پیمان
طالبی گوینده سرشناس مخاطبان رادیوجوان، مدتی است که در برنامههای مختلف
تلویزیونی اجرا میکند. برنامههایی مانند «طبیب» و «زندهرود»؛ با این مجری گفتوگویی
داشتیم که در ادامه میخوانیم.
برنامه« طبیب» از چهزمانی و چطور شکلگرفت؟
بعداز اتمام برنامه
«مردم چیمیگن» که یکسال و نیم روی آنتن شبکهسه سیما بود، یک پیشنهاد از طرف
گروه اجتماعی شبکهسه به آقای علی زاهدی تهیهکننده برنامه دادهشد، مبنی بر اینکه
یک برنامه پزشکی با همکاری گروه او برای این شبکه ساخته شود. وقتی اجرای این
برنامه از طرف آقای زاهدی به من داده شد برایم تازگی داشت؛ این برنامه برای من یک
تجربه جدید و نو محسوب میشد. دو هفتهای از گروه اجتماعی فرصت گرفتیم تا این
برنامه و نحوه ساختارش را مورد بررسی قرار دهیم . بعد از جلسات متفاوت در گروه فکر
این کار به این نتیجه رسیدیم که میشود این برنامه را ساخت اما باید خیلی متفاوتتر
از بقیه برنامههایی که در این بستر ساخته میشوند عملکرد. از زمانیکه تصمیم
گرفتیم این برنامه را بسازیم تا زمانپخش آن برنامه ۲ماه فرصت داشتیم. در این
مدتیکه فرصت داشتم، کتابهای پزشکی متفاوتی را مطالعه کردم. میتوانم بگویم بالغبر
۱۰۰نوع کتاب پزشکی در حوزههای مختلف را خواندم.
ویژگی برنامه«طبیب» نسبت به بقیه برنامههای پزشکی در سایر شبکهها چیست ؟
یک ویژگی مهم این
برنامه زبان ساده آن است. بهطور مثال از هرپزشکی که دعوت میکنیم تا در برنامه
حضور پیدا کند از آنها میخواهیم تا اصطلاحات سخت پزشکی را در برنامه بهکار
نبرند. مثلا اگر قرار است درباره معده درد حرف بزنیم مخاطب خیلی به دنبال ساختار
معده نیستند ، اما همیشه بهدنبال درمان سریع و راحتاند . یا اینکه بگوید واقعا
عرقنعنا در درمان سوزش معده موثر است. این نکته وجهتمایز برنامه «طبیب» با سایر
برنامه های پزشکی است. برای همین است برنامه طبیب جزو برنامههای پزشکی پرمخاطب
تلویزیون حساب میشود.
چقدر مخاطبان احتیاج دارند تا برنامههایی مانند« مردم چیمیگن» در تلویزیون
ساخته شود؟
در زمانیکه برنامه «مردم
چیمیگن» را روی آنتن داشتیم تمام فکروذکرمان این بود که مردم مارا بهعنوان
مرجعی که میتواند حرفهایشان را بشنود و آن را از طریق رسانهملی به گوش بقیه
برساند قبول داشته باشند. حتی اگر آن مشکل و معضل حل هم نشد مردم میدانستند در
سیما برنامهای است که پای درودل آنها مینشیند و آنها را بازگو میکند.
البته در این برنامه مشکلات زیادی را توانستیم حل کنیم. در تمام شبکههای سیما
نیازمند همچین برنامههایی هستیم که ارتباط مستقیم با مردم داشته باشند. رسانه
باید مرجع مطالبات اجتماعی مردم باشد. بهنظر من رسالت اصلی رسانه ملی پل ارتباطی
بین مردم و مسئولان است. برنامههای اجتماعی از اینقبیل با زبان شیوا از ضرورتهای
اصلی برنامهسازی در تلویزیون است.
اجرا در رادیو و تلویزیون باهم فرق دارند؟
اجرای رادیو و
تلویزیون دو وادی جداگانه هستند. هرکدام سختی خودشان را دارند. تلویزیون بهواسطه
اینکه چهره مجری دیده میشود و مجری بیشتر شناخته میشود، سختتر است. البته
این را باید درنظر بگیریم طیف مخاطبان بیشتراند و این خودش سختیهای اجرا را
بیشتر میکند زیرا حساسیتها در این قاب بیشتر است. در اجرای برنامه تلویزیونی
مجری باید حواسش بهتمام موارد ظاهریش از قبیل نوع لباس پوشیدنش، راهرفتنش و عکسالعملهایش
به مسائلی که در برنامه بهوجود میآید باشد. رادیو هم سختیهای خودش را دارد، سختی
کار اجرا در رادیو اینجا است که مخاطب تصویر ندارد و مجری برنامه رادیویی باید با
لحن شیوا مخاطب را جذب کند؛ به همینخاطر جمعکردن مخاطب رادیو سخت است. در عصر
دیجیتال باید یک گوینده و برنامهساز رادیو تمام سعی و تلاشش را بکند تا برنامهای
جذاب و قابلتوجه مخاطب بسازد تا بتواند مخاطب را بهخودش جذب کند. این مسائل
چشمگیر در رادیو کمتر اتفاق میافتد و مخاطبان کمتر بهسراغ رادیو میروند. اگر
بتوانیم خوراک خوبی را برای مخاطب آماده کنیم، قطعبهیقین مخاطبان رادیو را بهعنوان
رسانه صوتی استفاده خواهند کرد. بهنظر من گوینده رادیو باید تصویرسازی خوبی
داشته باشد، مخاطبان رادیو آن رنگآمیزی تصویری را که خودش یکیاز علل جذب مخاطب
است را ندارند.
پیمان طالبی برای اینکه مخاطب را پای برنامه نگه دارد در زمان طلایی برنامههایش
چه ترفندی را بهکار میبرد؟
بهنظر من مجری برای
اینکه بتواند در دقیقههای اول مخاطبان را پای برنامه نگهدارد باید با مردم صادق
باشد. مجری نباید برای مردم نقش بازی کند. مجری که نقش بازی کند، مردم به آن
برنامه اعتماد نمیکنند. یک ویژگی بارزی که باعث میشود تا مخاطب پای برنامه
بنشیند، این است که شخصیت بیرونم با شخصیت درون قاب تصویرم هیچ فرقی نمیکند. نوع
حرفزدن و لباس پوشیدن زمان اجرایم با زمانیکه در بیرون از تلویزیون با مردم روبهرو
میشوم فرقی نمیکند؛ همین یکرنگی برای مخاطبان رشتهاتصال بهحساب میآید و به همینخاطر
مخاطب در اجرای برنامهها به من فرصت میدهد تا بتوانم برنامه را به نقطه اوج
برسانم. اگر یک مجری نتواند در دقیقههای اول با نوع رفتار و گفتارش مخاطب را نگه
دارد، مخاطب مجبور به عوضکردن شبکه و برنامه میشود. آفت یک برنامه نقش بازیکردن
مجری آن است . تمام مجریهای موفقی که در این سالها در شبکههای مختلف سیما کار
کردهاند، موفیقتشان بهخاطر یکرنگ بودنشان با مردم است. مجری باید آنقدر فنبیان
داشته باشد که بتواند بدون نقش بازی کردن رشته ارتباط را دست مخاطب بدهد.
این روزها اجرای برنامه تلویزیونی اغلب به بازیگران سپرده میشود؛ آیا این
اتفاق در رسانه یک رویداد مثبت است یا منفی؟
من جزو آندسته آدمهایی
هستم که با اجرای بازیگران در تلویزیون هیچ مخالفتی ندارم. یک موجی در رسانهها بهراه
افتاده بود که مجریان از اجرای بازیگران شاکی هستند بهنظر من هیچ منافاتی باهم
ندارند. بازیگری که به سمت اجرا روی میآورد بازیگریشان تثبیت شده است، از سمت
سازندگان برنامههای تلویزیونی نیز به او پیشنهادی برای اجر شده است که اگر در این
کار هم موفق شود یک برگبرنده دیگر بهدست آورده است و بالعکس اگر در اجرا موفق
نشود خودش ضرر کرده است. رامبد جوان از آن دسته بازیگرانی است که در عرصه اجرا هم
موفق شده پس نمیتوانیم بگوییم اجرا یک کار انحصاری است. این قضیه را در عرصههای
مختلف هنر هم میتوانیم شاهد باشیم. بهطورمثال مجریای داشتیم که بازیگر شده یا
بازیگری را داشتیم که خواننده شده است. اگر کسی بتواند در تمام عرصهها موفق باشد
هیچ سد راهی برایش وجود ندارد. یک اشتباه بزرگ بین اهالی رسانه باب شد، اینکه میگفتند
بازیگران مدیوم تلویزیون را نمیشناسد، مگر همان فرد تا چندیپیش در سریالهای
تلویزیونی بازی نمیکرده است؟ کسیکه سال ها در تلویزیون از هر طریقی کار کند
مدیوم تلویزیون را میشناسد. یک نکته قابل تامل را باید بگویم بازیگران باید
حواسشان باشد که در اجرا برای مردم نقش بازینکنند ، نکته پسزننده این امر همین
میتواند باشد.
فائزه علیمردانی
There are no comments yet