افسانه بایگان، بازیگر دو عرصه سینما و تلویزیون که از ابتدای دهه۶۰ تاکنون در
آثار بسیاری به ایفای نقش پرداخته و سریالهای «سربداران» ساخته محمدعلی نجفی، «وضعیت
سفید» ساخته حمید نعمتاله و «پریا» ساخته حسین سهیلیزاده از آثار شناختهشده
اوست، هنرمندی است که همواره گزیدهکاری را بر پرکاری ترجیح داده است. این هنرمند
علاوه بر بازی در سریالهای مختلف در سینما نیز کارنامه پر و پیمانی دارد و فیلمهای
«خواهران غریب» ساخته کیومرث پوراحمد، «طوطیا» ساخته ایرج قادری، «کافه ستاره»
ساخته سامان مقدم، «پنجاه کیلو آلبالو» ساخته مانی حقیقی و «نگار» ساخته رامبد
جوان، برخی از آثاری هستند که او در آنها به ایفای نقش پرداخته است.
افسانه بایگان
که امسال در سریال «تعطیلات رویایی» ساخته علیرضا امینی به تهیهکنندگی مجید اوجی
در کنار بازیگرانی چون محمدرضا شریفینیا، محمود عزیزی و افسر اسدی حضور داشته،
درباره نقشش در این اثر تلویزیونی و چگونگی روند تولید و تعاملاتش با کارگردان اثر
با روزنامه «صبا» به گفتوگو نشست.
شما سالهاست
که در سینما و تلویزیون فعالیت میکنید و کارنامه پرباری در این دو عرصه دارید،
اما با این حال گاه دیده شده که مدت زیادی کمکار بودهاید و در هیچ اثر سینمایی و
تلویزیونی حضور نیافتهاید! چرا؟
به این دلیل
که با نقشهای تکراری میانه خوبی ندارم و از پذیرفتن آنها سر باز میزنم؛ زیرا
همواره بهدنبال تازگی میگردم و دوست ندارم خودم را تکرار کنم. گاه پیش آمده که
برای فرار از این تکرار مدتها از تلویزیون و سینما دور بودهام و گزیدهکاری را
بر پرکاری ترجیح دادهام.
پس به این
ترتیب نقشهایتان را با وسواس انتخاب میکنید و اینکه مدتی جلوی دوربین نروید
نگرانتان نمیکند. کمی از چگونگی حضورتان در سریال «تعطیلات رویایی» بگویید و اینکه
بازی در این اثر تلویزیونی را بر مبنای چه دلایلی پذیرفتید؟
مدتها بود که
نقشهای پیشنهادی تکراری و شبیه هم بودند و هیچ تازگی در آنها وجود نداشت که من
هم از پذیرفتن آنها سر باز میزدم؛ تا اینکه فیلمنامه «تعطیلات رویایی» نوشته
آقای احسان جوانمرد به من پیشنهاد شد و پس از مطالعه با نقش تازهای روبهرو شدم
که همین تازگی مهمترین دلیلم برای حضور در این پروژه بود.
معمولا
مخاطبان شما را بازیگری جدی میدانند، شاید به این دلیل که در آثار طنز کمتر ایفای
نقش کردهاید و کارنامه هنری شما نیز گویای همین موضوع است. حال به نظر شما، بازی
در یک اثر خانوادگی طنز چه تفاوتهایی با بازی در آثار جدی دارد؟
به نظرم بازی
در یک اثر طنز و پذیرفتن نقشی با خصوصیات متفاوت که در خدمت همان فضاست، مانند
حرکت روی لبه تیغ است و ظرافت بسیاری میطلبد و کمی لغزیدن به هر سو باعث میشود
کار خراب شود؛ یعنی اینکه اگر نقش آنگونه که باید در نیاید و آنی نشود که باید باشد،
تبدیل به کاریکاتور میشود و ممکن است از بار مفرح و طنز موجود در قصه بکاهد؛ درنتیجه
باعث خلق کاراکتری تکراری میشود و توجهی را بر نمیانگیزد و نظر مخاطب را جلب نمیکند.
حالا که واژه
کاراکتر را به کار بردید بفرمایید نقش گلبانو در سریال «تعطیلات رویایی» بیشتر به
تیپ نزدیک بود یا شخصیت؟
نقشی مثل
گلبانو بیشتر به کاراکتر شبیه هست و از ابتدا در فیلمنامه از تیپهای مرسوم به
دور بود و به شخصیت نزدیک بود. گلبانوی سریال «تعطیلات رویایی» آدمی است که رفتار
و تفکر خاص خود دارد و همین نکته باعث تمایلم به پذیرفتن آن شد و نگرش این آدم به
دنیای پیرامونش مرا جذب کرد و عکسالعملهای او نسبت به اتفاقات موجود در
فیلمنامه برایم جذاب بود.
شما در کامل
کردن شخصیت گلبانو چقدر و چگونه تلاش کردید؟
طبیعتا نقش
برای بازیگر مانند لباس است و هر بازیگر براساس دیدگاهها، دانستهها و تعاریفش آن
را اندازه قامت خود میکند، من نیز تلاشم این بوده که براساس داشتههایم به نقش
برسم و شخصیت جدیدی را خلق کنم؛ البته باید بگویم تعاملات مفید و کارآمدی با
کارگردان داشتم و اگر موفقیتی وجود دارد حاصل همین مراودهها و بدهبستان و صحبتهاست.
خدا را شکر فضا طوری بود که میتوانستیم درباره قصه، شخصیتها و موقعیتها و حتی
درباره یکدیگر و نقشهایمان باهم بدهبستانهای مفیدی داشته باشیم که فکر میکنم
مجموع این گفتوگوها به کار کمک کرده و باعث یکدستی آن شده است.
درباره
تعاملتان با علیرضا امینی و شیوه کارگردانی و نحوه ارتباط او با بازیگر کمی جزئیتر
توضیح دهید.
در ابتدای کار
و طی گفتوگوها و مشورتهایی که با کارگردان سریال، آقای علیرضا امینی داشتیم به
یک طرح کلی از گلبانو رسیدیم و در حین فیلمبرداری صحنههای اول سریال که در شهر
شیراز ضبط شد، کمکم و بهندرت نقش شکل و شمایل خود را پیدا کرد و رنگآمیزی شد و
هویت خودش را پیدا کرد. این نکته را هم بگویم که آقای امینی اگر مطمئن شوند بازیگرشان
مسیر درست را یافته و خط و ربط نقش را
پیدا کرده است، دست او را باز میگذارند، فقط گاه در مواقع لزوم آن را روتوش میکنند
تا کاملتر شود.
در ایفای نقش
گلبانو به دیالوگهای فیلمنامه وفادار بودید یا اینکه بداههپردازی و اتفاقات در
لحظه نیز وجود داشت؟ و اینکه خودتان چقدر در خلق چنین موقعیتهایی تلاش کردید؟
در خیلی از
صحنهها که امکانش بود و موقعیت ایجاب میکرد بداههپردازی میکردم و اغلب مورد
قبول کارگردان قرار میگرفت؛ البته این بداههها برای خود من نیز جالب بودند زیرا
در حین کار متوجه میشدم که با نقش یکی شدهام و درک درستی از شخصیت، عمل و عکسالعملهایش
به دست آوردهام.
آیا شما
بازیگر ریسکپذیری هستید؟
بهشدت اهل
ریسک کردن هستم و اینکه با وسواس انتخاب میکنم بهنوعی ریسکپذیری به حساب میآید
و همین فرار از تکرار و پذیرفتن چالشهای جدید منجر به خلق نقشی جدید میشود که
امیدوارم درباره گلبانوی سریال «تعطیلات رویایی» نیز این اتفاق افتاده باشد.
کدام قسمت بازیگری
برای شما لذتبخشتر است؟ بهطور مثال خوانش متن و زمانی که به جزئیات نقش میرسید
و به کشف و شهود میپردازید یا زمانی که مشغول بازی جلوی دوربین هستید؟
بالاترین لذت
برای من خلق کاراکتر است و آنقدر که پرداختن به نقش برایم لذتبخش است ظواهر و
حاشیههای موجود برایم جذاب نیست.
باتوجه به اینکه
تولید آثاری مانند «تعطیلات رویایی» که برای زمانی از پیش تعیینشده ساخته میشوند
و باتوجه به اینکه این سریال لوکیشنهای زیادی دارد و قصه آن در شهرهای مختلف رخ
میدهد و باید در زمانی مقرر به آنتن میرسید چه سختیهایی را متحمل شدید؟
در این که پروژه،
تولید سنگینی داشت هیچ شکی نیست، زیرا بیشتر سکانسها بیرونی و در حرکت بود و
فیلمنامه و قصه سریال ایجاب میکرد که برای فیلمبرداری به شهرهای مختلف برویم، بهطور
مثال در آغاز برای ضبط چند سکانس به شیراز رفتیم و پس از آن راهی بندر چارک شدیم و
ادامه فیلمبرداری در جزیره کیش انجام شد که سختیهای خاص خود را داشت؛ ضمن اینکه
ضبط سکانسهای خارجی در فصل زمستان و ماههای بهمن و اسفند که تغییرات آبوهوایی
و ابر و آفتاب و باران در آن بسیار است، سختیهای خاص خود را داشت که با اینکه بازدارنده
نبود، اما روند تولید و ضبط را سختتر کرده بود و انرژی بالایی میطلبید که با
همدلی گروه این تلاش به نتیجه رسید و لطف خدا شامل حال ما شد تا اثر در زمان مقرر
به آنتن برسد.
باتوجه به اینکه
«تعطیلات رویایی» خارج از تهران و در شهرهای دور ضبط میشد، طی روند ساخت سریال،
چقدر از سوی گروه تولید حمایت شدید؟ بهطور مثال محل اسکان و زندگی اعضای گروه و
خورد و خوراک شما طی این مدت چه کیفیتی داشت و چقدر از این روند راضی هستید؟
پیشتر با
آقای مجید اوجی در سریال «روزهای زندگی» همکاری کرده بودم که کار موفقی از آب
درآمد و روند تولید درستی داشت و باید بگویم آقای اوجی از تهیهکنندههای قدیمی و
بسیار باشخصیت سازمان صداوسیماست و در این پروژه با وجود تمام محدودیتهای مالی و
مشکلات موجود سعی کرد بهترین شرایط را برای عوامل فراهم کند و از هیچ تلاشی فرو
گذار نبود و موفق عمل کرد و باید به او خستهنباشد گفت.
حال که «تعطیلات
رویایی» به روی آنتن رفته است بازخورد مخاطبان را با این سریال چگونه دیدید؟
حین ارتباط با
مردم در این روزها عکسالعمل آنها را نسبت به سریال مثبت دیدهام؛ آنها در برخورد
با من اظهار رضایت میکنند و برای ساخت چنین اثری تشکر میکنند و این موضوع باعث
خوشحالی من است زیرا متوجه میشوم که توانستهام مخاطبان را راضی نگه دارم.
از فعالیتهای
جدیدتان بگویید.
همانطور که
پیشتر گفتم انتخابهای من محدود به آثاری میشود که رنگ و بوی جدیدی داشته باشند
و همین نکته باعث میشود که سخت انتخاب کنم، اما با این حال برای حضور در دو اثر
صحبت کردهام و قرار بوده فیلمنامهها بازنویسی شوند که یکی از آنها در حال
بازنویسی است و باید دید که چه اتفاقی میافتد و ترجیح میدهم پس از قطعی شدن حضورم
در این پروژهها درباره آنها صحبت کنم.
و سخن آخر.
به هر حال من
و گروه و عوامل سریال «تعطیلات رویایی» همدل و یک رنگ با همه سختیهای موجود این
مجموعه را به ثمر رساندیم و امیدوارم توانسته باشیم لحظات خوبی را برای مردم عزیز
رقم بزنیم.
باکس
مسئولان فقط برای
عکس سلفی و فیلم یادگاری سر صحنه آمدند تا پز بدهند!
شما به اتفاق
دیگر بازیگران و عوامل مدت زمان زیادی در کیش حضور داشتید و مهمان اهالی کیش
بودید. بفرمایید میزبانی مسئولان و برخورد آنها با شما در طول کار چگونه بود؟
در اینباره
باید بگویم نهتنها از سوی مسئولان ذیربط حمایت نشدیم، بلکه سادهترین امکانات را
نیز از ما دریغ کردند و نکته جالب ماجرا این بود که در زمان فیلمبرداری یکی از
همین آقایان مدیر آمده بود سر صحنه و میخواست با گروه عکس سلفی و فیلم یادگاری
بگیرد و با آن پز بدهد! من واقعا از این نوع برخورد متاسفم! سریالی که میتواند با
بهرهگیری از حمایت مسئولان، معرفی بسیار خوبی از جزیره کیش داشته باشد و باعث جذب
گردشگر شود اینگونه مورد بیمهری قرار میگیرد. واقعا این چه نگاه و سیاستی است؟!
لازم میدانم این را هم بگویم که یکی از کسانی که با دل و جان همراه پروژه بود
آقای محمدرضا شریفینیا بود که توانست با جذب چند مورد در بخش خصوصی کمکهای خوب
و مثمر ثمری بکند.
وحید خانهساز
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است