخشی دیگر باید ریتمیک باشد و… این اهداف
را مشخص کردیم و در اختیار شاعر قرار دادیم. او بارها براساس متن و خواسته‌های ما،
اتود زد و بعد از تصحیح، رد و درنهایت تایید اشعار، توانستیم به آن مفهوم و منظوری
که در ذهن من بود، برسیم.

یعنی شیما ملکیان هم در پروسه تمرین یک‌ساله
شما حضور داشت؟

از نخستین جلسات تمرین، روند تولید موسیقی، تنظیم اشعار و
تمرین آوازها هم آغاز شدند و در این پروسه تمرین همچون متن این بخش‌ها هم با
تغییرات بسیار زیادی مواجه شده‌اند. نظر برخی از مخاطبان به من منتقل شده است و
دریافته‌ام که این وجه از نمایش برای آن‌ها هم جذاب بوده است. برای رسیدن به این
جذابیت، زحمت بسیار زیادی کشیده شده است. نمایش نتیجه تلاش‌های طولانی‌مدت ما بوده
است و هیچ‌چیز را بدون تمرین به دست نیاورده‌ایم؛ برای تک‌تک اشعار، تمرین کرده‌ایم
و بارها تغییر داده‌ایم، موسیقی بارها تغییر کرده‌اند، شیوه خواندن و آوازها هم
همین شرایط را داشتند. درواقع نمایش نتیجه یک سال تمرین موازی است.

طراحی‌های گریم و لباس نمایش هم کاملا در خدمت
شخصیت‌پردازی بوده‌اند؛ به‌عنوان‌مثال شاهدیم در شخصیت‌های مشابه نمایش، المان‌های
مشترک در زمینه گریم و لباس در نظر گرفته شده است. حتی در بدو امر، برخی از شخصیت‌ها
هیچ شباهت رفتاری باهم ندارند اما در پایان می‌بینیم در یک راستا حرکت کرده‌اند.
آیا این طراحی‌ها هم در پروسه تمرین به دست آمدند؟

ما در نمایشنامه شخصیت‌هایی داریم که بیشتر تیپیکال نشان
داده می‌شوند و به‌دلیل نوع پرداخت، بیشتر تیپ هستند تا شخصیت اما نوعی ویژگی‌های
عمومی دارند که من نام آن را حماقت جمعی گذاشته‌ام. نوعی حماقت جمعی که می‌تواند
گستردگی بسیار زیادی در خاورمیانه داشته باشد. درنتیجه آدم‌ها می‌توانند نقاط
اشتراک فراوانی با یکدیگر داشته باشند که در گریم و لباس هم نمود پیدا کرده است.
درواقع تلاش کرده‌ایم تفاوت‌ها، تشابه‌ها و تقابل‌های شخصیت‌ها کاملا در گریم و
لباس نمود داشته باشند. این بخش هم به تمرین‌های طولانی‌مدت ما مربوط می‌شود.
البته بهمن صنیعی؛ طراح گریم نمایش، در روزهای آخر به گروه اضافه شد اما از قبل ما
کلیاتی درباره فرم گریم می‌دانستیم؛ اما درباره لباس، حتی لباس‌ها هم با اتودها و
تغییرات مداوم مواجه شد. نجلا نظریان؛ طراح لباس نمایش؛ ایفاگر نقش اصلی کار؛ یعنی
استی هم هست و همچنین دستیار من. او از اعضای ثابت گروه هژار است. از آن‌جا که
نجلا نظریان از ابتدا در پروژه حضور داشت، به معنای کار کاملا آگاه بود و به این
دلیل است که لباس‌ها با شخصیت‌ها کاملا هماهنگ شده است و با دقت بسیار زیادی شخصیت‌ها
را انتقال می‌دهد. گروه ما دو کارگردان دارد که یکی از آن‌ها خودم هستم و دیگری
نجلا نظریان. پس با شیوه کار گروه هژار آشنا است.

شما در یک دوره اجرایی در دو پروژه حضور دارید؛
به‌عنوان نویسنده و کارگردان، نمایش «نحس» را در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی
صحنه دارید و در مقام بازیگر با نمایش «زهرماری» به کارگردانی علی احمدی در
تماشاخانه پالیز حضور دارید. هماهنگ کردن این دو بخش کار دشواری نبود؟

دشواری‌های زیادی دارد و من معمولا چنین کاری نمی‌کنم چون
بسیار دشوار است. این‌که نمی‌توانم نمایشی که کارگردان آن هستم و یک سال برای
تولید آن زمان گذاشته‌ام را نبینم، واقعا دشوار است البته اجراهای «زهرماری» ۱۹فروردین‌ماه
آغاز شده بود و پیش از آغاز اجراهای آن نمایش، به‌شدت روی «نحس» نظارت داشتم و
اصلاحات مورد نیاز را انجام داده‌ایم و نمایش بعد از پنج الی شش اجرا، تقریبا به
فرم و شکل ایده‌آل رسید، هم مدت‌زمان اجرای نمایش کمتر شد، هم به ریتم درستی
رسیدیم و هم بازیگران توانستند در کار، جای درست خود را پیدا کنند. در «نحس» ۱۹بازیگر
حضور دارند و به‌راحتی می‌توانم بگویم که ۱۵بازیگر نداریم! پانزده بازیگر در همان
روزهای ابتدایی تمرین طولانی‌مدت ما به دلایل مختلفی همچون کم‌حوصلگی، گرفتاری و…
غربال شدند. درنتیجه بازیگرانی که در پروژه باقی ماندند، ضریب اطمینان بسیار
بالایی دارند.

زوم:

آینده درخشان بازیگران «نحس»

با این‌که بسیاری از بازیگران «نحس» نخستین اجراهای تئاتر
خود را تجربه می‌کنند، می‌توانند بدون حضور کارگردان یک اجرا را مدیریت کنند. این
توانایی بازیگران «نحس» برای خودم قابل باور نیست! جالب این‌جاست که هر روز پیشرفت
آن‌ها را می‌بینم. در برخی از روزها پیش از اجرا برخی صحنه‌ها را با بازیگران
تمرین می‌کنم و درمی‌یابم در پروسه اجرا، بازیگران واقعا پیشرفت کرده‌اند. البته
تعداد زیادی بازیگر باتجربه هم در این نمایش حضور دارند اما بیشتر اعضای گروهم
محصول آخرین ورک‌شاپ من هستند و برخی از آن‌ها از شاگردان خودم در دانشگاه‌ها
بودند که برای حضور در نمایش انتخاب شدند. این بازیگران جوان از میان تعداد بسیار
زیادی هنرجو و دانشجو گلچین شده‌اند. در دورانی که به آن‌ها تئاتر آموزش می‌دادم،
تلاش کردم قبل از یاد دادن تکنیک به این دوستان، نظم، ترتیب و دیسیپلین خاص رفتاری
تئاتر را آموزش دهم. این عزیزان هم به‌خوبی این نکات را آموخته‌اند و معتقدم تمام
آن‌ها در آینده جزو حرفه‌ای‌های تئاتر ایران خواهند بود.

سوتیتر:

خط اصلی نمایشنامه «نحس» از یکی از منظومه‌های بسیار قدیمی
کردستان گرفته شده است اما نمایش در شرایط بی‌زمانی و بی‌مکانی سیر می‌کند

مینا صفار

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰