یک زن و مرد پابهسن گذاشتهی روستایی که ناگهان متوجه میشوند خدا
به آنها فرزندی داده است. میشود این طرح نیمخطی از داستان فیلم رضا مقصودی را
کنار اسم فیلم گذاشت و این را دریافت که با چهنوع اثری روبهرو هستیم. «خجالت نکش»
با همان طرح اولیهاش خیلیها را یاد یکی از اپیزودهای فیلم دعوت (ساخته ابراهیم
حاتمیکیا) انداخت اما رضا مقصودی گفته است که آن فیلم را ندیده. مقصودی از
فیلمنامهنویسان نسبتا باسابقهی سینمای ایران است که بسیاری از کارهای او مایههای
طنز یا کمیک داشتهاند. او از «لیلی با من است» تا «من سالوادور نیستم»، کمدیهای
متنوعی را در کارنامه کاریاش دارد و درکنار اینها فیلمنامهی اثری مثل «مهر
مادری» را هم نوشته که یک درام تلخ و سوزناک بود. با رضا مقصودی که حالا و بعد از
نوشتن تعداد معتنابهی از فیلمنامههای سینمای ایران، خودش روی صندلی کارگردانی
نشسته؛ بههمراه امیر پروینحسینی، تهیهکنندهای که شاید صمیمیترین رفیق او در
سینما بهحساب میآید، گفتوگویی انجام دادهایم که ازنظر میگذرانید.
آقای مقصودی! طبق آنچه در کارنامه شما میبینیم، کارگردانی که شما بهعنوان
نویسنده بیشترین کارها را با او انجام دادهاید، آقای کمال تبریزی و بیشترین تهیهکنندهای
که با وی کار کردهاید، آقای پروینحسینی است. چطور شد که تصمیم گرفتید یک فیلم را
خودتان کارگردانی کنید و مثل باقی آثاری که نوشتید، کارگردانی آن به کس دیگری
سپرده نشد؟ آیا آقای حسینی این ایده را به شما منتقل کردهاند؟
مقصودی: دوستی من با آقای پروینحسینی به سالهای قبل
برمیگردد و من خیلی برای او فیلمنامه نوشتم. من معمولا وقتی طرحی مینویسم، یکی
از کسانیکه حتما نظرش را جویا میشوم آقای پروینحسینی است و برای این فیلمنامه
هم نظر او را پرسیده بودم.
پس ایده اولیه از خودتان بود و ابتدا هم قصد اینکه خودتان آن را
کارگردانی کنید، در کار نبوده است؟
بله، به همین شکل بود.
اما بهنظر میرسد این ایده که کارگردانی کار برای اولینبار بهعهده
خود شما باشد متعلق به آقای پروینحسینی است.
بله، ما ابتدا طرح را باهم بررسی
کردیم اما وقتی بیشتر روی فیلمنامه کار شد تمایل بیشتری پیدا کردیم که خودمان آن
را بسازیم و کمکم به اینجا رسیدیم که کارگردان آن هم من باشم. نتیجتا همکاریای
شکل گرفت که من از آن راضی هستم.
جرقه این ایدهی داستانی در ذهن شما از کجا زده شد؟
سالها پیش این ایده را با خانمی که
در نگارش یک فیلمنامه با من همکاری کردند، برای یکسریال درنظر گرفتیم اما این
اتفاق نیفتاد و من آن موقع نمیخواستم که کار را خودم کارگردانی کنم اما شکل
سینمایی آن را به این نیت نوشتم که خودم کارگردانیاش کنم.
آقای پروینحسینی آیا ریسک نبود که این فیلم را با آقای مقصودی جلوی
دوربین ببرید؟
پروینحسینی: اصولا سینما در بخش خصوصی پر از ریسک است؛ هم ازلحاظ اخذ
پروانه، هم اکران و هم پسند مردم. اما با آقای مقصودی، این کمترین ریسک بود، چون
من خیلیسال است که او را میشناسم و به تواناییاش واقف بودم. ما میدانستیم آنچه
که میخواستیم بسازیم را قرار است چه کنیم و خیلی از آن طرحهایی که از ابتدا در
ذهن بود، دور نشدیم و بنابراین حتی خرج کار هم میتوانست خیلی کمتر از پروژههای
دیگر باشد.
مخاطبی که برای گیشه هدف گرفتید چه طیفی از جامعه است؟
اصولا فیلم آقای مقصودی اینگونه
نبود که برای گیشه ساخته شود؛ به این معنا که فیلم، فیلم خوبی است و حس خوبی را
منتقل میکند و البته در چنین شرایطی مردم هم خواهند پسندید و وقتی پسندیدند، یعنی
موفقیت تجاری فیلم، برعکس بعضی فیلمهای تجاری ساخته شده و اصطلاحا به هدف رسیده،
بهدست میآید. فیلم آقای مقصودی تجاری ساخته نشده و قرار بوده یک حرفی را بزند که
میزند و در پروسه انتقال این حرف، مردم حتما استقبال میکنند و اینطور، موفقیت
تجاری هم بهوجود خواهد آمد.
فیلم باید در فضای روستایی ساخته میشد یا امکان داشت در فضای شهری
هم ساخته شود؟
مقصودی: بههرحال باید در روستا میگذشت.
چه الگویی در ذهنتان بود که بخواهید از آن اقتباس کنید یا الهام
بگیرید؟
اساسا من فکر میکنم که تالیف صرف
در عالم هنر وجود ندارد و همه ما تحتتاثیر انبوهی از فیلمها و کتابها و نقاشیهایی
که دیدهایم هستیم. درنتیجه همهچیز من را تحتتاثیر قرار داده بود؛ اما به این
معنا که من از یک اثری بهطور مستقیم تاثیر بگیرم و بخواهم دستمایه کار قرار دهم،
اینطور نبوده است.
بازهم میخواهید فیلم بسازید یا دوباره برمیگردید به فیلمنامهنویسی؟
موقعیتش پیش بیاید بازهم فیلم
خواهم ساخت اما همچنان فیلمنامه مینویسم. درکل دوست دارم ژانرهای مختلف را تجربه
کنم.
آقای پروینحسینی شما این شیوه که فیلم اولیها را در جشنواره جدا
نکردهاند و درکنار فیلمهایی با کارگردانانی باتجربه و صاحبنام قرار دادهاند
را مناسب میدانید؟
پروینحسینی: این جزو سیاستهای جشنواره است و طبیعتا خوبیها و بدیهایی
دارد و باید یکی-دو بار اجرا شود تا خوبی و بدی آن روشن شود. بهنظر من یکی-دو تا
از فیلمهایاول معمولا موردتوجه قرار میگیرند و الان هم دو-سه فیلماول است که
در بخش رقابتی فجر حضور دارند. پس ازلحاظ آماری شاید تفاوتی در این بخش اتفاق
نیفتاده است. اما اینکه وقتی این فیلمها ارزیابی میشوند، با همان ملاک که فیلم
کارگردانهای صاحبنام سنجیده میشوند باشد، شاید بهنظر بعضیها سختگیری برسد.
ازطرفی شاید بخش فیلمهایاول جشنواره، حداقل برای منِ تهیهکننده فرصتی بود که
با کارگردانان جدید آشنا شوم. بههرحال فعلا آن بخش از دسترفته اما فکر میکنم
دراصل رقابت تغییری رخ نداده است.
شانس خودتان را برای سیمرغ در کدام رشتهها میبینید؟
ازنظر من در همه رشتهها. ما وقتی
فیلم میسازیم، بخصوص فیلم غیرتجاری، سعی میکنیم تمام انتخابها بهترین باشد. بههمین
دلیل خودم فکر میکنم ما در فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری، طراحیصحنه، گریم،
موسیقی، تدوین، صدابرداری، صداگذاری و موارد دیگر، برای سیمرغ شانس داریم، چون
بچهها خیلی بادقت و متناسب با فضای فیلم کارشان را انجام میدادند. فیلم ما
فیلمی پرهیاهو نیست. یک سینمای سادهی خانوادگی است و این سادگی اتفاقا کار را
سخت میکند.
فکر میکنید جزو پنجفیلم منتخب ازنظر تماشاچیها باشید؟
امیدواریم. من همه فیلمها را ندیدهام،
اما فیلم ما خوب است. ما کارمان را درست انجام دادیم. اما اینکه بقیه کارشان را
از ما بهتر انجام دادهاند یا نه، این را نمیدانم
میلاد جلیلزاده