جلیل شعبانی با «سوءتفاهم» بهکارگردانی احمدرضا معتمدی، دومین تجربه
تهیهکنندگی خود را انجام داد. او پیشازاین در فیلم «روایتهای ناتمام» بهکارگردانی
پوریا آذربایجانی در سال ۸۵ در مقام تهیهکننده حضور داشت. بهبهانه اکران
«سوءتفاهم» در پردیس ملت؛ سینمای اهالی رسانه، با جلیل شعبانی گفتوگو کردهایم.
چه شد تصمیم گرفتید بهعنوان تهیهکننده در
پروژه «سوءتفاهم» حضور داشته باشید؟
وقتی با احمدرضا معتمدی صحبت کردم، او طرحی حدودا ۱۶صفحهای
داشت. وقتی طرح را خواندم، احساس کردم این طرح قابلیتهای بسیار خوبی دارد. پیش از
خواندن طرح، این نگرانی را داشتم که طرح معتمدی فلسفی باشد و تنها جنبههای
معناگرای اثر را در بر بگیرد و مخاطب نداشته باشد اما زمانیکه طرح را خواندم،
دریافتم که میتواند کاملا مخاطب را با خود همراه کند. مایههای خوبی از طنز،
ملودرام و جنایی در خود داشت. درنتیجه تصمیم گرفتیم بههمراه احمدرضا معتمدی مرحلهبهمرحله
پیش برویم و نگارش نمایشنامه را آغاز کردیم. چون از ابتدا در جریان پروژه بودم، بهمرور
به کار علاقهمند و علاقهمندتر شدم. تصمیم گرفتم با کار همراه بشوم و برای بهثمر
رسیدن پروژه بهدنبال سرمایهگذار گشتم. خوشبختانه سرمایهگذار را پیدا کردیم. از این
سرمایهگذار که حاضر شد در فیلمی که قصد دارد لایههایی از مسائل فلسفی را مطرح
کند، سرمایهگذاری کند، تشکر میکنم. امیدوارم فیلم ما پرمخاطب بشود چون چشم ما به
مخاطبان این فیلم است. امیدواریم این فیلم دیده شود و مسائل مطرح شده در آن از سوی
مخاطبان درک شود.
پس بهنوعی میتوان گفت سیمرغ مردمی برای شما
بسیار لذتبخش است.
درواقع سیمرغ برای تمام دوستان و خود من اهمیت دارد اما
دیده شدن فیلم از سیمرغ مهمتر است. اگر تماشاگران مسائل و مفاهیمی که در
«سوءتفاهم» به آنها پرداخته شده و مدنظر ما بوده است را درک کنند، من سیمرغم را
گرفتهام. امیدوارم مردم فیلم ما را بپسندند و البته امیدوارم که سیمرغ مردمی
بگیریم چون برای هر تهیهکنندهای اینکه فیلمش سیمرغ مردمی دریافت کند و یا با
این ترکیب هیاتداوران که بسیاری از آنها از اساتید من بودهاند، دریافت سیمرغ
بهترین فیلم ایدهآل است. امیدوارم فیلم ما موردتوجه واقع شود. ما تمام تلاشمان
را انجام دادهایم و در راه هدفی که داشتهایم؛ بهحدود ۹۰درصد از آنچه میخواستیم،
رسیدهایم.
به لایههای جنایی در «سوءتفاهم» اشاره کردید.
از دید شما در سینمای ایران چهمیزان به آثاری که تمهای جنایی و یا بهطورکلی
معمایی دارند، پرداخته شده است؟
بهنظر من در تاریخ سینمای ایران در برخی از موارد فیلمهایی
با این تم ساخته شدهاند اما مشکل این است که تمام تهیهکنندهها تصور میکنند که
مردم به سینما میآیند تا صرفا تفریح کنند و به این نکته که مردم نیازهای دیگری هم
دارند، توجهی نمیشود. پیشبینی من این است که در سالهای آینده ۵۰فیلم کمدی داشته
باشیم و دو فیلم در سایر ژانرها! مردم نیاز دارند به سینما بیایند و فکر کنند.
اثری را ببینند که بعدازآن نیاز به مطالعه پیدا کنند. یا فیلم معمایی ببینند،
ماجرایی را کشف کنند تا ذهنشان بازتر شود. به نظر من سیاستگذاران و مدیران
سینمایی باید این سفره رنگین را بهگونهای بچینند که همه ژانرهای سینمایی در آن
وجود داشته باشد و تهیهکنندههای سینما صرفا برای سودآوری بیشتر بهسمت گونههای
خاص نروند. البته تهیهکنندهها هم حق دارند چون روی فیلم سرمایهگذاری میکنند و
باید از بازگشت سرمایه خود مطمئن باشند. شاید خود ما هم روزی به این کار دست
بزنیم! یکی از ژانرهایی که اینروزها بسیار مهجور مانده، سینمای کودکونوجوان است.
در دورانی که خودم دانشجوی رشته سینما بودم، صفهای طولانی میبستیم تا فیلم
«استاکر» اثر تارکوفسکی را ببینیم اما اگر امروز این فیلم را در قالب جشنواره نشان
دهند، شاید دو نفر هم برای دیدن فیلم به سینما نیایند! نمیدانم در نسل جدید چه
اتفاقی افتاده است که دیگر بهدنبال عمق معنا نیستند.
منظور شما این است که آثار سطحی ذائقه مخاطبان
را تنزل داده است؟
البته من با آثار سطحی مخالفتی ندارم چون سرمایهگذار این
آثار را میسازد تا سرمایهاش بازگردد. شاید خود من هم روزی به این سمت کشیده شوم
اما منظور من این است که باید جریانی فیلمسازی ایران را هدایت کند تا تمام آثار به
این سمت نروند. باید از سینمای غیر کمدی ما حمایت صورت بگیرد. هرچند این اتفاق
افتاده است و برخی از ارگانها و نهادها حمایت میکنند که اتفاق درستی است چون بخش
دولتی هم باید به این اقدام مبادرت کند. از سویی دیگر باید آنقدر ذائقه مخاطب را
تغییر دهیم تا بخش خصوصی هم وارد شود و آثار غیر کمدی هم بسازد.
آیا برای اکران «سوءتفاهم» برنامهریزی کردهاید
و یا منتظر گرفتن بازخورد فیلمها هستید تا بر اساس آن برای زمان اکران برنامهریزی
داشته باشید؟
هنوز مشخص نیست. منتظر هستیم که عکسالعملها را در جشنواره
ببینیم.
مینا صفار
There are no comments yet