اسدالله امرایی نویسنده و مترجم در گفتگو با خبرنگار ادبیات صبا عنوان کرد: رمان «آتش درخشان» نوشته جان استاینبک را ترجمه کردهام که قرار است در انتشارات افق به چاپ برسد و مدتهاست منتظر مجوز آن هستیم.
این مترجم باسابقه درباره عرضه کتابهای تقلبی با ترجمههای ضعیف و گاه رونویسی شده در بازار نشر اظهار کرد: این پدیده در صنعت نشر کشور تاثیر سو دارد و این تاثیر سو جایی نمایان میشود که این کتابها در مراجع رسمی و غیررسمی به فروش میرسند و غالبا هم آثار بیکیفیتی هستند. گاهی چندین کتاب پرفروش ناشران دیگر را برمیدارند و با نام مترجمانی که بعضا وجود خارجی ندارند به بازار عرضه میکنند و با تخفیفهای تعجببرانگیز میفروشند.
او ادامه داد: یادم هست که در نمایشگاه سال ۹۸ چنین پدیدهای را خود شاهد بودم که ناشری همه عناوین را با ترجمه پسر یازدهسالهاش عرضه کرده بود. این ناشران که غالبا پشتگرمیهای پنهانی دارند در مقابل افشاگریها به جای عقبنشینی و کنار گذاشتن شیوه غلط خود به تهدید روزنامهنگاران و خبرنگاران میپردازند.
امرایی عنوان کرد: علاقهمندان کتاب گاهی ممکن است با این تخفیفهای عجیب مواجه شوند و با خودشان فکر کنند که چرا ناشران بهتر و نامآشناتر چنین قیمتها و تخفیفهایی ندارند؟ البته این ناشران متقلب برای آنکه متضرر نشوند و در این تخفیفها مغبون نشوند قیمت پشت جلد کتاب را بالا میبرند.
این مترجم تصریح کرد: مخاطب جدی ادبیات فریب این کتابهای ضعیف را نمیخورد اما بههرحال انتشار این نوع کتابها آسیبزننده هستند. گاهی مشاهده میکنیم که یک اثر با تیراژ بالا در تمام ایستگاههای مترو، پیادهرو و مراکز دولتی عرضه میشود. حال به این شرایط کتاب هایی را که به صورت قاچاقی از روی پیدیاف کتابها با کیفیت پایین چاپ میشوند، اضافه کنید. نتیجه این اتفاقات قطعا به ضرر صنعت نشر کشور و ناشران و پدیدآورندگان آثار است.
مترجم «به افق پاریس» بیان کرد: گاهی مشاهده میکنیم که ناشر برای چاپ یک اثر در هزارتایی معطل کاغذ است اما از طرفی این ناشران متقلب کتابها را با شمارگان ثبت شده دو سه هزار نسخه چاپ میکنند و در جایی مانند دیجیکالا و ایستگاههای مترو و معابر پررفتوآمد عرضه میکنند.
امرایی در پایان برای جلوگیری از این نابهسامانی در صنعت نشر ۲ پیشنهاد مطرح کرد: ابتدا اینکه متولیان دولتی به معاهده کپیرایت بینالمللی بپیوندند که بعید است در کوتاهمدت این کار را صورت دهند و بعد اینکه حکومت دخالت خود را کنار بگذارد و صنعت نشر را به اهل فن بسپارد و به آنها اعتماد کند که آن هم البته بعید است. وقتی دستور توقف انتشار یک کتاب و جلوگیری از تجدیدچاپ آن صادر می شود، همان کتاب به شبکه کتابهای زیرزمینی و قاچاق تبدیل راه می یابد و ناشر و پدیدآورنده اثر از حقوق مادیشان محروم میشوند. درواقع متولیان امر باید به نویسنده، ناشر، شاعر و مولف اعتماد کنند تا کتابهایشان را منتشر کنند. کافیست یک روز در خیابان قدم بزنید و از ممنوعهترین کتابها را در دستفروشی ها میبینید و این مساله نتیجه سختگیری در صدور مجوزها و جلوگیری از تجدیدچاپ کتابها است.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است