سینما فقط هنر نیست، تجارت نیز هست! | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۲۲
داریوش مودبیان:

سینما فقط هنر نیست، تجارت نیز هست!

سینما هم مانند تئاتر سکه رایجش اقتباس است.

در هالیوود و کشورهای صاحب سینما، همواره تئاترهای خوب را به فیلم های سینمایی تبدیل می کنند، جدای از آثار شکسپیر می توان به نمایش های ۱۲ مرد خشمگین سیدنی لومت، معجزه گر آرتور پن، نمایشنامه های نیل سایمون و تعداد زیاد دیگری اشاره کرد.
با داریوش مودبیان بازیگر سینما و تئاتر، کارگردان، فیلمنامه‌نویس، مترجم  و محقق درباره کمبود آثار اقتباسی از نمایشنامه ها در سینمای ایران، گفت و گویی انجام داده ایم که می خوانید:
مودبیان درباره سابقه اقتباس کشورهای صاحب سینما از تئاترهای خوب به صبا، گفت: سینما هم مانند تئاتر سکه رایجش اقتباس است. اقتباس در درجه نخستین از نمایش ها صورت می گیرد، چون بستر آماده ای دارند. نیل سایمون آماده است که نوشته هایش شکل تئاتری بپذیرد. از یک سویی هم رمان های معروف و پرفروش همیشه مورد نظر بوده است. سینما این رمان ها را خیلی زود به فیلم تبدیل می کند تا موفقیت اثر بار دیگر در سینما هم آزموده شود و گاه موفقیتش هم در اجرا و هم اقبال تماشاگر بیشتر از رمان می شود.
ما پیش از ظهور تلویزیون با پدیده ای در سینما مواجه شدیم که فیلم تئاتر نام داشت. قدرتی که تلویزیون در ارائه متون نمایشی به دست می گیرد و انجام می دهد در سینما به نام فیلم تئاتر گفته می شود و منظور تئاترهایی است که به صورت فیلم در می آید. گاهی این تئاترها مستقیما، همانطور که روی صحنه است تبدیل به فیلم می شود و گاهی با تغییراتی در استودیو و یا در فضاهایی بیرون از استودیو می آید. این اتفاق سابقه دیرینه و قدیمی در سینما دارد.
وی ادامه داد: در سینمای تجاری قبل از انقلاب ما، نمایش های صحنه ای هم پای شان به سینما باز شد. بهرام بیضایی از بعضی از کارهای نمایشی خودش مثل «مرگ یزدگرد» فیلم سینمایی هم ساخته. از سویی باید از تهیه کنندگان سئوال شود که این رغبت چرا نشان داده نمی شود؟ آیا متون نمایشی ما فقط روی صحنه می تواند ارتباط برقرار کند؟ در سینما نمی تواند جای خودش را باز کند؟ و از سوی دیگر هم مسئله اقتباس گَران مطرح است. ما در رادیو هم تجربه کردیم، تنظیم رادیویی چیست؟ یک نمایشنامه موفق صحنه ای گاهی در رادیو به سختی جای پیدا می کند. ما به تنظیم کنندگان و اقتباس گرانی در رادیو، تلویزیون و به ویژه سینما احتیاج داریم که باعث شود جان مایه هایی که در اثر نمایشی و تئاتر وجود دارد چگونه با ابزار سینمایی به زبان سینما نزدیک شود. ما اقتباس گران بزرگ را در سینمای خودمان نداریم. تجربه هایی صورت گرفته است. داریوش مهرجویی «خانه عروسک» ایبسن را بعد از انقلاب به فیلمنامه «سارا» تبدیل می کند که کاملا ایرانیزه شده است.
او همچنین افزود: کسانی که با فن اقتباس آشنایی دارند باید متون روایت ها، داستان ها و به ویژه نمایشنامه را به سینما برگردان کنند و خودِ سینما هم خواستار این جریان و آمادگی باشد. در سال های اخیر در سینمای خودمان آثار اقتباسی را کمتر دیده ام، مگر اینکه داستانی بوده که چون جذابیت های نمایشی داشته، تغییرات بنیادین پیدا کرده است.
مودبیان در ادامه خاطر نشان کرد: نمایشنامه را باید مورد بررسی قرار دهیم، چون سینما تجارت است و فقط هنر نیست که من بنشینم و فکر کنم، بلکه از سویی که می خواهد تولید کند باید خواستار داشته باشد. گاهی یک تهیه کننده نمایشی را روی صحنه می بیند و متوجه می شود که پتانسیل سینما را دارد و ممکن است به نویسنده و کارگردان سفارش دهد.
مطبوعات باید میان دست اندرکاران سینما، نویسندگان، نمایشنامه نویسان، فیلمنامه نویسان با کارگردان های مورد نظر که در این زمینه علاقه مند هستند، میزگرد برپا کند. همه به دنبال قصه هستیم. می خواهیم از این منابع مختلف استفاده کنیم تا به سوژه و قصه برسیم.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: پیش از انقلاب فیلم «حسین کرد شبستری» از ادبیات، «امیر ارسلان نامدارد» از ادبیات عامیانه، «لیلی و مجنون» از ادبیات رسمی ما ساخته شده است. تولید کنندگان به داستان نگاه انداختند که باید جایی در سینما داشته باشد. بحث اینجاست که چه چیزی می تواند سینمایی شود؟ چه الگوهایی برای فیلمنامه است؟ یکی از الگوها برگرفتن و اقتباس کردن از کارهای نمایشی است. این الگو تا کجا گسترش پیدا می کند؟ چگونه تبدیل می شود؟ آیا نمونه هایی دارد؟ آیا قوانینی در آن وجود دارد؟ آیا می شود قواعد را تعمیم داد؟
او در پایان اشاره کرد: بعضی از کارهای نیل سایمون در تئاتر بسیار موفق است، اما فیلم آن ساخته نشده. در صورتی که تهیه کنندگان هالیوودی و آمریکایی خیلی بیشتر از ما نسبت به موفقیت این کارها حساس اند. از نمایشنامه «اتاقی در هتل لندن» نیل سایمون فیلمی ساخته نشده است. آیا نویسنده اینطور می خواسته؟ آیا در ارتباط صحنه ای، فقط موفق بوده؟ در صورتی که از «پسران آفتاب» دوبار فیلم ساخته شده و حتی قابل اقتباس است که ایرانیزه شود. «دوستان با محبت» که اکبر عبدی و حمید جبلی با کارگردانی رضا ژیان بازی می کردند، ایرانیزه «پسران آفتاب»  بود. این کوشش ها که همه انجام می دهیم برای این است که داستان و سوژه داشته باشیم. یک چارچوب به دست بیاوریم که براساس آن فیلم بسازیم و چه بهتر که به طرف تئاتر برویم. در تئاتر عمقِ معنا بیشتر است و ساختار هم نمایشی است و موفقیتش هم در جای دیگری تضمین شده است. 

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰