همیشه سریالها و برنامههایی در تلویزیون ساخته و پخش شدهاند
که مخاطبان بسیاری را جذب کردهاند، سریالهایی که با گذشت چندین سال هنوز هم در
یاد بینندگان باقی ماندهاند و چه بسیار بازیگرانی که برای اولین بار با حضور در
این کارها به مردم معرفی شدند و از طریق حضور در همین کارها آینده کاری خود را
تضمین کردند؛ ناگفته نماند انتخاب صحیح سازندگان و پتانسیلهای بازیگران نیز در به
دست آمدن این نتایج بیتاثیر نیستند؛ یکی از بازیگرانی که به عنوان یک نابازیگر
کار خود را با کارگردان شناخته شدهای شروع کرد سامیهلک بود، او با بازی در سریال
«مرگ تدریجی یک رویا» به کارگردانی فریدون جیرانی توانست خود را به دنیای
بازیگری معرفی کند و بعد از آن هم در چند کار ایفای نقش داشته باشد. لک بعد از
حضور در چند پروژه، برای چند سال در هیچ کار دیگری دیده نشد اما به تازگی با اضافه
شدن به سریال «آنام» به تهیهکنندگی اسماعیل عفیفه و کارگردانی جواد افشار
بازیگری را از سر گرفته است؛ در گفتوگویی که با سامیه لک داشتیم علت چند سال
دوری او از فضای بازیگری را جویا شدیم، همچنین در مورد نقشش در سریال «آنام» نیز
از او پرسیدیم. پاسخهای لک به سوالات مطرح شده را در ادامه مشاهده میکنید.
بعد از چند سال
کنارهگیری از دنیای بازیگری، خبرهای شنیده شده حاکی از این بود که شما برای همیشه
از ایران مهاجرت کردهاید و قصد بازگشت به کشور را ندارید، بعد از مدتی خودتان این
خبر را تکذیب کردید و حالا در یک سریال مشغول بازی شدهاید؛ چرا این حواشی برای
شما به وجود آمد؟ چه توضیحی دارید برای اینکه تمام خبرهای کذب قبلی را رد کنید؟
من فکر میکنم
اصولا وقتی از یک بازیگر خبری نیست و او کمتر در کار تصویری دیده میشود زمینه
بروز این تفاقات و شایعات خواه ناخواه برای او فراهم میشود؛ از طرفی پذیرفتن این
شایعات برای دیگران آسانتر و منطقیتراست، چراکه میبینند فرد برای مدتی نیست و
این قضایا در مورد او مصداق پیدا میکند؛ اما من به دلیل سفرهای کاری که در این
مدت داشتم، از دنیای بازیگری دور بودم و همین موضوع زمینهای برای شکلگیری این
شایعات شد، در مجموع فکر میکنم دلایل اصلی این شایعات همین است که گفتم، البته من
بلافاصله آن را تکذیب کردم.
فکر نمیکنید شاید
نارضایتی شما از فضای حاکم بر بازیگری این زمینه را فراهم کرد؟
خیر؛ من هیچگاه
و در هیچ فضایی از شرایط بازیگری اعلام نارضایتی نکردم؛ البته این به معنی رضایت و
عدم رضایت من نیست بلکه مقصودم این است که هیچوقت مصاحبه یا صحبتی در این خصوص
نداشتهام. اگر مدتی از بازیگری دور بودم بنا به دلایلی بود که به طور کامل به
خودم برمیگردد؛ حتی من در این مدت پیشنهاد کار هم داشتم اما بنا به علتهای مختلف
یا امکان عملی شدن آنها وجود نداشت و یا خودم مایل نبودم که اتفاق بیفتند. تصور
میکنم الان که به کشور بازگشتهام و کارم را دوباره شروع کردهام، خط قرمز پررنگی
روی تمام شایعاتی که وجود داشت کشیده خواهد شد.
در فاصله زمانی
که کار بازیگری نمیکردید پیشنهاد داشتید یا به کل فراموش شده بودید؟
همانطورکه گفتم
در همان مدت هم پیشنهاد کار داشتم؛ هنوز هم فیلمنامههایی که برای خواندن به دستم
رسیده بود را دارم، اما این من بودم که به دلایل مختلف کار را نمیپذیرفتم.
میتوانید برای
ما بگویید این دلایل چه بودند؟
یکی بحث زمان
بود، امکان پذیرفتن برخی از کارهایی که پیشنهاد شد به علت تداخل زمانی با سایر
فعالیتهایم، وجود نداشت و دیگر اینکه مثلا نمیتوانستم با نقش ارتباط برقرار کنم
و… در مجموع اتفاقات این چنینی باعث شد تا نتوانم در کاری حضور داشته باشم.
کمی به عقبتر
برگردیم؛ یعنی به زمان سریال «مرگ تدریجی یک رویا» و همکاری با فریدون جیرانی
که شما با ایفای نقش در این کار بهخوبی دیده شدید؛ چطور برای بازی در این سریال
انتخاب شدید؟ آشنایی قبلی با جیرانی داشتید؟
من تا قبل از
«مرگ تدریجی یک رویا» به بازیگری فکر نمیکردم، فکر نمیکردم به این معنا که
مانند بسیاری از افرادی بودم که خیلی در پی بازیگری نیستند اما وقتی شرایط آن پیش
میآید اتفاقا خیلی مایلند تا این کار را تجربه کنند. زمان همکاری با آقای جیرانی هم
این طور نبود که از بین چندین پیشنهاد، آن کار را بپذیرم، میتوانم بگویم احتمالا آقای
فریدون جیرانی از بین چند نفر من را انتخاب کرد آنهم به این دلیل که میخواست یک
نابازیگر را برای نقش مارال عظیمی برگزیند و این شد که از بین کسانی که کاندید این
نقش بودند، من انتخاب شدم.
بعد از تجربه
همکاری با فریدون جیرانی با کارگردانهای بزرگی کار کردید که باز هم در دیدهشدن
شما تاثیر بسزایی داشتند؛ فارغ از بینش شما در گزینش نقشهای بعدی، میتوانیم
بگوییم بخت با شما یار بوده و شما بازیگر خوششانسی محسوب میشوید؟
بله؛ هیچوقت نمیتوان
منکر شانس شد، بههرحال در تمام دورانهای زندگی شانس دخیل است و من آدمی نیستم که
خیلی به شانس بیاعتقاد باشم اما همه اتفاقات را هم براساس شانس نمیدانم؛ واقعیت
این است زمانی که بازیگر با یک کارگردان خوب و سرشناس کار میکند، مسئولیت سنگینتری
خواهد داشت و باید کمی آهستهتر و پیوستهتر و البته درستتر قدم بردارد؛ من تعداد
بازی زیادی نداشتهام اما افتخار همکاری با آقایان محمدحسین لطیفی و فریدونجیرانی
را درکارنامه کاری خود دارم که همینها مرا در شرایطی قرارداد تا با دقت بیشتری
کارهای بعدیام را انتخاب کنم. وقتی با کارگردانی کار میکنم که از کار من راضی
است، نسبت به او مسئولم و باید ازآن به بعد درستتر پیش بروم تا کارگردان بگوید
این بازی بازیگر، کار من بوده است.
با فاصله چند
سالهای که از بازیگری گرفتید هیچ وقت نگران این نبودید که فراموش شوید و
کارگردانی برای کار سراغ شما نیاید؟
بله؛۱۰۰درصد، نمیتوان
گفت که نگران نبودم؛ مخصوصا کار ما که همیشه همین طور بوده، یعنی تا زمانی که هستی
در یاد میمانی و به هیچ وجه مهم نیست با چه کیفیتی کار میکنی اما زمانی که نباشی
فراموش خواهی شد. من هم نگران بودم اما بههرحال در مقطعی از زندگی، زمانهای
طلایی وجود دارند که نباید آنها را از دست داد، در واقع یک ماجرای کاری برای من
پیش آمده بود که باید آن را مدیریت میکردم وسعی کردم این کار را بکنم و بازیگری
را مطلقا از دست ندهم. خدارا شکر این اتفاق افتاده و الان که سرکار هستم نشان میدهد
توانستهام بهنوعی این ماجرا را مدیریت کنم.
در مدت زمان حضور
در خارج از کشور پیشنهاد بازی در شبکههای فارسی زبان ماهوارهای را هم داشتید؟
بله متاسفانه، متاسفانه
و متاسفانه داشتم اما هیچوقت به آن فکر نکردم.
شما در زمینه
معماری و طراحیساختمان هم فعالیت جدی دارید؛ این کار با بازیگری مغایرتی ندارد؟
هر دو فعالیتی که
از آنها صحبت میکنیم در زمینه هنر هستند، هر دو خلق یک اتفاق را رقم میزنند،
این طرف یک کاراکتر و آن طرف یک بنا، بنابراین به لحاظ حس وحال مغایرت چندانی با
هم ندارند، اما وقتی قراردادی را منعقد میکنم و موظف به تحویل یک پروژه در زمان
معین میشوم باید آن را به انجام برسانم؛ زیرا بابت قولی که دادم مسئولم. در هر صورت
معماری هم مثل بازیگری کار من است و به آن عشق میورزم، به همین علت نتوانستم از آن
بگذرم و به آن هم مشغولم؛ بنابراین تلاش میکنم که هیچ کدام را مطلقا از دست ندهم.
ترجیح شما در حال
حاضر بازیگری است یا معماری؟
بازیگری را خیلی
دوست دارم و امروز میتوانم بگویم بازیگری برایم ارجحتر است.
پیوستن شما به
سریال «آنام» چگونه اتفاق افتاد؟
از دفتر تهیهکننده
کار (اسماعیل عفیفه) با من تماس گرفتند و قرار ملاقاتی گذاشتیم که با کاراکتر و فضای
کار آشنا شدم.
در «آنام» چه
نقشی را ایفا میکنید؟
کاراکتری که در
«آنام» بازی میکنم، آیناز نام دارد؛ این شخصیت نسبت به نقشهای قبلیام متفاوت
است.
نقش متفاوت به چه
معناست؟
آیناز یک زن
مهندس یا دکتر و… با آن شکل و شمایل و کاراکتر نیست و به همین جهت با نقشهایی
که درگذشته کار کردهام متفاوت است. هر بازیگر مایل است نقشهای متفاوتی را کار
کند. ضمن اینکه تکرار برای هر بازیگری میتواند ریسک باشد، فکر کردم بعد از یک
مدت طولانی بهتر است با یک نقش متفاوتتر دیده شوم.
ممکن است کمی
بیشتر در خصوص آیناز (نقشتان در سریال «آنام») توضیح دهید؟
با توجه به اینکه
هنوز سریال پخش نشده و خبرهای زیادی هم راجع به جزئیات کار منتشر نشده اجازه دهید
که خیلی به ماجرا و اصل داستان نپردازیم. بازی من در «آنام» به اتمام نرسیده و
همچنان ادامه دارد؛ هنوز وارد لوکیشنی که خانه من در سریال است نشدهایم، در واقع
گروه در حال تصویربرداری لوکیشنهای خارجی هستند زیرا به تغییر فصل نزدیکیم، در
چند روز اخیر و دو سه هفته آینده گروه روی لوکیشنهای خارجی متمرکز میشوند و بعد
از تغییر فصل وارد لوکیشنهای داخلی مثل خانه من
خواهیم شد.
کاراکتر آیناز به
لحاظ روحی و شخصیتی چقدر به خود شما نزدیک است؟
آیناز به خودی
خود و در واقع به صورت خام خیلی به شخصیت من نزدیک نیست، آیناز در این سریال درگیر
یک سری اتفاقات میشود، به بیان دیگر دچار درگیریهای احساسی ودوراهیهایی در زندگی
است که یک مقدار از من دور است؛ من اهل قرار گرفتن سردوراهی برای مدت طولانی نیستم
اما جاهایی که او تصمیم خود را میگیرد و میداند که باید چه کند به من شبیه است.
نگارش متن داستان
به پایان رسیده است؟
تاکنون نگارش چهل
قسمت از قصه به پایان رسیده است و گروه ابتدا تصویربرداریچهل قسمت را به پایان میرسانند؛
هنوز نوشتن ادامه دارد و فکر میکنم کل کار در شصت یا هفتاد قسمت در نظر گرفته شده
باشد. این که نقش من از قسمت چهلم به بعد چقدر ادامه دارد و به چه سمتوسویی میرود
را نمیدانم و خیلی در جریان آن نیستم، به همین دلیل منتظریم تا نویسنده کار،
امیرعباس پیام آن را پیش ببرد.
آیناز دارای گریم
متفاوتی نیست؟
نه؛ گریم متفاوت
و ویژهای ندارد.
لهجه چطور؟ شما
برای این نقش با لهجه آذری صحبت میکنید؟
نه؛ من لهجه آذری
ندارم. اگر بخواهیم «آنام» را به دو فاز تقسیم کنیم، یعنی زمان گذشته و زمان حال،
من جزو بازیگران زمان حال هستم. بازیگران آذری ما در اتفاقاتی که سی سال پیش روی
داده است حضور دارند.
بازگشت شما به
دنیای بازیگری با حضور در یک سریال بهتر بود؟ فکر نمیکنید شاید بازی در یک پروژه
سینمایی یا تئاتر هم جای تامل داشت؟
بههرحال
تلویزیون مخاطب بیشتری نسبت به سایر مدیومها دارد و این مورد فاکتور مهمی محسوب
میشود؛ من تئاتر را دوست دارم و احترام ویژهای برای آن قائلم؛ سینما را هم همه
دوست دارند و دروغ است اگر کسی بگوید به آن علاقهمند نیست؛ اما به دلیل تعداد
بیشتر مخاطبان تلویزیون واینکه بههرحال من با تلویزیون دیده شدم، به جعبه جادو
مدیونم و برایم ارجحیت دارد؛ از طرفی به احتمال خیلی زیاد سریال «آنام» قرار است
هر شب پخش شود که این هم فاکتور مثبتی به حساب میآید. مضاف بر این موارد
کارگردانی این سریال بر عهده کارگردانی است که پیش از این کارهای بسیار خوبی را از
او شاهد بودهایم، من معتقدم آقای افشار کار خود را به خوبی میداند، چراکه مدیوم
تلویزیون را به درستی میشناسد و به شکل مطلوبی با مخاطب خود ارتباط برقرار میکند
واین نکات نشان از هوش بالای او دارد، گواه صحبتهای من درمورد آقای جواد افشار
سریالهایی است که تاکنون در تلویزیون ساخته است. سریالهایی که جزو پر مخاطبترین
کارهای تلویزیونی بودهاند.
پیشنهاد کار
سینمایی هم داشتید؟
اخیرا صحبتهایی
در خصوص یک کار سینمایی داشتهام که هنوز در حال نوشتن است و من خیلی در جریان جزئیات
آن قرار ندارم و نمیدانم که با شرایط موجود ساخته میشود و به تولید میرسد یا نه؛
نقطه صحبت تا اجرا در سینمای ما مانند سیبی است که به بالا پرتاب میشود و تا وقتی
به زمین برسد هزار چرخ میخورد، بنابراین به طور قطعی نمیتوانم در مورد این کار
سینمایی صحبت کنم، به علاوه این که صحبتهای ضمنی در این خصوص داشتهایم.
بعد از انتشار
خبر بازی در سریال «آنام» ممکن است برخی گمان کنند، بعد از مدت زیادی شما با رابطه
و یا مسائلی از این دست یک نقش در سریال گرفتهاید، خودتان چه صحبتی در این مورد
دارید؟
گمان میکنم این
ذهنیت آنقدر کودکانه و ابلهانه باشد که به هیچ وجه ارزش شنیدن نداشته باشد؛ گفتن
این حرفها هیچ ارزشی ندارند. بیاییم به شعور سازنده کارها توهین نکنیم، استفاده
از این بحثها هم حدی دارد و از یک جایی به بعد توهین تلقی میشود.
برای اجرا در
تلویزیون هم پیشنهادی داشتهاید؟ به این ژانر هم علاقهمندید؟
نه؛ هیچ پیشنهادی
نداشتم و تابهحال به آن فکر هم نکردهام. البته نمیتوانم بگویم که هیچ علاقهای
به این کار ندارم اما چون تاکنون هیچ صحبتی نشده به آن فکر نکردم.
اگر در پایان
صحبتی باقی مانده بفرمایید بگویید.
بازیگری برای من مهم بوده، هست و خواهد بود و به
شدت به آن عشق میورزم؛ جایی انتخابهایی وجود دارند که با مدیریت درست آنها میتوان
هیچیک از علایق را از دست نداد. ممنونم که به یاد من بودید.
لیلا سلمانی
There are no comments yet