فاطمه امجدیان متولد سال۱۳۷۷ گوینده بسیار
جوان رادیو فرهنگ است؛ او لقب جوانترین گوینده صدا را در رادیو از آن خود کرده
است. به همین بهانه با او گفتوگویی
داشتیم که در ادامه میخوانید.
کمی
درباره فعالیتهایی که تا به حال داشتهاید برایمان بگویید.
در گذشته اجرای پراکنده زیاد داشتم ولی در طول دو سال اخیر فعالیت
حرفهای و مستمر در رسانه ملی دارم.
بهطور خاص با چه عناوینی فعالیت میکنید؟
برنامههایی که با آنها توفیق همکاری داشتهام گستردهاند اما بخشی
بهصورت اجرای موردی و مقطعی در عرصه رسانه بوده و بخشی بهصورت کارشناسی مستمر است
که از بدو ورودم به رادیو ادامه دارد.
آیا حضور در رادیو به انتخاب خودتان بود؟ چرا که در تلویزیون هم حضور
داشتید.
رادیو انتخاب و علاقه خودم بود و اینکه بعد از تجربه کوتاهی که با
کار در تلویزیون داشتم و گفتوگو با بزرگان و پیشکسوتان این عرصه به این نتیجه
رسیدم که رادیو باتوجه به حساسیت کاری زیاد و و نکتهسنجیها و دقت کاری فراوانش
به بهترین شکل ممکن یک فرد را به پختگی کامل در کار میرساند و از وقتی هم که به
ساختمان صدا ورود پیدا کردم این تکامل کاری را کامل احساس میکنم؛ بنابراین باتوجه
به اینکه بسیار زیاد به هدفم، علاقهام و مسیر درست پیمودن معتقدم و رادیو هم از
روزهای نخست کاری جزو علایقم بوده بنابراین تمام سعیام بر گذراندن بهترین و مفیدترین
لحظات کاری در رادیو هست و در این مسیر از هیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد چون به این
جمله باور دارم، خشت اول چون نهد معمار کج/ تا ثریا میرود دیوار کج.
کار در رادیو دشوارتر است یا تلویزیون؟
هرچند که هنوز خودم را صاحبنظر در این دو عرصه نمیدانم ولی باتوجه به
اینکه در هر دو محیط تجربه کسب کردهام از نگاه خودم میتوانم بگویم درست است که
من نسبت به دیگران در این حرفه سن کمتری دارم و فرصت بیشتری برای تکمیل تجربه دارم
ولی با نهایت عشق و علاقهام وارد این حرفه شده و قدم در مسیر گذاشتم؛ ضمن اینکه میتوانم
بگویم افرادی که از دور کار ما را تماشا میکنند خستگی و میزان بالای انرژی که
باید گذاشته شود و فشار کاری همراه با استرس را میبینند ولی من به کارم علاقهمندم؛
بنابراین آن را شیرین و جذاب میبینم و خستگیهای کار در برابر میزان بالای علاقه
من بیمعناست و شاید جالب باشد بگویم که اینقدر من ثانیهها و دقایقی را که در صداوسیما
سپری میشوند دوست دارم که گاهی حتی بعد از شش ساعت ضبط برنامه به خودم میآیم و
میبینم گذر زمان را احساس نکرده بودم.
سعی میکنید چه ویژگیهایی را در اجرای خود لحاظ کنید؟
همیشه سعی کردم خودم باشم، بدون اغراق بدون خستگی و مثل همیشه
پرانرژی و صدالبته تا حد توانم سعیام بر این بوده که اجرا و گویندگی پیشکسوتان
این عرصه را به تماشا بنشینم و گوش بدهم که این کار توانسته خیلی زیاد کمکم کند.
من معتقدم که رسانه ملی متعلق به مردم است و مخاطبان صددرصدی آن مردم عزیزمان
هستند و باور دارم که اگر صادقانه و با تمام توان برنامه را اجرا کنم قطعا لطف
مردم هم شامل حالم خواهد شد و چه افتخاری بالاتر از این میتواند باشد.
از چه زمانی و توسط چه کسانی عنوان جوانترین گوینده رادیو را به شما
نسبت دادهاند؟
واژه قشنگی است که خوشبختانه پیشکسوتان گرانقدر با چنین واژهای همواره
در پشتصحنه مشوق من بوده و مرا ترغیب به استمرار و تقویت فعالیتم کردهاند که
امیدوارم شایستگی تعریف بزرگان را داشته باشم که شرط کار، پیشرفتهای همهجانبه
در عرصه رسانه خواهد بود.
رشته تحصیلی شما چیست؟
رشته تحصیلی من روانشناسی است، انتخاب و تحصیل در این رشته زمینهساز
آگاهی بیشتر از مسائل اجتماعی است که قطعا در تقویت حرفه رسانهام موثر بوده و هست.
عنوان کارشناس-مجری را از چه زمانی با خود یدک میکشید؟
قبل از پاسخ به این سوال لازم میدانم بگویم که نگاه ارزشمند مدیران
فهیم حوزه صدا بهخصوص مدیران محترم رادیو فرهنگ در رابطه با جوانباوری قابل
تحسین است و بنده هم مصداقی از این نگاه ارزشمند هستم که مورد اعتماد قرار گرفتم و
همکاری را در شبکه رادیویی فرهنگ با عنوان گوینده و کارشناس-مجری آغاز کردم. با
برنامه تربیتی «خشت اول» که به تهیهکنندگی خانم مریم یوسفیپور است و همچنان هر
هفته روی آنتن میرود، باتوجه به حجم بالای پیام و تماسهایی که از جانب مردم
عزیز داریم خوشبختانه به لطف خدا برنامه مورد توجه و حمایت شنوندگان واقع شده است.
رفتار همکاران و پیشکسوتان با شما چطور است؟
سوال بسیار خوبی پرسیدید و قطعا نگاه پیشکسوتان موجب پیشرفت کار است،
در آغاز فعالیتم اندکی دلهره از نظری که ممکن است پیشکسوتان این عرصه در قضاوت
کارهای من داشته باشند، داشتم ولی به لطف و عنایت خدا از روزی که قدم در صداوسیما
گذاشتم و تلاش جدی در عملکردم داشتم خوشبختانه بهطور مستمر شاهد ابراز محبت و
خرسندی بزرگان و پیشکسوتان بودم و اخلاقا خودم را مدیون این حجم از مهربانیها و
حمایتهای عاطفی آنها میدانم.
هدف بزرگی که در حوزه کاری دارید چیست؟
من همیشه هدفم در لحظه برایم رقم میخورد یعنی اینکه هیچوقت کار را
به دست اماواگرهایی که ممکن است به وجود بیاید نمیسپارم و برای ثانیههایم تلاش
میکنم؛ به این معنی که اگر در حال ضبط برنامه رادیویی باشم تمام هدف و فکر و
عقیدهام بر این است که در آن لحظه به بهترین شکل ممکن گویندگی و اجرا داشته باشم
تا بتوانم رضایت کاری از خودم داشته باشم؛ بنابراین اهداف بزرگ زیادی دارم ولی مهمترین
آن را سعی کردن در لحظه قرار میدهم تا بتوانم با موفقیت و آرامش قدم بردارم و با
اعتقاد امروزم بهتر از دیروز و فردایم بهتر از امروز باشد.
کلام آخر.
دوست دارم کلام آخرم خطاب به آن دسته از جوانانی باشد که روزانه در
صفحه مجازیام و یا در برخورد با من سوال میکنند که من چطور این مسیر را شروع
کردم؟ میخواهم بگویم که من در مسیر فعالیتم انگیزه و نشاط داشته و دارم، چون
هدفمند هستم و معتقدم که برنامه کاری من باید برخاسته از باور باشد تا بتوانم
زمینهساز بهرهمندی شنوندگان و بینندگان از برنامههای رسانه باشم و با استعانت
از خداوند متعال رضایت مسئولانم در این حوزه را فراهم کنم و نظرات مردمی را سرلوحه
پیشرفت و تعالی قرار دهم و نکته پایانی اینکه رضایتمندی مخاطبان برنامه و لبخند
رضایت پدر و مادرم که آرامشبخش وجودم است، نشاندهنده این است که تا به این لحظه
راه را درست پیمودهام.
لیلا سلمانی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است