یوسف کارگر
فیلمساز ارومیهای با فیلم کوتاه «آغی» نزدیک به ۸۰ حضور بینالمللی و بیش از ۱۰
جایزه از جمله جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران دومین دوره جشنواره بینالمللی
فیلم «اسب نقرهای» روسیه، دو جایزه بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر جشنواره
فیلم «سالیسبوری» آمریکا، تندیس دوریان طلایی بهترین فیلم کوتاه سومین جشنواره
سالامیندانا و فیلیپین، جایزه بهترین صداگذاری چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی
«پونا» هند و جایزه ویژه هیات داوران هفتمین جشنواره «خانواده» جمهوری آذربایجان
را در کارنامه خود دارد و به آکادمی اسکار نیز معرفی شده است. با کارگر، که سابقه
داوری جشنوارههای خارجی همچون چهارمین دوره جشنواره فیلم کوتاه سینما پوورو در
ایتالیا را نیز در کارنامه خود دارد، به گفتوگو نشستیم تا سطح برگزاری جشنوارههای
فیلم کوتاه برگزار شده در ایران را با جشنوارههای خارجی مقایسه کنیم.
در کشور ما
جشنوارههای فیلم کوتاه بسیاری در حال برگزاری است، این جشنوارهها را چگونه میبینید
و به نظر شما معتبرترین آنها در ایران کدام است؟
فیلم کوتاه
بخش مهمی از سینماست که در همه کشورها به طور خاص به آن بها داده میشود. به همین
خاطر وجود جشنواره فیلم کوتاه تهران در کشور ما نیز لازم است، چون فیلمهای کوتاه
را در گستره وسیعتری با نگاهی تخصصیتر مورد ارزیابی قرار میدهد. جشنواره بینالملی
فیلم کوتاه تهران کمکم مسیر خود را پیدا کرده است و در آسیا از جایگاه خوبی
برخوردار است. جوایزی هم که در بخش بینالملل اهدا میکند باعث شده تا فیلمسازان
خارجی هم برای حضور در این رویداد مهم علاقه نشان دهند. با توجه به تجربیاتی که در
دنیا دارم یک سری شرایط دست به دست هم میدهد تا اعتبار یک اتفاق سینمایی بالاتر
رود که اهدای جوایز یکی از آنهاست. دیگر اینکه مثلا میشود اولین اکران آسیایی یا
خاورمیانهای برخی فیلمها را در این جشنواره قرار داد تا جایگاه بهتری به آن ببخشد.
ولی با همه این تفاسیر دنیا به ما بیتوجه نیست و این نکته قابلتامل است.
چگونه میشود
دید مردم جامعه را تغییر داد وآنها را نسبت به دیدن فیلم کوتاه دغدغهمند کرد؟
بهترین نوع
تبلیغ برای یک فیلم، پیشنهاد شدن آن از سوی مردم به یکدیگر است و برای این منظور
باید محافل و پاتوقهای نمایش فیلم کوتاه بیشتر شود. البته به نظر میرسد علاقه
مردم نسبت به دیدن فیلمهای کوتاه در مقایسه با گذشته بیشتر شده است. با وجود این
که هنوز تعداد کسانی که به این مهم روی آوردهاند کم است و این روند زمانبر است،
آینده خوبی را پیش رویمان میبینم.
کسانی که اهل
سینما هستند و به این حرفه علاقه دارند، قدر و منزلت فیلم کوتاه را میدانند.
نمونهاش هم جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران است که برای برخی فیلمها نه
تنها صندلیها پر میشوند بلکه حتی برای ایستادن هم جا نیست. این شلوغی سالن اگرچه
کار را سخت میکند اما از طرفی بسیار خوشحال کننده است. اگر به دنبال ارتقای سطح کیفی آثار کوتاه هستیم باید این اتفاقات خوب را
جدی بگیریم. حال که این استقبال از طرف سینمادوستان وجود دارد باید از آن استفاده
کرد تا مردم عادی را بیش از پیش متوجه فیلم کوتاه کنیم. این استقبال نوعی تبلیغ
است که باید با همراهی رسانه، مردم را در جریان آن قرار داد. در جشن سال گذشته
افرادی بودند که هیچ تخصص و آشنایی با فیلم کوتاه نداشتند و صرفا انگیزهشان این
بود که به جای تماشای یک فیلم نود دقیقهای چند فیلم کوتاه در همین مدت زمان را
تماشا کنند. اگرچه بهترین فیلمسازان
کوتاه در چند سال اخیر از شهرستانهای مختلف بودند و جوانان شهرستانی به نحوی
خودشان را به خوبی ثابت کردند، اما تقویت جذب مخاطب در دیگر شهرهای کشور کار راحتی
نیست. قطعا همه چیز با فرهنگسازی جلو میرود و دیدن فیلم کوتاه در سینما به عنوان
یک مقوله فرهنگی هنوز در شهرستانها تعریف نشده است. نباید از نظر دور داشت که
فیلمسازی در تهران هم سختیهای خود را دارد و گاهی برای بچههای تهران سختتر از
شهرستانیهاست.
چرا برخی از فیلمسازان کوتاه فکر میکنند فیلم
کوتاه مقدمه و پلهای برای رسیدن به سینمای بلند است و با ساخت چند فیلم کوتاه میتوانند
وارد دنیای ساخت فیلم سینمایی شوند؟
فیلم کوتاه میتواند
یکی از روشهای رسیدن به فیلم بلند باشد اما لزوما هدف از فیلم کوتاه ساختن رسیدن
به سینمای بلند نیست. برخی افرادی
که فیلم بلند میسازند بازگشت به ساخت فیلم کوتاه را نوعی کسر شأن میدانند و این
اشتباه بزرگی است. در تفکر فیلمساز شکل نگرفته که این دو مقوله اصلا متفاوت از
همدیگر هستند.
ما فیلمسازان
بزرگی مثل اصغر فرهادی داریم که با ساخت فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوان در دفتر
خمین شروع کرد و به جایزه اسکار رسید، یا فیلمسازان موفق دیگری که از فیلم کوتاه
شروع کردند ولی بعد از اینکه فیلم بلند خود را ساختند و تقریبا به شهرت رسیدند دیگر
به سراغ ساخت فیلم کوتاه نیامدند، علت این امر چیست؟
من نمونهای را
در ایران به یاد ندارم که کارگردانی پس از ساخت فیلم بلند دوباره به فیلم کوتاه
روی آورده باشد، در صورتی که افرادی مثل رومن پولانسکی و دیگر کارگردانهای مطرح
دنیا که حتی جایزه اسکار را هم در کارنامه دارند ساختن فیلم کوتاه را به موازات
کار بلندشان ادامه میدهند. اما متاسفانه در ایران غالبا برای اینکه بتوانند
پروانه ساخت فیلم بلند بگیرند از سر تکلیف کار کوتاه میسازند.
به نظر شما یک فیلمساز برای ساخت یک فیلم کوتاه
خوب باید چه دیدگاهی داشته باشد؟
فیلم کوتاه
نگاهی مستقل را میطلبد. اگر قصد و نیت کارگردان تولید یک اثر درست و قابل اعتنا
باشد باید به همه چیز توجه کند. هر پروژهای نیاز به گروه خوب دارد و کار کوتاه
قابل دفاع وقتی ساخته میشود که از افراد پشت صحنه تا بازیگر همه کارشان را بلد
باشند.
به غیر از
تکنیک، حضور بازیگران خوب و چهره میتواند به بیشتر دیده شدن فیلم کمک کند، آیا
بازیگران چهره هم از بازی در فیلم کوتاه استقبال میکنند؟
همه بازیگران چهره
خیلی راغب به انجام کار کوتاه نیستند چون در این ژانر آنطور که باید، دیده نمیشوند.
با اینکه
معتقدم حضور بازیگران درجه یک در فیلم کوتاه لازم است اما از بابت دیده نشدن کار
به آنها حق میدهم. البته فراموش نکنیم برخی از
همین بازیگران سرشناس کارشان را از فیلم کوتاه شروع کردند و به شهرت رسیدند.
خوشبختانه تا حدودی نگاهها تغییر کرده و بسیاری از این افراد به کار کوتاه علاقه
نشان میدهند و میخواهند که از جوانان حمایت کنند. اگر دیدن فیلم کوتاه برای مردم
جا بیفتد بازیگر هم انگیزهاش برای حضور بیشتر میشود
رضا پور زارعی
There are no comments yet