پنج سریال در تلویزیون کار کرده است که همگی جزو کارهای به یادماندنی و فاخر هستند. بازیگری که با نامهای بزرگی در سریالهای تلویزیونی شناخته میشود. ماه چهره خلیلی که برای اولین تجربه تلویزیونی «در چشم باد» را در کارنامه کاری خود دارد؛ بازیگری که سی اثر سینمایی کار کرده است و جزو چهرههای شناخته شده در عرصه تلویزیون و سینما است. گپوگفت متفاوت «صبا» با این بازیگر را مشاهده میکنید.
علت پیشنهاد برای بازی در «کلاه پهلوی» پیشینه شما و کار در سریالهای تاریخی بود؟
بهعلت مسلط بودن من به زبان انگلیسی، نداشتن لهجه آمریکایی و اینکه در مدتزمانی که در انگلیس بودم روی نقش خانم تاچر خیلی کار کرده بودم؛ یعنی ایست، حرکات بدنی، حتی آن لهجهای که در آن باید وجود میداشت، را در کارم لحاظ کردم و درنهایت با تستهایی که دادم موردتایید قرار گرفتم و کار در این پروژه را هم شروع کردم.
از اینپس و با وقفهای که در حضورتان در تلویزیون افتاده شما را در تلویزیون نخواهیم دید؟
کارهایی که تابه حال برای تلویزیون کردهام بهگونهای هستند که اگر سالها در تلویزیون بازی نداشته باشم بازهم قابلیت پخش دارند، مانند «مختارنامه». همانطور که گفتم در اینمدت آنقدر کارهای سینمایی را رد کردهام که مایلم مدتی در آن مدیوم فعال باشم؛ بهعلاوه از سال گذشته تصمیم گرفتهام که سالی یککار در تئاتر هم داشته باشم. مایلم که همه عرصهها را تجربه کنم.
بعضی اوقات بازیگران مدیومهای موجود را دستهبندی میکنند و به یکی محدود میشوند و باید به آنها گفت بازیگر سینما یا فقط تلویزیون؛ چه میشود که بازیگری خواسته یا ناخواسته در این ورطه وارد میشود؟
من قبول ندارم که بازیگری را بازیگر تلویزیون یا سینما خواند؛ بازیگر، بازیگر است، یک کلمه؛ باید در تمام مدیومها حضور داشته باشد، خود را پیدا کند تا سایر مدیومها را بیشتر و بهتر بشناسد؛ تمام اینها دست به دست هم میدهند تا بازیگر بهتری را داشته باشیم. بنابراین الان هم اینطور نیست که بگویم تلویزیون را بهکل کنار گذاشتهام؛ نه، اولویت کنونی من مدیومهای دیگر است. اگر هماکنون هم نقش خوبی در تلویزیون باشد که نتوان آن را رد کرد، بهطور قطع به آن فکر میکنم و در آن بازی خواهم کرد. ما در تلویزیون مهمان خانه مردم هستیم اما در نظر داشته باشید که هر دو مدیوم تلویزیون و سینما در جایگاه خود، کمکهای زیادی به بازیگر میکنند.
علاقه خودتان به ژانر تاریخی باعث شد که کارهای تلویزیونی شما در همین راستا باشند؟
من ژانر تاریخی را نسبت به ژانرهای دیگر مثل اجتماعی یا سریالهای روز و موضوعات روتین بیشتر میپسندم؛ بههرحال باید سریال جذابیتهایی برای بازیگر داشته باشد که وقتی فیلمنامه آن را میخوانی بگویی این یک نقش خوب است و میتوان با آن حرفی برای گفتن داشت؛ ناگفته نماند من صرفا به ژانر تاریخی علاقه نداشتم بلکه کارهای تاریخی که پیشنهاد شد را نسبتبه سایر کارها بیشتر پسندیدم.
بحث درآمد چطور؟ آیا میتوان گفت که یک بازیگر بهلحاظ دستمزدی که در سینما دریافت میکند و البته زمان کمتری که برای یک فیلم سینمایی صرف میکند، سینما را به تلویزیون ترجیح میدهد؟
اگر بخواهیم بهحساب کار زیاد و خستگی در کار بگذاریم که نه اصلا، من بهشخصه درحین کار خستگی ناپذیرم، کار را خیلی دوست دارم؛ ازلحاظ مالی هم خیلی اوقات تلویزیون دستمزدهای بسیار بهتری را نسبتبه سینما دارد و از ایننظر هم هیچوقت ایندو را مقایسه نمیکنم.
یکی از ویژگیهای کارهای تاریخی گریمهای خاص و سنگین است؛ هیچگاه به آن اعتراضی نداشتید یا شما را آزار نداده است؟
گریم هم جزوی از کار و نقشی است که بازیگر آن را پذیرفته است؛ در سریال «در چشم باد» من ۲۳سالم بود و در گریم نقش زن ۶۵ساله را ایفا میکردم؛ در «مختارنامه» تحمل سنگینی لباسها، گرمای شدید تابستان بسیار دشوار بود یا گریم «کلاه پهلوی» که تماممدت من در چشمم لنز داشتم؛ همه این موارد سخت است اما باید درنظر داشت که بخشی از کار من هستند واتفاقا گریم هم به منِ بازیگر کمک میکند تا نقشم را درست ایفا میکنم.
شما از نظر شخصیتی فردی آرام هستید اما اغلب نقشهایی که بازی کردهاید با خودتان فاصله زیادی دارند و بهخوبی به چالش کشیده شدهاید؛ این انتخابها بر اساس برنامه بوده یا گاهی شانس هم در آن دخیل شده تا کلیشه نباشید؟
یکی از مواردی که به آن توجه داشته و دارم این است که مبادا در کارهایم انتخابی کنم که کلیشه شوم و این روند را در سریالهایم میبینید؛ هرکدام از اینها تفاوتهای بسیار زیادی باهم دارند؛ درست است، من انسان آرامی هستم حتی دوستان سرکار میگویند که آدم دوست دارد این آرامش تو را بدزدد (با خنده)؛ اما اگر بازیگر کار خود را بلد باشد قابلیت کنترل تمام غرایز خدادادی واستفاده از آنها را دارد و در کار هم پیاده میکند. در سینما هم همینطور، من ژانر وحشت، کودک و… را بازی کردهام، ژانرهایی که کمتر ساخته میشوند و من دوست دارم که آنها را تجربه کنم.
به جشنواره فیلم فجر هم خیلی نزدیکیم؛ جشنواره سیوششم را چطور ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم جشنواره فجر برای هر بازیگری اهمیت دارد؛ اینکه کسی بگوید من کاری به این رویداد ندارم درست نیست؛ بههرحال جشنواره اتفاقی است که ما را وارد رقابت میکند و ما باید با یکدیگر رقابت داشته باشیم؛ اما ایکاش جشنواره هم عادلانه باشد، من سعی کردهام در کارنامه کاری خود هرسال در جشنواره فیلم داشته باشم و تقریبا هرسال هم اینطور بوده و حضور داشتهام؛ فکر میکنم حضور بازیگر در جشنواره فجر مهم است تا حتی او را نقد کنند؛ اما سال گذشته واقعا حیرتانگیز بود، در هرصورت هرسال تعدادی ناراضی و رضایتمند از نتایج و دریافتکنندگان جوایز وجود دارد اما احساس میکنم پارسال حیرتانگیز بود؛ از جایزه گرفتن همزمان دو بازیگر زن برای یک جایگاه (جایگاه یکسان نقش در دو فیلم) که بعد از آن بخشنامهها مورد بازدید قرار گرفتند و این کار درست نبود تا فیلمی که موسیقی نداشت و موسیقی آن جایزه را گرفت. فکر میکنم ناعدالتی کار خود را پارسال کرد و این اتفاق شاملحال من هم شد. من سال گذشته در جشنواره فیلم «نیمکت»، «اشنوگل» و«یادم تو را فراموش» را داشتم.«نیمکت» جزو فیلمهایی بود که گفته شد فمینیستی است و درنهایت حذف شد مانند فیلم «ملی وراه های نرفتهاش»؛ درحالی که این طور نبود. فیلم «یادم تو را فراموش» هم جزو فیلمهایی بود که در جشنواره پارسال سرو صدای زیادی به پا کرد اما برای آن هم در نهایت اتفاقی رخ نداد، درصورتی که فیلمی با این سوژه خوب میبایست به جشنواره راه پیدا میکرد.«اشنوگل» را خیلی دوست دارم، کاری در ژانر دفاع مقدس وشهدای غواص که برای جشنواره انتخاب نشد که حتی بعد از جشنواره نامه عذرخواهی هم فرستاده شد. حتی در زمان اکران هم دو سالن به آن اختصاص پیدا کرد. سال گذشته تعداد فیلمهای ژانرمقدس بسیار کم تعداد بودند اما امسال می بینیم که اینگونه نیست. در هر صورت امیدوارم برخورد منصفانهتری را شاهد باشیم. جشنواره باید خود اعتبار خودش را حفظ کند.
بهعنوان یک بازیگر خانم چقدر به بحث مد و بهروز بودن در زمینه پوشش و لباسهایی که استفاده میکنید اهمیت میدهید؟
آدمی نیستم که در همه جشنها و فستیوالها حضور پیدا کنم چراکه زمانیکه برای زندگی خود دارم اهمیت بیشتری دارد اما برنامههایی مانند جشنواره فیلم، اکران خصوصی یا جلسات نقد و بررسی هست که باید در آنها حضور داشته باشم و حتما برحسب وظیفه در این مجامع حاضر میشوم و ازنظر پوشش همیشه سعی کردهام مناسب ظاهر شوم. مایلم فشن را رعایت کنم و کسانیکه لباسم را میبینند دوست داشته باشند یا رنگ خاصی اگر در دنیا مد شده را من هم مورداستفاده قرار دهم؛ طراح با اعمال نظرات من و دوستان لباسهایم را طراحیمیکند؛ بههرحال یک هنرمند میتواند الگو ایجاد کند و این وظیفه ما تلقی میشود و مهم است. چه بخواهم یا نه، از من هم الگوبرداری میشود بنابراین باید با حفظ شئونات پوشش خود را انتخاب کنم.
چقدر درگیر فضای مجازی هستید؟ چقدر درگیری هنرمندان را در این محیط درست میدانید؟
نمیدانم شما صفحه من را دیدهاید یا نه؛ من خیلی درگیر آن نیستم اما کامنتها را میخوانم و برای نظرات دوستان احترام زیادی قائلم؛ وقتی اتفاقی در فضای مجازی پیش میآید که همه درگیر آن میشوند و راجعبه آن حرف میزنند و نظر میدهند، را دوست ندارم. شما هیچوقت نمیتوانید کل مردم این مملکت را از خودتان راضی نگه دارید؛ کسی نیست که همه خواستهها را برآورده کند. اینکه نظرات مختلفی درخصوص موضوعی وجود داشته باشد خیلی طبیعی است اما اینکه نظرات دیگران را نفی کنید یا برخورهای خوبی دیده نشود، خوشایند نیست؛ فکر میکنم با این کارها زمان زیادی را از عمر کوتاهمان را هدر میدهیم. متاسفانه در سینما و تلویزیون خیلی از انتخاب کنندگان، تهیهکنندهها و دستیاران کارگردان براساس تعداد فالوئرهای فرد او را برای کار انتخاب میکنند؛ من سرکار رفتم و دیدهام که راجعبه بازیگری که هنوز برای کار انتخاب نشده است حرف میزنند و میگویند که این شخص به نقش نمیخورد و تجربه ندارد اما میشنویم که او تعداد فالوئرهای اینستاگرامش بالاست بنابراین فرداروز برای فیلم تبلیغ میکند و فیلم میفروشد، بنابراین انتخاب خوبی است؛ متاسفانه اینها شرایطی است که اینستاگرام برای برخی فراهم کرده اما من زمان و وقت خودم را به آن اختصاص نمیدهم. ترجیح میدهم وقتم را برای خانواده و کارم بگذارم.
لی لا سلمانی