تنها یک هفته دیگر تا آغاز مهمترین رویداد تئاتر کودک در
ایران باقی مانده است. بیستوچهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان از
روز شنبه؛ دهم آذرماه در همدان کار خود را آغاز میکند. به همین بهانه با مریم
کاظمی؛ نویسنده و کارگردان تئاتر، کارشناس تئاتر کودک و نوجوان و دبیر این دوره از
جشنواره گفتوگو کردهایم.
تولید تئاتر بهنوعی ریسک کردن محسوب میشود.
تهیهکنندگان و کارگردانها چه میزان ریسک میکنند تا تئاتر کودک روی صحنه ببرند؟
به نظر من تولید تئاتر کودک اصلا ریسک نیست! ریسک را افراد
نابلد انجام میدهند. کسی که کار خود را بلد است، تئاتر روی صحنه میبرد. تئاتر
کودک بهقدری غنی و عمیق است که باید افراد باتجربه به این حوزه ورود کنند. درواقع
افراد باید آنقدر بزرگ شده باشند که بتوانند وارد تئاتر کودک بشوند اما متاسفانه
این روزها تئاتر تبدیل شده است به دروازه آسان ورود! یعنی برخی از افراد چون راهی
به تئاتر بزرگسال ندارند، از تئاتر کودک کار خود را آغاز میکنند. برای این
افراد، اصلا تئاتر کودک جدی نیست. فکر میکنند چون میتوان تئاتر کودک را در هر
مکانی اجرا کرد، کاری آسانتر است. میتوان تئاتر کودک را بهغیراز سالن، در
مدرسه، مهدکودک، خیابان و … اجرا کرد چون پروداکشن بزرگی ندارد. تئاتر کودک
واقعا به هزینههای بسیار زیاد احتیاج ندارد. این گونه تئاتر فقط فکر میخواهد و
خلاقیت.
در دوران کودکی نسل ما، فضای آثار کودک بسیار
فانتزی بود. چرا امروز تا این اندازه از فضای فانتزی دور شدهایم؟
خلق فضای فانتزی به زمان، اندیشه، کار مداوم و تولید نیاز
دارد. به وجود آوردن این فضا نیازمند تولید فضایی شبیه به دوران گذشته است اما در
۱۰ الی ۱۲ سال گذشته، بهمرور تمام امکاناتمان را از دست دادهایم و دیگر به سمت
تولید کار کودک نمیرویم. آثاری که در صداوسیمای ما تولید میشوند، بهندرت به سمت
تولید میروند. در زمان گذشته، اگر آثاری بهصورت زنده روی آنتن میرفتند که به آنها
آثار عروسکپلاتویی میگفتند، آثار تولیدی هم داشتیم. یکی از دلایل کم شدن تولید
برنامه مختص کودک و نوجوان در صداوسیما میتواند نیاز گروهها برای پیدا کردن
اسپانسر جهت تولید برنامه است. در تمام ارگانها از جمله صداوسیما، همواره از
مسئولان میشنویم که مشکل مالی وجود دارد درنتیجه گروهها به سمت تولید آثار
زودبازده و کمهزینه رفتهاند. برای ایجاد اتاق فکر که بتوان از درون آن، برنامه
تلویزیونی خوبی تولید کرد، باید هزینه کرد. درنتیجه اغلب آثار زودبازده و عاری فکر
و اندیشه هستند که سناریوی درستی ندارند و بر اساس بداهه پیش میروند. البته آثار
خوبی هم دیده میشود اما در این نوع برنامهها، کار به شیوه آزمونوخطا پیش میرود.
در گذشته برای تولید برنامه، بر روی سناریو، بازیگر، شرایط تولید و … فکر میشد،
لوکیشنهای متنوع داشت که جذابیتهای بصری آثار را بالا میبرد. تمام این مسائل در
کنار هم آن فضای تخیلیفانتزی که بهشدت کودک به آن نیاز دارد را میساخت تا کودک
از زندگی روزمره خود خارج شود. با شرایطی که در برنامهسازی پیش آمده است، کودکان
در شبکههای مجازی این فضا را میجویند.
برخی معتقد هستند تئاتر کودک همچون آثار
تلویزیونی ما در این حوزه نزول پیدا کردهاند. آیا شما با این گفته موافق هستید؟
اتفاقا در حوزه کودک، تئاتر کودک رشد داشته است چون اغلب
افرادی که به حوزه تئاتر کودک ورود میکنند، قصد دارند از این راه به آثار بزرگسال
راه یابند در نتیجه تئاتر کودک جریانی حسرت برانگیز نیست. این گونه تئاتری در
جریانی مداوم و بهدور از حاشیه به رشد خود ادامه داده است و بیشتر از تئاتر بزرگسال
دستاورد حرفهای داشته و مخاطبان خود را پیدا کرده است. از نظر اقتصادی هم تئاتر
کودک از تئاتر بزرگسال موفقتر عمل کرده است. استقبال از تئاتر کودک بسیار زیاد
است و تئاتر کودک بیشتر از تئاتر بزرگسال مورد استقبال قرار میگیرد چون درزمینه
تماشاگران تئاتر کودک، نیروی بالقوهای وجود دارد که هیچگاه تمام نمیشود. کودکان
به دنیا میآیند، بزرگ میشوند و کودکان دیگری را به وجود میآورند.
به بحث مالی اشاره کردید. شما یکی از کارشناسان
تئاتر کودک و نوجوان هستید و همواره میدانیم شرایط مالی تئاتر چندان مناسب نیست.
برخی افراد را میشناسیم که بدون کوچکترین سررشتهای از تئاتر، تهیهکننده این
هنر میشوند. چه میزان این مسئله میتواند به تئاتر ما ضربه بزند؟
واقعیت جامعه ما این است که اگر پول داشته باشید، نهتنها
تهیهکننده که میتوانید بازیگر یا حتی کارگردان بشوید! متاسفانه مدیران ما همواره
توپ را در زمین دیگران میاندازند و از خود سلب مسئولیت میکنند تا تعهدی برای
تولید اثر نداشته باشند. درنتیجه در سالهای گذشته همواره هنرمندان را به این سمت
سوق دادهاند که خودشان هزینههای آثار را تامین کنند. به همین دلیل در تئاتر
افرادی خلقالساعه زاده شدند که نام خود را تهیهکننده گذاشتهاند. از دید من تهیهکننده
در تئاتر معنا ندارد چون به تجربه دیدهایم تهیهکننده باید بتواند شرایط تولید یک
پروژه، از صفر تا صد را تامین کند. مهمترین نکته این است که تهیهکننده باید
درباره کاری که انجام میدهد، شناخت داشته باشد؛ تهیهکننده باید حتی از کارگردان
به کاری که انجام میدهد، اشراف بیشتری داشته باشد اما در تئاتر اغلب افرادی که
عنوان تهیهکننده را یدک میکشند، روی پارامترهایی سرمایهگذاری میکنند که میپندارند
با آنها میتوان به فروش خوبی دست یافت. این افراد اصلا تهیهکننده فرهنگی
نیستند؛ تهیهکننده فرهنگی کسی است که به کار خود ایمان دارد و دغدغه او بهجای
پول، تولید شدن یک اثر هنری است. نمیتوان از افراد عادی انتظار داشت چنین رویکردی
را داشته باشند درنتیجه متولیان فرهنگی باید به فکر تولید آثار باشند.
در یک سال اخیر شاهد هستیم که چهرههای
تلویزیونی و سینمایی بسیار زیادی به تئاتر آمدهاند. برخی معتقد هستند این حضور،
استقبال مردم از تئاتر را بیشتر کرده است و برخی دیگر میگویند شرایط برای
بازیگران تئاتر دشوارتر شده است. شما حضور بازیگران چهره تصویری در تئاتر را چگونه
ارزیابی میکنید؟
هیچ اشکالی ندارد که از چهرهها استفاده شود و در سراسر
دنیا این اتفاق میافتد. بالاخره چهرهها بضاعت هنر این مملکت هستند. اگر یک گروه
تئاتری تشخیص داد که باید از چهره در اثر خود استفاده کند، اتفاق خوبی است اما این
حضور نباید به جریان غالب تئاتر ما تبدیل شود. الان سوءتفاهم فرهنگی به وجود آمده
است که اگر نمایشی چهره نداشته باشد، مخاطب نخواهد داشت. در سالنهای کوچک و بزرگ
سراسر تهران روزانه حدود هفتاد الی هشتاد نمایش روی صحنه میروند. آیا تمام این
نمایشها چهره دارند؟! اما برای آنها زحمت کشیده شده و گروهها انتظار دارند که
مخاطب داشته باشند. امروز تئاترها با شیوهای تبلیغ میشوند که آثار بدون چهره
واقعا تماشاگر ندارند چون متاسفانه رسانهها که باید در این زمینه اطلاعرسانی
کنند، سلیقه شخصی خود را در نظر میگیرند و درباره این آثار اطلاعرسانی میکنند.
باید اجازه دهیم خود مخاطب تصمیم بگیرند.
شما دبیر بیستوچهارمین جشنواره بینالمللی
تئاتر کودک و نوجوان هستید. برخی معتقد هستند در جشنوارهها بهنوعی پارتیبازی میشود
و شاید حق برخی از آثار خورده میشوند. آیا چنین اتفاقی را محتمل میدانید؟
مطمئن هستم هیچگاه از طرف ستاد یک جشنواره پارتیبازی نمیشود
اما ممکن است هر انسانی خطا کند. ممکن است داوران را بخرند چون ما که تمام مدت
شبانهروز با داوران نیستیم. ممکن است این اتفاق در هر جشنوارهای د سراسر دنیا رخ
دهد چون وقتی فردی در یک جشنواره برگزیده میشود، به شهرت میرسد و این انتخاب،
نشان از این است که آن شخص حرفهای و کار بلد است. جشنواره نمیتواند ضامن اخلاق
باشد بلکه تنها میتواند شرایط مساوی برای حضور گروهها را فراهم کند. البته باید
این نکته را در نظر بگیرید که بعد از هر جشنوارهای اعلام میشود انصاف رعایت نشده
است اما وقتی کنکاش میکنید، درمییابید هیچکدام از این افراد درباره کیفیت کار
خود صحبت نمیکنند! بلکه میگویند کار منتخب از کار خودشان برتر نبوده است. طبیعتا
هر هنرمندی اثر خود را بهترین اثر میداند درصورتیکه باید ببینیم اثری که از آن
استقبال بیشتری شده است و آرای بیشتری را به خود اختصاص داده است، چه مزیت یا
ویژگیای داشته است؟! وقتی جایزه به ما داده نمیشود، میگوییم پارتیبازی شده است
و خودمان انصاف را کنار میگذاریم. البته منظور من این نیست که هیچ خطایی نداریم
تنها میخواهم بگویم که با انصاف به همهچیز نگاه کنیم.
زوم:
جشنواره محل تلاقی آثار است
جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان، برآیند آثاری که
در طول سال اجرا میشوند، است. درنتیجه اگر نمایشی روی صحنه نرود، جشنواره معنا
ندارد. برای داشتن یک جشنواره خوب، باید در طول سال، جریان مستمر تئاتر داشته
باشیم. جشنواره محل تلاقی آثار است. باید به این سمت برویم که در طول سال در شهرها
و روستاهای ایران، کار تولید شود و در مدارس، خیابانها و … روی صحنه برود. ما
جشنوارههای بسیار زیادی همچون دانشآموزی، خیابانی، معلولان و … داریم که به
بخشهای مختلف میپردازد و به هنرمندانی که در هر کدام از این بخشها فعالیت میکنند،
خوراک میدهد. یکی از نکاتی که به جشنوارههای ما آسیب زده این است که ما همهچیز
را در این جشنوارهها میگنجانیم، لزومی ندارد تمام گونههای تئاتر در یک جشنواره
وجود داشته باشد بلکه میتوان جشنوارههای تخصصی موضوعی و باکیفیت برگزار کرد. آرزو
میکنم سطحبندی درستی در تئاتر کودک اتفاق بیفتد و همه بتوانند بر اساس توانایی،
تجربیات و دانش خود امکان اجرا و عرضه آثار خود را داشته باشند.
مینا صفار
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است