۹ ماه تمرین مداوم برای حرکت بازیگران داشتیم | پایگاه خبری صبا
امروز ۱ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۰۲
اشکان خیل‌نژاد از «پسران تاریخ» می‌گوید:

۹ ماه تمرین مداوم برای حرکت بازیگران داشتیم

«از روزهای ابتدایی تمرین کار روی بدن را آغاز کردیم. تمپو و هماهنگی میان بازیگران هم منتج از همان تمرینات و 9 ماه تمرین مداوم است و بازیگران به هارمونی مورد نظر رسیده‌اند.»

نمایش «پسران تاریخ» نوشته الن بنت، ترجمه محسن
ابو‌الحسنی، با کارگردانی و دراماتورژی اشکان خیل‌نژاد از روز پنجم مردادماه ساعت
۲۰ مهمان سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهر شده است. محسن ابوالحسنی، مجید آقاکریمى، مهرداد
بابایی، سینا بالاهنگ، محمد برهمنی، سجاد حمیدیان، حامد رسولی، حمید رحیمی، مهدی شاهدی،
مریم نورمحمدی و امیرمسعود واعظ‌تهرانى در این نمایش به ایفای نقش می‌پردازند. به
بهانه این اجرا با اشکان خیل‌نژاد؛ دراماتورژ، کارگردان و طراح‌صحنه «پسران تاریخ»
گفت‌وگو کرده‌ایم.

نمایشنامه «پسران تاریخ» منتشر نشده و در بازار
موجود نیست. کمی درباره شیوه آشنایی خود با «پسران تاریخ» و الن بنت بگویید.

وقتی نمایشنامه پسران تاریخ را برای نخستین‌بار خواندم، فضا
و مکان پیشنهادی الن بنت بسیار مرا درگیر کرد چون امکاناتی را پیش پای گروه اجرایی
قرار می‌داد که بسیار نو و جسورانه بود. از طرف دیگر ساختار نمایشنامه و روایتی که
الن بنت برگزیده بود برای پیش‌برد نمایشنامه من را با درام‌نویسی مهم و ویژه‌ای
مواجه می‌کرد. البته در روند دراماتورژی اتفاق‌هایی در متن مبدأ افتاده است؛ همچون
اضافه‌کردن بخش شکسپیر، پنهان‌کردن قصه، تلفیق کاراکترها، صحنه‌ها و… که همه این
تغییرات در بستر تمرین و با کمک گروه بازیگران رخ داد. نکته این است که ما با پرسش‌ها
و مسائلی به سمت دراماتورژی حرکت کردیم که یکی از آن‌ها رسیدن به پلاتی کوتاه و کم‌رنگ‌کردن
قصه بود.

البته تم داستانی وجود دارد اما کمی برای درک
آن باید مخاطب هوشیار باشد. چقدر همین وجه نمایش سبب می‌شود مخاطب در مدت دوساعت،
تمرکز خود را از دست ندهد و با نمایش همراه باشد؟

شما نمی‌توانید به‌سادگی قصه‌ و کاراکترهای پسران تاریخ را
دنبال کنید. شاید مخاطب در دقیقه ۱۱۸ متوجه ارتباط‌ها و اتفاق‌ها شود. ممکن است
نمایش‌هایی که قصه ساده‌ای دارند اما به‌مدت طولانی روایت می‌شوند، برخی مخاطبان
را پس بزنند اما ممکن است مخاطب این روزهای تئاتر آن نوع نمایش را بپسندد چون آن
نمایش سعی کرده است که ساده‌فهم باشد. این جنس تماشاگر ترجیح می‌دهد که نمایشی
ساده را ببیند، آن را هضم کند و سپس کنار بگذارد. «پسران تاریخ» تکلیف خود را با
این گزاره‌ها مشخص کرده است. باید سخت فهمیده شود، سخت‌تر از فهمیدن، هضم شود و
اتفاقا بخشی از مخاطبان را در مدت‌زمانی طولانی‌تر با خود درگیر کند. البته این به
نوبه خود یک دست‌آورد و ویژگی‌ نیست، بلکه یک انتخاب و سپس یک تجربه‌ است.

در طراحی‌صحنه با رنگ‌هایی کم‌رنگ مواجهیم که
به سردی فضا می‌افزاید و نوعی قدمت را به مخاطب القا می‌کند. از سویی دیگر در طراحی‌صحنه
شاهد نوعی آرامش هستیم که با فضای خشن نمایش در تضاد است. کمی درباره طراحی‌صحنه
نمایش بگویید

ما در طراحی‌ها هم به‌سمت انتزاع و پنهان‌کردن رفتیم. تلاش
کردیم هر آنچه به‌عنوان ارجاع‌دهنده یا استعاره در مکان تعریف ‌شود، محو کنیم. از
نقاشی‌ها گرفته تا رنگ‌هایی که روی دیوار و کف صحنه ریخته شده‌اند و حتی سقفی که
برای این مکان متصور شدیم. وقتی به اجرا نگاه می‌کنم و بدن‌های بازیگر را در این
فضا می‌بینم، فکر می‌کنم صحنه بسیار انتزاعی و دور است از تصور ابتدایی ما با یک
مدرسه، و از طرفی بسیار آشناست با ما چراکه بازیگران با بدن خود آن فضای محصور را
تبدیل به مکانی آشنا می‌کنند.

در طراحی‌لباس بازیگران و به‌خصوص دانش‌آموزان
نوعی هارمونی می‌بینیم که به همسان بودن این شخصیت‌ها اشاره دارد اما در هرکدام شاهد
برخی تفاوت‌های بسیار جزئی همچون بلند بودن یکی آستین‌ها و… هستیم. کمی درباره
طراحی لباس و ارتباط آن با شخصیت‌پردازی نمایش بگویید.

درست است، در طراحی‌لباس با مریم نورمحمدی به‌دنبال نوعی
هارمونی بودیم که نشان دهیم این بچه‌ها به یک مکان تعلق دارند اما از سویی دیگر به‌دنبال
برخی تغییرات بودیم که فردیت این شخصیت‌ها را هم نشان دهیم. در تضاد رنگ‌ها و
اتفاق‌های جزئی هدف ما این بود.

در این نمایش از یک نوازنده پیانو استفاده کرده‌اید
که به‌صورت زنده قطعات را می‌نوازد. انتخاب قطعات به چه صورت انجام شد و باتوجه به
این‌که موسیقی و بدن بازیگران به‌شدت با هم در تعامل هستند، آیا بداهه هم در این
موسیقی وجود دارد یا نه؟

قطعات انتخاب و تمرین شده‌اند. به‌مدت شش‌ماه با بازیگران و
پیانیست سولفژ تمرین کرده‌ایم. پیشنهادهای متن اولیه اصلا این نبود. با گفت‌وگوها
و در پروسه تمرین سولفژ با مهرداد بابایی این موسیقی‌ها انتخاب شدند و خب هر کدام
از آن‌ها به‌صورت ضمنی پیوندی هم با صحنه قبل و بعد از خود در اجرا دارند که البته
اگر حتی این ظرافت هم درک نشود به کنه موسیقی خدشه‌ای نمی‌خورد. به‌عنوان‌مثال در
قطعه «
Take me to the church» زمانی اجرا می‌شود که شخصیت یهودی
(با بازی مهدی شاهدی) از عشق خود پیش معلم مسن‌ (با بازی مجید آقاکریمی) صحبت می‌کند.
انگار موسیقی بخشی از گفته‌ها و کنش صحنه‌ای این بخش را کامل می‌کند.

«پسران تاریخ» بازیگر‌محور است. فارغ از بخش
موسیقی که گفتید، بازیگران هم بسیار با هم هماهنگ و همراه پیش می‌رفتند و در این
نمایش بدن بازیگر بسیار حائز اهمیت است. درباره پروسه آماده‌سازی بازیگران برای
این بخش بگویید.

ابتدا که تمرین‌ها را شروع کردیم، متوجه شدیم رسیدن به
اجرایی با محوریت بدن بازیگر نیازمند تمرین‌های منظم بدن است. ما هر روز حدود یک‌ساعت
تمرین بدن داشتیم و این تمرین‌ها را از «بوتو دنس» شروع کردیم چون نزدیک‌ترین
امکانات به این شکل از اجرا که امروز مخاطب می‌بیند را در این نوع رقص پیدا کردیم.
وقتی درباره بدن و تمرین‌های بدنی صحبت می‌کنیم، باید توجه کنیم که قرار است این تمرین‌ها
به کجا بینجامد. چون روش‌های بی‌شماری وجود دارد، ما باید بدانیم این بدن ورزیده و
پرورش‌یافته قرار است چه اتفاقی را روی صحنه رقم بزند. ایده‌آل ما بدن‌هایی بود که
حامل کنش باشند؛ یعنی کنش باید در بدن‌ها گسترش پیدا می‌کرد و جاری می‌شد. البته
می‌دانم این حرف بسیار گسترده و استعاری است اما کلمات دیگری هم برای توضیح‌اش
پیدا نمی‌کنم، به‌همین دلیل از روزهای ابتدایی تمرین کار روی بدن را آغاز کردیم.
تمپو و هماهنگی میان بازیگران هم منتج از همان تمرینات و ۹ ماه تمرین مداوم است و
بازیگران به هارمونی مورد نظر رسیده‌اند.

این روزها همواره می‌شنویم که بازیگران دچار
آسیب‌دیدگی شده‌اند. شما نوعی از بدن‌سازی را در پیش گرفته‌اید که این خطر را به‌شدت
کاهش می‌دهد. کمی درباره این راهکار بگویید.

در آثاری که بازیگران در آن‌ها کارهای خطرناک انجام می‌دهند
و چه در تمرین، چه در زمان اجرا و چه حتی در دکور، برخی استانداردها را رعایت نمی‌کنند
چنین مسائلی اتفاق می‌افتد. ما با آگاهی از چنین فضاهایی، ابتدا بدن‌های بازیگران
را پرورش دادیم. وقتی یک بدن پرورش داده شده است، نه‌تنها در زمان اجراها آسیب نمی‌بیند
بلکه به‌خاطر تکرار و عدم آسیب‌رسانی به نقاط حساس خود، ورزیده‌تر هم می‌شود. چرا
که این بدن‌ها علاوه بر چندین‌ماه تمرین حالا به‌مدت ۳۰ شب در یک‌ساعت مشخص ابتدا
آماده و سپس به‌کار گرفته می‌شوند.

شما به‌صورت تک‌اجرا در سالن چهارسو نمایش
«پسران تاریخ» را اجرا می‌کنید. در زمان انتخاب سالن، چقدر این بخش برای شما مهم
بود؟

بسیار اهمیت داشت چون دکور نمایش ما ثابت است و از سویی
دیگر تک اجرا بودن سالن نیز، هم احترام به مخاطب است و هم گروه تئاتری. البته در
سایر نقاط جهان، سالن‌ها تک اجرا هستند. مجموعه تئاتر‌شهر با تمام امکاناتش پشت
این تئاتر ایستاده است و به این دلیل که با نمایش دیگری تقسیم نمی‌شود، با آرامش
روی صحنه می‌رود. این اتفاق امکان بزرگی است که متاسفانه در تئاتر امروز ما به دست
فراموشی سپرده شده است

زوم:

مواجهه دو شخصیت جذاب و باهوش و تراژدی‌ای که
ساخته می‌شود

در «پسران تاریخ» برخورد دو شخصیت بسیار هوشیار را دنبال می‌کنیم.
این دو کاراکتر، رویکردهایی بسیار متفاوت و گاها متضاد نسبت به تاریخ، ادبیات و
شعر، پرورش‌و‌آموزش دارند. نمی‌توان هیچ‌کدام را مثبت یا منفی دانست. یک تراژدی
قدرتمند لحظه‌ای اتفاق می‌افتد که شاهد برخورد دو کاراکتر قوی و آگاه باشیم. هر دو
کاراکتر روی نظام آموزشی خود ایستاده‌اند و هر دو نظام آموزشی حائز اهمیت و بررسی
هستند. این برخورد و نمایش، بسیار قابل‌تعمیم است، مخاطب می‌تواند در لحظات مختلف
نمایش خود را جای این دو شخصیت قرار دهد. تضاد دیالکتیکی به‌وجود می‌آورد که نمی‌توان
قضاوت کرد و گفت که حق با کدام شخصیت است. هرکدام از شخصیت‌ها طیفی از آگاهی و
هوشمندی را روی صحنه دارند.

میـنا صفار

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    234/372/429/900
  • تمساح خونی
    168/255/197/250
  • مست عشق
    120/024/440/750
  • خجالت‌نکش۲
    84/241/125/200
  • پول و پارتی
    77/603/581/000
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • قیف
    18/521/850/500
  • یادگار جنوب
    12/278/599/550
  • مفت بر
    11/937/030/000
  • ملاقات با جادوگر
    10/788/025/000
  • قلب رقه
    7/254/437/000
  • ساعت 6صبح
    6/686/226/250
  • شهرگربه‌ها۲
    6/037/105/000
  • در آغوش درخت
    4/993/931/500
  • شه‌سوار
    4/227/266/000
  • روزی روزگاری آبادان
    2/763/635/000
  • آغوش باز
    1/031/507/500
  • کارزار
    204/600/000
  • سودابه
    131/322/500
  • لختگی
    38/820/000