رقیه توکلی با سالها سابقه ساخت فیلمکوتاه، اولین فیلم بلند خود را
سال گذشته ساخت و امسال این فیلم اکران شد. «مادری» قصه چند زن و عشقهایشان است
که به گفته کارگردان بعضی از آنها را شخصا دیده و لمس کرده است. گفتوگوی کوتاه
ما را با او به بهانه اکران این فیلم بخوانید.
خانم توکلی داستان دوخطی فیلم خیلی ساده است درباره زندگی دو خواهر که
یکی عشقش را رها کرده و دیگری عشقش او را رها کرده؛ نظیر این داستان دوخطی را در سالهای
اخیر در بعضی از فیلمهای اجتماعی که مخصوصاً در چند سال اخیر باب شده دیدهایم. تفاوت
اصلی «مادری» با آثار مشابه چیست و شما چه عاملی برای جذابیت فیلم «مادری» در داستان
آن گذاشتید؟
«مادری» یک فیلم خیلی زنانه است که داستان زندگی
چند زن و عشقهایشان در این فیلم تعریف میشود. محوریت اصلی داستان مادری این دو خواهر
هستند، البته این فیلم به زنان دیگری هم میپردازد. زنی که با عشقش سوخته و ساخته
یا زنی که به خودش اجازه میدهد وارد عشق زوج دیگری بشود و آن را تصاحب کند. درکل زنهای
متفاوت را با ماجراهای عشقی متفاوت در این فیلم میبینیم بین این دو خواهر هم در
زندگیشان تضاد عشقی وجود دارد و درگیریهایی که با عشقشان و مسائل مربوط به آن دارند
را سعی کردم در این فیلم نشان دهم. بخشی از آنچه در این فیلم هست واقعیاتی است که
خودم در زندگی دیده بودم و به همین خاطر آن را در فیلمنامه فیلم آوردم.
آنچه شما گفتید نشان میدهد که فیلم «مادری» باید فیلمنامهای دقیق و
قوی و داشته باشد. کمی در مورد نگارش این فیلمنامه برای ما بگویید که چقدر طول کشید
و چه بخشی از آن بهجز تجربیات و دیدههای شخصی خود شما شامل مثلا تحقیقات میدانی
بود؟
وضعیت نگارش «مادری» به این شکل نبود که بتوانم بگویم نشستم و برای مدت
یکسال یا ششماه فیلمنامه را نوشتم. من یازده سال فیلمکوتاه ساختهام و در این چند
سال اخیر خیلی درگیر موضوعات زنان در فیلمهای کوتاه شده بودم و داستانهای عشقی آدمهای
دور و برم را میدیدم. کمکم این داستانها به ذهن من تلنگر میزد تا وقتی که دیدم
این داستانها را نمیتوانم در فیلمکوتاه بیاورم و باید یک فیلمنامه بلند بنویسم
که این عشقها را تا جایی که میتوانم در آن نشان دهم. تلاشم را کردم که کار بدی از
آب درنیاید و با تمام سختیهایی که در زمان تولید، پستولید و اکران داشتیم در برابر
وجدان خودم سربلندم که تمام تلاشم را برای این فیلم کردم.
چرا فیلم را در یزد ساختید؟ آیا این به خاطر یزدی بودن خود شماست و آشناییای
که با فضای این شهر دارید؟
تنها بهدلیل یزدی بودنم نیست، من یزد را دوست دارم فرهنگش،آدمهایش،
کوچههایش و همه جای این شهر برای من دوستداشتنی است و وقتی در این شهر هستم از حضورم
در آن لذت میبرم. فکر میکنم فیلمسازی که بتواند در جایی که زندگی کرده و بزرگ شده
فیلم بسازد چون آن محل را خیلی خوب میشناسد و میفهمد، بهتر میتواند واقعیت آن فضا
را نشان دهد. از جاهای مختلف فیلمسازان برای ساخت آثاری به یزد میآیند اما آثار فیلمسازان
یزدی نسبت به سایر کارگردانان خیلی متفاوتتر است چون نگاهشان با بقیه خیلی فرق دارد.
شما از گروه بازیگران خوبی در فیلم بهره بردید. به ما بگویید که آیا این
بازیگران را در زمان نگارش فیلم در ذهن داشتید و یا هنگام تولید به آنها رسیدید؟
من یک کارگردان فیلماولی بودم و وقتی چنین کارگردانی بخواهد فیلم بسازد
مسئله مهم این است که بتواند برای خود سرمایهگذاری پیدا کند تا کارش را آغاز کند.
خوشبختانه من با آقای حمیدرضا صالحییزدی آشنا شدم که خودش در یزد هنرمند است و توانستم
او را متقاعد کنم که برای ساخت این فیلم به ما کمک کند. البته این نکته را هم بگویم
که من دو سرمایهگذار داشتم اما یکی از آنها چند روز بعد از شروع فیلمبرداری از کار
شانه خالی کرد و بهنوعی قول الکی به ما داده بود مثل خیلی از فیلمهای دیگر که چنین
اتفاقی برای آنها میافتد. خوشبختانه ما توانستیم فیلم را با وجود مشکلات، بهخوبی
بسازیم اما در مورد بازیگرها باید بگویم زمانی که فیلمنامه را مینوشتم میدانستم بازیگرانی
که قرار است در این نقشها حضور داشته باشند باید چه خصوصیاتی داشته باشند، بنابراین
برای هر کدام از نقشهها تعدادی اسم نوشته بودم و در زمان پیشتولید با این بازیگران
ارتباط برقرار کردم تا درنهایت به ترکیب فعلی بازیگران فیلم رسیدیم.
خودتان چقدر از نتیجه نهایی کار راضی هستید؟ آنچه در پرده میبینیم چه
میزان رضایت شما را در خود دارد؟
همیشه همه فیلمسازان وقتی میخواهند کارشان را شروع کنند میگویند میخواهیم
یک فیلم درخشان کار کنیم و درواقع هم تمام تلاش خود را میکنند تا این اتفاق بیفتد
گرچه بنا به شرایط بعضی وقتها آن اتفاق خوب برای یک فیلم نمیافتد. تا قبل از اکران
«مادری» آنقدر که اکنون پس از گذشت پنج روز
از اکران فیلم از آن رضایت دارم، رضایت نداشتم چون که این فیلم را قبلا در جشنواره
فیلم فجر و در جشنوارههای خارجی دیده بودم اما این بار که فیلم را با تماشاگران تماشا
کردم، دیدم که چقدر خوب با مردم ارتباط برقرار کرد. افرادی بودند که پس از پایان فیلم
میآمدند و گریه میکردند میگفتند که بخشی از زندگی من را در این فیلم ساختهای و
این حس عجیبی برای من بود و حال خیلی خوبی به من دست داده بود که خانمها توانستند
با این فیلم ارتباط خوبی برقرار کنند. اکنون میتوانم بگویم آری راضی هستم و خیلی خوشحالم
که این فیلم را ساختم.
برنامهای برای کار بعدی دارید؟
من در حال نوشتن دومین فیلم بلند خود بودم که فیلمنامه آن در مراحل انتهایی
کار است و نسبت به «مادری» کمتر زنانه است چون در این مدت شرایط زندگیام تغییر کرده
و خودم هم کمی تغییر کردهام و آن درصد زنانگی که در «مادری» هست در فیلمنامه دوم کمتر
شده است. آن فیلمنامه را تمام میکردم که فیلم «مادری» ناگهان اکران شد و فرصتی
نشد تا آن را تکمیل کنم به خاطر همین بعد از اکران «مادری» آن فیلمنامه را تکمیل خواهم
کرد.
علی ظهوریراد
There are no comments yet