باتوجه به اینکه یکی-دو ساعت بعد از «عمودیها»
سریال طنز دیگری در شبکهسه پخش میشد، ساعت۱۸:۳۰ زمان پخش مناسبی برای این کار
بود و الان از خروجی کار و البته زمان پخش رضایت کافی دارید؟
حجت ذیجودی: نه، از ابتدا قرار نبود که ساعت پخش۱۸:۳۰ باشد بلکه ساعت۲۰ برای پخش درنظر
گرفته شده بود. در همان زمان هم سریال «شبانه» شبکه درحال ضبط و آماده پخش بود که
ما به هیچوجه با زمان پخش این سریال مشکلی نداریم. این دو کار در دو گروه مختلف
تهیه و تولید شدهاند. «عمودیها» در گروه اجتماعی و آن کار در گروه فیلم و سریال؛
اما ما وقتی از زمان پخش مطلع شدیم که آن را برای پخش از ما خواسته بودند؛ بهنظر
من این ساعت ابداعی است چراکه قبلا وجود نداشت و بعد از ما هم سریال دیگری در همین
ساعت پخش خواهد شد. اما در هرصورت این اتفاق افتاد و ما در عمل انجامشده قرار
گرفتیم.
فرهاد فرجنظام: بهزعم من شبکهسهسیما، تابعی متغیر از وضعیت سازمان است؛ وضعیت سازمان هم بهلحاظ
مالی وضعیت خوبی نیست و برنامههایی در سازمان موفق خواهند بود که یا دارای
اسپانسر باشند یا بودجه آنها از طریق معاونت سیما تامین شود. طبیعتا اگر برنامهای
از این دوعنصری که نام بردم بهرهمند نباشد انواع ظلمها شاملحال آن میشود و
بسیار آسیبپذیر خواهد بود. «عمودیها» نیز جزو آن دسته از کارهایی است بنا به
همین دلایل میزان آسیبپذیری آن زیاد است چراکه نتوانست با خود مشارکتی را همراه
داشته باشد. اولویت کنونی در سازمان با برنامههایی است که مشارکت داشته باشند و
طبعا یکی از امتیازات خوبی که بهدست میآورند جایگاه مناسب در پخش است؛ مابین «عمودیها»
و سریالی که بعد از آن پخش میشد مسابقهای روی آنتن میرفت که بعد از حساسیتهای
من برای زمان پخش، دوستان در شبکه گفتند این برنامه مشارکتی است و ما نمیتوانیم
جای آن را تغییر دهیم. بنابراین وقتی بحث اسپانسر بهمیان آید برنامهای حتی
نمایشی، مثل «عمودیها» جایگاه اصلی زمان پخش خود را از دست میدهد که داد. نکته
بعدی این است که جناب آقای کریمان که از دوستان قدیم هستند و خدمتشان ارادت هم
داریم و جزو مدیران هوشمند سازمان هستند، در دفترشان به من قول دادند که این
برنامه را ساعت۲۰ پخش خواهیم کرد، من هم گفتم که این برنامه را تضمینی (البته بهنسبت
بودجهای که دراختیار ما قرار دادهاند) و بهتر از باکسهای قبلی که در فصلهای
گذشته داشتید، ارائه خواهم داد. او با اطمینان و شناختی که نسبتبه سوابق من
داشتند گفتند که سعی میکنیم «عمودیها» را ساعت۲۰ پخش کنیم تا بهشکل خوبی دیده
شود. اما وقتیکه به زمان پخش نزدیک شدیم من ساعت۱۸:۳۰ را در کنداکتور دیدم و
خیلی ناراحت شدم، مدیری که خودشان این وعده را داده بودند چرا خلاف آن عمل کردند
که البته در این زمینه استدلالهای خودشان را داشتند، بخشی از این استدلالها را دفتر
تامین برنامه گفتند و در جواب به دوستان گفتم، من تلاش زیادی برای برنامه کردم کمااینکه
برنامهام را ساخته بودم و میتوانستم پول خود را دریافت کنم و به بقیه مسائل کاری
نداشته باشم. چندباری هم به مدیران شبکه گفتم که خیلی به برنامه «عمودیها» ظلم
کردید. حتی این نکته را هم آنجا هم بیان کردم و دومرتبه میگویم که شاید مدیران
محترم متوجه شوند، به تعبیر من تولید برنامه در تلویزیون و رسانه ملی یک سرمایهگذاری
است، چه نمایشی وچه غیرنمایشی؛ وقتی تلویزیون این سرمایهگذاری را انجام میدهد
طبیعتا باید سود و زیان خود را در آن حساب کند؛ برگشت سرمایه، بازخوردهای
تماشاگران ماست؛ وقتی بیننده احساس رضایت کند یعنی سرمایهگذاری در جای درستی
اتفاق افتاده است. من به مدیران گفتم شما سرمایهگذاری خوبی نکردهاید و ممکن است
ضرر کنید یعنی مخاطبان خود را از دست میدهید.
حجت ذیجودی: شبکه سهسیما، همچنان تحتتاثیر ورزش خصوصا فوتبال است، بهرغم افتتاح شبکه
ورزش در چند سال گذشته که همه میگفتند برنامههای ورزشی به این شبکه منتقل میشوند
اما عملا این اتفاق نیفتاد، یعنی شبکه ورزش شد محل پخش ورزشهایی که در شبکهسه به
آنها پرداخته نمیشد و فوتبال همچنان سرجای خودش در شبکهسه باقی مانده است. حتی
بسیاری از روزها همان ساعت۱۸:۳۰ که به ما اختصاص دادهاند را هم به پخش فوتبال،
کشتی یا فوتسال میدهند و «عمودیها» پخش نمیشود. بنابراین باید درنظر بگیریم که
ساعاتی برای دیدن مجموعهها و کارهای نمایشی جا افتادهاند و مخاطب به آن ساعات
عادت کرده است. جالب است که ما بهجز مواردی تکرار هم برای برنامه نداشتیم که علت
آن هم شلوغی کنداکتور شبکهسه است. اوایل پخش تکرار ساعت یک بعد از نیمهشب بود که
بعد از مدتی با صحبتهایی که انجام شد به ساعت۱۵ موکول شد که متاسفانه این ساعت
هم رعایت نشد.
مهرداد ضیایی: جالب است که بهجز روز اول، از روز دوم بین شش تا ۱۲دقیقه در این برنامه ۲۵تا
۳۰دقیقهای تبلیغات پخش میشود؛ خوشبختانه این اتفاق یعنی کار آنقدر قابلیت
داشته که ازنظر بودجه هم برای شبکه مفید بوده است. درواقع ساعت۱۸:۳۰ را برای
پخش سریال بین مخاطبان جا میاندازند، پول خود را دریافت میکنند و از طرفی بهکار
اهمیتی نمیدهند؛ هنوز دستمزدهای دوستان پرداخت نشده است، اگر یکروز از هزینه این
تبلیغات را بهکار اختصاص میدادند، دستمزدها پرداخت میشد؛ کسی به اینکه آیا کار
کیفیت، مخاطب و تاثیر دارد یا نه توجهی نمیکند و متاسفانه در تمام مقاطع سرمایهسوزی
را شاهدیم. بزرگترین ضربهای که تلویزیون میخورد این است که دوغ و دوشاب برایش
تفاوتی ندارد؛ مهم نیست که فرهاد فرج نظام و ذیجودی تهیهکننده وکارگردان هستند یا
کسیکه درحال رد شدن از محل ضبط دوبار دیده است که میگویند کات و حالا آمده پشتدوربین
قرار گرفته است. درمجموع جایگاه آدمها در وادی هنر برای کسانیکه تعیین کننده
هستند خیلی مهم نیست.
فرج نظام: دیگر با چنین شرایطی کار نخواهم کرد
اگر «عمودیها» رأس همان ساعتی که درخصوص آن
صحبت کرده بودید و به توافق رسیده بودید روی آنتن میرفت، نتیجهای که درنظر
داشتید حاصل میشد؟ بازخوردها تغییری میکرد؟
فرهاد فرجنظام: سوال بسیار خوبی کردید؛ من بسیار علاقهمند بودم که این اتفاق میافتاد؛ خیلی
دوستداشتم «عمودیها» و سریال شبکهسهسیما در رقابت با یکدیگر قرار میگرفتند؛
به هیچوجه قصد اساعه ادب به همکاران خودم در بخش سریالسازی ندارم اما بهعنوان
کسیکه حدود ۳۰سال در این حرفه هستم و سریالها را میبینم واقعا ضعفهای مشهودی
در آن سریال میدیدم که حاضر بودم ساعتها درمورد آن بحث کنم؛ درست در قسمتهایی
که برنامه من دچار ممیزی میشد، بدتر از آن را در آن سریال میدیدم که روی آنتن
پخش میشد؛ بسیاری مواقع ما را متهم به مسائل اخلاقی میکردند درحالیکه بدتر از
آنها را در سریال میدیدم. ایکاش اجازه میدادند که این رقابت بهوجود بیاید و
بیننده درباره آنها قضاوت کند. البته فراموش نکنیم که باید طنز و فکاهی را از هم
تفکیک کرد؛ ما سعی کردیم در «عمودیها» کار را بهسمت طنز آنهم طنز فاخر ببریم نه
بهسمت طنزی که قالب فکاهی آن پررنگتر باشد. اگر شما کستی که چیده شده بود را
ببینید (ادعایی درمورد آن نداریم چون بودجه آنچنانی نداشتیم) ماهیت برنامه را
نشان میدهد، آقایان عمرانی وضیایی، خانمها سعیدی و خسرومهر و… افرادی نیستند
که فکاهی کار باشند بلکه چون مسیر ما متفاوت بود دوستداشتیم این افراد در کا ما
حضور داشته باشند. نوع انتخاب این کست نشان داد که ما نسبت به باقی کارهای سریالی بری
خودمان مرزبندی قائل هستیم. تا جایی که ما حتی اجازه ندادیم یک نمونه از لودگیهای
برخی سریالهای طنز در کار ما وجود داشته باشد؛ درواقع ما سعی کردیم برخی از
مشکلات آپارتماننشینی را نشان دهیم. فکر میکنم بهرغم امکانات کم زمانی، فیزیکی
و… که ما داشتیم سریال کاملا قابلقبولی را ارائه کردیم.
چرا ژانر طنز را برای کار خود درنظر گرفتید؟
اگر در قالبهای دیگر کار خود را ارائه میکردید نتیجه بهتری را شاهد نبودیم؟
فرهاد فرج نظام: ژانر طنز بهمنظور تعریف برای کار ما محسوب میشود؛ عناصری که ما برای این
کار انتخاب کردیم جنس خشن و جدیای نداشتند؛ قرار بود کار بهصورت غیرجدی اما به
سبک لودگیهای معمولی انجام نشود. طبعا «عمودیها» میتواند در ژانر طنز معرفی شود.
حجت ذیجودی: متاسفانه هماکنون تعریف طنز عوض شده است و اگر در تلویزیون چند بازیگر
شناخته شده طنز را در کاری داشته باشیم میگویند کار طنز است کمااینکه اصلا اینطور
نباشد. بهعنوان مثال شما آقای ضیایی را بهعنوان بازیگر می شناسید نه صرفا بازیگر
طنز؛ بهطوری که او از پس ایفای هر نقشی اعم از جدی و طنز برمیآید؛ در کار «عمودیها»
هم نقش او طنز صرف نیست و ما امثال او را در جامعه داریم تا بیننده با او همذاتپنداری
کند.
حجت ذیجودی: ترجیح میدهم بازیگر در جای خود قرار بگیرد
اگر شرایط مالی مناسب و آنگونه
که شما میخواستید بود باز هم انتخاب بازیگران همین چیدمان را داشت یا بازیگران
دیگری را انتخاب میکردید؟
حجت ذیجودی: نه، اصلا؛ چون قالب کار ما این نبود.
پس موافقید که بازیگر چهره میتواند
تاثیر گذار باشد؟
حجت ذیجودی: بازیگر بهلحاظ کیفیت بازی برای من مهم است نه بخاطر
سابقهکار طنزی که داشته است؛ بازیگر شناخته شده طنز را داخل آن قالب کار نیاوردیم
چون نه روال داستان و نه نیتی که با آقای فرجیزاده داشتیم این نبود که بهسراغ
بازیگرانی که اینطور بازی می کنند برویم. اگر هم بهلحاظ مالی دستمان باز بود
قطعا اینطور انتخاب نمیکردیم. من ترجیح میدهم بازیگر در جای خود قرار بگیرد و
بازیگر باشد تا اینکه چون در نقشهای دیگر شناخته شده است پس از همان استفاده کنم
حتی اگر به نقش هم نخورد.
ما خیلی از اوقات بازیگرانی
را شاهد بودیم که وارد ژانری دیگر شدهاند و کاملا متفاوت با نقشهای قبلی بودند
اما بسیار خوش درخشیدند.
حجت ذیجودی: دقیقا، مثلا اگر بهیاد داشته باشید چندسال پیش آقای
فتحعلی اویسی همیشه نقشهای کاملا جدی را بازی میکردند و یکدفعه در کاری بازی
کردند که طنز بود و همه گفتند چقدر شیرین و بامزه است. به همیندلیل است که ما آقای
ضیایی را در طنزهای مختلف اینچنینی ندیدهایم پس ما آقای ضیایی را آوردیم در حالیکه
او کاملا جدی است ولی توانایی بازیگری این نقش را دارند.
مهرداد ضیایی: بازیگر، بازیگر است
خیلی از بازیگرها اکثرا مایل
هستند نقشهای مختلف را تجربه کنند چون بازیگر نقش جدی، طنز، کار تاریخی، ژانر
وحشت و… را دوست دارد. درواقع علاقه دارد گریزی به همه نقشها بزند ،حال شما بهعنوان
بازیگری که هم قابلیت این را داشتید کار طنز و جدی انجام دهید چنین رویهای برای
بازیگر نمیتواند ریسک باشد؟از این به بعد چه میشود؟
مهرداد ضیایی: نه، بهنظرم اصل قضیه بازیگری است. بازیگری تعریف ندارد
که این بازیگر ،بازیگر طنز کاملا با این نظر که بگوییم شخص بازیگر طنز یا جدی یا
نقش منفی یا مثبت است؛ مخالف هستم ، اصلا اینها تعریف بازیگری نیست. بازیگر ،
بازیگر است. اگر بخواهم مثال غیرمربوط بزنم در ورزش فوتبال بازیکنی خیلی مطرح است
که بتواند در تمام پستها بازی کند هم دفاع هم هافبک .
بهنظر من اصل مهم، توانایی
بازیگری است. اگر قدرت تخیل ،قدرت فیزیکی از نظر بیان و بدن داشته باشید و همه اینها
را بهعنوان بازیگر در اختیار بگیرید هر نقشی به شما بدهند میتوانید بازی کنید.
ما زندگی را داریم تقلید میکنیم در قالب بازیگری که آدمی را تخیل میکنیم مثل
تیمور، حال این شخص ازنظر من کمی خشم در صدایش دارد و مغرور است و معمولا رفیق
باز است و … یکسری فاکتور برای آن میگذاریم و کمکم آن را تخیل و شکل میدهم، هم در راه رفتن هم نشستن.
بنابراین او دیگر مهرداد ضیایی
نیست!حرف اولی که شما راجعبه من زدید این بود چه لهجه بامزهای دارید! خیلیها از
من سوال میکنند که چرا وقتی بازی میکنید لهجه را ندارید؟ خیلی ساده است چون او تیمور
است نه مهرداد ضیایی. اگر یکروزی یک فیلمی ساخته شد که در قالب مهرداد ضیایی و
خواستند زندگیاش را نشان بدهند مطمئنا با این لهجه و طرز صحبت بازی خواهم کرد چون
آنجا دیگر خود مهردا ضیایی را میبینیم.
تعریف بازیگری یعنی بازی کردن؛ ما
درقالب هنری با تخیل با تواناییهایمان بازی میکنیم و خیلی ساده است و من بههیچعنوان
این دستهبندیهارا قبول ندارم. بهخاطر همین هم خدا را هزار مرتبه شاکر هستم که
در دوران بازیگری تمام نقشها را بازی کردهام. منفی، مثبت، طنز، جدی و …. و
این شانس را داشتهام که در قالبهای مختلف باشم. بهعنوان مثال همه مهران مدیری
را بهعنوان یک بازیگر طنز فوقالعاده میشناسیم؛ من با مهران مدیری در یک کار
خیلی جدی همکاری داشتم اما بهنظر من متاسفانه دیده نشد و یا پخش درستی نداشت و
اتفاقی که باید و شاید برای آن نیفتاد ولی یکی از بهترین کاراکترهای جدیای بود
که من از مهران مدیری دیدهام؛ بهنظرم «قلب یخی» سریدوم بسیار درخشان بود و مدیری
در آن خیلی خوب بازی کرد؛ چرا؟ چون مهران مدیری بازیگر است. جدای از همه تعریفهایی
که بقیه درباره او دارند من مهران مدیری را بهعنوان بازیگر قبول دارم چون تمام
خصوصیات بازیگری را دارد. خیلی از بازیگرها نقش جدی، منفی و… بازی میکنند و
خوب هستند. مثل شهاب حسینی و خیلیهای دیگر. چون جوهره بازیگری را دارند پس
بنابراین در هر نقشی قرار بگیرند میتوانند هنر خود را نشان دهند.
حال ما یکسری بازیگران را میبینیم که میگویند بازیگر طنز
است بخاطر این که آن بازیگر اصلا بازیگر نیست؛ او فقط بلد است یکسری ادا در
بیاورد که به او میگویند بازیگر طنز، اگر به آن نقش جدی بدهیم مطمئنا نمیتواند
حتی چند دیالوگ بگوید.
آقای ضیایی کمی راجعبه شخصیت تیمور در سریال
«عمودیها» بگویید.
از روز اول که با آقای ذیجودی راجع به این نقش صحبت میکردیم
تنها کاندیدا برای بازی این شخصیت من بودم و خیلی هم از این انتخاب راضی بودم چون
این کاراکتر آدم را به چالش میکشاند. با همفکری آقای ذیجودی و آقای فرجنظام به
این شخصیت بعدهای مختلف دادیم. حتی در تکهکلامهایی کهآ کاراکتر در طول این
سریال بهکار میبرد باهم مشورت کردیم.
با همه این تفاصیل و اتفاقات
رخ داده که خیلی هم خوشایند نیستند ،از این به بعد چه میشود ؟ به هرحال «عمودیها»
اسمی است که در کارنامه کاری شما قرار میگیرد؛ این موضوع برای سپردن کارهای بعدی
تلویزیون به شما مشکلساز نیست؟
فرهاد فرجنظام: این پاسخ را باید مدیران شبکه بدهند، من همیشه به پیشینهکاری
خود افتخار کردم به هرحال احساس کردم سراغ کاری رفتم که اولا دلی بوده و سفارشی
نبوده و اینکه حرفی برای گفتن داشتیم و سعی کردیم که واقعا کمفروشی نکنیم؛ در
سریال «عمودیها» دوستانی که با من همکاری داشتند شاهد بودند من کمفروشی نکردهام؛
بهرغم سختیهای بسیار مالی ،اجازه ندادهام کار از سطحی که تعریف شده بود پاییینتر
بیاید؛حتی کار را چند سطح هم بالاتر بردهام.
فرج نظام: از تمام عوامل این سریال عذرخواهی میکنم
فرهاد فرجنظام: برای خواننده تیتراژ پایانی این سریال به آقای ذیجودی گفتم محدودیت مالی
دارم. یکی از بازیگران این سریال یک خوانندهای را به ما معرفی کرد. این خواننده
از مریدان مرحوم حبیب بود و دوست داشت در آن سبک کار بکند. از او خواستیم تا قطعهای
را برای ما ضبط کند، در همان نشست اول سبک و سیاق موسیقی او به دل همه ما نشست و
باعث شد تا با او همکاری کنیم. همهچیز در ساخت این سریال مثل یک پازل کنار هم
چیده شد ، اما تنها چیزی که در این کار جور نشد توجه و درایت مدیران شبکه بود. من
نمیگویم کار فوقالعادهای ساختم، اما در همان کار سعی بر سنگتمام گذاشتن
داشتیم تا اگر روزی کسی راجعبه این سریال صحبت کرد، از آن به نیکی یاد کند.
حجت ذیجودی: خوشبختانه کار بهحدی است که بخواهیم سرمان را بالا بگیریم و بگوییم این کار
را ما تولید کردهایم . اصلا هم نگران بعد از این سریال نیستیم که طرحی را ببریم
که آیا قبول کنند یا نه .کمااینکه دوستانی بود که سریالهایی با درجه کیفی پایین
ساختند و سازمان بلافاصله با طرح بعدی آنها موافقت کرده است. این که شما میگویید
سابقه خیلی مهم است باید بگوییم نه؛ اول خودم باید راضی باشم و بعد از آن به رضایت
تماشاگر فکر کنم. اگر محاسبه سازمان برای تایید یک گروه به درجه کیفی کارها باشد
که امر بسیار خوب و مفیدی بود ، اما متاسفانه معیار انتخاب کارها بر این اساس
نیست.
مهرداد ضیایی: میخواهم حرف آقای ذیجودی را تایید کنم. اینکار درسطح و فاکتورهای خودش
کار خوب و خوشساختی حساب میشود. ما مشکلمان با ساعت پخش این سریال است که اگر در
ساعت بهتری این مجموعه پخش میشد مخاطبان زیادتری را با خودش همراه میکرد. تمام
زورشان را زدند که این کار مخاطبی نداشته باشد، اما با این وجود توانست مخاطبان
زیادی را با خودش همراه کند. و میتوانم بگویم «عمودیها» توانست با خیلی از سریالهایی
که اینروزها پخش میشود رقابت کند.
حجت ذیجودی: این سریال جزو کارهایی است که میتواند ادامه پیدا کند. یعنی سریال «عمودیهای۲»
بهراحتی قابلاجرا است.
فرهاد فرج نظام: از اول قرار نبود این سریال مانند سریالهای دیگر در دو فصل و چند فصل ساخته
شود و اگر بخواهم دوباره کار کنم یک سریال دیگر با یک موضوع دیگر میسازم؛ اما
نکتهای که در اینجا مهم است که دیگر با چنین شرایطی کار نخواهم کرد. زمانی که
تلویزیون اسپانسر محور شده است باید بهسراغ اسپانسر بروم تا دیگر مشکلات مالی که
در این سریال داشتیم بهوجود نیاید و یا اینکه کارهای بعدی را در گروه فیلم و
سریال به تصویب برسانم. بههرحال آنها یک شرح وظایفی دارند و کارشان سریالسازی
است. خیلیها در ساخت این سریال از من پرسیدند مگر گروه اجتماعی هم سریالسازی میکند؟
گفتم بله، یکزمانی میساختند .آقای کریمان زمانیکه در گروه اجتماعی شبکهپنجسییما
بودند سریال «سهپنجدو» در گروه اجتماعی این شبکه ساخته شد. او به سریالسازی علاقه
دارد ، اما بهنسبت این علاقه امکاناتی برای ساخت سریالها وجود ندارد. ولی اگر
در گروه فیلم و سریال ساخته شود بهلحاظ جایگاه ساختاری و مالی دغدغه کمتری خواهیم
داشت. بههرحال این گروه متکی به بودجه شبکه است. ما در گرفتاری مالی شبکهسه
افتادیم و با تاکید این را میگوییم که از تمام عوامل این سریال عذرخواهی میکنم
، اما ایکاش مدیران شبکه هم کمی نسبتبه ما احساس تعهد میکردند.
باتوجه به این که سریال «عمودیها» راجعبه
زندگی آپارتماننشینی بوده است چقدر این سریال را اثرگذار میبینید؟
فرهاد فرجنظام: اثربخشی هرکار فرهنگی به تکرار آن بستگی دارد. درحقیقت مردم باید در
معرض این اطلاعرسانیها باشند. بهطبع وقتی سریالی مثل «عمودیها» ساخته میشود و
در ساعتی نامناسب پخش میشود آن اثرگذاری مناسب را نخواهد داشت. ما بهدنبال این
هستیم که برخی از رفتار و سلوک مردم اصلاح بشود و این هدف زمانی محقق میشود که
این سریال دیده بشود. قرار نیست موضوع آپارتماننشینی حق شارژ و تمیزی راهروها
باشد. این موضوع ریشههای اجتماعی زیادی را با خودش همراه دارد.
حجت ذیجودی: البته در تکمیل صحبتهای آقای فرجنظام باید بگوییم زمان هرقسمت نیز مهم
است، اینکه مخاطب هرقسمت ۴۵دقیقه بیننده این سریال است یا ۲۰دقیقه. زمانی
آقای فرجنظام با مدیران شبکه راجعبه زمان هر قسمت صحبت کردهاند، آنها به این
فکر افتادند که با این سریال زمان عصرگاهی شبکه را پر کنند. کمااینکه شبکهیکسیما
با برنامه «فرمولیک» اینکار را انجام داده است. در همهجای دنیا به باکسهای ۲۰دقیقهای
برای زمان صبح، ظهر و عصر فکردهاند وکمکم این فرهنگ باکسهای ۲۰دقیقهای برای
مردم جا میافتد. مثلا چندسال پیش شبکهیکسیما برای زمان ظهر این باکسهای ۲۰دقیقه
را بهعنوان آیتم برنامه «سیمای خانواده» پخش میکرد.
لی لا سلمانی- فائزه علیمردانی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است