معماری
هر کشوری منطبق بر فرهنگ غالب آن است. در معماری ایرانی که متاثر از دین اسلام و فرهنگ
تابعه آن است توجه ویژهای به این موضوع شده و از ارتفاع خانهها
که مشرف بر حیاط یکدیگر گرفته تا مسائل جزئیتری
چون کلونهای در کوچک و بزرگ که با صداهای متفاوت بیانگر جنسیت فرد
پشت در بودند (زن یا مرد) همه نشانه توجه ویژه معماری قدیم ایران به این موضوع هستند.
تحقیقات جامعهشناختی، نشان میدهد
گسترش حوزه فعالیتهای اجتماعی زنان، ترس آنها از حضور در فضاهای عمومی که برگرفته
از طبیعت زنانه بیان باشد را نقض میکند و به نظر میرسد علت این مسئله در یک سیستم
پیچیده فرهنگی قابل مطالعه است. براساس سیاستهای دولتی توزیع نامتعادل فضاهای عمومی
از منظر جنسیتی منجر به کنارهگیری زنان از مشارکت در فرآیند توسعهی پایدار خواهد
شد. از اینرو تنها یک مدیریت شهری کارآمد میتواند سبب ایجاد توازن و امنیت شهری شود.
در این راستا یکی از راهکارهای اتخاذ شده در ایران، جداسازی فضاهای عمومی و ایجاد
خدمات ویژه برای زنان است. اگرچه این سیاست با انگیزه کاهش محرومیت زنان در برخورداری
از فضاهای عمومی و افزایش احساس اتخاد شده است، اما در درازمدت موجب تعمیق
نابرابریهای جنسیتی و تفکیک عمیقتر جامعه به دو بخش زنانه و مردانه خواهد شد. از
اینرو میتوان تاکید کرد باید بهجای ایجاد تسهیلات ویژه زنان، امنیت در جامعه برای
همگان افزایش یابد.
دکتر نعمتاله فاضلی، استاد دانشگاه،
جامعهشناس و عضو هیاتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی در مورد موقعیت زنان در فضای عمومی
به سه رویکرد اشاره میکند: رویکرد کارکردگرایی، رویکرد مارکسیستی و نئومارکسیستی و
رویکرد کنش متقابل نمادین؛ به این معنا که انسانها در سپهرهای خانوادگی، جامعه، نهادهای
کار و… نقشهای متفاوتی میگیرند و میتوانند فراغت داشته باشند. در این دیدگاه فراغت
امری مستقل است و به تجربه فرد بازمیگردد. این رویکرد هویت انسان را سامان میدهد.
وی در ادامه میگوید: «شهریشدن جامعه
ایران منجر به عوضشدن آگاهی جنسیتی شده است؛ یعنی ساختار شناختی، معرفتی، سازوکار
درونی اندیشیدن، رویههای فکرکردن، شیوههای رمزگذاری و رمزگشایی، شیوههای شکلگیری
عاطفه و احساس، سلیقه، ذائقه، شیوه تفکر، شیوه پاسخگویی به نیاز، شیوه شکلگیری نیاز
و بسیاری موارد دیگر در زنان، بهطور کامل با نوعی گسست تاریخی و گسست شناختی تحتتاثیر
شهریشدن و کلانشهریشدن تجربه شده است.»
در خارج از ایران، یکی از اولین
پروژههایی که به مسئله برابری جنسیت پرداخت مجموعه آپارتمانی بود
که با زنان و برای زنان در منطقه ۲۱ شهر وین (پایتخت اتریش) طراحی شد. در سال ۱۹۹۳
در این شهر یک مسابقه طراحی برای پروژهای که « زنان-کار-شهر» نامیده میشد، برگزار
شد. این پروژه پیرو یک نمایشگاه عکس در سال ۱۹۹۱در شهر وین با عنوان «چه کسی مالک فضای
عمومی است- زندگی هرروزه زنان در شهر» مطرح شد. در این نمایشگاه تصاویری از زندگی
روزمره زنان به تصویر کشیده شده بود که برای انجام فعالیتهای روزانه در شهر وین
در رفتوآمد بودند. مسئله قابلتوجه در مجموعه عکسها، مطرح شدن امنیت بهعنوان
یک دغدغه در فعالیت زنان بود.
ایده طرح مسابقه به ایجاد راحتی
زندگی برای زنان در خانه میپرداخت. طبق آمار اداره ملی اتریش، زنان در مقایسه با مردان
زمان بیشتری در خانه سپری میکنند. در این پروژه آپارتمانها توسط حیاطهایی محاط
شدهاند و بخشهای چمن کاری شده بهشکل دایره، نقاطی از حیاطهای وسیع را در
اختیار کودکان و والدین قرار میدهد که میتوانند در آنجا و بدون اینکه از محدوده
خانه خود دور شوند، در فضای آزاد به استراحت و تفریح بپردازند. در این مجتمع
کاربریهای لازم ازجمله مهدکودک، داروخانه و درمانگاه پیشبینی شده است. از لحاظ مکانیابی،
این ساختمان در نقطهای از شهر قرار گرفته است که دسترسی به حملونقل عمومی برای تردد
در شهر و رفتن به مدرسه و محل کار به سهولت امکانپذیر باشد.
نکته حائز اهمیت در این پروژه
اولویت مسئله حل نیاز کاربران بر مسائل فنی است. این درحالی است که در پروژههای
ساختمانی مسائل فنی و زیباییششناختی از اولویت برخوردارند.
به دنبال این پروژه، توجه به پارکهای
شهری در دستور کار مدیران شهری قرار گرفت و در سال ۱۹۹۹ به ایجاد تغییراتی در دو
پارک شهری در شهر وین روی آوردند. نتایج حاصل از ارائه تغییرات، همچون ایجاد
دسترسی پیاده به پارک، احداث زمینهای بازی و بهطورکلی تبدیل محوطهای بیش از حد
گسترده باز به فضاهای نیمه بسته، نشان داد آرایش کاربران فضا به سرعت تغییر کرده و
امکان برابری استفاده از تسهیلات برای اقشار متنوع میسر شد.
در همین راستا، استراتژی برنامهریزی شهر وین در سال ۲۰۰۸ توسط سازمان ملل متحد،
بهعنوان بهترین نمونه در ارتقا محیط زندگی برگزیده شد. درحالحاضر،
فضاهایی که در داخل کشور به مسئله حضور زنان پرداختهاند محدود به پارکهای بانوان
میشود که عمدتا به جنبه لذت موقت پرداختهاند و از ایجاد هویت همپیوند زنان با مردان
غافل ماندهاند. از همین رو مضامینی همچون «شهر دوستدار زن» با
فروکاستن مسئله نیاز زنان به فضاهای برابر به ایجاد فضاهای محدود برای این قشر،
محقق نخواهد شد و تنها موجب تفکیک شهر بدون شناخت نیاز کاربران و در نتیجه ارائه
الگوهای ناصحیح در جهت استفاده از فضاهای عمومی خواهد شد.
سحر جعفری
There are no comments yet