آقای صفری این هفته فیلم «آینه بغل» با بازی شما در سینماها اکران میشود؟
البته در آن فیلم در حد یکی دو سکانس بازی دارم اما در کنار عوامل گروه حضور داشتم.
در «آستیگمات» و «انزوا» و «بمب» که حضور جدی داشتید.
بله. امسال در همین چند فیلم بازی کردهام. در بعضی از آنها نقشهای
پررنگتر و در بعضی از آنها در نقشهای کوتاهتری بازی کردهام اما در کنار گروههایی
حضور داشتم و بازی خودم در «آستیگمات» و «بمب» را بسیار دوست دارم.
در اوایل ورود شما از تئاتر به سینما، شاهد حضور شما در نقشهای اصلی
فیلم بودیم. به نظر میرسد این روزها حضور خود را در سینما کمرنگتر کردهاید. برای
مثال در فیلم «فراری» آقای داوودنژاد با اینکه نقش کوتاهی داشتید اما حضورتان بسیار
تاثیرگذار بود آیا این اتفاق بهخاطر سلیقه شما نسبت به فیلمها رخ داده یا سایر فعالیتهایی
که در زمینه تئاتر و تدریس انجام میدهید برایتان اهمیت بیشتری دارد؟
مسئله این نیست که از پیشنهادات بازیگری که من میشود خوشم میآید مسئله
به برنامهریزی و شرایط برمیگردد که همه چیز باید در کنار هم باشد تا در کاری حضور
پیدا کنم. من در کنار همه چیز هستم و چندان
اهل برنامهریزی برای حضور در کاری نیستم. من به خودم اعتماد و اطمینان دارم و از تواناییهایم
باخبرم اما دیگران هستند که باید به من اعتماد کنند و در انتخاب من برای حضور در
فیلمشان پیشقدم شوند و بازی در فیلم را به من پیشنهاد دهند. من هم از آن افرادی نیستم
که مدام برای آینده نقشه بکشم. کار خود را انجام میدهم و در انتظار موقعیتهای خوب
میمانم.
حضورتان در سریالهای تلویزیونی هم در سالهای اخیر خیلی جذاب بود. مخصوصاً
دو مجموعه «گاوصندوق» و «آب پریا» با بازی شما در اذهان همه مانده است. این روزها با
تلویزیون هم کار میکنید یا خیر؟
گاهی وقتها پیشنهاد کار تلویزیونی به من میشود و اتفاقاً امسال هم
یک کار را برای تلویزیون انجام دادم که سریالی است به نام «آنام» و فکر میکنم پخش
آن با آغاز فصل زمستان آغاز شود، چون هنوز گروه تولید مشغول ادامه فیلمبرداری است و
بازی من هم در این سریال ادامه دارد.
چه شخصیتی را در این سریال بازی میکنید؟
در این سریال یک پرسوناژ به نام
سهند را بازی میکنم که گذشته پر از بحرانی داشته و ماجراها و اتفاقاتی برایش افتاده
که در مسیر روایت داستان سریال بخشهای از آن را میبینیم و بخشهایی از آن هم در
ادامه سریال میآید.
یکی از فیلمهایی که در آن حضور دارید و برای همه ما جالب است در مورد
آن بدانیم فیلم دومین ساخته بلند سینمایی پیمان معادی است کمی در مورد نقش خود در این
فیلم برای ما بگویید.
پیمان معادی خودش فیلمنامه این فیلم را نوشته و باید بگویم که «بمب» فیلمنامه
بسیار جذابی دارد و وقتی فیلمنامه را خواندم بسیار از آن لذت بردم. فضای خوب و جذابی
داشت. مناسبات بین افراد و روابطی که آنها باهم دارند و حالوهوایی که داستان در آن
روایت میشود و شخصیتها در آن سیر میکنند در کنار مضمون فیلم برای من خیلی جالب
بود و پیمان معادی با قلم خود بهخوبی تمام این عوامل را در کنار هم پرداخت کرده بود.
با خواندن فیلمنامه بلافاصله برای بازی در فیلم اعلام آمادگی کردم. پیمان معادی هم
کارگردان باشعور و باسوادی است و میداند چه میکند به همین خاطر فکر میکنم که درنهایت
هم «بمب» فیلم جذابی از کار درآمده باشد.
کمی در مورد کاراکتر خود در فیلم «بمب» بفرمایید.
داستان فیلم در مورد تعدادی همسایه است و شخصیت من در فیلم یک پسری دارد
که درواقع بهنوعی روایتگر اصلی و قهرمان قصه است. این پسر جوان یک مقطعی خاصی را از
سر میگذراند و احساساتی را تجربه میکند که با مجموعه فضای کار کنتراست جالبی دارد
و من در آن خانه بین سایر همسایگان و پسرم زندگی میکنم. به نظر من فضایی را که پیمان
معادی در «بمب» ساخته، توسط پرسوناژهای آن که بهعنوان همسایگان یک خانه هستند داستان
را به پیش میبرد و آنها به این فضا شکل نهایی میدهند. به نظر من یکی از کارهای
دیدنی امسال است و امیدوارم در جشنواره آن را ببینید.
در مورد فیلم «آستیگمات» بگویید. ترکیب بازیگران آن در کنار کارگردانی
که دومین فیلمش را ساخته، کنجکاویهای زیادی را برای دانستن درباره این فیلم برانگیخته
است.
از نظر من «آستیگمات» فیلم فوقالعاده خوبی از کار درآمده و امیدوارم
در جشنواره اکران شود و این فیلم را ببینید، چون فیلم شریف، خوشساخت و درستی است. مجید مصطفوی؛ فیلمساز جوان
با دانایی کامل به کاری که میکند پشت دوربین رفت و فیلم خوبی ساخت. درست است که امسال
کمکار بودم اما این دو کار را بسیار دوست دارم و هر وقت یادم میآید که در آن کارها
حضور داشتم احساس خوبی به من دست میدهد.
شما زمانی تلهتئاتر هم کار
میکردید و اصولاً در دورهای در تئاتر یکی از فرمتهای محبوب نمایشی بود که این
روزها در تلویزیون تلهتئاتر خیلی کمتر ساخته میشود. به نظر شما چرا این روند در تلویزیون
ما وجود دارد؟ دیگر مثل سابق تلهتئاتر ساخته نمیشود. برای مثال آخرین کار شما بهعنوان
کارگردان تئاتر به سال۸۶ باز
میگردد.
همانطور که میدانید بنیانگذار تلهتئاتر در ایران مرحوم داوود رشیدی
بود که حتی در اوایل تاسیس تلویزیون، اجراهایی را بهصورت زنده برای مردم انجام میدادند.
در سالهای اخیر هم تلویزیون فعالیتی را برای ساخت
تلهتئاتر آغاز کرد اما پس از چند سال نمیدانم به چه دلیل این فعالیتها
متوقف شد چون این اتفاق میتوانست اتفاق بسیار خوبی باشد و بهمرور با جلو رفتن در
این روند ایرادات خود را پیدا کند و تبدیل به یک روند دائمی شود. حتی من خودم یک تلهتئاتر
در تلویزیون کارگردانی کردهام به نام «آخرین بازی» نوشته مرحوم محمود استادمحمد که
زندهیادان مصطفی عبدالهی و رضا سعیدی در آن بازی میکردند و ساخت آن برای من بسیار
خاطره خوب و جذابی بود که هرگز تجربه انجام آن را از یاد نمیبرم. اما امیدوارم دوباره
این جریان به راه بیفتد و تلویزیون به تئاتر اهمیت بیشتری بدهد و با تئاتر و ادبیات
رفاقت کند.
شما چه در سینما و چه در تلویزیون و تئاتر تنوع بالایی از نقشهارا بازی
کردید و سراغ انواع شخصیتها و کاراکترهای مختلف رفتهاید، در کدامیک از این مدیومهای
تصویری به اوج بازیگری خود رسیدهاید که حس کنید دیگر بهتر از این نمیتوانم نقشی را
ایفا کنم؟
بله. من این تجربه را داشتم در تئاتر «شکار روباه» به کارگردانی دکتر
علی رفیعی نقش آغامحمدخان قاجار را بازی کردم آن اجرا یک شکلی از بازیگری را داشت که
در ایران با آن مدل از بازیگری زیاد آشنا نیستند. خوشبختانه معلم من در زمینه بازیگری
دکتر علی رفیعی است و من هنگام بازی در آن تئاتر بهنوعی به وی درس پس دادم و خوشحالم
که نمره قبولی را از استاد خودم گرفتهام و او به من گفت: تو به آن نقطهای که من در
ذهن خودم داشتم رسیدی؛ نقطهای که آن را در بازیگران ایرانی پیدا نمیکردم اما تو آن
را انجام دادی. این نقطه موفقیت و قله من در تئاتر بود و امیدوارم در سینما و تلویزیون
همچنین نقشی پیش بیاید و این اتفاق بیفتد.
علی ظهوریراد
There are no comments yet