فیلم «امشب» به تهیهکنندگی و کارگردانی رعنا صفییاری است. این تهیهکننده
و کارگردان فیلمکوتاه، دانشجوی تئاتر دانشگاه هنر سوره است و تاکنون هشت فیلمکوتاه
تجربی و دانشجویی را ساخته است. «امشب» اولین تجربه جدید این فیلمساز محسوب میشود.
صفییاری در کارنامه خود بهعنوان فیلمنامهنویس، دستیار و عکاس در تولید چندین فیلمکوتاه
حضور داشته است. گفتوگویی با وی داشتیم که در ادامه میخوانید.
از فیلم «امشب» و مراحل تولید آن برایمان بگویید.
نگارش فیلمنامه «امشب» از فروردین ۹۵ شروع شد و هشتبار
بازنویسی شد و اساتید مختلف راهنمایی و نظرات خود را ارائه کردند که این پروسه ششماه
بهطول انجامید و پس از آن وارد مرحله پیشتولید شدیم که یکماه و نیم انتخاب لوکیشن
و عوامل فیلم زمان برد و در سه روز نیز فیلمبرداری انجام شد. در تولید این فیلم با
چالشها و مشکلات زیادی مواجه بودم که دلیل آن شاید اولین تجربه جدی کارگردانی من است
اما احتمال میدهم در فیلم جدیدم که درحال نگارش آن هستم این مشکلات اتفاق نیفتد. لوکیشنهای
این فیلم در منطقه۱۷ و درحوالی
بازار مبل یافتآباد، در یک آپارتمان و نیز در خانه سالمندانی واقع در خیابان صادقیه
تهران قرار دارد. دو روز داخلی و یکروز خارجی داشتیم. پخش داخلی فیلم با من است و
پخش خارجی آن با یوسف کارگر یکی از دوستان و همکارانم. اسم بازیگر نقش اصلی فیلمم فریبا
خادمی است که از بازیگران خوب تئاتر هستند و نقش مادر را در این فیلم بازی میکنند.
در پساتولید کار نیز به دلیل مشکلاتی که وجود داشت و طولانی شد و حدودا پنجماه ادامه داشت. تجربیاتی در این کار به
دست آوردم که در ادامه فیلمسازی من اتفاق نمیافتد.
یک فیلم قابلدفاع و استاندارد از نکات کلیدی و مهم برای نشاندادن خود
استفاده میکند که یکی از آن موارد فیلمنامه است. نگاه شما به فیلمنامه در ساخت فیلمهای
داستانی چگونه است و در این فیلم تا چه اندازه به فیلمنامه وفادار بودید؟
در مورد این فیلم خاص بهدلیل اینکه نویسنده فیلمنامه خودم بودم طبیعتا
کاملا به فیلمنامه وفادار ماندم. حتی براساس ساختار فیلمنامه، استوریبورد دقیقی تهیه
کردم و برای هر سکانس دکوپاژی دقیق داشتم. اما این وفاداری تا آخر باقی نماند، شاید
چون تجربه اولم بود و شخصا با مشکلات تولید و پیشتولید درگیر نشده بودم. اما اگر بخواهم
بهطورکلی به این سوال پاسخ بدهم، بهنظرم تا جایی که تغییر در فیلمنامه به محتوا
ضربه نزند، میتوان تغییراتی را اعمال کرد؛ یعنی از نظر من خطقرمز این تغییرات، محتواست.
البته تغییرات را هم باید برخاسته از شناختی دقیق از فیلمنامه دانست، درواقع بدون شناخت،
عدم وفاداری به محصول نهایی ضربه خواهد زد.
تاکنون چند دوره در جشنوارههای فیلم حضور داشتهاید؛ کیفیت این جشنوارهها
را چگونه میبینید و پیشنهادتان برای برگزاری بهتر جشنوارهها چیست؟
تاکنون در جشنوارههای مختلف مثل جشنواره فیلم سوره، جشنواره شهر،
فیلمکوتاه تهران و جشنواره ۱۰۰ حضور داشتهام اما نمیتوان منکر آن شد که برای پخش
فیلمهایمان در جشنواره سالن خوب داریم، این درحالی است که در جشنوارههای دانشجوی
بهخاطر اینکه در سالنهای خود دانشگاهها برگزار میشود کیفیتهای سالن پایین است
که این موجب میشود فیلمهای ما هم بیکیفیت پخش شود؛ مثلا در سالن دانشکده سوره که
دانشجوی تئاتر آن هستم، کیفیت سالنها بهشدت ضعیف است و تصویر صحنههای شب داخل فیلمام
بسیار سیاه بود و بخشی از فیلم ما بنفش میشد اما در جشنوارههای دیگر بهخاطر حمایتها
شاهد چنین چیزی نیستیم و امکانات پردیسها که جشنوارههای دولتی در آنها برگزار میشود
بسیار خوب است همچنین احترامات، برخوردهای دبیرخانه و خبررسانیها بسیار خوب و مهم
است درحالیکه در جشنوارهای حضور داشتم و صرفا خود افراد داخل سالن از برنامهها
اطلاع داشتند. در کانالهای مختلف خبررسانی بسیار خوب بود و در سالهای آینده میتواند
بیشتر و بهتر باشد تا افراد بیشتر و فیلمسازان مستقل بیشتری حضور پیدا کنند و دیده
شوند. خوشحالم که در این جشنوارها فیلمم را فرستادهام و حضور دارم. ضعف خاصی نمیبینم،
با وجود سالن خوب، اطلاعرسانی درست، احترام و توجه به فیلمسازان ضعفی ندیدهام و با
افتخار از حضور در این جشنواره صحبت میکنم.
حضور در جشنوارههای بینالمللی برای فیلمسازان فیلمکوتاه چه نکات قابلتوجهی
میتواند داشته باشد؟
حضور در عرصههای بینالمللی برای فیلمسازان فیلمهایکوتاه مانند پلی
است برای رسیدن از سینمایکوتاه به سینمای بلند. با حضور در جشنوارههای بینالمللی
میتوان از دیدگاه فیلمسازان ملل مختلف و ایدههای آنها استفاده کرد و آنها را به
سینمای خود اضافه کرد. همچنین با حضور در این جشنواره است که میتوان خود را به دیگر
فیلمسازان جهان معرفی کرد و طرز تفکر خود را به آنها نشان داد.
عرصه فیلمکوتاه در ایران چگونه است؟
یکی از بزرگترین چالشهایی که فیلمسازان این عرضه با آن مواجه هستند
دو نگاه است. یک نگاه اینکه باید به فیلمکوتاه بهعنوان اثر مستقل و هنری نگاه کرد
و دستاویزی برای رسیدن به سینمای بلند نباشد که این نگاه کاملا قابلاحترام است. نگاه
دومی نیز وجود دارد؛ بچههایی که سالیان سال در عرصه فیلمکوتاه فعالیت دارند اما باید
وارد بدنه سینما شوند تا فیلمسازان جدیدی به سینمای بلند معرفی شوند نه اینکه سالیان
سال در عرصه فیلمکوتاه باقی بمانند و این خطر است و خطر جدیتر این است که وقتی وارد
سینمای بلند شوند فیلمهایشان قوت فیلمکوتاهشان را ندارد و این مسئله باید ریشهیابی
شود. به همین دلیل من همیشه سعی کردهام بین این دو نگاه حرکت کنم و خود مراقبتی از
خود داشته باشم.
از نظر بستر تولید و بحث مادی این عرصه را چطور میبینید؟
ما نهادی داریم به نام انجمن سینمای جوانان ایران که امیدوارم به بچههای
تازهکار این عرصه، نگاه ویژهای کند. تقاضا دارم که به این بچهها نگاه ویژهتری کنند.
من با سرمایه شخصی «امشب» را ساختم و واقعا سختیهای زیادی در این راه کشیدم.
حمایت نهادهای فرهنگی در بحث اقتصادی و ساخت فیلمکوتاه تا چه اندازه
میتواند به فیلمساز یاری برساند؟
حمایتهای دولتی برای فیلمهایکوتاه اهمیت زیادی دارند اما باید به دو
نکته اساسی توجه کرد. اول اینکه این حمایتها به چه دلیل و در چه فرآیندی از فیلمکوتاه
انجام میشود. درواقع دلیل حمایت از فیلمکوتاه اگر صرفا ساختن فیلم و بالابردن بیلان
باشد اصلا نمیتواند مفید قلمداد شود و همانطور که میدانیم باعث ساخته شدن آثاری
ضعیف و ناموفق خواهد شد زیرا صرفا برای آمار و ارقام، آن فیلمها را ساختهایم. دوم
مسئله فرآیند است؛ یعنی فرآیند حرفهای اعم از نحوه انتخاب فیلمنامه و نظارت بر روند
تولید در کشور ما اصلا موفق و درست نیست خصوصا برای فیلمهای کوتاه. بههمیندلیل اگر
به مراکز و نهادهای فرهنگی مراجعه کنید متوجه خواهید شد که بسیاری فیلمهای نیمهتمام
وجود دارد که هزینههای زیادی برای آنها شده است. حال باتوجه به این اتفاق درنهایت
بهعنوان یک فیلمساز حرفهای اگر با هزینه خودتان فیلم بسازید نتیجه مطلوبتری خواهید
گرفت. البته با قبول این شرط که باید عواقب مستقل بودن را هم به جان خرید. درنهایت
حمایتهای محدود برای فیلمسازانی که در ابتدای راه هستند میتواند راهگشا باشد.
در کارگردانی و پیام فیلم چه نکاتی برای شما حائز اهمیت است؟
برای من انتقال حس و فضای ذهنی و دگردیسی شخصیت به مخاطب است که اهمیت
دارد. بهطورحتم خوانش نمادهای فیلم در مرحله اول ممکن نیست برای تمام مخاطبان اتفاق
بیفتد و این نیز تا اندازهای به کارکرد فیلم تجربی بازمیگردد. کارگردان از دریچهای
شخصی، جهان کلیتری را به مخاطب نشان میدهد و مخاطب براساس یافتهها، اطلاعات پیشین
و گاه تجربه زیستن خود آن پیام را با ذهنیت شخصیاش درک میکند
رضا پورزارعی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است