مهدی اصلانی را با تورج اصلانی مقایسه نکنید! | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۷ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۲۳:۱۵
مهدی اصلانی؛ فیلمبردار:

مهدی اصلانی را با تورج اصلانی مقایسه نکنید!

«هیچ‌وقت مهدی اصلانی را با تورج اصلانی مقایسه نکنیم! چون به شخصیت هردوی آن‌ها بر خواهد خورد؛ هرکس با تجربه‌‌هایش جایگاه و شخصیت خودش را در سینما دارد.»

مهدی اصلانی
متولد سنقر است. او فیلمبرداری کارهایی همچون: «به تهران
خوش آمدید»، «جینگو»، «خانوم» و «نقش نگار» را در کارنامه خود دارد و همین‌طور در فیلم‌های
متعددی به‌عنوان مدیر فیلمبرداری و دستیار فیلمبردار حضور داشته است. وی از سال
۱۳۹۵ تاکنون، مسئولیت دفتر نمایندگی انجمن سینمای جوان کرمانشاه در سنقر را برعهده
دارد. به بهانه برگزاری جشنواره «شبدیز» که از ۲۲ تا ۲۵ شهریور‌ماه در کرمانشاه
برگزار می‌شود با او به گفت‌وگو نشستیم.

یک فیلمبردار
چقدر می‌تواند بر روند ساخت یک فیلم تاثیر منفی یا مثبت بگذارد؟

فیلمبردار اگر
درکی از فیلمنامه نداشته باشد می‌تواند بهترین فیلمنامه را به بدترین فیلم تبدیل
کند و برعکس اگر درک درستی از فیلمنامه داشته باشد می‌تواند فیلم را به جایگاه واقعی
خودش برساند. فیلمبردار خوب باید بتواند فیلمنامه را خوب اجرا کند نه این‌که درصدد
نشان دادن فیلمبرداری خودش باشد. متاسفانه بعضی دوستان دنبال این هستند که زیبایی‌های
فیلمبرداری را در فیلم نشان بدهند، در صورتی‌که جاهایی اصلا نیاز نیست فیلمبرداری
دیده شود. در یک جمله باید بگویم یک فیلمبردار خوب باید فیلمنامه را درست بفهمد
وتنها آن را فیلمبرداری کند.

آیا یک
فیلمبردار الزاما باید دانش کارگردانی هم داشته باشد؟

باید بگویم نه‌تنها
فیلمبردار بلکه تمام عوامل فیلم از بازیگر تا کارگردان، تهیه‌کننده، تدارکات و مدیرتولید
همه باید کارگردانی، صدابرداری و هر تخصصی را که مورد نیاز فیلم هست بلد باشند!
حتی یک آبدارچی به‌‌نظر من باید کارگردانی بلد باشد! وگرنه موفق نخواهد بود.
اصطلاح انگلیسی کارگردان می‌شود:
director و مدیر فیلمبرداری می‌شود director
of
photography یعنی کارگردان تصاویر پس یک فیلم درواقع
دو کارگردان دارد. یک کارگردان فیلم و یک کارگردان تصاویر.

چقدر حافظه
تصویری و شنیداری در موفقیت کار یک فیلمبردار حائز اهمیت است؟

فیلمبردار
وقتی که فیلمنامه را می‌خواند تمام فیلم را تصور می‌کند؛ صحنه‌های فیلم، نور، قاب،
حرکت داشتن یا نداشتن و زاویه‌ها و… یک فیلمبردار اگر حافظه تصویری‌اش نتواند
همراهش باشد مطمئنا در کار دیده خواهد شد. ابتدا می‌خواهم بگویم تمام این سوالاتی
که پرسیدید سوالات خیلی خوبی هستند چون اگرجواب تمام سوالاتی که در مورد
فیلمبرداری پرسیدید را خود فیلمبردار نداشته باشد، مطمئنا کارش کار خوبی نخواهد
بود. کار معمولی فیلمبرداری با کار تکنیکی بسیار فرق دارد؛ یک فیلمبردار می‌تواند
هیچ دوربینی را نشناسد ولی فیلمبردار خوبی باشد. متاسفانه الان بیشتر درگیر این
هستند که با چه دوربینی کار کنند در‌حالی‌که نمی‌دانند دوربین موردنظرشان چه هست
یا چه لنزی دارد، هرچند همه این‌ها مهم است اما زمانی که اطلاعات داشته باشیم نه
فقط اسمش را شنیده باشیم. در مورد حافظه شنیداری وقتی شما تصویری را نگاه می‌کنید
باید هم تصویر را ببینید و هم صدا را بشنوید. به‌عنوان یک فیلمبردار باید بگویم
تصویر بدون صدا معنایی ندارد مگر در بعضی فیلم‌ها، اما باید بدانیم که چه صدایی
روی فیلم قرار است گذاشته شود و همچنین خود صدا حتما تاثیراتی در نورپردازی خواهد
داشت.

برادر شما
جناب آقای تورج اصلانی به‌عنوان یکی از بهترین فیلمبرداران کشور مطرح است؛ موفقیت
او چقدر بر کار و انگیزه شما تاثیر مثبت داشته است؟

شاید شرایط من
خیلی سخت‌تر از آقای تورج اصلانی است چون موقعی که تورج اصلانی، تورج اصلانی شد،
خودش بود و خودش، من از لحاظ انگیزه وکار مطمئنا باید طوری انتخاب و رفتار کنم که
خودم باشم نه برادر تورج اصلانی؛ پس برای همین شرایط من سخت‌تراست و این سختی را
دوست دارم چون باعث می شود بتوانم بهتر و با انگیزه بیشتر کار کنم. بنده به‌عنوان
برادر تورج اصلانی سر هر کاری که می‌روم به اسم تورج اصلانی مرا می‌شناسند و تا
ابد هم به این اتفاق افتخار می‌کنم و دوست دارم همیشه همین‌طور باشد، ولی مشکلی که
برای من پیش می‌آید این است که در فیلم‌هایی که کار می‌کنم اگر خوب باشد حداقل
آبروی تورج اصلانی حفظ شده و اگر بد باشد جدا از آبروی خودم شاید چند برابر آبروی
تورج اصلانی تحت‌شعاع قرار بگیرد؛ هرچند این موضوع ازنظر حرفه‌ای و منطقی نباید
ربطی به هم داشته باشد. من از این‌که برادر تورج اصلانی هستم خوشحالم ولی مسئولیت
سختی دارم چون باید تمام روش‌‌ها و سبک‌‌های استادانه او را طوری ادامه بدهم که
کارهایش زیر سوال نرود.

آیا در
فیلمبرداری به سبک کاری خاصی رسیده‌اید و امضای مشخصی دارید؟

جواب این سوال
را نخواهم داد چون سبک کاری را من نباید بگویم بلکه دیگران باید تشخیص بدهند؛ نه
در امروز که ۳۶ساله‌ام و نه در ۱۰۶‌سالگی‌ام؛ چون می‌خواهم ۱۰۶ سال زندگی کنم!

معمولا گفته
می‌شود حضور دوربین و فیلمبردار در فیلم‌های رئال نباید احساس شود؛ شما چقدر به
این گفته اعتقاد دارید؟

این یک سوالی
کلی است… این‌که در فیلم‌های رئال معمولا نباید دوربین و فیلمبردار دیده شود می‌تواند
تا حدی درست باشد ولی مطلق نیست. براساس فیلمنامه می‌توانیم با دانش و اطلاعاتی که
داریم جواب قطعی را بدهیم.

باتوجه به این‌که
تنها یک‌سال از عمر سینمای جوان شهرستان سنقر می‌گذرد، شاهد آن هستیم که یک فیلم
از این شهرستان به جشنواره فیلم‌کوتاه شبدیز راه یافته است؛ به‌عنوان مسئول دفتر
نمایندگی انجمن سینمای جوان کرمانشاه در سنقر، بفرمایید چطور شد که تهیه‌کنندگی
این فیلم را قبول کردید؟

دوستان
کارگردان فیلم «مه»، فیلمنامه را برای من فرستادند که قرار بود فیلمبرداری آن را
انجام دهم؛ لوکیشن کار قبرستانی در شهریار اطراف تهران بود؛ فیلمنامه را که خواندم
تصوری که از فضای فیلم داشتم را در سنقر دیدم و بازیگران را همان بازیگرهایی دیدم
که در فیلم بودند. فیلمنامه را واقعا دوست داشتم، ابتدا پیشنهاد فیلمبرداری و
دستمزدم را رد کردم گفتم من به‌عنوان تهیه‌کننده و با این عوامل این کار را انجام
خواهم داد و این اتفاق افتاد و خوشحالم که این اتفاق اولین فیلم سنقر بود. با عواملی
کاملا حرفه‌ای از پشت دوربین و جلوی دوربین، این اتفاق خوب برای فیلم اول نمایندگی
سنقر رقم خورد و بعد از آن فیلم، تهیه‌کنندگی پنج فیلم دیگر را هم پذیرفتم که به «شبدیز»
نرسید ولی امید دارم که در جشنواره‌‌های بعدی شاهد موفقیت آن‌ها باشیم.

معمولا در فیلم‌های
کوتاه مسئولیت نورپردازی هم برعهده فیلمبردار است؛ این موضوع چه میزان می‌تواند به
نفع یا ضرر یک فیلم باشد؟

جدا از بحث
مسئولیت نورپردازی در فیلم‌کوتاه، در سینمای ایران تقریبا نورپرداز، مدیر
فیلمبرداری و فیلمبردار یک نفر هستند. این موضوع در ایران جا افتاده، در‌حالی‌‌که
در فیلم‌کوتاه و بلند باید کار فیلمبردار و نورپرداز جدا از هم باشد و آن‌ها باید
کارهایی را که مدیر فیلمبرداری می‌گوید، انجام دهند. نورپردازی به این نمی‌گویند
که شما بروید چهارتا چراغ روشن کنید و ازچهار زاویه بتابانید! این کار مجری نور
است. در ایران مدیر فیلمبرداری، فیلمبردار و نورپرداز اصولا یک نفر است و این
دستیارها هستند که به کمک شخص می‌آیند ولی در اصل کار حرفه‌ای این‌ها باید سه نفر
باشند: مدیر فیلمبرداری، فیلمبردار و نورپرداز. ضررش این است که درگیری‌‌های فیلمبردار
بیشتر می‌شود. من چون تجربه یکی،دوتا کار در خارج از کشور را دارم و در آن‌جا وظایف
تفکیک شده است، دیده‌ام که آرامش بیشتری در گروه ایجاد می‌شود و هرکسی کار خودش را
انجام می‌دهد ولی این‌جا یک‌نفر کار سه نفر را انجام می‌دهد که سخت است و البته به
این سختی عادت کرده‌ایم.

چه تفاوتی بین
فیلمبرداری کار داستانی و مستند وجود دارد؟

در کار داستانی
شما قصه‌ای دارید که آن قصه را دائم باید فیلمبرداری کنید اما در مستند هرچند که
یک روایت یک طرح یا حتی یک پژوهش دارید ولی یک جاهایی فیلمبردار باید رسما خودش در
کار مستند، کارگردانی کند. نه این‌که این ضعف کارگردان باشد، نه. شرایط طوری‌ است
که یکبار اتفاق می‌افتد و آن لحظه خود فیلمبردار باید کارگردانی هم بکند اما این
دلیل نمی‌شود فیلمبردار ادعا کند که او فیلم را ساخته نه کارگردان؛ چراکه اگر
کارگردان نبود اصلا فیلمبرداری نبود که این ادعا را داشته باشد. درنهایت تمام
اتفاقات براساس نظر کارگردان خواهد بود، این را هم اضافه کنم؛ درست است که حرف آخر
را کارگردان می‌زند اما ما مجبوریم با کارگردانی کار کنیم که حرف آخرش دستکم یک
چیزی به ما اضافه کند. بعضی از کارگردان‌ها هستند که هیچ چیزی نمی‌افزایند، دانش و
حرف آخری ندارند پس ترجیح می‌دهیم با آن کارگردان‌ها یا کار نکنیم یا اگر کار
کردیم قبول کنیم که خودمان خواستیم با
کارگردانی که تجربه بالایی دارد کارکنیم و از او یاد بگیریم یا با کارگردانی که
تجربه پایینی دارد و مجبوریم به او یاد بدهیم. در سینما و فیلم‌کوتاه هیچ اجباری
در کار نیست قبول کنیم این ما هستیم که انتخاب می‌کنیم.

باتوجه به
پرهزینه بودن دوربین و تجهیزات فیلمبرداری یک فیلمساز جوان چگونه می‌تواتد با
امکانات ساده‌تر فیلم قابل‌قبولی ارائه دهد؟

امروزه روز
دیگر نمی‌توانیم بگوییم پرهزینه، چون در‌حال‌حاضر با هر ابزاری می‌شود فیلم ساخت. در
هر خانه‌ای ابزار فیلمسازی وجود دارد و خیلی از فیلم‌ها را واقعا با امکانات ساده
می‌شود ساخت. نمونه‌‌اش به‌عنوان کسی که نزدیک او بوده‌ام،کارهایی که از تورج
اصلانی می‌بینید که واقعا کارهای پرهزینه‌ای نیستند؛ خیلی از کارهای شاخص او
اتفاقا خیلی هم کم‌هزینه بوده است. کلمه پر هزینه را می‌شود در مورد دوربین‌ها
وتجهیزات به‌کار برد. خیلی خوب است اگر ما دوربین خوب داشته باشیم ولی یک جاهایی
دوربین خوب، معضل به حساب می‌آید و ممکن است در فیلمی اصلا به کار نیاید. ما سر یک
فیلم سینمایی بودیم و تهیه‌کننده دوربین الکسا داشت ولی لازم بود با یک دوربین بلک
مجیک سه میلیونی کار کنیم، چون فضای فیلم،آن نوع دوربین را می‌طلبید. البته خیلی
از دوستان به پشت‌صحنه هم فکر می‌کنند که عکس خوبی داشته باشند ولی عکس خوب با
دوربین خوب شاید برای پشت‌صحنه و یادگاری خوب باشد. متاسفانه برخی از دوستان چه فیلم‌کوتاه
کار و چه فیلمساز سینمای حرفه‌ای، دوست دارند دوربین بزرگ داشته باشند یا ریل زیاد
و کرین بلند! ولی همیشه به این‌ها نیاز نیست. فیلمنامه نقش تعیین‌کننده‌ای در
انتخاب ابزار فیلمبرداری دارد.

فیلمبردار با
شناخت درست نوع تجهیزات، ابزار مناسب هر فیلمنامه را انتخاب می‌کند؛ به عبارتی
مسئول انتخاب ابزار، فیلمبردار است نه تهیه‌کننده، یا کارگردان و فیلمنامه‌‌نویس. فیلمنامه‌‌نویس
می‌نویسد اما فیلمبردار خوب باید بتواند ابزار مناسب فیلمنامه را انتخاب کند. حالا
ابزار در جایی گران هست و باید هزینه بپردازیم و در جایی هم ارزان و باید این را
قبول کرد؛ حتی اگر پول زیادی داشته باشیم.

همان‌طور که
می‌دانید امکانات فیلمسازی در شهرهای کوچک و کلانشهرها به‌ویژه در مرکز کشور یکسان
نیست. این عدم یکسانی امکانات چقدر می‌تواند باعث سرکوب شدن فیلمسازان جوان و خارج
شدن آن‌ها از صحنه فیلمسازی شود؟

اگر در تهران
صد تا دوربین هست و در سنقر یکی، دلیلش به این بر می‌گردد که در تهران صد نفر
متقاضی وجود دارد و در سنقر یک نفر متقاضی است. مطمئن باشید هرچه متقاضی بیشتر شود،
امکانات هم بیشتر خواهد شد و این اصلا ربطی به تقسیم‌بندی و این ماجراها ندارد.

پرداختن به
عکاسی قبل از وارد شدن به دنیای فیلمبرداری تا چه اندازه می‌تواند در ایجاد خلاقیت
یک فیلمبردار و وسعت دید هنری او کمک کند؟

عکاسی قبل از
کار، در حین کار و درواقع همیشه برای تمام قشرهای سینما و برای تمام تخصص‌‌ها، مخصوصا
فیلمبرداری لازم است. وقتی شما دارید با یک دوربین، یک فریم را عکاسی می‌کنید اگر
در کنارش با دید فیلمبردار نگاه کنید، مطمئنا می‌توانید فریم‌‌های بعدی آن را هم با
خلاقیت طرح کنید. یعنی یک عکاس، مدیریت و مسئولیت یک فریم را دارد در‌حالی‌که یک
فیلمبردار مدیریت و مسئولیت کل فریم‌های فیلم را دارد، برای همین عکاسی واقعا
لازمه پرداختن به فیلمبرداری است.

مستحضرید که
کرمانشاه در کمتر از یک‌ماه دیگر میزبان جشنواره فیلم‌کوتاه «شبدیز» خواهد بود شما
به‌عنوان یک فعال انجمن سینمای جوان فکر می‌کنید از این رهگذار چه دستاوردهایی
نصیب استان کرمانشاه می‌شود؟

وقتی اتفاقی
در مرکز استانی می‌افتد یک نفر باید جلوتر حرکت کند و بقیه پشت سر او باشند. در
جشنواره‌‌ها طبیعتا دبیر جشنواره رئیس اداره فرهنگ و ارشاد هستند و همین‌طور یک
نفر به‌عنوان مدیر اجرایی مشخص می‌شود، تک‌تک ما کسانی که درگیر فیلم‌کوتاه یا عضو
سینمای جوان هستیم باید فقط و فقط به‌عنوان عوامل اجرایی باشیم و هرچیزی که مدیر
اجرایی درخواست می‌کند را درست انجام بدهیم؛ جاهایی شاید مدیر اجرایی چیزی بگوید
که به‌نظر ما اشتباه باشد ولی به‌عنوان مدیر اجرایی باید پذیرفت چرا که حتما روی
مسائل فکر شده است. به‌عنوان مثال در این جشنواره آقای کامران رضایی مدیر اجرایی
هستند، پس برای پیشبرد کار باید به درخواست‌‌های او عمل کنیم و این را از دوستانی
که می‌توانند کمک کنند صمیمانه می‌خواهم. من از چند‌ماه پیش هم اعلام آمادگی کردم
اما در‌حال‌حاضر درگیر جشنواره سنقر هستم و مطمئنا پس از آن حضور خواهم داشت و هر
کاری هم از دستم بر بیاید انجام خواهم داد. و تنها یک توصیه و خواهش دارم، هر چیزی
که می‌گویند انجام بدهید و بحث نکنید چرا که فرصتی برای بحث کردن نداریم! ۲۲ سال
است که این جشنواره به کرمانشاه نیامده حالا که آمده این ما هستیم که می‌توانیم
بگوییم سال دیگر یا دو‌سال دیگر هم آمادگی میزبانی جشنواره را داریم. اگر ۲۲سال
است که جشنواره به کرمانشاه نیامده برای این است که ما نخواستیم؛ حالا هم باید
طوری کار کنیم و طوری مهمان‌نوازی کنیم که این میزبانی در آینده هم ادامه داشته
باشد. این فقط برای مطرح شدن اسم کرمانشاه است و اصلا بحث ناسیونالیستی مطرح نیست
اما باید درست کارمان را انجام بدیم چرا که همه ما میزبانان این جشنواره هستیم.

و کلام آخر؟

کلام آخرمن
این است که یاد بگیریم در عرصه فیلم‌کوتاه، سینما و هنر که برای خودمان واژه
هنرمند، هنرجو، هنرآموز و هنردوست را به‌کار می‌بریم دیگران را قضاوت نکنیم. هرکسی
یک جایگاه کاری و یک شخصیت خاص دارد، هیچ‌وقت هیچ کس را با هیچ‌کس دیگر مقایسه
نکنیم. به‌عنوان مثال هیچ‌وقت مهدی اصلانی را با تورج اصلانی مقایسه نکنیم! چون به
شخصیت هردوی آن‌ها بر خواهد خورد. هرکس با تجربه‌‌هایش جایگاه و شخصیت خودش را در
سینما دارد. پس قضاوت و مقایسه لزومی ندارد. همین‌طور لازم می‌دانم از هیات ‌داوران
تشکر کنم چون به فیلم«مه» که پیش‌تولید و پسا‌تولیدش به‌خاطر شرایطی که داشتیم بسیار
به طول انجامید، لطف بسیار داشتند.

رضا پورزارعی

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

آخرین اخبار

پربازدیدها