به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، نمایشگاه انفرادی فروزان افروزی به نام «تنیدگی» تا ۱۱شهریورماه در گالری شریف برپا است.
این هنرمند در گفتگو با خبرنگار صبا عنوان کرد: این مجموعه روند کاری من را از سال ۹۵ نشان میدهد. در ابتدا همه چیز از جاذبه بصری و فرمی شروع شد و فرم های ارگانیک در محیط اطراف و در طبیعت همیشه الهامبخش بسیاری از هنرمندان بوده است. برای من نیز خطوط درهم تنیده، بافت های متخلخل و حفره های تکرارشونده در محیط اطرافم بسیار جذابیت داشت، مدام به آنها نگاه میکردم و عکس میگرفتم.
او ادامه داد: این فرم ها یک حس لذت توامان با انزجار برایم داشت که البته بعدها با تحقیق بیشتر فهمیدم نوعی فوبیا به نام ترایپوفوبیا وجود دارد و افرادی هستند که از دیدن این فرم ها هراس دارند. آن زمان بود که درک بهتری از حس انزجار خودخواسته خودم پیدا کردم. من سعی کردم این فرمها را در کارم پیاده کنم که البته در طول زمان نسبتا طولانی که روی این فرم و فضا کار میکردم به محتوای بدن گرایش پیدا کرد.
افروزی درباره انتخاب متریال این آثار توضیح داد: اصولا متریال انتخابی برای کار نهایی در روند آزمون و خطا و ساخت کارهای متنوع صورت میگیرد. بهتر است ابتدا کمی از نحوه ساخت کارهای آزمایشی بگویم؛ یکی از کارهایی که من به آن عادت دارم مطالعه تصویری هرروزه است. درواقع من بسیار پیگیر آثار هنرمندان معاصر هستم بهخصوص آنهایی که به لحاظ فضای کاری با آثارشان احساس نزدیکی میکنم. من مدام آثار این هنرمندان را دنبال میکنم به وبسایتهایشان سر میزنم یا پیگیری میکنم که در موزههای معاصر دنیا چه جریاناتی درحال شکلگیری است. اینها همه به ایجاد نگرش و داشتن ایده نو به من کمک میکند. ایده هایم را در دفترچه ای یادداشت میکنم و طراحیشان میکنم. مرحله بعد پیدا کردن ابزارهایی است که بیشترین نزدیکی را با ایده ذهنی هنرمند داشته باشند. برای این کار باید ماکتهای زیادی ساخت و متریالهای مختلف را سنجید تا به موادی که بیشترین قابلیت را برای اجرای فرم و فضای مدنظر میدهد، رسید. در این کارها هم نخ و پارچه که متریال غالب هستند، ابزاری بودند که بهترین پتانسیل را برای اجرای ایده اصلی داشتند.
این هنرمند تصریح کرد: همانطور که گفته شد این کارها با جذابیت های فرمی شروع شد و در نهایت به محتوای بدن رسید، در واقع بدن نوعی تایید بصری از هویت و خودآگاهی ماست اما به محض درهم شکستن ذهنیت همیشگی و بازی با فرم های بدن این موجود همیشه آشنا تبدیل میشود به چیزی که نیاز داریم سوالاتی درموردش مطرح کنیم تا بازشناسایی شود. من فکر میکنم تمام پدیده های اطراف ما انتزاعی هستند اما ما به دلیل تکرار در دیدن یا تعاریف و کاربردهایی که برایشان تعیین کردهایم آنها را واقعی کردهایم و این حقیقت زمانی برای ما یادآوری میشود که کمی ساختارهایشان را بهم بریزیم و در آن زمان است که میشود یک اثر انتزاعی که فقط از فرم و بافت و رنگ ساخته شده است و ما باید در مورد کیستی یا چیستیاش تامل کنیم.
او ادامه داد: در این مجموعه من بدن را از تمام تعاریف و کارکردهای فیزیولوژی و حتی ماهویاش جدا کردم و به عنوان یک سوژه کاملا انتزاعی که تشکیل شده از پوست و گوشت، کشیدگی و درهم تنیدگی رگ و پی است، به آن نگاه کردم. موجودی که به دلیل وجود داشتنش شگفت انگیزه است.
افروزی در پایان درباره تحقیقات این مجموعه گفت: من همواره مقالاتی که کلیدواژههای آثارم مانندViseral art,textile art, fiber art,fleshy, networkism را داشته باشد، مطالعه میکنم همچنین هر کتاب یا مقالهای که به من درک بهتری از هنر معاصر بدهد، دوست دارم. اخیرا نیز به شدت تحت تاثیر مطالب اگزیستانسیال بهخصوص نوشتههای اروین یالوم بوده ام.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است