برنامههای عروسکی جزو آن دست
از برنامههایی هستند که شیرینی خاصی در آنها نهفته است، به طوریکه مختص به قشر
خاصی نیستند و اکثریت مخاطبان را میتوانند با خود همراه کنند. یکیاز جدیدترین
شخصیتهای عروسکی سیما نادر است در مجموعه «سوغات جنگل»؛ مجموعهای که نامهای
بزرگ کارهای عروسکی را در لیست عوامل آن مشاهده میکنیم. مقابل شما گفتوگو با دستاندرکاران
«سوغات جنگل» است که در ادامه میخوانید.
محمدجواد عبدالرحمانی تهیهکننده «سوغاتجنگل»:
مسائل را با زبانی ساده بیان میکنیم
«سوغات جنگل» قرار است که جایگزین
مجموعه «محله گلوبلبل» شود؛ مجموعهای که مدت طولانی آنتن شبکهدو سیما را بهخود
اختصاص داد و جزو برنامههای پرمخاطب این شبکه محسوب میشود. چه ویژگیهایی
«سوغات جنگل» را به این جایگاه و چه بسا بالاتر خواهند رساند؟
«سوغات جنگل» جایگزین هیچکاری نمیشود بلکه جایگاه مختص بهخود
را دارد؛ هر کاری که در سازمان تولید میشود محترم است و آنتن خود را دارد. ما
بررسیهای زیادی داشتیم و این احساس در ما ایجاد شد که از زمان برنامههای پرطرفدار
عروسکی مانند «قصههای تابهتا» و … جای چنین برنامههایی بسیار خالی بود.
البته بهغیر از «کلاه قرمزی» که آن هم بیشتر مخاطب بزرگسال دارد تا نوجوان. ما
سعی کردیم برنامهای برای نوجوانان داشته باشیم و البته جوان و بزرگسال را هم در
متن خود بگنجانیم که بههمین شکل آنرا تولید کردیم.
باتوجه به این موضوع که دو شخصیت اسمورسمدار
به نامهای بهادر مالکی و مهدی برقعی پشت عروسک نادر هستند، درصدد این هستید نادر
تبدیل به عروسکی برند شود؟ مانند جناب خان، کلاه قرمزی و… چهطور این اتفاق
خواهد افتاد؟
قبل از اینکه بخواهیم برند شویم تمام تلاش خود را میکنیم
تا کاری خوب بسازیم که مردم هم کار را دوست داشته باشند؛ عروسکهایی که از آنها
نام بردید بسیار بزرگ هستند، امیدوارم عروسک نادر هم در کنار آنها قرار بگیرد؛
دوستان ما خیلی تلاش کردهاند و امیدوارم این اتفاق بیفتد. همکاری با بهادر مالکی
، مهدی برقعی، امیر سلطاناحمدی که بهعنوان کارگردان کار هستند و تمام تیم اجرایی
در میزان تاثیرگذاری کارنقش دارند. یک گروه کار را میسازد و شاید اشخاص به تنهایی
نتوانند کاری خوب را خلق کنند.
حضور هنرمندان و چهرهها در مجموعه «سوغات جنگل»
نمونهای از برنامههای عروسکی نیست که تا بهحال در تلویزیون ساخته شدهاند؟ بهتر
نبود بخشهای دیگری را باحضور چهرهها و این عروسک شاهد بودیم؟ اگر نه، چه وجه تمایزاتی وجود دارد؟
قطعا حضور هنرمندان در روند برنامه تاثیرگذار خواهد بود.
حتی برنامههای پرمخاطبی مثل «خندوانه» هم باحضور افراد سرشناس است که دیده میشوند.
مردم دوستدارند از حالواحوال چهرهها باخبر شوند و بهعلاوه احساس میکنم
رساندن پیام داستان از طریق چهرههای محبوب تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد و این
عوامل موجب شد دوستان هنرمند و سرشناس در این برنامه با ما همکاری داشته باشند. در
اکثر برنامههای تلویزیونی هنرمندانی که حضور دارند بهصورت بداهه صحبت میکنند.
«سوغات جنگل» مضافبر اینکه بداهه را حفظ میکند خط داستانی را هم درنظر دارد و
دیالوگهایی که مرتبط به اصل قصه است را استفاده میکند.
معمولا برنامههایی که یک عروسک، شخصیت اصلی
برنامه است صرفا مخاطب کودک و نوجوان را هدف قرار نمیدهند، بلکه قشر بزرگسال را
هم درگیر میکنند؛ «سوغات جنگل» هم با همین رویکرد و هدف تولید و پخش خواهد شد؟
قطعبهیقین نوجوانان، جوانان و حتی بزرگسالان عزیز را در
متنهای خود مدنظر قرار دادیم. به طوریکه نویسندگان در لایههای مختلف داستانی
این اقشار را موردتوجه خود قرار دادهاند تا هم برای نوجوانان جالب باشد وهم برای
سایر ردههای سنی از جمله بزرگسال.
۲۰دقیقه برای برنامهای با این فرم کافی است؟
چراکه اغلب چنین برنامههایی مدتزمان طولانیتری را لااقل در برنامههای عروسکی
گذشته به خود اختصاص دادهاند؛ روایت قصه و موضوع هر برنامه و بخشهای مختلف آن هم
با حضور چهرهها ناقص نمیمانند؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم که هم بله و هم نه؛ بستگی
به نوع نگاه ما دارد. شاید ۲۰دقیقه زمان خیلی کمی بهنظر برسد و شاید هم خیلی
زیاد؛ باید دید که ما چگونه داستان را روایت میکنیم؛ اما تصور میکنم برای انسان
دیجیتالی، عصرحاضر که بیشتر ازآنکه کتاب باز کند به گوشی خود نگاه میاندازد و
یا داستان کوتاه را به رمان ترجیح میدهد، فرمهای کوتاه جذابیت بیشتری داشته باشد
و در این موارد پیام غیرمستقیم و سریعتر به مخاطب ارائه میشود.شاید مدتطولانی
یک برنامه در میزان تاثیرگذاری آن مهم باشد اما باید درنظر داشته باشیم برنامههایی
نیز داریم که با زمان کوتاهی که دارند موفق نیز هستند مانند «دیریندیرین»؛
شاید زمان محدودیتساز باشد ولی فکر میکنم اینکه باید ظرف مدت معینی حرفهای خود
را بزنیم چالش خوبی باشد. البته کار سختی است و شاید برخیمواقع نتوانیم تمام حرفهای
خود را بازگو کنیم. اما ما سعی کردیم مسائل را با زبانی ساده بیان کنیم.
«سوغات جنگل» اولین تجربه شما در این ژانر است؟
چطور برای ساخت این مجموعه راغب شدید؟ نتیجه فعالیت در این حوزه را چطور پیشبینی
میکنید؟
در سمت تهیهکننده بله؛ اما در گذشته در کارهای داستانی
حضور داشتهام. بههرحال صحبتهایی در اینخصوص شده و به این نتیجه رسیده بودیم که
کاری عروسکی را بسازیم؛ در همین راستا بهترین کارهای عروسکی را رصد کردیم تا
ببینیم کدامیک در ۳۰سال گذشته بهخوبی دیده شده است، چه فاکتورها و عواملی
داشتند، و درنهایت به این نتیجه رسیدیم ژانری که نادر و «سوغات جنگل» در آن شکلگرفتهاند
ژانری است که مردم در این مدتزمان با آن ارتباط برقرار کرده و ما هم تلاش کردیم
تا از آنها وام بگیریم و ایدههای جدید خود را در آنها بگنجانیم تا سرانجام به
فرم کنونی رسیدیم. در ابتدا کار خیلی سختی بود اما کمکم با گذشت کار و دیدن خروجی
خیلی شیرین شد. امیدوارم مردم هم «سوغات جنگل» را دوست داشته باشند که در این صورت
کار را دامه خواهیم داد.
مهدی برقعی:
همیشه دوست دارم عروسکگردان باقی بمانم
مهدی برقعی؛ عروسکگردان شخصیت نادر در مجموعه
تلویزیونی «سوغات جنگل» درخصوص شخصیت عروسکی نادر گفت:
عروسک نادر را خانم هدیه هاشمی ساخت؛ مهربانی، رک و
بااحساس بودن شخصیت این موجود برای من بسیار جذاب و دوستداشتنی است.
این عروسکگردان در مورد تفاوت تکنیکهای عروسکگردانی
بیان کرد: تکنیکهای عروسکگردانی در برنامههای مختلف تلویزیونی و تئاتر، متناسب
بانوع عروسک متفاوت است، بهطوریکه اغلب در برنامههای تلویزیونی از انواع عروسکهای
ماپت استفاده میشود و این عروسکها براساس تواناییهای
اجرایی عروسک و طراحی ساخت آن، بهوسیله یک یا چند عروسکگردان هدایت میشوند.
برقعی درادامه بیان کرد: عروسکگردانی تکنیکهای مختص
بهخود را دارد، علاقهمندان برای فراگیری علم آن، دورههای لازم را در دانشگاهها
بهصورت آکادمیک میگذرانند. همچنین آنها میتوانند برای یادگیری بیشتر در کلاسهای
خصوصی نیز شرکت کنند. درکنار این موارد، بهدستآوردن تجربه عملی از اهمیت ویژهای
برخودار است.
برقعی درپاسخ به اینکه افراد چگونه میتوانند
برای کسب تجربه عملی، وارد گروههای هنری خوب شوند، اظهار کرد:
بهعقیده من، پیداکردن مسیر درست تجربه عملی در هر
حرفهای، بستگیبه شدت عشقوعلاقه افرد دارد، یعنی باتوجه به میزان علاقه و تلاش
آنها، دستیابی به هدف میسر میشود؛ من همیشه سعی کردم با رابطه پیش نروم بلکه با تکنیک و نحوه
عروسکگردانی، خودم را معرفی کنم.
او بااشاره به چگونگی تعامل عروسکگردان با سایر عوامل کارگفت:
همکاری بین عروسکگردان با صداپیشه و سایر عوامل بهصورت متقابل است؛ بهطور معمول
تمرین گروه از جمله هماهنگیها، و نکات اصلی درمورد متن، قبلاز شروع ضبط انجام میشود؛
به عقیده من، همه این موارد تنها ۳۰درصد کار را پیش میبرند و بقیه آن بداهه است.
یعنی در خیلی از مواقع اتفاقات غیرمنتظرهای بهوجود میآید که افراد باید همانلحظه
درمورد برداشتهای آیتم، تصمیمگیری کنند.
عروسکگردان جنابخان درمورد تفاوت برنامههای عروسکی سالهای
گذشته نسبتبه عصر امروز اظهار داشت: بهنظر من، در گذشته تهیهکنندگان و کارگردانها
باعشق و احساس بیشتری برنامه میساختند ولی در دنیای امروز، بهدلیل مشکلات
اقتصادی، برنامههای خوب عروسکی کمرنگ شده است؛ البته در این مورد استثنا هم
وجود دارد که موجب احیاء شدن برنامههای عروسکی قوی هستیم.
برقعی تاکید کرد: یکی از بزرگترین موانع برنامههای عروسکی،
هزینه بالای آن است؛ بهنظرم اگر برنامه عروسکی بخواهد واقعا اصولی و حرفهای
ساخته شود باید همه عوامل از جمله نحوهزدن دکور، تصویربرداری و … دارای فضای
عروسکی باشند؛ بهطور نمونه فردی که تجربه تصویربرداری در برنامههای عروسکی دارد
با فردی که فاقد این امر است دارای تفاوتهای زیادی در کیفیت و خروجی کار است.
او ادامه داد: من همیشه سعی میکنم در برنامههایی عروسکگردانی
کنم که قرب و احترام این حوزه در درجهاول سازنده اثر حفظ شود و باتوجه به این
مورد گزیده کار میکنم.
عروسکگردان شخصیت نادر خاطرنشان کرد: من همیشه از تهقلبم
دوست دارم عروسکگردان باقی بمانم به دلیل اینکه وقتی حس واقعیام را از طریق یک
عروسک بیجان به بیننده انتقال میدهم، خیلی برایم جذاب است.
این عروسکگردان بااشاره به ارتباط حرفه عروسکگردانی با
بازیگری، بیان کرد: حرفه عروسکگردانی دقیقا مشابه تکنیک بازیگری بلکه سختتر از آن
است. یک بازیگر برای اینکه نقشی را بازی کند بهواسطه چهره و دیگر اعضای بدنش میتواند
حس و مقصود واقعی خود را به بیننده انتقال دهد، اما در عروسکگردانی اینطور نیست،
چراکه یک عروسک اصلا میمیک ندارد؛ من فکر میکنم این امر موجب سختتر شدن کار یک
عروسکگردان میشود. اغلب همکارانم همیشه به من میگویند وقتی در برنامهای پشت
نقاب یک عروسک قرار میگیرم میمیک صورتم تبدیل به چهره او میشود؛ درمجموع ابتدا
باید آن حس را درک و پساز آن به عروسک منتقل کنم و نمیدانم آیا این حرکتم از
لحاظ تخصصی، درست است یا غلط؟ برایم مهم نیست که عروسکگردان اثر، یک یا چند نفر
باشند، بلکه اجرای خوب برایم حائز اهمیت است.
برقعی در پایان خاطرنشان کرد: من امسال
افتخار همکاری با مجموعه «کلاه قرمزی» را داشتم و از اینبابت بسیار خوشحالم، چراکه
بهعقیده من، تجربه همکاری با آقایان ایرج طهماسب و حمید جبلی بسیار آموزنده است.
البته تا همیشه حسرت همکار شدن با خانم فنیزاده را خواهم داشت چراکه برایم، این
امر قبل از آسمانیشدنش میسر نشد.
امیر سلطاناحمدی: حرفهای دلم را در «سوغات
جنگل» میزنم
کارگردان «سوغات جنگل» که
شهرتاش بیشتر بهواسطه عروسکگردانی پسرعمهزا بوده است، کارگردانی هنری این
مجموعه را برعهده دارد. او هدف از ساخت «سوغات جنگل» را اینگونه عنوان کرد: انگیزه اصلی من برای پذیرفتن مسولیت در نقش کارگردان سریال
تلویزیونی «سوغات جنگل» این است که دغدغه مسائلی را که در حالحاضر دارم را بتوانم
در یک برنامه عروسکی، برای مخاطب نوجوان، بهتصویر بکشم. خیلیوقت بود دوست داشتم
برنامهای با نگاه به مقوله عشق، از جنس برنامهها وسریالهای قدیمی مانند «خانه
سبز» و «شازده کوچولو» بسازم.
سلطاناحمدی ادامه داد: وقتی به من
پیشنهاد ساخت برنامه عروسکی شد سعیکردم برنامهای که نشاندهنده یک شخصیت گناهکار
که همیشه بزرگترها درمورد نظم، بهداشت و آداب درسترفتاری به او گوشزد میکنند،
را نسازم؛ بلکه عکس این مورد را بهتصویر بکشم، یعنی کاراکتری از جنس «شازده
کوچولو» را در مقابل قاب دوربین قرار بدهم که چشمدل همه ما را باز کند و آدمها
را بهفکر وا دارد به طوریکه بگوید لزوما همیشه همهچیز آنطوریکه ما در ظاهر
میبینیم نیست و حقیقتی درون آنها نهان است که میتواند حقیقت را طبق تصور ما تلخ
نداند بلکه آن را شیرین بداند؛ ما این پیام اصلی را در ۱۲۰قسمت مختلف، به مخاطب
یادآوری میکنیم.
این کارگردان درمورد استفاده
صداپیشه کاراکتر نادر در زمینه نویسندگی، اظهار داشت: من و جناب بهادر مالکی از
دوران دانشکده همدیگر را میشناسیم، او قبل از ورودش به دانشگاه در حوزه عروسک و
حوزههای دیگر هنری مثل سنتور و … فعالیت میکرد همچنین تجربه خوب عملی داشت و من
همیشه در مورد استعداد هنریاش، اینکه ذهنش بهصورت مداوم در حال کار و تولید
است؛ به او یادآوری میکردم. درمجموع استفاده از جناب مالکی در نقش نویسنده و
حتی صداپیشه، موضوعی نبوده که من بخواهم درمورد آن از کسی بپرسم یا فکر کنم. چراکه
درمورد تمام سابقه او اطلاع دقیقی دردست داشتم و سعی میکنم همیشه در اغلب
فعالیتهایم از توانایی بالای او بهره ببرم.
این کارگردان تلویزیونی درپاسخ به
این سوال که فکر میکنید شخصیت نادر در سریال «سوغات جنگل» میتواند علاوهبر
مخاطب نوجوان، بزرگسال را نیز پای تلویزیون بکشاند، بیان کرد: بهنظرم یکی از
مواردی که موجب میشود تا همه افراد خانواده پای تلویزیون بنشینند این است که آن
برنامه حرفهای نو و تازهای را به مخاطب انتقال دهد؛ اتفاقا ما در سریال «سوغات
جنگل» با وجود این نگاه، از تهیهکننده خواهش کردیم برای پخش، باکس نزدیک به شب
را در این مجموعه داشته باشیم تا برای بیننده موضوعاتی را که دغدغه هر دو قشر باشد
را مطرح کنیم؛ خداراشکر محمد جواد عبدالرحمانی این همکاری خوب را با ما داشت،
امیدوارم باتوجه به این موارد « سوغات جنگل» برای مخاطبان لذتبخش باشد و مورد
قبولشان واقع شود.
او ادامه داد: باید خاطرنشان کنم
که عوامل گروه، بدون درنظرگرفتن دغدغه فردی و مسائل مالی با عشق و علاقه زیادی
در حال انجام مسولیتشان هستند. درمجموع هروقت در گروههایی فعالیت کردم که همه
عوامل از تهقلبشان کار میکردند شاهد خروجی و بازتاب خوب از سوی بینندههای عزیز
بودم و به این معتقدم که هیچ تلاشی بدون ارج باقی نخواهد ماند.
سلطاناحمدی در پایان درمورد پیام
اصلی «سوغات جنگل» تاکید کرد: در سریال« سوغات جنگل»، همه سعیم بر این بود تا تمام
حرفهایی که قلبا به آن ایمان دارم را بزنم؛ کمرنگی واژه مقدس «عشق» در عصر
ماشینی امروز بهوضوح دیده میشود؛ بهعقیده من، سریالهایی با این محوریت در اغلب
برنامههای تلویزیون کمرنگ شده است؛ درواقع بهگونهای حلقه مفقوده برنامههای
حالحاضر تلویزیون است و خودم بهشخصه نمونه آن را فقط در مجموعه «خانه سبز» دیدم؛
زمانیکه در حال بازنویسی «سوغات جنگل» بودم، سعی کردم از این مجموعه کمک بگیرم.
ما شروع خوبی نداشتیم، چون شروع اکران ما با زلزله
و شبیلدا و آلودگیهوا همزمان شد و توقع من برای شروع اکران فیلم بالاتر از اینبود،
اما این مسئله گریبان تمام فیلمها را گرفته و ما هم همراه بقیه هستیم
بهادر مالکی:صداپیشگی عروسک، خلاقیت در لحظه است
بهادر مالکی؛ صداپیشه شخصیت نادر در سریال تلویزیونی «سوغات
جنگل» درمورد تازهترین فعالیت خود یعنی این مجموعه بیان کرد: در حالحاضر مشغول
فعالیت در سریال تلویزیونی «سوغات جنگل» هستم که علاوهبر نویسندگی این مجموعه،
صداپیشگی یک شخصیت عروسکی بهنام نادر را نیز برعهده دارم که امیدوارم مخاطبان از
آن لذت ببرند.
نویسنده «سوغات جنگل» درادامه صحبتهای خود درخصوص محوریت
اصلی این کار گفت: محوریت سریال تلویزیونی «سوغات جنگل» بهگونهای است که مخاطب
اصلی آن را قشر نوجوان در بر میگیرد اما از آنجاییکه شخصیتهای مختلف یک
خانواده را هم بهتصویر میکشد بهعقیده من، میتواند سنین بزرگسال را هم بهپای
تلویزیون بکشاند.
مالکی درمورد سابقه همکاری خود با امیر سلطاناحمدی، کارگردان این مجموعه بیانکرد: من از سال۸۱ همدانشگاهی جناب
سلطاناحمدی بودم و خداراشکر از آندوران تا بهالان همکاری خوب و مداومی در
کارهای مختلف باهم داریم.
صداپیشه و نویسنده «سوغات جنگل» درپاسخ به اینکه صدایش بهواسطه
حضور در کدام کار و شخصیت عروسکی، برای مخاطب شناخته شده است، گفت: من، افتخار این
را داشتم که با گروه سریال عروسکی «کلاه قرمزی» همکاری داشته باشم، فکر میکنم در
این مجموعه بود که صدایم برای مخاطب شناخته شد و دلیل آنرا هم در جذابیت و
پربیننده بودن این مجموعه میدانم..
مالکی درپاسخ به اینکه الویت اصلی او برای انجام فعالیتهای
هنری در چیست، خاطرنشان کرد: من در زمینه رشته تحصیلی خودم فعالیت میکنم و درکنار
حرفه صداپیشگی، نویسندگی هم انجام میدهم؛ درمجموع علاقه بیشازحدم به حوزه
عروسک، موجب این شده است که تا بهالان در این زمینه باقی بمانم.
مالکی بااشاره به تفاوت صداپیشگی عروسک نسبت به صداپیشگی
فیلم، تاکید کرد: صداپیشگی عروسک و فیلم دو مقوله مجزا هستند؛ صداپیشگی عروسک بهگونهای
خلاقیت در لحظه است که از سوی عروسکگردان و صداپیشه ایجاد میشود، برای من، تجربه
صداپیشگی حوزه عروسک، جالبتر و لذت بخشتر از حوزههای دیگر است.
صداپیشه فامیل دور در پایان، درمورد برندسازی شخصیتهای
عروسکی صحبت کرد و گفت: برایم این موضوع، یعنی کاراکتری که بهجای آن صحبت میکنم،
در بین عروسکهای دیگر تلویزیون، برند شود یا نه؟ هرگز اهمیتی نداشته و ندارد؛ چراکه
هرچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند؛ درحد توانم مسولیتی که برعهده من گذاشته
شده را انجام میدهم و امیدوارم مخاطب نیز از آن راضی باشد
لیلا سلمانی، شیبا یاقوتی
There are no comments yet