اهمیت فیلم‌کوتاه کمتر از فیلم بلند نیست | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۱۹

اهمیت فیلم‌کوتاه کمتر از فیلم بلند نیست


کارگردانان بسیاری در دنیا کار خود را با ساخت فیلم‌کوتاه شروع
کردند؛ چه بسیار افرادی که تا پایان همین ژانر را پیگیر بودند و عده زیادی هم به
عرصه ساخت فیلم بلند ورود پیدا کردند. «مارلون» نام فیلم‌کوتاه درناز حاجی‌ها است
که قبلا در فستیوال فیلم پراگ هم حضور داشته و حالا جزو چهار فیلمی قرار می‌گیرد
که در جشنواره سی‌وششم با سایر آثار رقابت می‌کنند. حاجی‌ها در این گفت وگو از
فیلم خود و خصوصیات آن و همچنین وضعیت فیلم‌کوتاه در کشور گفته است که در ادامه می‌خوانید
.

به‌طور کلی می‌توان گفت که فیلم شما در مورد سینما است؟
بله، می‌توان این‌طور هم گفت اما نمی‌توان گفت که صرفاً
در این‌باره است؛ فکر می‌کنم بیشتر باید گفت در مورد والدینی است که چیزی را به
بچه تحمیل می‌کنند و فکر می‌کنند که محبت دارند و هیچ حسی جز محبت ندارند؛ درحالی‌که
این رفتار یک نوع آزار برای بچه حساب می‌شود که ناخواسته است. می‌گویم فیلم صرفاً
در مورد سینما نیست چون در ایران خیلی از پدر و مادرها دوست دارند بچه‌ها دکتر و
مهندس یا بازیگر شوند و حتی ممکن است به‌خصوص پدرهای سنتی انتظار داشته باشند که
بچه‌ها شغل خودشان را دنبال کنند؛ بنابراین مفهوم قضیه در مورد سینما نیست و بیشتر
در مورد ارتباط این مادر و پسر است
.

اتفاقاً یک بحثی الان مطرح است و می‌گویند پدر و مادرهای نسل‌سومی می‌خواهند
آرزوهای دست‌نیافته خود را در فرزندانشان محقق کنند درصورتی‌که شاید اصلاً ایده‌آل
بچه این نباشد و بخواهد راه دیگری را برود؛ شما در حقیقت به همین قضیه می‌پردازید؟

بله من هم قبول دارم؛ اتفاقاً سعی کردم در فیلم یک
زیرمتنی وجود داشته باشد که داستان را از زبان مادر بچه هم بازگو می‌کند و این حس
تداعی می‌شود که انگار داستان آن مادر هم هست ‌که به آمال و آرزوهای خود نرسیده و
از صدای مادر متوجه می‌شویم که مادر جوانی نیست و در سن بالا بچه‌دار شده و از
موقع به دنیا آمدن، اسم او را مارلون گذاشته به امید این‌که بچه قرار است بشود
مارلون براندو و حالا شاید آمال و آرزوی خودش این بوده که بازیگر شود اما نشده
است؛ درنهایت ممکن است زوجی یک بچه را به دنیا بیاورند که قرار است دکتر شود و یا
هر شغل دیگری و صرفاً منظورم این است که با آنچه شما می‌گویید موافقم
.

چطور شد فیلم را در خارج از کشور تهیه کردید؟
من فوق‌لیسانس سینما را در مدرسه فیلمسازی لندن گرفتم و
سه سال آن‌جا بودم؛ این کار را هم از اواخر تحصیل و قبل از این‌که به ایران بیایم
و «مرضیه» را بسازم، ساختم
.

به این علت که مضمونِ فیلم بیشتر ایرانی است و تضارب نسل‌ها در ایران
بیشتر است؟

من خیلی دوست ندارم این موارد را از هم جدا کنم و بگویم
این مسئله‌ای است که در ایران رخ می‌دهد؛ چون به نظر من یک مسئله‌ جهان‌شمول است.
فکر می‌کنم در تمامی جهان پدر و مادرهای سختگیر داریم و یا کسانی که بچه‌ها را به
زور مجبور به کاری می‌کنند. بنابراین نمی‌توان گفت فقط در ایران چنین است و شما
الان این را می‌گویید چون در ایران هستید؛ ما در حال حاضر اطراف خودمان را می‌بینیم
و فکر می‌کنیم چنین چیزی فقط مسئله ماست اما تا جایی که من می‌بینم در انگلیس هم
این مورد وجود داشت و فکر می‌کنم جاهای دیگر هم این‌گونه باشد، حتی در فیلم‌های
آمریکایی هم هست و فقط در ایران نیست
.

شما اساس کارتان را روی فیلم‌کوتاه گذاشتید یا این‌که؛ هدف، مسیری بوده
است که از فیلم‌کوتاه آغاز ‌شود تا به فیلم بلند برسید؟

خیر، من الان روی فیلمنامه بلند کار می‌کنم.

نظرتان درباره این‌که مرحوم کیارستمی می‌گفتند فیلم‌کوتاه را پل فرض
نکنید و این خودش یک توقفگاه است، چیست؟

من کاملاً با حرف ایشان موافقم. البته من در حال حاضر در
حال ساخت فیلم بلند هستم اما جای دیگری این سوال را از من ‌پرسیدند و من در جواب
گفتم که اصلاً نمی‌توان گفت که اهمیت فیلم‌کوتاه کمتر از فیلم بلند است؛ آدم‌هایی
در دنیا هستند که کارشان فقط ساخت فیلم‌کوتاه است
.

یعنی شما بعد از این‌که فیلم بلندتان را ساختید احتمال دارد که
برگردید و باز هم فیلم‌کوتاه بسازید؟

این سوال مربوط به آینده است و الان نمی‌دانم.

بسیاری از افرادی که الان فیلم بلند ساخته‌اند برمی‌گردند و باز هم فیلم‌کوتاه
می‌سازند
.

برای من داستان مهم است و من فکر می‌کنم آن داستان و تصویر و پرداخت
است که به من می‌گویند این ویدئو کوتاه است یا بلند؛ اگر من می‌خواهم یک داستان
بگویم که واقعیت آن کوتاه است و حالا آن را برای تبدیل شدن به مدیوم بلند کش بدهم،
این فقط فضا پرکردن می‌شود. من حتماً آن را کوتاه می‌سازم ولی این‌که الان بگویم
بعد از فیلم بلند حتماً فیلم‌کوتاه می‌سازم را واقعاً نمی‌دانم
.

وضعیت استعدادهایی که در وادی فیلم‌کوتاه، مستند و یا چنین شاخه‌های
هستند و می‌خواهند وارد فیلم بلند شوند و شما در مفصل این دو هستید؛ و کسانی که می‌خواهند
بیایند و فیلم بلند بسازند همیشه
طوری
بوده که آن‌ها اعتراض‌هایی داشته‌اند و می‌گفتند که این‌ها نمی‌توانند وارد دنیای
حرفه‌ای سینما شوند. شما که امروز یک فیلم‌کوتاه‌ساز موفق هستید فکر می‌کنید این
سینمایی که الان داریم، چقدر از آن پتانسیلی است که وجود دارد؟


یکی از دوستان من در جشنواره فیلم‌های ایرانی پراگ که خودش تهیه‌کننده
است و همراه من بود وقتی که فیلم‌ها را دید، گفت من نمی‌فهمم که چطور در ایران این
همه استعداد وجود دارد و وضعیت سینمایمان آن است و چرا به اندازه این پتانسیل و
استعدادی که وجود دارد، آن‌قدر فیلم بلند خوب نداریم. تصور می‌کنم این همان حرف
شماست، یعنی آن‌قدر بها داده نمی‌شود تا افرادی که فیلم‌های کوتاه موفق کار کرده‌اند
و الان فیلمنامه بلند در دست دارند، کارشان را بسازند. عموماً کمتر به آن‌ها پیشنهاد
ساخت داده می‌شود و نهایتاً و در بهترین حالت، گفته می‌شود که شرایط را مقداری
برای شما مهیا می‌کنیم تا خودتان فیلمتان را بسازید. این بحثی است که ما در پراگ
هم داشتیم. مورد دیگر این است که من در فستیوال پراگ جایزه بهترین فیلم را گرفتم و
همان جا بعد از جشنواره دو سه تهیه‌کننده آمدند و با من صحبت کردند. با دوستان
دیگر هم که فیلم موفقی داشتند همین طور بود؛ در آن‌جا بنا به عرف معمول، وقتی
سازندگان در جشنواره‌ها جایزه می‌گیرند خیلی بیشتر با آن‌ها صحبت می‌شود که پروژه
بعدی‌شان چیست؛ که کمک کنند این آدم‌‌ها پله‌ها را طی کنند و بالا بروند و فیلم
خوب ساخته شود. من الان جایزه پراگ را گرفتم و این اتفاق برای من افتاد و دوستان
دیگر که چند بار جایزه گرفتند می‌گویند در فستیوال‌‌ها خیلی‌‌ها با ما حرف می‌زنند
و می‌پرسند قرار است بعد از این چه کار کنیم اما در ایران من کمتر می‌بینم بعد از
این که یک فیلم‌کوتاه جایزه می‌گیرد یک تهیه‌کننده خودش به‌دنبالت بیاید و بگوید
که چه می‌کنی؟ آیا فیلم بلند داری یا نه؟ و این مسئله این جا کمتر دیده می‌شود. من
تجربه خودم را می‌گویم و کاری به کیفیت فستیوال ایران ندارم، فعلاً من در حال
نوشتن فیلمنامه هستم و هنوز به‌دنبال تهیه‌کننده نرفته‌ام و امیدوارم حرف من
اشتباه باشد و به محض این‌که فیلمنامه‌ تماماً شد و تصمیم گرفتم کار ساخت را شروع
کنم و به‌دنبال تهیه‌کننده بگردم، ببینم که خیلی راحت اعتماد می‌کنند. در حال حاضر
کسی که نویسنده و کارگردان است خودش باید دنبال سرمایه‌گذار هم باشد
.

راه ارتباط شما با مخاطب در ایران چطور بر قرار می‌شود؟ آیا می‌توانید
مخاطبان و آن کسانی که فیلم شما را دوست داشته باشد را پیدا کنید و فیلم را برای
آن‌ها نمایش دهید و یا لوح فشرده فیلمتان را بفروشید و از آن‌ها بازخورد بگیرید؟

من فقط می‌توانم در مورد جشنواره و دوستان سینمایی صحبت
کنم. چون به نظرم وقتی در مورد سی‌دی کردن و فروش فیلم‌کوتاه صحبت می‌کنید شبیه
شوخی است؛ آدم‌‌های غیرسینمایی برای دیدن فیلم‌کوتاه به زور به سینما می‌آیند تا
آن را ببینند و هنوز آن‌قدر این موضوع جا نیفتاده است. هرچند در جشنواره فیلم‌کوتاه
امسال، سالن‌ها از جمعیت پر و خالی می‌شدند اما نمی‌دانم چقدر از این‌ها کسانی
بودند که حرفه‌شان سینما بود و یا دانشجوی سینما بودند، به همین خاطر الان نمی‌توانم
بگویم مخاطب خود را دارم. نسبت به درصد فروش و آدم‌هایی که در مورد آن حرف زدند من
صرفاً مخاطب‌های فیلم‌کوتاه را دیدم که از آن‌ها برای فیلم‌ها بازخورد گرفتم
.

در هنر و تجربه چطور؟ فکر می‌کنید بشود آن‌جا کاری کرد؟
کار را آن‌جا هم فرستادم و گویا در نوبت اکران است.
مخاطبان فیلم‌کوتاه کمتر هستند به‌طوری که بیشتر همان‌هایی‌اند که یا کارشان سینما
است و یا دانشجوی سینما هستند و باید فیلم‌کوتاه بسازند. ضمن این که سانس فیلم‌کوتاه
هنر و تجربه باید فقط هفته‌ای یک‌بار پنج‌شنبه‌ها در خانه هنرمندان باشد ولی فکر
نمی‌کنم آن‌قدر زیاد باشد که مردم هر وقت خواستند بتوانند بروند. پس آنچه الان
وجود دارد رضایت‌بخش نیست، چرا که باید یک اراده‌ای برای این کار وجود داشته باشد؛
من فکر می‌کنم واقعاً این یک بحث کاملاً جدایی است که به تبلیغات مربوط است و در بخش
آشنا کردن مردم با فیلم‌کوتاه هنوز ضعیف هستیم و احتمالاً در جاهای دیگر هم همین
است و در فقط در ایران این طور نیست. یعنی در همه دنیا آدم‌ها کمتر فیلم‌کوتاه می‌بینند،
چون هنوز جا نیفتاده است که یک نفر شاید بخواهد تا آخر عمر فیلم‌کوتاه بسازد، مثل
کسی که مجسمه‌ساز است و این حوزه یک هنر جداگانه است
.

به نظر شما روش اکرانی که الان در جشنواره داده‌اند، یعنی یک سانس
برای
چهار فیلم‌کوتاه،
مناسب است؟

فکر می‌کنم مناسب باشد.

غیر از اهالی سینما برای اصحاب رسانه هم فیلم‌های کوتاه را به نمایش
گذاشته‌اند؟

بله، اما به‌عنوان مثال بین دو فیلم مستند و یک فیلم چندمیلیاردی
که یک سانس به یکی می‌دهند و یک سانس به دیگری. شاید بگویید این روش رقابت
ناعادلانه‌ای است
.

مستندسازها می‌گویند وقتی مستند را به جشنواره حقیقت می‌برید، از آن
استقبال می‌شود اما وقتی این جا بیاورید و شاید کنار یک فیلم دیگر که می‌گذارید
تحقیر شود. نظر شما در این مورد چیست؟

نه، اصلاً من این‌گونه نمی‌بینم که یک فیلم اگر در کنار
یک فیلم دیگری قرار بگیرد و سالن برای آن فیلم پر نشود تحقیر می‌شود. یکی از
اساتید من تعریف می‌کرد زمانی که بهرام بیضایی «مسافران» را ساخته بود مردم گفته
بودند پول ما را پس بدهید. اما ما نمی‌توانیم بگوییم که فیلم «مسافران» تحقیر شد.
فیلم «مسافران» را آن زمان و آن‌جا نفهمیدند؛ خیلی از فیلم‌ها هستند که شاید به
نسبت فیلم‌های دیگر مخاطب کمتری داشته باشند، اما این ربطی به تحقیر شدن ندارد
.

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰