نمایش فیلم در
سراسر جهان پیرو ضوابطی است که فیلمسازان در هر کشوری ملزم به رعایت آن هستند و
عدم رعایت این موازین گاهی میتواند باعث عدم نمایش فیلم شود. این صورتمسئله ساده
در سینمای ایران بهشکل پیچیدهتری عرضه میشود. یعنی فیلم با تمام پروانههای لازم
و رعایت قوانین و ضوابط ساخته میشود اما یا با وجود داشتن پروانه ساخت اجازه
نمایش نمیگیرد یا حتی در آخرین مراحل اکران جلوی نمایش آن گرفته میشود.
این مسئله که از
دیرباز در سینمای ایران وجود داشته هرچند سال یکبار دوباره مطرح میشود.
سینماگران و سینمادوستان افراد اصلی هستند که در این مسئله متضرر میشوند اما بهنظر
میرسد مشکل اصلی که باعث این اتفاق میشود را باید در جای دیگر جستوجو کرد.
بهانه این گزارش
صحبتهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است. سیدعباس صالحی اخیرا با بیان اینکه تعداد
فیلمهای توقیفی، آمار بسیار محدودی در قیاس با فیلمهای دارای پروانه نمایش دارند
و در چهارسال گذشته، تعداد ۴۰۰ فیلم پروانه نمایش گرفتند و فقط کمتر از ۱۰ فیلم بودند
که امکان نمایش عمومی پیدا نکردند. او همچنین گفته است: «نسبت فیلمهای اکران
شده به فیلمهایی که امکان نمایش عمومی نداشتند بسیار زیاد است، اما درعینحال باید
این رقم را هم به حداقل یا به صفر رساند.»
مهدی کریمی؛ تهیهکننده
سینما که تولید آثاری چون «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» (کمال تبریزی)، «سفره ایرانی»
(کیانوش عیاری) و«آژانس شیشهای» (ابراهیم حاتمیکیا) را در کارنامه خود دارد، در گفتوگو
با روزنامه «صبا» درباره اظهارات اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد که گفته بود باید رقم فیلمهای
توقیفی را به حداقل یا حتی صفر برسانیم گفت: نکتهای که وجود دارد این است که بهنوعی
شاید باتوجه به حساسیتها و وسواسهایی که در پروسه صدور پروانه ساخت وجود دارد،
میتوان گفت وقتی کاری پروانههای ساخت خود را دریافت میکند دیگر نباید نیازی به پروانه
نمایش داشته باشد اما از آنجایی که شاید بعضی از تصمیمگیران عرصه سینما تحتتاثیر
نظرات حاشیهای یا بیرون از بدنه سینما هستند به همان اصولی که خودشان تهیهکننده و
کارگردان و نویسنده را موظف به انجام آن در زمینه تولید فیلم کردهاند پایدار نیستند.
او افزود:اگر پرونده فیلمهای توقیفی را بررسی کنیم بهندرت شاهد این اتفاق هستید که
مثلا فیلمنامهای به ارشاد داده شده و بهجای آن فیلمنامه دیگری جلوی دوربین رفته است؛
غالبا اظهارنظرهای فصلی و خارج از بدنه سینما که عمدتا نتیجه تسویه حسابهای سیاسی
بوده باعث توقیف فیلمها شده البته این را هم در نظر بگیرید که گاهی یک فرد سیاسی وقتی
از پشت میزش بیرون میآید ناگهان تبدیل به فردی فرهیخته و بافرهنگ میشود که میگوید
چرا فیلمها توقیف شد درحالیکه فراموش کرده است زمانی خودش مسیر توقیف شدن فیلم را
فراهم کرده بود.
کریمی همچنین
تصریح کرد: درحالحاضر اظهارات ضد و نقیض بسیاری، از بسیاری از سیاستمداران در فرصتها
و موقعیتها و مکانهای مختلف شنیدهایم، به نظرم موقعی ارشاد میتواند با این
شعار جلو برود که استقلال رای داشته باشد یعنی وقتی در شورای پروانه نمایش ارشاد که
جمعی از تمام نحلههای سیاسی گروههای مختلف جمع شدهاند و ارشاد براساس نظر این افراد
به فیلم مجوز میدهد، باید پای مجوز خود بایستد و جایی مثل حوزه هنری دیگر حق دخالت
در چنین مسئلهای را ندارد چون نماینده حوزه در شورای پروانه نمایش حاضر است. این مسئله
سینما را دچار روزمرگی و هرجومرج کرده است. میبینیم فیلمی توقیف میشود و پس از تغییر
مدیریت بهعنوان یک امتیاز و رویکردی مثبت به سینما شاهد اکران آن هستیم اما در همان
دوران مدیریتی شاهد توقیف فیلمهای دیگری نیز هستیم و این وضعیت در دورههای مختلف
تکرار شده بهشکل شتر گاو پلنگ درآمده و چون مجری اصلی مسئله نمایش فیلم از مجوز
صادر شده دفاعی نمیکند درواقع عملکرد خود را نقض میکند.
کریمی یا اشاره
به ممیزیهای سلیقهای در سینمای ایران گفت: من خیلی افراطی حرف نمیزنم که بگویم
تمام فیلمها باید اکران شود و قطعا حد و حدودهای باید در سینمای ما رعایت شود اما
نکته اینجاست که باید این حد و حدودها از قبل ابلاغ و اعلام شده باشد تا اهالی سینما
بخواهند آنها را رعایت کنند نه اینکه براساس حال و احوال مدیران و سلیقه آنها قوانین
تغییر کنند یا برخی از حرفها برای خودیها قابل گفتن باشد و عدهای دیگر از گفتن
آنها محروم باشند؛ این تناقضات هم نوعی بیانصافی است و هم گرفتاری اصلی سینما از
همین جا نشأت گرفته است. بهعنوان مثال جشنواره فجر به فیلمی جایزه میدهد اما فیلم
در زمان اکران توقیف میشود یا فیلم دیگری منکوب میشود و از آن انتقاد زیادی میکنند
اما در زمان اکران با نمایش خصوصی و اقدامات حمایتی و آن فیلم پروبال میدهند! این
تجدید نظر و رای در مدیران آسیب بسیار بیشتری را نسبت به توقیف در سینمای ایران به
وجود میآورد و اهالی سینما را بهجان هم میاندازد.
او که پس از چند
سال توقیف، فیلمش «پاداش»را با نام «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» اکران کرد، در
مورد این فیلم و ضرر تهیهکننده از مسئله اکران نشدن آثارش، گفت: در «پاداش» تغییرات
زیادی بهوجود آمد و اصلاحاتی در آن انجام دادیم تا نظر شورای صدور پروانه نمایش تامین
شود. ضرر اصلی عدم اکران فیلم فارغ از وجوه هنری و اعتباری که متعلق به کارگردان است
و اثر هنری او دیده نمیشود، بهصورت مستقیم به تهیهکننده میرسد چه این تهیهکننده
شخص باشد چه سیستم و سازمانی که اقدام به تولید فیلم کرده باشد. برای مثال وقتی یک
محصول وارداتی چهارماه در گمرک توقیف باشد پس از ششماه کالای متروکه اعلام میشود
پس چگونه میتوان یک اثر هنری را هفت یا هشت سال بیهیچ دلیلی توقیف کرد و انتظار
داشت ضرری به کسی وارد نشود؟
او با ذکر یک
مثال درباره توقیف و رفع توقیف فیلمی که آن را تهیه کرده بود گفت: یک مثال برای شما
میزنم که در دوران اصلاحات اتفاق افتاده است؛ فیلم «عشق طاهر» (۱۳۷۸) به کارگردانی
محمدعلی نجفی در دوره اول دولت اصلاحات توقیف شد؛ در آن زمان در بحبوحه فضای سیاسی
کشور عدهای از بازاریان بهعلت سیاستهای اقتصادی آقای خاتمی علیه ایشان بیانیه دادند.
این اطلاعیه ناگهان باعث شد «عشق طاهر» از توقیف دربیاید! از ارشاد با ما تماس گرفتند و گفتند چرا برای گرفتن پروانه نمایش اقدام نمیکنید ما
گفتیم اصلاحاتی به فیلم وارد شده که حاضر به انجام آن نیستیم اما باز به ما گفتند اجازه
بدهید تا یکبار دیگر فیلم را بازبینی کنیم؛ ظاهرا مشکلی در میان نیست. وقتی فیلم بههمینسادگی
و با چنین نگاه تنگنظرانهای توقیف و دوباره رفع توقیف میشود نمیتوان بهصورت نظاممند فهمید
که این توقیفها به نفع فرهنگ نظام است یا به ضرر بخش فرهنگی کشورمان است و هیچکسی
هم متاسفانه اینجا بابت تصمیماتی که غلط است نهتنها مورد مواخذه قرار نمیگیرد بلکه
حتی تشویق هم میشود و شاهدیم مدیر نالایقی که باعث از هم گسیختگی بخش فرهنگی کشور
میشود پس از پوستاندازی دوباره تبدیل به شخص فرهیخته میشود که دوباره در جای دیگری
به آن بخش فرهنگ را بهدست میگیرند.
او با اشاره به
فیلم «چ» (ابراهیم حاتمی کیا) که ابتدا تهیهکننده آن بود، گفت: وقتی فیلم «چ» تولید
میشد به ناحق عنوان تهیهکنندگی من را از فیلم سلب کردند و بعدا که در رسیدگی سالانه
سینما پرونده این فیلم را بررسی کردهاند و ثابت شده من تقصیری نداشتم، به من گفتند اگر بخواهیم
عنوان تو را در فیلم درست کنیم هزینه میبرد! من هم عنوان کردم که این هزینه را شما
نباید بدهید بلکه مدیری که این حرکت را کرده باید مواخذه شود چون تصمیم غلطش برای سازمان
این هزینه را داشته اما هیچ چارهای ندارم جز اینکه با وضعیت موجود کنار بیایم. اگر
بخواهیم نگاهی دلسوزانه به وضعیت توقیف فیلمها داشته باشیم بسیاری از فیلمها به دلیل
اینکه توسط خودیها ساخته میشدند توانایی گفتن هر حرفی را داشتند اما همان کلام در
دهان عدهای که غیرخودی محسوب میشدند باعث توقیف و ممنوعیت فیلمها شد و این سیاست
شتر گاو پلنگی است که در سینمای ما وجود دارد.
علی ظهوریراد
There are no comments yet